علمی - پژوهشی
هاجر پورابطحی؛ علی مقدم؛ زهره حیدریان
چکیده
هدف: بهمنظور بررسی اثر بتا آمینو بوتیریک اسید (BABA) در القا مقاومت سیستمیک در گوجهفرنگی آلوده به باکتری Pseudomonas syringae pv. syringa این مطالعه انجام پذیرفت.مواد و روشها: گیاهان گوجهفرنگی رقم مجار در مرحلهی چهار برگی انتخاب شدند. برای هر گلدان 70 میلیلیتر محلول 250 میلیمولار، از BABA تهیه شد. محلول فوق روی برگهای گیاه اسپری شد. گلدانهای ...
بیشتر
هدف: بهمنظور بررسی اثر بتا آمینو بوتیریک اسید (BABA) در القا مقاومت سیستمیک در گوجهفرنگی آلوده به باکتری Pseudomonas syringae pv. syringa این مطالعه انجام پذیرفت.مواد و روشها: گیاهان گوجهفرنگی رقم مجار در مرحلهی چهار برگی انتخاب شدند. برای هر گلدان 70 میلیلیتر محلول 250 میلیمولار، از BABA تهیه شد. محلول فوق روی برگهای گیاه اسپری شد. گلدانهای تیمار شده درشرایط کنترل شده (16 ساعت روشنایی با دمای 30 درجه سانتیگراد و هشت ساعت تاریکی با دمای 25 درجه سانتیگراد) بهمدت 2 روز قبل از القا باکتری نگهداری شدند. پس از دو روز، باکتری به گیاه تلقیح شد.RNA کل از برگها در زمانهای صفر، 24، 72، 96 ساعت پس از تلقیح باکتری استخراج شد. cDNA سنتز شد و الگوی بیان ژن بهروشRT – PCR مورد سنجش و بررسی قرار گرفت.نتایج: میزان بیان سه ژن مرتبط با دفاع (PR1، NCED و SPR2)، در نتیجه آلودگی با باکتری افزایش مییابد. با اینحال، پیشتیمار با BABA منجر به افزایش معنیداری در بیان ژنهای مقاومت در پاسخ به چالش پاتوژن نسبت به گیاه شاهد شد و علایم ظاهری بیماری (بهصورت لکههای گرد و نامنظم تا قهوهای و سیاه با کلروز) که باعث خسارت در گوجهفرنگی میشود، کاهش یافت.نتیجهگیری: .پیشتیمار گیاه توسط BABA باعث تقویت سیستم دفاعی گیاه میشود و اثر بخشی فوقالعاده این القاگر را در ایجاد مقاومت در گیاه را نشان میدهد. در نتیجه میتوان از این القاگر در جهت کنترل a P. syringae pv. Syring در گوجهفرنگی استفاده کرد.
علمی - پژوهشی
کیان آقاعباسی؛ حسن حسنی کومله؛ ناهید عسکری؛ مسعود ترک زاده ماهانی؛ عبدالله رمضانی قرا
چکیده
هدف: در این تحقیق اثرات ضدسرطانی و آپوپتوزیسی عصاره هیدروالکلی بذر خارسنبل Blepharis persica بر روی سلولهای سرطانی سینه و پروستات و اثر همافزایی آن با دارو دوکسوروبیسین مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: عصاره هیدروالکلی بذر با روش خیساندن و با اتانول 70درصد تهیه شد. 8 غلظت عصاره و 4 غلظت ترکیبی از دوکسوروبیسین (125و ...
بیشتر
هدف: در این تحقیق اثرات ضدسرطانی و آپوپتوزیسی عصاره هیدروالکلی بذر خارسنبل Blepharis persica بر روی سلولهای سرطانی سینه و پروستات و اثر همافزایی آن با دارو دوکسوروبیسین مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: عصاره هیدروالکلی بذر با روش خیساندن و با اتانول 70درصد تهیه شد. 8 غلظت عصاره و 4 غلظت ترکیبی از دوکسوروبیسین (125و 5/62 نانوگرم بر میلیلیتر) با عصاره غلظتهای (315/0و 625/0 میلیگرم بر میلیلیتر) تهیه شد. سلولهای سرطانی سینه (MCF-7)، پروستات (LNCaP) و سلولهای فیبروبلاست (SKM)کشت داده شدند. درصد زندهمانی ردههای سلولی با تستMTT اندازهگیری و میزان آپوپتوزیس در ردههای سلولی از روش Annexin/PI سنجیده شد و بررسی بیان ژن BCL2 در مدت 24 و 48 ساعت با روش quantitative RT-PCR (RT-qPCR) Real-Timeصورت گرفت.نتایج: عصاره بهترتیب بر ردههای سلولی پروستات، پستان و فیبروبلاست بیشترین اثر بازدارندگی رشد را نشان داد. اثر ترکیبی دوکسوروبیسین با عصاره در هر سه رده سلولی با کنترل هیچگونه تفاوت معناداری نداشت. نتایج Annexin/PI نشانداد میزان آپوپتوزیس اولیه، تاخیری و نکروز در ردههای سلولی تیمار شده نسبت به کنترل افزایش داشته است. بیان ژنBCL2 در ردههای سلولی با تیمار غلظت 25/1 میلیگرم بر میلیلیتر عصاره گیاه در مدت 24 و 48 ساعت نسبت به ژن کنترل بتااکتین بهطور معنیداری کاهش یافته بود (01/0p <).نتیجهگیری: عصاره هیدروالکلی بذر خارسنبل توانایی کاهش تکثیر سلولهای سرطانی سینه و پروستات و القا آپوپتوزیس در سلولهای سرطانی را دارد و هرچند که در غلظت کم موجب افزایش اثرات ضد سرطانی دوکسوروبیسین نمیشود، ولی میتواند جایگزنی برای آن با عوارض جانبی کمتر باشد.
علمی - پژوهشی
سارا فرسرایی؛ محمد مقدم
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر برهمکنش تنش شوری و کاربرد پلیمرهای سوپرجاذب بر خصوصیات فیزیولوژیکی ریحان میباشد.مواد و روشها: آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با چهار سطح شوری آب آبیاری (صفر، 40، 80 و 120 میلیمولار کلرید سدیم) و پلیمرسوپرجاذب (عدم کاربرد، آکوازروب، تراکوتم و استاکوزورب) انجام شد. صفات ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر برهمکنش تنش شوری و کاربرد پلیمرهای سوپرجاذب بر خصوصیات فیزیولوژیکی ریحان میباشد.مواد و روشها: آزمایشی گلدانی بهصورت فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با چهار سطح شوری آب آبیاری (صفر، 40، 80 و 120 میلیمولار کلرید سدیم) و پلیمرسوپرجاذب (عدم کاربرد، آکوازروب، تراکوتم و استاکوزورب) انجام شد. صفات مورد ارزیابی شامل پروتئین محلول، فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانتی، محتوای مالوندیآلدئید و تولید اسانس بودند.نتایج: فعالیت آنزیمهای کاتالاز، گایاکول پراکسیداز، آسکوربات پراکسیداز و پلیفنل اکسیداز در چین اول برداشت و در شوری بالا (120میلیمولار) بهترتیب تحت کاربرد آکوازورب، تراکوتم، تراکوتم و آکوازورب 68/52، 10/73، 07/68 و 35/75 درصد کاهش یافت و در چین دوم برداشت نیز در بالاترین سطح شوری (80 میلیمولار) فعالیت این آنزیمها بهترتیب تحت تاثیر کاربرد آکوازورب، تراکوتم، آکوازورب، تراکوتم و تراکوتم 6/37، 5/62، 38/46، 06/43 و 47/38 درصد نسبت به تیمار شاهد کاهش یافتند. با افزایش شوری میزان اسانس کاهش یافت و کاربرد سوپرجاذب تراکوتم موجب افزایش آن شد. در چین اول برداشت بین مالوندیآلدئید و گایاکول پراکسیداز همبستگی مثبت (751/0) مشاهده شد و در چین دوم آسکوربات پراکسیداز و پروتئین دارای همبستگی منفی (753/0-)، سوپراکسید دیسموتاز و گایاکول پراکسیداز (848/0)، مالوندی آلدئید و گایاکول پراکسیداز (789/0) و مالون دیآلدئید و آسکوربات پراکسیداز (743/0) همبستگی مثبت داشتند.نتیجهگیری: نتایج نشان داد که کاربرد سوپرجاذبها در شرایط تنش شوری توانست از شدت این تنش بکاهد و از این طریق سبب کاهش معنیدار فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانتی و میزان مالوندی آلدئید شود، ولی پروتئین محلول و تولید اسانس را افزایش داد.
علمی - پژوهشی
زهرا خبره کاشانی؛ مهدی ابراهیمیان حسینآبادی؛ الهه مسائلی؛ محمدحسین نصراصفهانی
چکیده
هدف: در این پژوهش طراحی و ساخت داربستهای نانوکامپوزیتی تقویتشده با گرافن بهمنظور القای تمایز عصبی در سلول های بنیادی پالپ دندان مورد توجه قرار گرفت.مواد و روشها: ابتدا داربستهای کامپوزیتی پلی کاپرولاکتون/ نانوگرافن با درصدهای وزنی 1، 3 و 5 درصد گرافن توسط روش ریختهگری حلال ساخته شدند. در ادامه میزان آبدوستی و هدایت ...
بیشتر
هدف: در این پژوهش طراحی و ساخت داربستهای نانوکامپوزیتی تقویتشده با گرافن بهمنظور القای تمایز عصبی در سلول های بنیادی پالپ دندان مورد توجه قرار گرفت.مواد و روشها: ابتدا داربستهای کامپوزیتی پلی کاپرولاکتون/ نانوگرافن با درصدهای وزنی 1، 3 و 5 درصد گرافن توسط روش ریختهگری حلال ساخته شدند. در ادامه میزان آبدوستی و هدایت الکتریکی نانوکامپوزیتها اندازهگیری شد. با استفاده از نتایج آزمونهای فیزیکی ذکر شده، داربست مناسب با درصد بهینه نانوگرافن انتخاب شد و مورفولوژی، فعالیت متابولیکی و پتانسیل تمایز عصبی سلولهای بنیادی پالپ دندان روی آن بهترتیب توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، آزمون MTS و رنگآمیزی ایمونوفلورسنت مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: نتایج آزمون هدایت سنجی نشان داد که با افزودن گرافن به پلی کاپرولاکتون، هدایت الکتریکی کامپوزیت بهمیزان قابل توجهی افزایش مییابد. همچنین افزودن 5 درصد وزنی نانوگرافن به پلیمر منجر به کاهش زاویه تماس از 86/2±89/99 به 36/3±03/64 درجه میشود. در نهایت تصاویر میکروسکوپ SEM و رنگآمیزی ایمونوفلورسنت با نشانگر MAP2 نشان دادند که سلولها روی سطح داربست بهینه به سلولهای شبه عصبی تمایز یافتهاند.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که داربست نانوکامپوزیتی پلیکاپرولاکتون/ 5 درصد گرافن از پتانسیل مناسبی جهت القای تمایز عصبی و کاربرد در مهندسی بافت عصب برخوردار است.
علمی - پژوهشی
سمیرا داودمنش؛ محمد جعفر محمدیان
چکیده
هدف: در این مطالعه تاثیر Substance Pهموسیستئینه در حضور سیستئین بر میزان رشد سلولهای سرطانی PC12 بررسی و نتایج با نوع طبیعی آن مقایسه شد.مواد و روشها: سلولها در محیط کشت RPMI-Glutamax حاوی FBS، 10 درصد کشت داده شدند و فعالیت متابولیکی آنها در حضور غلظتهای مختلف پپتید و سیستئین با استفاده از تست MTT ارزیابی شد. سپس تغییرات ریخت شناسی ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه تاثیر Substance Pهموسیستئینه در حضور سیستئین بر میزان رشد سلولهای سرطانی PC12 بررسی و نتایج با نوع طبیعی آن مقایسه شد.مواد و روشها: سلولها در محیط کشت RPMI-Glutamax حاوی FBS، 10 درصد کشت داده شدند و فعالیت متابولیکی آنها در حضور غلظتهای مختلف پپتید و سیستئین با استفاده از تست MTT ارزیابی شد. سپس تغییرات ریخت شناسی سلولها با استفاده از میکروسکوپ تمایز فازی مطالعه شد. بهمنظور بررسی تاثیر حفاظتی پپتید هموسیستئینه در برابر H2O2، سلولها بهمدت 3 ساعت در حضور H2O2 با غلظت 150 میکروگرم بر میلیلیتر تیمار شد و میزان تولید نیتریک اکسید آنها بهروش رنگ سنجی گریس مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: نتایج نشان میدهد که هر دو نوع Substance p، در همه غلظتهای انتخابی موجب افزایش رشد سلولها و کاهش میزان NO در برابر سمیت H2O2شده است. بهویژه در غلظت 6 تا 10 مولار میزان رشد در حضور پپتید هموسیستئینه و طبیعی بهترتیب 65/78 درصد و 55/38 درصد افزایش داشته است که نشان میدهد نوع هموسیستئینه 1/40 درصد بیشتر از نوع طبیعی منجر به افزایش رشد شده است و میزان NO بهترتیب 36 درصد و 14 درصد کاهش داشته است. بنابراین Substance P هموسیستئینه توانسته 22 درصد بیشتر از نوع طبیعی سلولهای سرطانی PC12 را در برابر سمیت پراکسید هیدروژن محافظت کند.نتیجهگیری:SP-H در شرایط پاتولوژیک میتواند از طریق کاهش تولید نیتریک اکسید باعث افزایش رشد سلولهای سرطانی شده و روند پیشرفت بیماری را تسریع بخشد.
علمی - پژوهشی
فرشید یکانی؛ مهناز آذرنیا
چکیده
هدف: تعیین شرایط بهینه که در آن بلاستومرهای جنینهای 2 و 4 سلولی موش با کیفیت بالایی به بلاستوسیت تکوین پیدا کنند و تولید سلولهای بنیادی جنینی(ESC) از این بلاستوسیستها بدون حضور سلولهای تغذیه کننده.مواد و روشها: ابتدا جنینهای 2 و 4سلولی از اویداکت موشهای NMRI جمع آوری شدند. بلاستومرها جدا شده و در سه وضعیت منفرد، گروهی ...
بیشتر
هدف: تعیین شرایط بهینه که در آن بلاستومرهای جنینهای 2 و 4 سلولی موش با کیفیت بالایی به بلاستوسیت تکوین پیدا کنند و تولید سلولهای بنیادی جنینی(ESC) از این بلاستوسیستها بدون حضور سلولهای تغذیه کننده.مواد و روشها: ابتدا جنینهای 2 و 4سلولی از اویداکت موشهای NMRI جمع آوری شدند. بلاستومرها جدا شده و در سه وضعیت منفرد، گروهی و همکشتی با جنین در محیط کشت با حجم 1و5 میکرولیترکشت شدند. سپس بلاستوسیستهای حاصل، بر روی ظروف کشت پوشیده شده با ژلاتین کشت شدند تا به سلولهای ES تبدیل شوند. بیان نشانگرهای اختصاصی برای بلاستوسیستها و سلولهای ES مشتق شده بهروش ایمونوسیتوشیمی و PCR بررسی شد.نتایج: ثابت شد که حجم 1 میکرولیتر بهتر از 5 میکرولیتر عمل کرد و در حالت همکشتی با جنین و کشت گروهی، در مقایسه با کشت منفرد نتیجه بهتری حاصل شد و درصد بلاستوسیستهای حاصل بهطور معنیداری بالا بود. ارزیابی بیان Oct4 که در ناحیه ICM (توده سلولی داخلی) بلاستوسیست بیان میشود و شمارش سلول، ثابت کرد که کمیت و کیفیت با هم افزایش مییابد. همچنین مشخص شد که پتانسیل بلاستومرهای 4 سلولی نسبت به 2 سلولی پایین میباشد. بلاستوسیستهای مشتق از کشت منفرد بلاستومرها توانستند در محیط اختصاصی، تبدیل به سلولهای ES شوند و این سلولها توانایی تمایز به سلولهای مختلف را هم نشان دادند.نتیجهگیری: روش مطالعه حاضر برای بررسی پتانسیل تکوینی بلاستومرها و تولید سلولهای ES میتواند برای سایر گونهها کاربرد داشته باشد. تولید سلولهای ES بدون سلولهای تغذیه کننده، در مورد انسان موضوع بسیار پراهمیت و پر چالشی میباشد.
علمی - پژوهشی
سایه بیداران؛ پریچهره یغمایی؛ علیرضا احمدی؛ آزاده ابراهیم حبیبی؛ محمد حسین صنعتی
چکیده
هدف: در مطالعه حاضر به بررسی امکان مفید بودن آستاگزانتین در مدل موشی بیماری MS، آنسفالومیلیت تجربی خود ایمن (EAE) پرداخته شده است.مواد و روشها: بیماری EAE با استفاده از پپتید MOG35-55 و ادجوانت کامل فروند (CFU) در موشهای ماده C57BL/6 القا شد. موشها در گروه کنترل نرمال، گروه بیمار، گروه پیشگیری دریافت کننده آستاگزانتین 21 روز قبل از القا بیماری ...
بیشتر
هدف: در مطالعه حاضر به بررسی امکان مفید بودن آستاگزانتین در مدل موشی بیماری MS، آنسفالومیلیت تجربی خود ایمن (EAE) پرداخته شده است.مواد و روشها: بیماری EAE با استفاده از پپتید MOG35-55 و ادجوانت کامل فروند (CFU) در موشهای ماده C57BL/6 القا شد. موشها در گروه کنترل نرمال، گروه بیمار، گروه پیشگیری دریافت کننده آستاگزانتین 21 روز قبل از القا بیماری و گروه درمانی که پس از ایمونیزاسیون و با شروع علائم بیماری، آستاگزانتین را دریافت کردند، قرار گرفتند. هر گروه شامل 8 راس موش بود. مصرف آستاگزانتین تا 35 روز پس از ایمونیزاسیون ادامه یافت و هر روز بهمقدار 4/0 درصد وزن پلت مورد مصرف (حدود 400 میلیگرم) آستاگزانتین مصرف میشد. سپس میزان تکثیر سلولی بهوسیله آزمون MTT، میزان تولید اینترلوکین 6 و اینترلوکین یک بتا سرم خونی به وسیله ELISA سنجیده شد. علاوه بر این بافت های نخاع نیز بهمنظور ارزیابیهای ایمونوهیستوپاتولوژی مطالعه شدند.نتایج: بر اساس نتایج بهدست آمده مصرف آستاگزانتین منجر به بروز پیامدهای بالینی و آسیب شناختی مناسبی شده بهطوریکه منجر به کاهش تولید سایتوکاینهای پیش التهابی IL1β ، IL6 شد (0001/0 (p <مطالعات ایمونوهیستوپاتولوژی نیز کاهش ارتشاح لکوسیتها را در بافت نخاع گروههای تجربی نشان دادند.نتیجهگیری: در مجموع ممکن است که این رهیافت دارویی بهعنوان یک استراتژی سودمند در پیشگیری و درمان بیماری مالتیپل اسکلروز مطرح شد.
علمی - پژوهشی
معصومه محمدیان نامقی؛ آزیتاپروانه تفرشی پروانه تفرشی؛ شاه صنم عباسی
چکیده
هدف: در این مطالعه به سنتز نانوذرات آلبومینی بهعنوان حامل7-بروموایندیروبین 3 مونوگزیم (7-BIO) که یک مهارکنندهی قوی آنزیم گلیکوژن سنتاز کیناز (GSK-3β) و دارای اثرات ضدتوموری است و بهدلیل حلالیت و جذب پایین و سمت گوارشی، امکان استفاده بالینی با محدودیت رو بهرو خواهد بود، مبادرت شد.مواد و روشها: با استفاده ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه به سنتز نانوذرات آلبومینی بهعنوان حامل7-بروموایندیروبین 3 مونوگزیم (7-BIO) که یک مهارکنندهی قوی آنزیم گلیکوژن سنتاز کیناز (GSK-3β) و دارای اثرات ضدتوموری است و بهدلیل حلالیت و جذب پایین و سمت گوارشی، امکان استفاده بالینی با محدودیت رو بهرو خواهد بود، مبادرت شد.مواد و روشها: با استفاده از غلظتهای اولیهی متفاوت آلبومین سنتز نانوذراتی انجام و اندازه آنها با میکروسکوپ الکترونی آزمون شد. پس از کونژوگاسیون ذرات با 7-BIO و تیمار سلولهای سرطانی، زیستایی و وجود آپوپتوزیس سلولی با استفاده از آزمون MTT و آکریدین اورنج و اتیدیوم بروماید سنجش شدند. اثر بخشی و فعالیت 7-BIO نیز با بررسی میزان فسفریلاسیون GSK-3β بهروش وسترن بلاتینگ آنالیز شد. نتایج آزمایش توسط آنالیز آماری One-Way ANOVA مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: آزمون سنتز نانوذرات نشان داد که برای سنتز نانوذرات نشان داد که در غلظت اولیه 10 میلیگرم در میلیلیتر آلبومین، نانوذراتی هموژن با قطر 7±42/89 نانومتر بهدست میآیند. آزمون MTT نشان داد که نانوذرات بارگذاری شده با 7-BIO اثر سمیت بیشتری بر سلولهای رده سرطانی MCF-7 در مقایسه با 7-BIO آزاد اعمال کردهاند. رنگآمیزی آکریدین اورنج و اتیدیوم بروماید سلولهای تیمار شده با 7-BIO نیز حاکی از القای آپوپتوزیس بود. همچنین 7-BIO افزایش قابل رویتی در میزان فرم فسفریله GSK-3β در سلولهای سرطان سینه ایجاد میکند. نتیجهگیری: بهاینترتیب نانوذرات آلبومین کونژوگهشده با مهارکننده GSK3β زیستایی سللاین سرطان سینه MCF-7 را بهطور قابل ملاحظهای کاهش میدهند که میتوانند بهعنوان یک راهکار درمانی در آینده مورد آزمون قرار گیرند.