علمی - پژوهشی
مرتضی صادقی؛ راضیه چگینی؛ فاطمه صباغ زیارانی؛ پوریا سلیمانی؛ محمدرضا اشتری ماجلان؛ فریبا ظفری
چکیده
هدف: بهینه سازی شرایط کشت سلول برای بهبود رشد و بلوغ تخمک در IVM (In Vitro Maturation) در شرایط کشت داخل آزمایشگاهی IVF(In Vitro Fertilization) امروزه مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است، اما مکانیسم بهبود کیفیت کاملاً درک نشده است. آپوپتوزیس یا مرگ سلولی برنامه ریزی شده فرایندی برای حذف سلولهای پیر و آسیب دیده از بافتها است و در حیات فولیکولها ...
بیشتر
هدف: بهینه سازی شرایط کشت سلول برای بهبود رشد و بلوغ تخمک در IVM (In Vitro Maturation) در شرایط کشت داخل آزمایشگاهی IVF(In Vitro Fertilization) امروزه مورد توجه بسیاری از محققین قرار گرفته است، اما مکانیسم بهبود کیفیت کاملاً درک نشده است. آپوپتوزیس یا مرگ سلولی برنامه ریزی شده فرایندی برای حذف سلولهای پیر و آسیب دیده از بافتها است و در حیات فولیکولها و تخمکهای نارس نقش عمدهای دارد، اکثر سلولهای زایشی معیوب و همچنین سلولهای اضافی از طریق آپوپتوزیس از تخمدانها حذف میشوند. یکی از راههای کاهش تنش اکسیداتیو در محیط کشت آزمایشگاهی بلوغ تخمک، استفاده از آنتی اکسیدانها میباشد. استاتین ها داروهای درمان کلسترول بالا هستند که خواص آنتی اکسیدانتی و آنتی آپوپتوتیک برای آن گزارش شده است، آتورواستاتین در غلطتهای بالای دارای عوارض جانبی برای قلب و کلیهها است ولی در غلظت پایین دارای اثرات آنتی اکسیدانتی و ضد التهابی برای سلولها است و عوارض جانبی برای آن گزارش نشده است. در مطالعه ای مشابه که توسط همین گروه انجام شد در محیط حاوی دوز پائین از آتورواستاتین(2 میکرومولار) میزان بلوغ و رشد تخمک ها به طور معنی داری افزایش داشت بنابراین در این مطالعه بر آن شدیم که به بررسی تاثیر این دوز آتورواستاتین بر میزان آپوپتوزیس در تخمکهای موش صحرایی بپردازیم. مواد و روش ها: 200 عدد تخمک 24 ساعت بعد از تزریق 5/7 واحد PMSG (Pregnant Mare Serum Gonadotropin)، از تخمدانهای موشهای صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار در محدوده وزنی 4 تا 5 هفته، خارج و در 2 گروه 100 تائی شامل گروه کنترل (محیط کشت MEM:Minimum Essential Medium + فاکتور رشدGrowth factor ) وگروه آتورواستاتین (محیط کشت MEM + mg/kg 2 آتورواستاتین+ فاکتور رشد Growth factor ) تقسیم بندی و داخل انکوباتور(با دمای 35 درجه و 5%CO2) کشت داده شدند. بعد از گذشت 24 ساعت از کشت، تخمک های بالغ شده که دارای استانداردهای یک تخمک بالغ و سالم بودند (تخمکهایی که میوز اول را طی کرده و دارای جسم قطبی اول و بالغ شده بودند) جدا شده و میزان آپوپتوزیس در هر گروه با استفاده از رنگ آمیزی تانل بررسی و سپس با میکروسکوپ فلورسنت مشاهده و عکسبرداری شد، دادهها توسط آزمون آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل شد. نتایج: بعد از گذشت 24 ساعت از کشت تخمکها میزان آپوپتوزیس در گروه دریافت کننده آتورواستاتین در محیط کشت و گروه کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. میزان آپوپتوزیس در گروه کنترل و گروه آتورواستاتین بهترتیب برابر 22 و 24 درصد بود که نشان میداد آتورواستاتین با غلطت 2 میکروگرم بر کیلوگرم باعث افزایش 2 درصدی میزان آپوپتوزیس در تخمکهای موش میشود که این افزایش در مقایسه با گروه کنترل از لحاظ آماری معنیدار نبود (11/0p=). بحث: طبق یافتههای این مطالعه آتورواستاتین در دوزهای پائین میتواند بهصورت پروآپوپتوتیک اثر کند و باعث القای جزئی آپوپتوزیس در تخمکهای موش در محیط آزمایشگاهی شود. اگرچه این مطالعه بروی دوزهای دیگر آتورواستاتین انجام نشد ولی پیشنهاد می شود اثر سایر دوزهای این دارو بروی میزان القای آپوپتوزیس مورد بررسی قرار گرفته تا در خصوص نحوه تجویز و استفاده از آن تصمیم گیری مبتنی بر شواهد انجام شود.
علمی - پژوهشی
فرزانه امیرماهانی؛ صادق ولیان؛ ملک حسین اسدی
چکیده
هدف: RNA های غیرکدکننده از جمله مولکول های تنظیم شناخته شده در سلول می باشند که فرایندهای مختلفی را کنترل می کنند. از جمله فرایندهای مرتبط با مولکول های مزبور، تنظیم رشد و نمو و تمایز سلولی می باشد. از این رو نقش آنها در بروز و رشد تومور در سرطان های مختلف در دست بررسی می باشد. در این خصوص ارتباط مستقیمی بین ملکول های مزبور و سرطان های مختلف ...
بیشتر
هدف: RNA های غیرکدکننده از جمله مولکول های تنظیم شناخته شده در سلول می باشند که فرایندهای مختلفی را کنترل می کنند. از جمله فرایندهای مرتبط با مولکول های مزبور، تنظیم رشد و نمو و تمایز سلولی می باشد. از این رو نقش آنها در بروز و رشد تومور در سرطان های مختلف در دست بررسی می باشد. در این خصوص ارتباط مستقیمی بین ملکول های مزبور و سرطان های مختلف دیده شده است. انواع مختلفی از RNA های غیر کد کننده شناخته شده است. از جمله این مولکول ها، RNA های غیرکدکننده بلند (Long non-coding RNAs) می باشند. این گروه از RNAها بهعنوان تنظیم کنندههای کلیدی در سرطان شناخته شدهاند. ازجمله این مولکول ها، LncRNA MIAT یکRNA بلند غیرکدکننده میباشد که تقش انکوژنی آن در بسیاری از سرطانها شناخته شده است. نقش این مولکول در سرطان مغز به خوبی شناخته نشده است. با توجه به نقش شناخته شده آن در سایر سرطان ها، پیش بینی می شود در سرطان مغز نیز نقش مهمی خصوصا" در رشد و نمو سلولی بازی کند. هدف از این مطالعه بررسی نقش LncRNA MIAT در گلیوما و شناسایی مکانیسم تنظیمیآن میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه، ابتدا بیان LncRNA MIAT در سلولهای سرطانی گلیومای U8-MGو A172 با روش Quantitative Real-Time PCR (qRT-PCR) ارزیابی شد. سپس بیان آن با روش RNA interference سرکوب شد و بیان ژنهای هدف CD44 و miRNA-302 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که LncRNA MIAT به میزان زیادی در سلولهای سرطانی گلیوما بیان میشود. همچنین کاهش بیان آن منجر به کاهش بیان CD44 و miRNA-302 مشاهده میشود. نتیجه گیری: یافتههای حاصل نقش انکوژنی lncRNA MIAT را در سلولهای سرطانی گلیوما از طریق تنظیم بیان CD44/miRNA-302 نشان میدهد. در نتیجه lncRNA MIAT میتواند به عنوان یک بیومارکر جدید در پیش آگهی و تشخیص گلیوما مورد ارزیابی قرار گیرد.
علمی - پژوهشی
مریم حسینزاده؛ سمانه حسینی؛ محمدرضا باغبان اسلامینژاد
چکیده
هدف: عدم توانایی ترمیم خود بهخودی بافت غضروف بهدنبال ایجاد آسیب مفصلی، نیازمند یک رویکرد درمانی موثر است. اخیرا نقش وزیکولهای خارج سلولی (EV) در ارتباطات سلولی و ترمیم بافت از طریق تنظیم فرایندهای سلولی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مطالعه، مقایسه توانایی غضروفزایی EVهای مشتق از همکشتی کندروسیت/سلول بنیادی مزانشیمی با ...
بیشتر
هدف: عدم توانایی ترمیم خود بهخودی بافت غضروف بهدنبال ایجاد آسیب مفصلی، نیازمند یک رویکرد درمانی موثر است. اخیرا نقش وزیکولهای خارج سلولی (EV) در ارتباطات سلولی و ترمیم بافت از طریق تنظیم فرایندهای سلولی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این مطالعه، مقایسه توانایی غضروفزایی EVهای مشتق از همکشتی کندروسیت/سلول بنیادی مزانشیمی با نسبتهای 1 به 2 و 1 به 4 در شرایط برونتنی است. مواد و روشها: در این راستا، سلولها جداسازی و مشخصهیابی شدند. محیطهای رویی سلولهای مورد نظر جمعآوری و EV با استفاده از دستگاه اولتراسانتریفیوژ استخراج شد. EVها از لحاظ اندازه، مورفولوژی و بیان مارکرهای سطحی بررسی شدند. توانایی تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی به کندروسیت در حضور غلظتهای مختلف EVهای (۵۰، ۱۰۰ و۱۵۰ میکروگرمبرمیلیلیتر) در ۲۱ روز بررسی شد و بیان مارکرهای غضروفی با استفاده از qRT-PCR و مطالعات بافتی ارزیابی شد. نتایج: CHO/MSC-EV 1/2 و CHO/MSC-EV 1/4 کرویشکل و به ترتیب با اندازه ۱۵/۸ ±۶۶/۵۱ و ۰۳/۶ ±۱۱/۱۹ نانومتر بوده و مارکرهای سطحی ویژهی EVها شامل CD9 و CD81 در دو گروه بیان شد. افزایش بیان بالاتر مارکرهای ویژهی غضروفی بهویژه Col II وهمچنین ترشح آمینوگلیکان وپروتئوگلیکان در غلظتهای 100 و150 میکروگرم بر میلیلیتر CHO/MSC-EV 1/2 نسبت به CHO/MSC-EV 1/4مشاهده شد. نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه پتانسیل تمایز به غضروف EVها را بهویژه در وزیکولهای مشتق از CHO/MSC-EV 1/2 نشان داد. استفاده از EVها که توانایی غضروفزایی بالا دارند، بهدلیل عدم ایمنیزایی و خطر تومورزایی میتواند در ترمیم بافت غضروف، موفقیتآمیز باشد.
علمی - پژوهشی
محمّد آبیاری
چکیده
هدف: در آویشن، تیمول و کارواکرول بهدلیل برخورداری از خواص درمانی متنوعی نظیر ضد تومور مورد توجه فارماکولوژیستها قرار گرفتهاند. تاکنون، طیف متنوعی از تیمارها مثل الیسیتورها برای افزایش محتوی تیمول و کارواکرول پیشنهاد شدهاند. این پژوهش نیز با هدف ارزیابی اثر همافزائی اشعه UV-A و متیلجاسمونات بر بیوسنتز تیمول و کارواکرول ...
بیشتر
هدف: در آویشن، تیمول و کارواکرول بهدلیل برخورداری از خواص درمانی متنوعی نظیر ضد تومور مورد توجه فارماکولوژیستها قرار گرفتهاند. تاکنون، طیف متنوعی از تیمارها مثل الیسیتورها برای افزایش محتوی تیمول و کارواکرول پیشنهاد شدهاند. این پژوهش نیز با هدف ارزیابی اثر همافزائی اشعه UV-A و متیلجاسمونات بر بیوسنتز تیمول و کارواکرول صورت گرفت.مواد و روشها: بذور آویشن در آزمایش فاکتوریل در زمان با طرح کاملا تصادفی با سه تکرار تحت شرایط گلخانهای در گلدانهای پلاستیکی کاشته شدند. گیاهچههای پنجبرگی بهطور جداگانه و همزمان با UV-A پرتودهی و با متیلجاسمونات 1/0 میلیمولار محلولپاشی شدند. بعد از گذشت 24 و 48 ساعت از اعمال تیمارها، سطح بیان ژنهای GTS، DXR، CYP180 و CYP178 با Real-Time PCR و سطح متابولیتها باHPLC اندازهگیری شد.نتایج: بیان ژنهای GTS، DXR، CYP180 و CYP178 تحت تاثیر همافزائی متیلجاسمونات و UV-A قرار گرفت. سطح رونوشت این ژنها بعد از گذشت 24 ساعت از اعمال جداگانه تیمارها بهطور معنیداری افزایش یافت و این افزایش در تیمار ترکیبی هورمون و اشعه بیشتر بود. با اینحال، بیان این ژنها بعد از گذشت 48 ساعت از اعمال تیمارها با کاهش معنیداری همراه بود. روند افزایشی و کاهشی محتوی تیمول و کارواکرول در تیمار الیسیتورها نیز مطابق با بیان ژنهای مورد مطالعه بود.نتیجهگیری: مشاهدات ما پیشنهاد میکند که آویشن در 24 ساعت اول تیمار هورمون و اشعه، از همافزائی پیامرسانی بهمنظور افزایش سطح متابولیتهای خود استفاده میکند و بعد از آن، سازوکارهای دفاعی دیگر فعال میشوند و سطح متابولیتهای ثانویه کاهش مییابد.
علمی - پژوهشی
ندا سلطانی؛ حسین غفوری
چکیده
هدف: سرطان از جمله مهمترین بیماریهای قرن حاضر است که افراد بسیاری در سراسر جهان به آن مبتلا میباشند و ضمن افزایش شیوع این بیماری، هنوز درمان مناسبی برای آن پیدا نشده است. در این بین سرطان پستان شایعترین سرطان و همچنین علت اصلی مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان در سراسر جهان است. محققان بدنبال یافتن راهکارهای درمانی سرطان، ترکیبات ...
بیشتر
هدف: سرطان از جمله مهمترین بیماریهای قرن حاضر است که افراد بسیاری در سراسر جهان به آن مبتلا میباشند و ضمن افزایش شیوع این بیماری، هنوز درمان مناسبی برای آن پیدا نشده است. در این بین سرطان پستان شایعترین سرطان و همچنین علت اصلی مرگ و میر ناشی از سرطان در زنان در سراسر جهان است. محققان بدنبال یافتن راهکارهای درمانی سرطان، ترکیبات دارویی بسیاری را علیه سرطانهای مختلف سنتز کرده و اثرات آنها را مورد مطالعه قرار میدهند. سورافنیب یک مهار کنندهی اوره مولتیکیناز است که موجب القای آپوپتوزیس و مهار آنژیوژنز و تکثیر سلولهای سرطانی میگردد. همچنین آزمایشاتی جهت بررسی عملکرد آن در درمان سایر سرطانها نیز انجام شده است. مشتقاتی از سورافنیب نیز سنتز شده و مورد بررسی قرار گرفتهاند. در تحقیق حاضر اثر ضد سرطانی یکی از مشتقات سورافنیب به نام (2E,2´E)-2,2´-(1,4-فنیلنبیس (متانیلیدن)بیس(N-(4-کلرو-3-(تریفلوروم اتیل)فنیل)هیدرازین کربوکسامید) که به اختصار SO-D-3 نامیده شد، علیه سه ردهی سلولی سرطان پستان مورد ارزیابی قرار گرفت.مواد و روشها: سه ردهی سلولی سرطان پستان شامل MCF7، 4T1 و MDA تهیه شده و در محیط کشت RMPI کشت داده شدند. سلولها با غلظتهای 25/31، 5/62، 125، 250، 500، 1000 و 2000 میکرومولار از SO-D-3 تیمار شدند و میزان زندهمانی آنها با استفاده از تست MTT طی زمانهای 24، 48 و 72 ساعت مورد ارزیابی قرار گرفت. القای آپوپتوز توسط SO-D-3 در سلولهای سرطانی مورد مطالعه، از طریق فلوسایتومتری بررسی گردید. همچنین سطح پروتئینهای Hsp70 و Casp8 بهعنوان پروتئینهای دخیل در آپوپتوز با استفاده از روش وسترن بلات مطالعه شد. نتایج حاصل با استفاده از نرم افزار SPSS از نظر آماری تجزیه و تحلیل شدند.نتایج: نتایج حاصل از تست MTT نشان داد که تیمار سلولهای سرطانی بهطور معنیداری موجب کاهش زندهمانی این سلولها نسبت به شاهد میشود. میزان IC50 برای سلولهای MDA-MB-231 بهطور قابل توجهی کمتر از سلولهای MCF7 و 4T1 در 24 ساعت بود (4/157 میکرومولار برای MDA-MB-231 در مقایسه با 8/843 میکرومولار برای MCF7 و 1212 میکرومولار برای 4T1). با این حال، تفاوت با افزایش زمان تیمار کاهش یافت (47/77 میکرومولار و 38/23 میکرومولار برای MDA-MB-231، 3/107 میکرومولار و 69/36 میکرومولار برای MCF7، و 63/83 میکرومولار و 58/16 میکرومولار برای 4T1 بهترتیب در 48 ساعت و 72 ساعت). آنالیز فلوسایتومتری نشان داد که در سلولهای تیمار شده با SO-D-3، سلولهای آپوپتوتیک افزایش معناداری پیدا کرده بودند. بررسی سطح پروتئینها با استفاده از تکنیک وسترن بلات نیز نشان داد که پروتئین HSP70 در سلولهای MCF7 و 4T1 کاهش معناداری داشته است. از طرفی در سلولهای 4T1 و MDA سطح پروتئین Casp8 به طور معناداری افزایش یافته بود.نتیجهگیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که SO-D-3 میتواند بهطور وابسته بهزمان موجب مرگ سلولهای سرطانی پستان شود. آزمایشهای بعدی نیز نشان داد که SO-D-3 این عمل را از طریق القای آپوپتوز اعمال میکند. بنابراین با توجه به نتایج حاصل از تحقیق حاضر، میتوان SO-D-3 را بهعنوان یک ترکیب دارای خاصیت ضد سرطانی بالقوه معرفی نمود که قادر است با کاهش Hsp70 و تغییر بیان Casp8 دخیل در مسیر خارجی آپوپتوزیس، موجب مرگ سلولهای سرطانی پستان شود.
علمی - پژوهشی
سجاد فرخ یار؛ جواد بهارآر؛ اکرم عیدی؛ نسیم حیاتی رودباری
چکیده
هدف: ناباروری یک بحران زندگی است که بیماران را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد، ناباروری به عنوان عدم موفقیت در بارداری پس از 12 ماه فعالیت جنسی تعریف می شود که 15 تا 17 درصد از زوج ها را در جهان تحت تأثیر قرار می دهد و حدود 50 درصد از آنها به عوامل ناباروری زنان مربوط می شود. فعال کردن روند تقسیم میوز در اووسیت و بلوغ آن از اهداف مهم درمانی ...
بیشتر
هدف: ناباروری یک بحران زندگی است که بیماران را در سراسر جهان تحت تاثیر قرار می دهد، ناباروری به عنوان عدم موفقیت در بارداری پس از 12 ماه فعالیت جنسی تعریف می شود که 15 تا 17 درصد از زوج ها را در جهان تحت تأثیر قرار می دهد و حدود 50 درصد از آنها به عوامل ناباروری زنان مربوط می شود. فعال کردن روند تقسیم میوز در اووسیت و بلوغ آن از اهداف مهم درمانی محققین علوم ناباروری بوده است. امروزه القا رشد و تکامل اووسیت در خارج از بدن یکی از روش هایی است که در فنّاوری کمکی تولیدمثل به کار گرفته می شود. مغز استخوان اندام پیچیده ای است که در آن دودمان های مختلف سلول های خونساز و استرومایی از خون سازی حمایت می کنند. وزیکول های خارج سلولی (EVs) که دارای اندازه 20-100 نانومتر می باشند توسط انواع سلول های مختلف در محیط های کشت آزاد می شوند. علاوه بر پروتئینها، اگزوزومها با مجموعهای از سیتوکینها، قایقهای لیپیدی خاص مانند فسفوگلیسرید، کلسترول، سرامید، زنجیرههای چربی-آسیل و همچنین mRNAها، miRNAها، RNAهای غیر کدکننده، tRNAها، rRNAها و به ندرت DNA غنی میشوند هدف از انجام این پژوهش تجربی بررسی تاثیر اگزوزوم های مشتق از سلول های بنیادی مغز استخوان موش کوچک آزمایشگاهی بر بلوغ فولیکول های پره آنترال می باشد. مواد و روشها: اگزوزوم ها از سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان موش کوچک آزمایشگاهی به روش فلاشینگ جداسازی و کشت داده شدند. شناسایی سلولهای بنیادی با روش فلوسایتومتری انجام و جداسازی و خالص سازی اگزوزوم ها به وسیله الترا سانتریفیوژ انجام شد، شناسایی اگزوزوم نیز توسط میکروسکوپ نیروی اتمی(AFM) بررسی گردید. اثرات اگزوزوم ها بر زیستایی فولیکول ها با روش MTT مورد سنجش قرار گرفت و همپنین پارامترهای تکوینی از جمله قطر و تشکیل حفره آنتروم در فولیکول ها بررسی و از فولیکولها در روز های صفر، دوم، سوم و چهارم کشت با بزرگنمایی 20 و با میکروسکوپ معکوس عکس برداری گردید و قطر فولیکول ها توسط نرم افزار Image J بر حسب میکرومتر اندازه گیری شد. بیان ژنهای GDF-9 و BMP-15 و BMP-7 به عنوان ژن های دخیل در رشد و بلوغ فولیکولها با استفاده از روش Real Time-PCR بررسی شد. جهت آنالیز داده های این پژوهش از نرم افزار GraphPad Prism 8 و تست آماری one way Anova استفاده شد. نتایج : ارزیابی زیستایی فولیکولها نشان داد در مقایسه با گروه شاهد، فولیکولهای تحت تیمار با اگزوزوم 25 و 50 و100 میکروگرم بر میلی لیتر افزایش زنده ماندن را نشان میدهند، همچنین میزان تشکیل آنتروم افزایش معنی دار در گروه با غلظت 100 میکرو گرم بر میلی لیتر در سطح معنا داری(p<0.01**) نسبت به گروه کنترل نشان داد. قطر فولیکول ها با افزایش غلظت اگزوزوم ها نسبت به گروه کنترل افزایش نشان داد. ژن های GDF-9و BPM-15 و BMP-7 نیز در گروه های تیماری افزایش بیان داشته است.. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش تجربی می توان میتوان بیان نمود که اگزوزوم های مشتق شده از سلول های بنیادی مغز استخوان موش کوچک آزمایشگاهی دارای اثر مثبت بر زیستایی و بلوغ و همچنین رشد فولیکول های تخمدانی می باشند.