علمی - پژوهشی
چکیده
گیاهان گروه بزرگ و متنوعی از ترکیبات آلی بهنام متابولیتهای ثانوی را تولید میکنند که توسط انسان بهعنوان ترکیب دارویی مصرف میشوند. طبق برآوردهای صورت گرفته در سالهای اخیر، ارزش بازارهای جهانی داروهای گیاهی که شامل گیاهان دارویی و فرآوردههای آنهاست، همواره با رشد قابل توجهی رو به افزایش بوده است. با توجه به اینکه ...
بیشتر
گیاهان گروه بزرگ و متنوعی از ترکیبات آلی بهنام متابولیتهای ثانوی را تولید میکنند که توسط انسان بهعنوان ترکیب دارویی مصرف میشوند. طبق برآوردهای صورت گرفته در سالهای اخیر، ارزش بازارهای جهانی داروهای گیاهی که شامل گیاهان دارویی و فرآوردههای آنهاست، همواره با رشد قابل توجهی رو به افزایش بوده است. با توجه به اینکه بخش اعظم بازار گیاهان دارویی دنیا، به تولید و عرضه متابولیتهای ثانوی مشتق از این گیاهان مربوط میشود، لذا متابولیتهای ثانوی گیاهی از ارزش اقتصادی و همچنین ارزش افزوده بسیار بالایی برخوردار هستند و سنتز شیمیایی این متابولیتها معمولا پیچیده و پرهزینه میباشد. بنابراین تولید متابولیتها با روشهای مختلف زیست فناوری از جمله کشت سلولی گیاه، راه جایگزین سودمندی است. دست ورزی محیطهای کشت سلولی با استفاده از الیسیتورهای زیستی یکی از راهکارهای مهم جهت القای متابولیسم ثانوی و افزایش تولید متابولیتهای ارزشمند میباشد. الیسیتورهای زیستی از طریق فعال کردن مکانیسمهای دفاعی باعث القای تشکیل متابولیتهای ثانوی و پاسخ های فوق حساسیتی میشوند. تشخیص مولکولی و برهمکنش بین الیسیتور و گیرندههای گیاه فرایند پیچیده ای است که برای انتقال پیام الیسیتور ضروری است. بهدنبال درک الیسیتور پاسخهای دفاعی سریع در سلول گیاهی نظیر افزایش جریانات یونی از عرض غشای پلاسمایی، تولید انواع اکسیژن واکنشگر (ROS)، فعال سازی ژنهای مربوط به دفاع، تغییرات ساختاری در دیواره سلولی و سنتز فیتوآلکسینها اتفاق میافتد. در این مطالعه جنبه های مختلف امکان افزایش تولید متابولیتهای ثانوی در کشت سلول گیاهان با استفاده از الیسیتورهای زیستی مورد بررسی قرار گرفته است.
علمی - پژوهشی
چکیده
هدف: تولید گیاه از طریق کشت بافت از نظر مهندسی ژنتیک اهمیت زیادی دارد لذا در این تحقیق بهینهسازی شرایط کشت بهمنظور تولید کالوس و باززایی گیاه Salsola arbuscula بررسی گردید. مواد و روشها: ابتدا بذر گیاه در محیط کشت MS کشت گردید و پس از دو ماه، جداکشتهای ریشه، ساقه و برگ گیاهان تولید شده جهت تولید کالوس در محیط کشت MS حاوی غلظتهای مختلف ...
بیشتر
هدف: تولید گیاه از طریق کشت بافت از نظر مهندسی ژنتیک اهمیت زیادی دارد لذا در این تحقیق بهینهسازی شرایط کشت بهمنظور تولید کالوس و باززایی گیاه Salsola arbuscula بررسی گردید. مواد و روشها: ابتدا بذر گیاه در محیط کشت MS کشت گردید و پس از دو ماه، جداکشتهای ریشه، ساقه و برگ گیاهان تولید شده جهت تولید کالوس در محیط کشت MS حاوی غلظتهای مختلف از هورمونهای 2و4-دی کلرو فنوکسی استیک اسید (2,4-D) و کینتین (Kin) کشت گردیدند. باززایی گیاه نیز در محیط کشتهای مختلف بررسی شد. نتایج: بررسیها نشان داد که بهترین جداکشت در القا تولید کالوس، جداکشت ریشه و مناسبترین محیط کشت mg/L) 1) mg/L) + Kin 1) MS + 2,4-D بود. همچنین در محیط mg/L Kin 5/0MS + وmg/L Kin 1MS + از ساقه باززایی مستقیم صورت گرفت. نتیجهگیری: با وجود تولید کالوس در محیط کشت حاوی فقط هورمون 2,4-D، ترکیب دو هورمون اکسین و سیتوکینین باعث افزایش قابل توجهی در میزان تولید کالوس گردید. باززایی مستقیم نیز فقط در محیط کشت فاقد اکسین رخ داد. بنابراین میزان تولید کالوس و باززایی به میزان تنظیمکنندههای رشد خارجی وابسته است و میزان تنظیم کنندههای رشد خارجی نیز بهشدت به ژنوتیپ و مقدار هورمون داخلی گیاه بستگی دارد.
علمی - پژوهشی
چکیده
هدف: در این مطالعه تاثیر یکی از مشتقات خانواده کرومنها (3-BMPC) در القا تمایز و آپوپتوزیس در سلولهای لوسمی NB4 به عنوان مدل لوسمی پرومیلوسیتی حاد (Acute promyelocytic leukemia: APL) بررسی شده است. مواد و روشها: اثر سمی (cytotoxic) 3-BMPC بر روی سلولهای لوسمیک NB4 از طریق شمارش سلولی بهوسیله هموسایتومتر بررسی شد و زنده بودن سلول با استفاده از آزمون ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه تاثیر یکی از مشتقات خانواده کرومنها (3-BMPC) در القا تمایز و آپوپتوزیس در سلولهای لوسمی NB4 به عنوان مدل لوسمی پرومیلوسیتی حاد (Acute promyelocytic leukemia: APL) بررسی شده است. مواد و روشها: اثر سمی (cytotoxic) 3-BMPC بر روی سلولهای لوسمیک NB4 از طریق شمارش سلولی بهوسیله هموسایتومتر بررسی شد و زنده بودن سلول با استفاده از آزمون دفع رنگ تریپان بلو مورد مطالعه قرار گرفت. جهت بررسی تمایز از رنگآمیزی رایت گیمسا و فعالیت فاگوسیتوز (بیگانه خواری) سلولهای تمایز یافته و برای بررسی آپوپتوزیس از رنگآمیزی سلولها با هوخست 33258 و مشاهده با میکروسکوپ فلورسنس و آزمون قطعه قطعه شدن DNA استفاده گردید. نتایج: رده سلولی لوسمی NB4 انسانی پس از کشت، تحت تاثیر دارو در غلظتهای مشخص (1تا 12 نانومولار) و فاصلههای زمانی مختلف (24 تا 72 ساعت) قرار گرفت. مطالعه حاضر نشان داد که این ترکیب سبب مهار رشد وابسته به زمان و غلظت می گردد. IC50 این ترکیب بعد از 72 ساعت 3 نانومولار محاسبه گردید. نتایج نشان داد که بعد از 48 ساعت از تیمار سلولها با غلظتهای پایین (3 نانو مولار) از 3-BMPC، سلولهای NB4 به سمت ماکروفاژ/ مونوسیت تمایز یافتند. نتایج حاصل از رنگ آمیزی سلولها با هوخست 33258 نیز نشان داد که بعد از 72 ساعت از تیمار سلولها با غلظت IC50 ترکیب، آپوپتوزیس در سلولها القا شد. نتیجه گیری: با توجه به اثر این ترکیب در القای تمایز و آپوپتوزیس، این ترکیب میتواند در کنار سایر ترکیبات دارویی به عنوان کاندیدای مناسبی برای درمان سرطان خون معرفی شود
علمی - پژوهشی
چکیده
هدف: دیابت، بهعنوان یک اختلال متابولیک، دستگاههای مختلف از جمله اندامهای دستگاه تولیدمثل را تحت تاثیر قرار میدهد. در این مطالعه اثرات هیپرگلیسمی و انسولینتراپی بر دوره استروس، ساختار رحم و سطوح هورمونهای هیپوفیزی و تخمدانی در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش: این تحقیق برروی 4 گروه (6n=) از موشهای صحرایی ماده ...
بیشتر
هدف: دیابت، بهعنوان یک اختلال متابولیک، دستگاههای مختلف از جمله اندامهای دستگاه تولیدمثل را تحت تاثیر قرار میدهد. در این مطالعه اثرات هیپرگلیسمی و انسولینتراپی بر دوره استروس، ساختار رحم و سطوح هورمونهای هیپوفیزی و تخمدانی در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش: این تحقیق برروی 4 گروه (6n=) از موشهای صحرایی ماده بالغ کنترل، هیپرگلیسمی، هیپرگلیسمی تحت تیمار با انسولین (انسولین) و شم (تزریق بافر سیترات بهعنوان حلال استرپتوزوتوسین) انجام شد. القای هیپرگلیسمی توسط استرپتوزوتوسین (60 میلیگرم بر کیلوگرم بهصورت داخل صفاقی) و تیمار انسولین (IU/kg20) بهصورت روزانه انجام شد. در طول دوره آزمایش (36 روز)، تغییرات سیکل جنسی حیوانها (تست اسمیر واژینال) بررسی و در روز 36 پس از خونگیری (جهت سنجش سطوح LH، FSH، استروژن و پروژسترون) شاخ راست رحم خارج، وزن و 3/1 میانی آن، مورد بررسی هیستولوژیک و هیستومتریک قرار گرفت.نتایج: در مقایسه با گروه کنترل و گروه انسولین، در گروه هیپرگلیسمیک علاوه بر آنکه وزن بدن، وزن و حجم رحم، حجم و ضخامت اندومتر و میومتر بهطور معنیداری (001/0p <) کاهش و سطح پروژسترون بطور معنیداری (001/0p <) افزایش یافت، اتساع عروقی و نفوذ سلولهای التهابی نیز مشاهده شد. بین گروه کنترل و گروه تیمار با انسولین تفاوت معنیداری در متغیرهای بالا، مشاهده نشد.نتیجهگیری: کاهش انسولین، استرس اکسیداتیو ناشی از هیپرگلیسمی، و اختلال احتمالی در محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-گناد (HPG)، رحم حیوانات هیپرگلیسمیک را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد. انسولینتراپی احتمالا بهصورت مستقیم و یا از طریق اصلاح محور HPG و اختلالات متابولیک، میتواند به میزان زیادی از اختلالات رحمی ناشی هیپرگلیسمی بکاهد.
علمی - پژوهشی
چکیده
هدف: داروی ضد سرطان داکسوروبیسین علیرغم کاربرد گسترده، دارای اثرات سمی بر قسمتهای مختلف بدن از جمله اندامهای جنسی دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر حفاظتی نانواکسید روی برسمیت تولیدمثلی القا شده توسط داکسوروبیسین بود. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی رتهای نر بالغ ویستار به طور تصادفی به چهار گروه شامل یک گروه ...
بیشتر
هدف: داروی ضد سرطان داکسوروبیسین علیرغم کاربرد گسترده، دارای اثرات سمی بر قسمتهای مختلف بدن از جمله اندامهای جنسی دارد. هدف از این مطالعه بررسی اثر حفاظتی نانواکسید روی برسمیت تولیدمثلی القا شده توسط داکسوروبیسین بود. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی رتهای نر بالغ ویستار به طور تصادفی به چهار گروه شامل یک گروه کنترل و سه گروه تجربی تقسیم شدند. گروه کنترل سالین دریافت کرد، در حالیکه گروههای تجربی به ترتیب داکسوروبیسین) 6 میلیگرم بر کیلوگرم)، نانواکسید روی (5 میلیگرم بر کیلوگرم)، و داکسوروبیسین همراه با نانواکسید روی دریافت نمودند. رتها به مدت 3 روز تحت تیمار قرار گرفتند. 28 روز پس از پایان تیمار تغییرات بافتی سیستم تناسلی مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: داکسوروبیسین در گروه تجربی1 سبب درهم ریختگی اپیتلیوم ژرمینال، دفرمه شدن سلولها و افزایش فضای بینابینی شد. همچنین تعداد اسپرماتوسیت های اولیه، اسپرماتیدها و سلولهای لایدیگ در این گروه نسبت به گروه کنترل کاهش معنیدار نشان داد. شاخص تمایز توبولی (TDI) و شاخص اسپرمیوژنز (SPI)نیز نسبت به گروه کنترل کاهش معنی دار پیدا کرد، درحالیکه درصد توبولهای تخریب شده افزایش نشان داد. استفاده مشترک نانواکسید و داکسوروبیسین توانست اختلالات فوق را بطور معنیداری بهبود بخشد.نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه نقش نانواکسید روی را در ممانعت از سمیت القا شده توسط داکسوروبیسین در سیستم تولیدمثل نر نشان میدهد.
علمی - پژوهشی
چکیده
هدف: به منظور بومیسازی و بهینهسازی ریزازدیادی گزیلا 6، یکی از پایههای مفید اکثر گونههای هستهدار بهویژه گیلاس، اثر نوع محیط کشت، منبع کربن، نور و شیوه کاربرد اکسین در نوساقهزایی و ریشهزایی مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: تاثیر مستقل6 نوع محیط کشت، 5 منبع کربن و 3 طیف نور همراه با غلظتهای مختلف BA و IBA با استفاده از ...
بیشتر
هدف: به منظور بومیسازی و بهینهسازی ریزازدیادی گزیلا 6، یکی از پایههای مفید اکثر گونههای هستهدار بهویژه گیلاس، اثر نوع محیط کشت، منبع کربن، نور و شیوه کاربرد اکسین در نوساقهزایی و ریشهزایی مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: تاثیر مستقل6 نوع محیط کشت، 5 منبع کربن و 3 طیف نور همراه با غلظتهای مختلف BA و IBA با استفاده از جوانههای جانبی بهعنوان ریزنمونه روی میزان نوساقهزایی و طول نوساقهها مطالعه گردید. درصد ریشهزایی، تعداد و طول ریشهها به دو روش: پالسینگ پایه نوساقهها در 1 میلیگرم در لیتر محلول IBA و NAA در زمانهای متفاوت و کشت نوساقهها در محیط جامد حاوی 6 غلظت از هورمونهای IBA و NAA بررسی شد. نتایج: MS مناسبترین محیط کشت بوده و بیشترین تعداد و طول نوساقه بهترتیب در MS حاوی 30 گرم در لیتر شکر معمولی (80/3 نوساقه) و ساکارز (56/7 میلیمتر) بهدست آمد. نور سفید و نور قرمز به ترتیب بیشتر در تعداد نوساقهزایی و طول نوساقهها موثر میباشد. بیشترین تحریک ریشهزایی در روش پالسینگ در حضور1 میلیگرم در لیتر IBA در مدت 10 و 20 دقیقه اتفاق افتاد. نتیجه گیری: شرایط بهینه رشد در مرحله ازدیاد نوساقه عبارت بود از کشت ریزنمونهها در محیط MS حاوی شکر معمولی و BAP 1 میلیگرم در لیتر تحت نور سفید و استفاده از روش پالسینگ نوساقهها در محلول هورمون IBA برای ریشهزایی
علمی - پژوهشی
چکیده
هدف: این پژوهش به منظور بررسی تغییر در فعالیت آنزیمهای نوکلئازی ترجیح دهنده DNAی تک رشته ای (single stranded DNA preferring nuclease, SSPN)، میزان پروتئین و کلروفیل در گیاه جو در شرایط تنش شوری انجام شد.مواد و روشها: یک رقم متحمل (صحرا) و یک رقم حساس جو (ریحان) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار تحت تیمار شوری در دو غلظت صفر و 120 میلی مولار NaCl قرار گرفتند. ...
بیشتر
هدف: این پژوهش به منظور بررسی تغییر در فعالیت آنزیمهای نوکلئازی ترجیح دهنده DNAی تک رشته ای (single stranded DNA preferring nuclease, SSPN)، میزان پروتئین و کلروفیل در گیاه جو در شرایط تنش شوری انجام شد.مواد و روشها: یک رقم متحمل (صحرا) و یک رقم حساس جو (ریحان) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار تحت تیمار شوری در دو غلظت صفر و 120 میلی مولار NaCl قرار گرفتند. آزمایش فعالیت نوکلئازی در دو pH6/5 و 7 در حضور محلول یک میلیمولار از کاتیونهای دو ظرفیتی Cu2+، Zn2+، Mg2+،Ca2+ و ماده کلات کننده EDTA روی DNAی تک رشته ای با استفاده از روش اسپکتروفوتومتری و ژل native-PAGE صورت گرفت. نتایج: بیشترین فعالیت آنزیمی مربوط به یون Ca2+ در تیمار 120 میلیمولار نمک و در7 =pH و کمترین میزان فعالیت نیز مربوط به یون Cu2+ در تیمار صفر میلیمولار نمک و 6/5pH= بود.EDTA نیز باعث توقف، یا کاهش شدید فعالیت آنزیمهای نوکلئازی SSPN شد. در بررسی نتایج ژل، پنج آنزیم آشکار شدند که در میان آنها آنزیمهای 59، 47 و kD43 در هر دو pH6/5 و7 و آنزیمهای 41 و kD 34 تنها در 7PH= آشکار شدند. غلظت یون Na+در اثر تیمار شوری بهطور معنیداری در هر دو رقم افزایش نشان داد. غلظت K+ و نسبت K+/Na+، میزان کلروفیل و پروتئین در اثر تنش شوری در هر دو ژنوتیپ به طور معنی داری کاهش یافت.نتیجه گیری: تنش شوری باعث افزایش فعایت نوکلئازی، کاهش میزان پروتئین و کلروفیل در هر دو رقم جو شد؛ اما این تغییرات در رقم متحمل نسبت به رقم حساس به طور معنیداری پایینتر بودند
علمی - پژوهشی
چکیده
هدف: هدف از این تحقیق، بررسی حضور ژن DBAT، یکی از ژنهای کلیدی در مسیر بیوسنتزی تاکسول، در سرخدار (Taxus baccata) و قارچ اندوفیت مولد تاکسول آن و نیز بررسی میزان شباهت این توالیها با توالیهای موجود در بانک ژن بود.مواد و روشها: در این تحقیق، قارچهای اندوفیت از پوست درخت سرخدار جداسازی و به روش نوک هیف خالصسازی شدند. DNA ژنومی درخت سرخدار ...
بیشتر
هدف: هدف از این تحقیق، بررسی حضور ژن DBAT، یکی از ژنهای کلیدی در مسیر بیوسنتزی تاکسول، در سرخدار (Taxus baccata) و قارچ اندوفیت مولد تاکسول آن و نیز بررسی میزان شباهت این توالیها با توالیهای موجود در بانک ژن بود.مواد و روشها: در این تحقیق، قارچهای اندوفیت از پوست درخت سرخدار جداسازی و به روش نوک هیف خالصسازی شدند. DNA ژنومی درخت سرخدار و یکی از قارچهای مولد تاکسول (ایزوله T9) استخراج گردید. حضور ژن DBAT بهوسیله واکنش زنجیرهای پلیمراز بررسی گردید. پس از توالییابی، میزان شباهت توالیهای بهدست آمده از سرخدار و ایزوله T9 با توالیهای سایر گونههای سرخدار و قارچهای اندوفیت، موجود در پایگاه بانک ژن، مقایسه شدند.نتایج: با استفاده از پرایمرهای اختصاصی، یک قطعه bp 125 از ژن DBAT سرخدار و ایزوله T9 تکثیر گردید. همردیفی توالی نوکلئوتیدی و آمینواسیدی قارچ و گیاه میزبان نشان داد که این توالیها دارای شباهت بسیار بالایی (بیش از 98درصد) بودند. نتایج همردیفی این توالیها با توالیهای گونههای دیگر سرخدار و قارچهای اندوفیت، نیز شباهت بسیار بالایی (98 تا100 درصد) را نشان داد. همچنین، شباهت نسبتا بالایی در توالی نوکلئوتیدی و آمینواسیدی آنزیم DBAT و سایر آنزیمهای آسیل و آروئیل ترانسفراز درگیر در مسیر بیوسنتزی تاکسول مشاهده شد.نتیجهگیری: براساس نتایج، حضور ژن DBAT در قارچ اندوفیت مولد تاکسول جداشده از سرخدار و همچنین شباهت بسیار بالا آن، در سطح نوکلئوتیدی و آمینواسیدی، با توالی بدست آمده از ژن DBAT میزبان (Taxus baccata) و توالی گونههای دیگر سرخدار و نیز قارچهای اندوفیت به اثبات رسید
علمی - پژوهشی
چکیده
هدف: با توجه به اینکه فولیکولهای مو و پر در جریان تکوین جنینی طی یک الگوی مشابه شکل میگیرند هدف تحقیق حاضر این بود که ساختار بافتشناسی، قابلیت رشد سلولهای درمی آنها در محیط کشت و قابلیت القایی این سلولهای کشت شده برای شروع برهمکنشهای درمی- اپیدرمی مورد مقایسه قرار گیرد.مواد و روشها: فولیکولهای پر و مو بهترتیب ...
بیشتر
هدف: با توجه به اینکه فولیکولهای مو و پر در جریان تکوین جنینی طی یک الگوی مشابه شکل میگیرند هدف تحقیق حاضر این بود که ساختار بافتشناسی، قابلیت رشد سلولهای درمی آنها در محیط کشت و قابلیت القایی این سلولهای کشت شده برای شروع برهمکنشهای درمی- اپیدرمی مورد مقایسه قرار گیرد.مواد و روشها: فولیکولهای پر و مو بهترتیب از کبوتر و موش صحرایی تهیه شد. از یک طرف، برخی از فولیکولها برای کارهای بافتشناسی آماده شدند و از طرف دیگر فولیکولهای باقیمانده برای خارج کردن پاپیلای درمی از آنها مورد استفاده قرار گرفتند. پاپیلاهای خارج شده در محیط کشت رشد داده شدند. سلولهای کشت شده سپس به داخل نیمه-فولیکولهای موی بدون پاپپلا حاصل از موش بدون تیموس پیوند زده شدند. بعد از 28 روز فولیکولهای دریافت کننده پیوند مورد ارزیابی بافتشناسی قرار گرفتند. نتایج: مطالعات بافتشناسی آشکار کرد که دو فولیکول (پر و مو) علیرغم داشتن تفاتهای مشخص بطور کلی دارای ساختار مشابهی هستند. سلولهای پاپیلای درمی فولیکول مو در محیط کشت نسبت به سلولهای پاپیلای پر از سرعت رشد بیشتری برخوردار بوده و تجمعات سلولی بزرگتر و متراکمتری را ایجاد نمودند. بر خلاف سلولهای پاپیلای مو، سلولهای پاپیلای پر نتوانستند در فولیکولهای تیمار شده سبب القا رشد مو گردند. نتیجه گیری: علیرغم شباهت در الگوی رشد جنینی، ساختار بافتی و رشد در محیط کشت، بنظر میرسد که در حالت بلوغ پیامهای ارسالی از سلولهای کشت شده پاپیلای درمی فولیکول پر بوسیله سلولهای اپیدرمی فولیکول مو برای شروع برهمکنش درمی-اپیدرمی قابل شناسایی و پاسخگویی نیست.
علمی - پژوهشی
چکیده
هدف: در این مطالعه اثر سرم مادیان و سرم جنین گاوی بر بلوغ و لقاح برونتنی اووسیت گوسفند مورد مقایسه قرار گرفت.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی مجموعه اووسیت – کومولوس های پس از استحصال از تخمدانهای جمع آوری شده از کشتارگاه بر اساس مورفولوژی انتخاب و در محیط کشت فاقد سرم شستشو شدند. اووسیتها به طور تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند، ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه اثر سرم مادیان و سرم جنین گاوی بر بلوغ و لقاح برونتنی اووسیت گوسفند مورد مقایسه قرار گرفت.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی مجموعه اووسیت – کومولوس های پس از استحصال از تخمدانهای جمع آوری شده از کشتارگاه بر اساس مورفولوژی انتخاب و در محیط کشت فاقد سرم شستشو شدند. اووسیتها به طور تصادفی به 3 گروه تقسیم شدند، گروه اول اووسیت ها (170عدد) در محیط TCM199بدون سرم کشت شدند. اووسیتهای گروه دوم (169 عدد) و سوم (167 عدد) بهترتیب در محیطهای حاوی 10 درصد سرم مادیان و 10 درصد سرم جنین گاوی کشت شدند. بخشی از اووسیتها پس از بلوغ جهت ارزیابی قابلیت بلوغ رنگ آمیزی شدند و بخشی دیگر جهت بررسی قابیلت لقاح بارور شدندنتایج: میزان بلوغ اووسیتها در محیط بدون سرم، سرم مادیان و سرم جنین گاوی بهترتیب 82/59، 55/77 و 27/89 درصد بود (01/0>P). میزان باروری در این محیطها به ترتیب 91/19، 64/39 و 50 درصد بود که در بین شاهد و سرم مادیان و سرم جنین گاوی تفاوت معنی داری وجود داشت (05/0>P).نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که محیط کشت حاوی ده درصد سرم جنین گاوی دارای نرخ بلوغ و باروری بالاتری برای تخمک گوسفند نسبت به محیط کشت حاوی سرم مادیان است.