علمی - پژوهشی
احمد مجد؛ نرگس زندی؛ صدیقه اربابیان؛ فریبا شریف نیا
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش تولید گیاهان سالم و مطلوب دو گونه زالزالک از طریق کشت مریستم و رویانزایی پیکری و تهیه بذر مصنوعی که از نتایج زیست فناوری است، میباشد.مواد و روشها: بذرها، قطعات اندامهای رویشی - زایشی و جوانههای دو گونه زالزالک بهحالت سترون در محیط MS جامد همراه هورمونهای اکسینی (2,4D ، NAA، IAA)، سیتو کینینی (KIN, Zeatin،BAP ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش تولید گیاهان سالم و مطلوب دو گونه زالزالک از طریق کشت مریستم و رویانزایی پیکری و تهیه بذر مصنوعی که از نتایج زیست فناوری است، میباشد.مواد و روشها: بذرها، قطعات اندامهای رویشی - زایشی و جوانههای دو گونه زالزالک بهحالت سترون در محیط MS جامد همراه هورمونهای اکسینی (2,4D ، NAA، IAA)، سیتو کینینی (KIN, Zeatin،BAP ) و GA3 در شرایط استریل به مدت؟؟؟ و در چند تکرار؟؟؟کشت شدند. کپسولی کردن نمونهها با آلژینات سدیم و کلرور کلسیم انجام شد.نتایج: بهترین جدا کشتهای کالوس زا، جدا کشتهای برگی و مریستم جوانهها در محیط MS جامد همراه با غلظتهایی از اکسینها و سیتو کینینها بودند. رویان نماها و بهویژه رویانها اغلب از جدا کشتهای برگی و با واکشت کالوسهای رویان زا در محیط MS جامد همراه با هورمونهای اکسین – سیتوکینین و حضور مختصر NaCl ایجاد شدند. جوانههای جانبی از اوایل پاییز و اواخر اسفند برای تولید بذرهای مصنوعی مناسبتر بودند. برای تولید بذرهای مصنوعی از پوشش 3 درصد آلژینات سدیم و 1 درصد کلرور کلسیم استفاده شد. برای ذخیره سازی دانه های مصنوعی دمای 4 درجه سانتیگراد و برای رویش این بذرها دمای 1± 24 درجه سانتیگراد مناسب بودند.نتیجهگیری: مشکلاتی برای رویانزایی پیکری گونههای مورد مطالعه وجود دارد. نوع و مقدار هورمونها بر کالزایی و تشکیل رویان نماها و رویانها بسیار موثر است. زمان برداشت جوانهها برای تولید بذرهای مصنوعی نیز اهمیت زیادی دارد. همراه کردن جوانهها با محیط MS و کپسولی کردن آنها با آلژینات سدیم مناسب است.
علمی - پژوهشی
لیلا السادات ندایی؛ ناصر میرازی
چکیده
هدف: در مطالعه حاضر، اثرات محافظتی عصاره هیدرو اتانولیTragopogon graminifolius extract (THE) ، در یک مدل آزمایشگاهی مسمویت CCL4 مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: سه گروه (هر گروه 6 سر) موش صحرایی نژاد ویستار با مخلوطی حاوی 2 میلیلیتر بر کیلوگرم وزن بدن از روغن زیتون استریلیزه و CCL4 با نسبت 1:1، بههمراه به ترتیب 200،400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: در مطالعه حاضر، اثرات محافظتی عصاره هیدرو اتانولیTragopogon graminifolius extract (THE) ، در یک مدل آزمایشگاهی مسمویت CCL4 مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: سه گروه (هر گروه 6 سر) موش صحرایی نژاد ویستار با مخلوطی حاوی 2 میلیلیتر بر کیلوگرم وزن بدن از روغن زیتون استریلیزه و CCL4 با نسبت 1:1، بههمراه به ترتیب 200،400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن از THE مورد تیمار قرار گرفتند. گروه شاهد مخلوطی حاوی 2 میلیلیتر بر کیلوگرم روغن زیتون CCL4 با نسبت 1:1 دریافت کردند. گروه شم 2 میلی لیتر بر کیلو گرم روغن زیتون دریافت نمودند. گروه کنترل 5/0 میلی لیتر سرم سالین نرمال بهصورت درون صفاقی دریافت نمودند. بعد از 96 ساعت، بررسی پاتولوژی بافت کبد و پارامترهای بیوشیمیایی سرمی (نظیر ALTو AST و ALP ) در بین گروههای مورد تیمار بامخلوط CCL4 و دوزهای مختلف THE در مقایسه با کنترل انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد دریافت CCL4 موجب نکروز و التهاب حاد در کبد موشها میشود. تیمار با THE منجر به یک کاهش وابسته به دوز معنیدار (05/0p<) در تمامی پارامترهای بیوشیمیایی و هیستولوژیکی بافت کبد مورد بررسی قرار گرفت.نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که عصاره Tragopogon graminifoliu L. حاوی ترکیبات شیمیایی محافظت کننده ای نظیر آنتی اکسیدانها و فلاونوئیدها است که قادرند با مکانیسمهایی نظیر مقابله با استرس اکسیداتیو، کبد را در برابر آسیبهای کبدی ناشی از مسمومیت با تتراکلرید کربن محافظت کنند.
علمی - پژوهشی
سینا لاسمی؛ موسی گردانه؛ پروین اکبری
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر DJ-1 بر افزایش بقای سلولهای دوپامین ساز در برابر سمیت پارکینسونی میباشد. مواد و روشها: ابتدا لنتی ویروسهای نوترکیب ناقل توام ژن های DJ-1 و گزارشگر Jred تولید شده و برای آلوده سازی سلولها استفاده شدند. بدین منظور سه پلاسمید لنتی ویروسی بهنامهای ناقل، بسته بندی و غشا برای ترانسفکشن ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر DJ-1 بر افزایش بقای سلولهای دوپامین ساز در برابر سمیت پارکینسونی میباشد. مواد و روشها: ابتدا لنتی ویروسهای نوترکیب ناقل توام ژن های DJ-1 و گزارشگر Jred تولید شده و برای آلوده سازی سلولها استفاده شدند. بدین منظور سه پلاسمید لنتی ویروسی بهنامهای ناقل، بسته بندی و غشا برای ترانسفکشن سلولهای HEK-293T بهعنوان رده سلولی مولد ویروس بهکار برده شدند. محیط سلولهای ترانسفکت شده 24 و 48 ساعت جمع آوری و تغلیظ شد تا ذخیرة لنتی ویروسی بهدست آید. بهدنبال ترانسدوکشن سلولهای دوپامین ساز PC12 با این ذخیرة غلیظ ویروسی، سلولهای مزبور افزایش بیان DJ-1 را آغاز کردند. پس از تیمار این سلولها با توکسین 6-OHDA، میزان بقای آنها در مقایسه با شاهد اندازهگیری شد. نتایج: مراحل ترانسفکشن سلولهای HEK-293T و آلودگی سلولهای PC12 با ذخیرة ویروسی بهطور موفقیت آمیز به انجام رسید، زیرا بیان ژن گزارشگر Jred با استفاده از میکروسکوپ فلورسنس در هر دو مرحله مشاهده شد. سپس افزایش بیان DJ-1 با تکنیک RT- PCR اثبات شد. آزمایشهای بعدی نشان داد که افزایش بیان DJ-1 باعث افزایش چشمگیری در بقای سلولهای PC12 در برابر سمیت ناشی از 6-OHDA میشود. درصد بقای سلولهای PC12 که افزایش بیان DJ-1 داشتند، در حدود 30 درصد بیشتر از درصد بقای سلولهای کنترل برآورد شد و این افزایش از نظر آماری معنیدار بود. نتیجهگیری: افزایش بیان ژن DJ-1 در سلولهای دوپامین ساز PC12 مقاومت و بقای این سلولها را در برابر سمیت نورونی 6-OHDA بهطور معنیدار و چشمگیری افزایش میدهد.
علمی - پژوهشی
سجاد بادپروا؛ بهروز دوستی؛ ابراهیم بادپروا؛ امین حاجی امرایی؛ امین دهقانی نژاد
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه تبدیل انرژی نور لامپ و خورشید به انرژی الکتریکی با تک لایه سازی پروتئین باکتریورودوپسین، ارزیابی ترکیبات مورد آزمایش (TiO2, FTO, Br) جهت افزایش بازده فتوسلهای بیولوژیک، امکان سنجی ساخت فتوسل ها جهت بهکارگیری در معماری، مصارف نظامی و ساخت فتوسل بیولوژیکی بود.مواد و روشها: با روش بلدینگ نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه تبدیل انرژی نور لامپ و خورشید به انرژی الکتریکی با تک لایه سازی پروتئین باکتریورودوپسین، ارزیابی ترکیبات مورد آزمایش (TiO2, FTO, Br) جهت افزایش بازده فتوسلهای بیولوژیک، امکان سنجی ساخت فتوسل ها جهت بهکارگیری در معماری، مصارف نظامی و ساخت فتوسل بیولوژیکی بود.مواد و روشها: با روش بلدینگ نانو ذرات دی اکسید تیتانیوم بر روی سطح فلوئورین تین اکساید (FTO) قرار گرفت. با روش لانگ مویر بلادجت، تک لایه سازی پروتئین باکتریورودوپسین(Br) انجام و فتو آند آماده شد. سپس با یک قطره از محلول H2PtCl6 (2 میلیگرم Pt در 1 میلیلیتر اتانول) روی شیشه FTO را پوشانده و کاتد آماده شد. الکترود فتوآند (FTO/TiO2/Br) و الکترود مقابل (کاتد)(FTO / Pt) به صورت ساندویچ قرار داده شدند.نتایج: تغییرات pH وابسته به نور باعث اثبات فعالیت باکتریورودوپسین شد. توان فتوسلهای تک لایه ساخته شده در این مطالعه µA7/0 و ولتاژ آنها mV190 بود که با توان فتوسل های تجمع یافته (µA2/0)، µA5/0 و با ولتاژ آنها (mV165)،mV 25 تفاوت داشتند، یعنی سلولهای تک لایه نسبت به تجمع بازدهی بیشتری داشتهاند.نتیجهگیری: تکنیک لانگ مویر روشی بسیار مناسب برای تثبیت پروتئین باکتریورودوپسین بهصورت تک لایه بر روی بستر حاوی نانو ذرات (دی اکسید تیتانیوم) با حفظ حداکثر فعالیت میباشد.
علمی - پژوهشی
شیما حسینی فر؛ صادق جوزایی؛ محمدرضا تابنده؛ محمود راهدار
چکیده
هدف: فاکتور مهارکننده لوسمی (LIF) اثرات مفیدی بر عملکرد سلولهای بنیادی عصبی و درمان بیماریهای نورودژنراتیو دارد. اما اطلاعات محدودی در خصوص تأثیر بیان بالای LIF در سلولهای بنیادی عصبی بر تغییرات بافت مغز وجود دارد. در این پژوهش موشهای ترانسژن با بیان بالای هدفدار LIF تحت پروموتور نستین تولید و ساختار بافتی هیپوکامپ در آنها مطالعه ...
بیشتر
هدف: فاکتور مهارکننده لوسمی (LIF) اثرات مفیدی بر عملکرد سلولهای بنیادی عصبی و درمان بیماریهای نورودژنراتیو دارد. اما اطلاعات محدودی در خصوص تأثیر بیان بالای LIF در سلولهای بنیادی عصبی بر تغییرات بافت مغز وجود دارد. در این پژوهش موشهای ترانسژن با بیان بالای هدفدار LIF تحت پروموتور نستین تولید و ساختار بافتی هیپوکامپ در آنها مطالعه شد.مواد و روشها: بهمنظور تولید موشهای ترانسژن، نواحی پروموتوری پلاسمید pIRES2-EGFP با پروموتور دوم اینترون نستین و توالی تشدیدکننده Hsp68 جایگزین و بهصورت درون بیضهای (25 میکروگرم) به 10 موش صحرایی نر تزریق شد. پس از جفتگیری با موشهای ماده، تأیید ترانسژنی با استفاده از PCR معمولی، Real time PCR و میکروسکوپ فلوئورسنت انجام شد. از مغز موشهای صحرایی ترانسژن بالغ (4 ماهه) نمونهگیری و پس از تهیه مقاطع بافتی و رنگ آمیزی H&E ساختار بافتی هیپوکامپ در آنها بررسی شد.نتایج: ژن LIF در سلولهای بنیادی هیپوکامپ نسبت به گروههای کنترل بیان بیشتری داشت (05/0p <). این یافته بههمراه مشاهده حضور پروتئین EGFP در نواحی تجمع سلولهای بنیادی نشاندهندة بروز ترانسژنی در زادهها بود. تعداد سلولهای الیگودندروسیت در هیپوکامپ موشهای ترانسژن نسبت به گروههای کنترل بهطور معنی داری بیشتر بود (05/0 p <).نتیجهگیری: بیان بالای LIF در سلولهای بنیادی مغز موشهای صحرایی ترانسژن منجر به افزایش جمعیت سلولهای الیگودندروسیت در هیپوکامپ شد. از آنجا که تخریب سلولهای الیگودندروسیت در پیشرفت ضایعات نورودژنراتیو دارای نقش مهمی است ممکن است بتوان درصورت انتقال موفقیت آمیز LIF به مغز از این روش به منظور احیای تودة سلولهای الیگودندروسیت استفاده نمود.
علمی - پژوهشی
سیمین فاضلی پور؛ نیلوفر عباسی
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه تعیین اینکه آیا واریس ورید تخمدانی میتواند موجب تغییر در تعداد و اندازه فولیکولهای تخمدانی شود، میباشد مواد ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه تعیین اینکه آیا واریس ورید تخمدانی میتواند موجب تغییر در تعداد و اندازه فولیکولهای تخمدانی شود، میباشد مواد و روشها: در این مطالعه سه گروه ده تایی موش صحرایی ماده شامل گروه کنترل، شم و واریکوسل در نظر گرفته شدند. گروه واریسی تحت عمل جراحی قرار گرفتند و ورید تخمدانی چپ بهطور نسبی بسته شد. بعد از دو ماه حیوانات تشریح و تخمدان آنها بلافاصله خارج شده و مقاطع بافتی با قطر 7 میکرومتر از تخمدان تهیه شدند. آنها پس از رنگ آمیزی با هماتوکسیلین-ائوزین با میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمونهای آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل شدند. سطح معنیداری، 05/0p < در نظر گرفته شد.نتایج: آنالیز آماری نشان داد تعداد فولیکولهای بدوی در گروه واریسی نسبت به گروه کنترل و شم افزایش معنیداری داشته است. تعداد فولیکول های اولیه، ثانویه و گراف در گروه واریسی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری داشته است. اندازة فولیکولها به جز فولیکول ثانویه در بین گروه کنترل و واریسی تغییر معنیداری نداشته است. اندازة فولیکولهای ثانویه در گروه واریسی نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری داشته است p <0.05).).نتیجهگیری: واریس ورید تخمدانی باعث کاهش رشد فولیکولهای تخمدانی شده و در مواردی باعث کاهش اندازه آنها و ناباروری میگردد.
علمی - پژوهشی
شادی قاضیجهانی؛ هاشم یعقوبی؛ اسداله اسدی
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی زیست سازگاری و تمایز سلول بنیادی مزانشیمی بند ناف انسانی به استئوبلاست بر روی داربستهای پلیکاپرولاکتون تهیه شده با روش الکتروریسندگی بوده که تحت اصلاح سطحی با پلاسمای اکسیژن قرار گرفته است.مواد و روشها: پس از جداسازی سلولهای بنیادی مزانشیمی از بند ناف انسانی آنالیز فلوسایتومتری صورت گرفت. زیست ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی زیست سازگاری و تمایز سلول بنیادی مزانشیمی بند ناف انسانی به استئوبلاست بر روی داربستهای پلیکاپرولاکتون تهیه شده با روش الکتروریسندگی بوده که تحت اصلاح سطحی با پلاسمای اکسیژن قرار گرفته است.مواد و روشها: پس از جداسازی سلولهای بنیادی مزانشیمی از بند ناف انسانی آنالیز فلوسایتومتری صورت گرفت. زیست سازگاری داربست بهوسیله سنجش MTT مورد بررسی قرار گرفت. مورفولوژی و نحوة اتصال سلول ها بر سطح داربست بهوسیلة تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین زیست تخریب پذیری داربست با استفاده از روش کاهش وزن محاسبه شد. در نهایت برای بررسی تمایز سلولها در سطح داربست، از محیط تمایز استئوژنی استفاده شد و تمایز با رنگ آمیزی آلیزارین قرمز و RT-PCR بررسی گردید..نتایج: نتایج نشان داد که سلولها نه تنها توانایی اتصال و تکثیر مناسبتری را روی نانوداربست داشتند، بلکه به لحاظ ریختشناسی نیز از شرایط طبیعی برخوردار بودند. داربست پلیکاپرولاکتون از زیست سازگاری بالایی برخوردار است و زیست تخریب پذیری آن تا روز پانزدهم با سرعت بیشتری در مقایسه با 15 روز بعدی انجام گرفت. همچنین نتایج رنگآمیزی آلیزارین قرمز و RT-PCR میزان بالای تمایز سلول بر روی داربست پلیکاپرولاکتون را نشان دادند.نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از این تحقیق پیشنهاد میکند که داربستهای پلیکاپرولاکتون، پتانسیل استفاده بهعنوان یک بیومتریال زیست سازگار را در کاربردهای مهندسی بافت و تمایز استخوان دارا میباشند.
علمی - پژوهشی
احمد همتا؛ حسنا فولادی منصوری
چکیده
هدف: گاز خردل (SM) یک عامل آلکیلهکننده است که به پوست، چشم و سیستم تنفسی آسیب میرساند. همچنین پلیمورفیسم درجشدگی/حذفشدگی(I/D) ژن آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE) در رابطه با بیماریهای قلبیعروقی و فیبروز ریوی مطالعه شده است. فراوانی الل D در بیماران با فیبروز ریوی نسبت به گروه کنترل بالاتر است. پس هدف از این پژوهش بررسی ارتباط ...
بیشتر
هدف: گاز خردل (SM) یک عامل آلکیلهکننده است که به پوست، چشم و سیستم تنفسی آسیب میرساند. همچنین پلیمورفیسم درجشدگی/حذفشدگی(I/D) ژن آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE) در رابطه با بیماریهای قلبیعروقی و فیبروز ریوی مطالعه شده است. فراوانی الل D در بیماران با فیبروز ریوی نسبت به گروه کنترل بالاتر است. پس هدف از این پژوهش بررسی ارتباط بین ژنوتیپ آنزیم مبدل آنژیوتانسین (ACE) و عوارض دیررس ناشی از گاز خردل در مواجهیافتگان شیمیایی روستای زرده کرمانشاه است.مواد و روشها: نمونه های خون از 34 نفر از مردم مواجه یافته با گاز خردل در روستای زرده استان کرمانشاه بهعنوان گروه مورد مطالعه و از 30 نفر از مردم شهرستان اسلام آباد غرب واقع در همین استان بهعنوان گروه کنترل گرفته شد. اطلاعات بیشتر درباره وجود سه عارضهی دیررس تنفسی، پوستی و چشمی ناشی از مواجهه با این گاز، از طریق پرسشنامه جمعآوری شد. ژنوتیپ ACE با استفاده از PCR و ژلالکتروفورز پیرو آن تعیین گردید.نتایج: میزان بروز سه عارضه تنفسی، پوستی و چشمی بهترتیب 9/52، 50 و 1/44 درصد بود. فراوانی ژنوتیپی برای سه ژنوتیپ DD، ID و II در گروه مورد مطالعه، در افراد دارای عارضه تنفسی بهترتیب 5/0، 44/0و 06/0، در افراد بدون عارضه نیز به ترتیب 12/0، 69/0 و19/0 و در گروه کنترل این فراوانیها بهترتیب 3/0 و 53/0 و17/0 بودند. مشخص گردید که فراوانی ژنوتیپ DD در افراد دارای عارضه تنفسی بهشکل معنیداری نسبت به افراد بدون عارضه بالاتر است (22/6 = ، 045/0=P و 2 df=).نتیجهگیری: این نتایج نشان داد که ژنوتیپ DD ژن ACE، خطر ابتلا به عوارض تنفسی گاز خردل را افزایش میدهد.
امیر قادرمرزی؛ سید علی اکبر هدایتی؛ فاتح معزی؛ سید عباس حسینی؛ سید حامد موسوی ثابت
چکیده
هدف: در این مطالعه تغییرات هیستوپاتولوژیکی و فراساختاری اندامهای آبشش و مانتل گونهای دوکفهای آب شیرین با نام علمی Anodonta cygnea و متعلق به خانواده Unionidae در مواجهه با سطوح تحتکشنده نانو ذرات اکسید مس بهمدت 14 روز بررسی شد.مواد و روشها: تعداد 40 عدد دوکفهای A. cygnea با دامنه طولی 9/0 ± 5/11 سانتیمتر و وزن 6 ± 5/84 گرم از مصب رودخانه ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه تغییرات هیستوپاتولوژیکی و فراساختاری اندامهای آبشش و مانتل گونهای دوکفهای آب شیرین با نام علمی Anodonta cygnea و متعلق به خانواده Unionidae در مواجهه با سطوح تحتکشنده نانو ذرات اکسید مس بهمدت 14 روز بررسی شد.مواد و روشها: تعداد 40 عدد دوکفهای A. cygnea با دامنه طولی 9/0 ± 5/11 سانتیمتر و وزن 6 ± 5/84 گرم از مصب رودخانه تجن واقع در شهرستان ساری در استان مازندران جمعآوری و پس از انتقال به آزمایشگاه به دو گروه شاهد و تیمار تقسیم شدند. گروه تیمار بهمدت 14 روز در مواجهه با غلظت ppm 25 از نانو ذرات اکسیدمس قرار گرفتند. در روزهای 4، 9 و 14 برشهای بافتی آبشش و مانتل از نمونههای شاهد و تحت تیمار تهیه شده و جهت بررسی با میکروسکوپ نوری به روش هماتوکسیلین- ائوزین رنگآمیزی شدند. پس از انجام مراحل تثبیت، خشککردن و آمادهسازی، نمونهها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره (SEM) مورد بررسی قرار گرفتند.نتایج: نتایج میکروسکوپی نوری نشاندهنده بروز عوارض هیستولوژیکی قابل توجه در کل اندامهای مورد مطالعه دو کفه ایهای تحت تیمار در مقایسه با نمونههای شاهد بود. تغییرات در آبششها شامل: هیپرپلازی، هیپوپلازی، تغییرات شکلی و اندازهای تیغههای آبششی و تورم کانالهای همولنفی بودند. همچنین در مانتل افزایش تعداد سلولهای موکوزی و هیپرپلازی اپیتلیوم بیرونی مشاهده شد. تصاویر فراساختاری (میکروسکوپ الکترونی نگاره) تخریب گسترده در تیغههای آبششی و مسدودشدن مسیر کانالهای آب در آبشش و نکروز و تورفتگی در مانتل را نشان داد.نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدست آمده مواجهه با نانوذرات اکسیدمس در کوتاه مدت منجر به بروز تغییرات قابل توجه و مشهود هیستولوژیکی و فراساختاری در اندامهای داخلی دوکفهای آب شیرین A. cygnea میشود.
علمی - پژوهشی
رامین مناففر؛ فرح فرخی؛ شکوفه اسحاقی؛ فاطمه حیدریان؛ سمیه غلامی؛ راضیه پاک ترمنی
چکیده
هدف: با توجه به اهمیت علمی و تجاری شناسایی گونههای آرتمیا خصوصا جمعیتهای هیبرید، برخی ویژگیهای فنوتیپی و ژنوتیپی هیبریدهای متقابل Artemia sinica و A. urmiana در شرایط آزمایشگاهی مطالعه شدند.مواد روشها: پرورش دو گونه آرتمیا از زمان تفریخ سیست تا بلوغ در شرایط آزمایشگاهی استاندارد صورت گرفت. سپس به تعداد 64 عدد نر و ماده از هر گونه جدا و ...
بیشتر
هدف: با توجه به اهمیت علمی و تجاری شناسایی گونههای آرتمیا خصوصا جمعیتهای هیبرید، برخی ویژگیهای فنوتیپی و ژنوتیپی هیبریدهای متقابل Artemia sinica و A. urmiana در شرایط آزمایشگاهی مطالعه شدند.مواد روشها: پرورش دو گونه آرتمیا از زمان تفریخ سیست تا بلوغ در شرایط آزمایشگاهی استاندارد صورت گرفت. سپس به تعداد 64 عدد نر و ماده از هر گونه جدا و در تیوبهای 50 میلیلیتری هیبریدگیری متقابل انجام شد. لاروها روزانه جدا و مستقلا پرورش داده شدند. بررسی پروفایل اسیدهای چرب و الگوی برش آنزیمی ناحیه 12S-16S ژنوم mtDNA با آنزیم HpaII و مقایسه نتایج در والدین خالص و هیبریدهای نسل اول صورت گرفت.نتایج: مقایسه پروفایل اسیدهای چرب تیمارهای هیبرید نسبت به والدین خالص نشان داد که میزان تعدادی از اسیدهای چرب بهشدت وابسته به منشاء والدینی میباشد. در برخی نمونهها نیز الگوی برش آنزیمی مشابهی بین والدین پدری و هیبریدهای نسل اول مشاهده شد که دور از انتظار بود.نتیجهگیری: نتایج نشان داد پروفایل اسیدهای چرب بهشدت تحت تاثیر منشاء مادری و یا پدری ژنهای به ارث رسیده هستند. لذا با انتخاب جهتدار والدین تولید آرتمیاهایی با ویژگیهای فنوتیپی خاص امکان پذیر است. مقایسه الگوهای برش آنزیمی شاخص گونهها و مقایسه آن با الگوی برش آنزیمی نسل اول هیبرید نیز نشان داد که احتمالاً ژنوم میتوکندریایی (یا همان میتوکندری) از والد پدری نیز به ارث میرسد.