فصلنامه

نویسندگان

1 دانشجوی کارشناسی ارشدمهندسی منابع طبیعی گرایش بوم شناسی آبزیان، دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، گرگان، ایران

2 دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان، دانشکده ی شیلات و محیط زیست، گروه شیلات،گرگان، ایران

3 دانش آموخته مهندسی منابع طبیعی گرایش بوم شناسی آبزیان، دانشگاه تهران، تهران، ایران

4 دانشگاه گیلان، گروه شیلات، رشت، ایران

چکیده

هدف: در این مطالعه تغییرات هیستوپاتولوژیکی و فراساختاری اندام‌های آبشش و مانتل گونه‌ای دوکفه‌ای آب شیرین با نام علمی Anodonta cygnea و متعلق به خانواده Unionidae در مواجهه با سطوح تحت‌کشنده نانو ذرات اکسید مس به‏مدت 14 روز بررسی شد.
مواد و روش‏ها: تعداد 40 عدد دوکفه‌ای A. cygnea با دامنه طولی 9/0 ± 5/11 سانتی‏متر و وزن 6 ± 5/84  گرم از مصب رودخانه تجن واقع در شهرستان ساری در استان مازندران جمع‌آوری و پس از انتقال به آزمایشگاه به دو گروه شاهد و تیمار تقسیم شدند. گروه تیمار   به‏مدت 14 روز در مواجهه با غلظت ppm 25 از نانو ذرات اکسید‌مس قرار گرفتند. در روزهای 4، 9 و 14 برش‌های بافتی آبشش و مانتل از نمونه‌های شاهد و تحت تیمار تهیه شده و جهت بررسی با میکروسکوپ نوری به روش هماتوکسیلین- ائوزین رنگ‌آمیزی شدند. پس از انجام مراحل تثبیت، خشک‌کردن و آماده‌سازی، نمونه‌ها با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره (SEM) مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: نتایج میکروسکوپی نوری نشان‌دهنده بروز عوارض هیستولوژیکی قابل توجه در کل اندام‌های مورد مطالعه دو کفه ای‏های تحت تیمار در مقایسه با نمونه‌های شاهد بود. تغییرات در آبشش‌ها شامل: هیپرپلازی، هیپوپلازی، تغییرات شکلی و اندازه‌ای تیغه‌های آبششی و تورم کانال‌های همولنفی بودند. همچنین در مانتل افزایش تعداد سلول‌های موکوزی و هیپرپلازی اپی‏تلیوم بیرونی مشاهده شد. تصاویر فراساختاری (میکروسکوپ الکترونی نگاره) تخریب گسترده در تیغه‌های آبششی و مسدودشدن مسیر کانال‌های آب در آبشش و نکروز و  تورفتگی‌ در مانتل را نشان داد.
نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج به‏دست آمده مواجهه با نانوذرات اکسیدمس در کوتاه مدت منجر به بروز تغییرات قابل توجه و مشهود هیستولوژیکی و فراساختاری در اندام‌های داخلی دوکفه‌ای آب شیرین A. cygnea می‌شود.

تازه های تحقیق

-

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Effects of exposure to copper oxide nanoparticles on histopathological and ultrastructural lesions of gills and mantle organs in freshwater bivalve Anodonta cygnea

نویسندگان [English]

  • A Qadermarzi 1
  • SA Hedayati 2
  • F Moëzzi 3
  • SA Hosseini 2
  • SH Mosavi Sabet 4

چکیده [English]

Aim: In this study gill and mantle histopathological and ultrastructural changes of freshwater bivalve, Anodonta cygnea from Unionidae in exposure to sub-lethal concentrations of copper oxide nanoparticles for 14 days were investigated.
Materials and Methods: Forty numbers of A. cygnea (length: 11.5± 0.9 cm; weight: 84.5±6 g) were collected from Tajan River estuary, Sari, Mazandaran Province and after transferring to the laboratory were divided into two control and treated groups. Treated group were exposed to 25 ppm CuO nanoparticles for 14 days. Gill and mantle tissue sections of control and treated samples were taken in days 4, 9 and 14, and then prepared for light microscopy using hematoxylin and eosin (H & E) staining method. Samples were studied by scanning electron microscopy (SEM) after fixation, drying and preparation.
Results: Light microscopy results showed significant histological alterations in all of studied organs of exposed bivalves compared to the controls. Changes were hyperplasia, hypoplasia, gill filaments shape and dimension changes and also haemolymph channels adema. Also increasing mucous cells number and external epithelium hyperplasia in mantle were observed. SEM analyses showed adverse destruction of gill filaments and blocking water channels in gill specimens, as well as, mantel necrosis and indentation.
Conclusion: according to obtained results, it can be concluded that short time exposure to nanoparticles may lead to noticeable changes evident in histological and ultrastructural internal organs of freshwater bivalve Anodonta cygnea.

کلیدواژه‌ها [English]

  • Histopathology
  • Anodonta cygnea
  • Copper nanoparticles
  • freshwater bivalve

مقدمه

نانوتوکسیکولوژی به‏عنوان یک زیرشاخه از نانوتکنولوژی به مطالعه برهم­کنش نانومواد با موجودات زنده می­پردازد (1). از آنجایی‏که صنعت تولید نانو ذرات و استفاده از آن­ها روز به‏روز در حال توسعه می­باشد، نگرانی در رابطه با اثرات محیط ­زیستی این مواد سبب شده تا محققان تحقیقات گسترده­­ای در زمینه خطرات بالقوه نانو مواد بر محیط­زیست و موجودات زنده انجام دهند (2). با توجه به استفاده رو به گسترش از نانو مواد و متعاقبا مخاطرات بالقوه محیط­زیستی و سلامت انسانی، نیاز به بهبود اطلاعات در رابطه با مخاطرات ناشی از حضور این مواد در محیط­های آبی و به‏طور خاص درک ویژگی­های فیزیکوشیمیایی، پروسه­های جذب زیستی و سمیت آن‏ها در موجودات زنده وجود دارد (3).

در دهه­های اخیر گروه­های مختلف موجوات زنده به‏طور گسترده جهت بررسی وقوع آلودگی­های شیمیایی در محیط­های طبیعی مورد استفاده قرار گرفته­اند. دوکفه­ای­ها یکی از گروه­های بسیار مهم در این رابطه به‏شمار می­روند. این موجودات گروهی از نرم­تنان­ می­باشند که مطلوبیت بالایی جهت استفاده به‏عنوان بیواندیکاتورهای آلودگی در محیط­های آبی دارند (4) این گروه از نرم­تنان به‏دلیل آن که از فراوانی بالایی در محیط‏های آبی شیرین، مصبی و دریایی برخوردارند، به‏عنوان یک موجود مدل مناسب در مطالعه اثرات بالقوه نانو ذرات بر موجودات آبزی مطرح شده­اند (5). Wang و همکاران (4) اولین بار پیشنهادی را مطرح نمود مبنی بر این که بی­مهره‏گان تغذیه­کننده از مواد معلق در آب، به‏خصوص نرم­تنان دوکفه­ای به‏عنوان گروه هدف منحصر به‏فرد برای مطالعات سم­شناسی نانو ذرات در نظر گرفته شوند. زیرا این موجودات با توجه به این که در تماس مستقیم با بخش­های آلوده شده زیستگاه‏های آبی (رسوبات و آب) قرار دارند و می­توانند سطوح بالایی از فلزات را در بافت­های خود ذخیره سازند، شواهد مناسبی در رابطه با وقوع آلودگی­های محیطی با مقیاس زمانی از طریق بررسی پاسخ­های سلولی و فیزیولوژیکی فراهم می­سازند (6).

تغییرات هیستوپاتولوژیکی شاخص­های زیستی مناسبی در پایش اثرات آلاینده­ها به‏حساب می­آیند (7)، دوکفه­ای­ها دارای فرآیندهای توسعه یافته­ای جهت درونی­سازی سلولی ذرات با اندازه نانو و میکرو (به‏ترتیب اندوسیتوز و فاگوسیتوز) دارند که در عملکرد و وظایف فیزیولوژیکی آن­ها نظیر هضم درون­سلولی و ایمنی­سلولی اهمیت فراوانی دارند (8). بررسی­های هیستوپاتولوژیکی، بخش مهمی از برنامه‏های مطالعاتی مورد استفاده در پایش اثرات آلاینده­ها به‏حساب می­آیند. این بررسی‏ها، راهی جهت شناسایی اثرات حاد و مزمن ناشی از مواجهه با آلاینده­های گوناگون در بافت­ها و اندام­های خاص موجودات به‏حساب می­آیند (9). تعیین پاسخ­های هیستوسیتولوژیکی نسبتا آسان بوده و می­توان آن‏ها را به سلامت و شایستگی افراد در جوامع اکولوژیک نسبت داد (10). نفوذ نانو ذرات دارای تحرک و فعالیت بالا در بافت­های هدف، وقوع تغییرات هیستوپاتولوژیکی در اندام­ها را سبب می‏شود (11). در مطالعه حاضر در مهر ماه 1393 انجام شد، تغییرات هستولوژیکی و فراساختاری اندام­های آبشش، مانتل، در ماسل آب شیرین Anodonta cygnea در نتیجه مواجهه با سطوح مختلف نانوذرات اکسیدمس مورد بررسی قرار گرفت. هدف از انجام این تحقیق معرفی نانو ذرات اکسید مس به‏عنوان آلاینده پیکره‏های آبی و اثرات سوء آن بر روی موجودات آبزی بوده است.

 

مواد و روش‏ها

جمع­آوری نمونه­های دوکفه­ای

تعداد مورد نیاز از دوکفه­ای­ A. cygnea با دامنه طولی 9/0 ± 5/11 سانتی‏متر و وزن 6 ± 5/84 گرم در مهر ماه 1393 از مصب رودخانه تجن در شهرستان ساری در استان مازندران جمع­آوری شده (36°48΄46΄΄N, 53°6΄57΄΄E) و به آزمایشگاه آبزی ­پروری گروه شیلات دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان انتقال داده شد. دوکفه­ای­ها به‏منظور سازگاری و رفع استرس ناشی از حمل و نقل به‏مدت دو هفته در مخازن فایبرگلاس60 لیتری نگه‏داری شدند.

مواجهه دوکفه­ای­ها با نانوذرات اکسید مس

جهت تهیه محلول نانو­ذره مس از محصولات نانوذره تجاری شرکت نانو پیشگامان ایرانیان استفاده شد. به‏منظور مواجهه دوکفه­ای­ها با نانو ذرات بر اساس سطوح 50 LC) lethal concentration ) نانو ذرات اکسید مس گزارش شده در مطالعات پیشین (13)، غلظت ppm 25 در نظر گرفته شد. نانوذرات در ابتدا با استفاده از دستگاه اولتراسوند با تعداد دور 400 دور در دقیقه در حجم مشخص آب مقطر به‏مدت 20 دقیقه پخش شد تا به‏صورت همگن درآید. به‏دلیل اینکه نانو ذرات مس پس از 24 ساعت در توده آبی ترسیب پیدا می­کنند، جهت اختلاط مجدد محلول نانوذره در هر 24 ساعت از دستگاه هموژنایزر با تعداد دور 14000 در دقیقه استفاده شد. هر 24 ساعت یک‏بار تعویض آب مخازن دوکفه­ای­ها جهت اطمینان یافتن از حصول غلظت همگن مورد نظر از نانو ذرات صورت گرفت. همچنین جهت دست یابی به نحوه پخش شدن نانو ذرات در محیط آبی، نمونه آب با دستگاه تست Dynamic light scattering DLS)) شد پس از اتمام دوره تطابق دوکفه­ای­ها با شرایط آزمایشگاهی، مواجهه دوکفه­ای­ها با غلظت انتخابی از نانو ذرات در طول مدت دو هفته انجام گرفت. مواجهه دوکفه­ای­ها با نانو ذرات در مخازن شیشه­ای حاوی سه لیتر آب صورت گرفت. پس از اتمام دوره مواجهه دوکفه­ای­ها با نانو ذرات اکسید مس، نمونه­هایی از بافت­های اندام­های آبشش و مانتل، از محل­هایی معین برداشت شد.

آماده سازی و رنگ­آمیری مقاطع بافتی جهت تهیه تصاویر با استفاده از میکروسکوپ نوری

نمونه­های بافتی برداشت شده از اندام­های مورد مطالعه به‏منظور انجام آماده­سازی برای رنگ­آمیزی، ابتدا به‏مدت 48 ساعت در محلول بوئن (75 قسمت اسید پیکریک، 25 قسمت فرمالین، 5 قسمت اسید استیک گلاسیال) قرار داده شدند. مراحل آماده­سازی نمونه­های بافتی فیکس شده جهت برش و رنگ­آمیزی بر اساس پروتکل Hewitson & Darby (2010) (15) انجام گرفت. در نهایت نمونه­های بافتی برش داده شده و با روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ­آمیزی شدند. تهیه تصاویر از مقاطع بافتی آماده­شده با استفاده از میکروسکوپ نوری Leica-MS5 در بزرگ‏نمایی­های 40، 100 و 120 صورت گرفت.

آماده­سازی نمونه­های بافتی جهت تهیه تصاویر با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره (SEM)

قطعاتی با ضخامت 2 تا 5 میلی­متر و طول 5 تا 10 میلی‏متر از بافت­های مورد بررسی تهیه شده و به‏مدت 2 ساعت در فرمالین 10 درصد قرار داده شدند. مراحل بعدی آماده­سازی این نمونه­ها عبارت بودند از: قرار دادن نمونه­های بافتی به‏مدت 24 ساعت در فرمالین5 درصد، مدت 30 دقیقه در محلول بافر فسفات، گذراندن از سری الکل اتانول (30، 40، 50 و 70 درصد و در نهایت اتانول 100 درصد). پس از انجام مراحل فوق، آماده­سازی برای تهیه تصاویر صورت گرفت بدین ترتیب که در ابتدا نمونه­های بافتی از اتاتول 100 درصد خارج شده و در داخل پلیت قرار داده شد. سپس برای مدت 2 ساعت در دمای 80- درجه سانتی­گراد قرار گرفتند و به‏دنبال آن به دستگاهFreez dryer  منتقل شدند. در این دستگاه دما در ابتدا تا 50- درجه سانتی‏گراد کاهش یافته و نمونه­ها در همین دما برای مدت 50 دقیقه نگه‏داری شدند. سپس دما تا 25- درجه سانتی­گراد افزایش یافت و در نهایت به دمای صفر درجه سانتی­گراد تغییر یافت تا به دمای محیط رسانده شد. نمونه­های بافتی خشک شده با کمک کیت­های طلا کد شده و تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره در بزرگنمایی 100 و 1000 برابر تهیه شد. مطالعه حاضر جنبه آزمایشگاهی داشته و همچنین نیاز به محاسبات آماری درانجام این مطالعه نبوده است.

 

نتایج

وضعیت فراساختاری اندام­های شاهد و  مواجهه یافته

شکل 1 نشان­دهنده تصاویر میکروسکوپ الکترونی نمونه­های مربوط به اندام­های مورد بررسی در دوکفه­ای­های شاهد و مواجهه ­یافته است. وضعیت فراساختاری نمونه­های آبشش به‏وضوح نشان­دهنده ساختار مشخص تیغه­های آبششی و کانال‏های آب و برخی ذرات و مواد چسبیده به سطح آبشش بود (شکل 1-C،A ). نمای سطحی آبشش نمونه­های مواجهه یافته وضعیت کاملا متفاوتی را در مقایسه با نمونه‏های شاهد در این اندام نشان داد (شکل 1-D، B). سطح آبشش به‏وضوح نشان‏دهنده تخریب گسترده این اندام بود به‏طوری‏که تیغه­های آبششی و ساختار مشخص و چیدمان منظم کانال­های آبی آبششی به‏ندرت قابل تشخیص بود و ضایعات نکروز شده بافتی تا حد زیادی سطح این اندام را پوشانده بود.

وضعیت سطحی نمونه­های شاهد مانتل نشان­دهنده وجود چین­خوردگی­ها و برآمدگی­های ملایم و ظریفی و در عین حال تقریبا منظمی در سطح بیرونی این اندام بود (شکل 1-C،A )، اما در نمونه­های مواجهه یافته حالت به‏شدت تخریب یافته و نکروز شده­ای مشاهده شد (شکل 1- B،D ).

 

 

 

 

 

شکل 1: تصاویر فراساختاری به‏دست آمده از میکروسکوپ الکترونی. c،A) آبشش نمونه­های شاهد (GF: تیغه­های آبششی،wch: کانال آب؛ فلش زرد رنگ:gl: لاملای آبششیmc: سلول­های موکوسیeptc:سلول­های اپیتیال و  ذرات خارجی چسبیده به آبشش)، B،D) آبشش نمونه­های مواجهه یافته (GF: تیغه­های آبششی، WC: کانال آب، فلش قرمز رنگ: نواحی تخریب شده سطحی)،E،J) مانتل نمونه­های شاهد (SW: چین­های سطحی)،F،H: مانتل نمونه­های مواجهه­یافته (Tr: نواحی تخریب شده سطحی)

 

 

وضعیت هیستولوژیک نمونه­های بافتی متعلق به دوکفه‏ای­های شاهد

شکل 2 نشان­دهنده ویژگی­های هیستولوژیکی در نمونه­های شاهد است. تیغه­های آبشش سالم با اندازه تقریبا یکسان و فواصل بینابینی مشخص قابل مشاهده بود (شکل 2-A). اپیتلیوم تیغه­های آبششی به‏صورت سالم و یکپارچه قابل رویت بود. مقاطع کانال­های همولنفی در فضای داخلی تیغه­های آبششی در ساختاری تقریبا منظم با دیواره نازک و یکنواخت وجود داشتند به‏طوری‏که بافت پیوندی فضای پیرامونی آن را اشغال کرده بود (شکل 2-B). در مقاطع مربوط به مانتل (شکل 2- E و D) بافت ­پوششی بخش خارجی این اندام که در واقع احاطه­کننده فضای مانتلی است، قابل تشخیص بود به‏صورتی‏که در لابه‏لای سلول­های اپی‏تلیال، سلول­های ترشح­کننده موکوس نیز وجود داشتند. در قسمت­های داخلی­تر بافت­ عضلانی وجود داشت (شکل 2-E) که تراکم تارهای ماهیچه­ای آن در مقایسه با بخش­های عضلانی پا، کمتر بود و نواحی بینابینی آن­ها توسط بافت پیوندی پر شده بود. همچنین در بخش­های بینابینی بافت پیوندی تجمعاتی از هموسیت­ها وجود داشتند (شکل 2-D).

 

 

 

 

شکل 2: مقاطع بافتی نمونه­های شاهد (با ضخامت 5 تا 7 میکرومتر، رنگ­آمیزی H&E): آبشش (A و B)، جبه (D و C. (ct: بافت پیوندی؛ hch: کانال همولنفی؛ gl: تیغه آبششی؛ mc: سلول موکوسی؛ ep: اپیتلیوم؛ mb: دسته­تارهای عضلانی؛ hae: هموسیت.

 

 

وضعیت هیستولوژیک نمونه­های بافتی متعلق به دوکفه‏ای­های مواجهه­یافته با نانوذرات

وضعیت هیستولوژیکی اندام‏های مورد مطالعه در بافت­های به‏دست آمده از نمونه­های مواجهه­یافته در شکل 3 نشان داده شده است. در آبشش تغییر شکل و اندازه تیغه­های آبششی به‏وضوح مشاهده شد (شکل 3-A و C). افزایش ضخامت اپی‏تلیوم در نتیجه هیپرتروفی سلول­های اپی‏تلیال، کاهش فضای بینابینی تیغه­ها، کوتاه شدگی تیغه­های آبششی و گرزی­شکل شدن آن­ها و همچنین اتصال تیغه­های مجاور دیده شد (شکل 3-A و C). هیپرپلازی یا افزایش تعداد سلول­های اپی‏تلیال تیغه­ها در موارد متعدد مشاهده شد (شکل 3-B). از بین ­رفتن کانال­های همولنفی و به هم خوردن ساختار منظم آن­ها در قسمت­های درونی آبشش وقوع یافته بود (شکل 3-A). گسستگی بافتی در ساختار تیغه­ها و همچنین بافت­های پیوندی در بخش­های درونی­تر مشاهده شد (شکل 3-A). افزایش ضخامت سلول­های اپی‏تلیال دیواره کانال­های همولنفی نیز رخ داده بود (شکل3-B). در اندام مانتل هیپرپلازی اپیتلیوم بیرونی این اندام  به همراه گسستگی بافتی گسترده در بافت پیوندی بخش­های درونی­تر مشاهده شد (شکل 3-D و F). افزایش تعداد سلول­های موکوزی در بافت ­اپی‏تلیال نواحی با شدت آسیب ­دیدگی کمتر همراه با هیپرپلازی اپیتلیوم رویت گردید (شکل 3-E). تخریب بافت پیوندی ذخیره­ای و گسستگی بافتی در آن نیز دیده شد (شکل 3-E و F). مواردی از ابری­شدن و تورم در سلول­های عضلانی اتفاق افتاده بود (شکل 3-D). افزایش غیر متمرکز و پراکنده تعداد هموسیت­ها نیز در مقایسه با نمونه­های بافتی شاهد در نواحی دچار گسستگی در بافت­ پیوندی ذخیره­ای دیده شد (شکل 3-D و E).

 

 

 

 

 

 

 

شکل 3: تصاویر مقاطع بافتی نمونه­های شاهد (با ضخامت 5 تا 7 میکرومتر، رنگ­آمیزی H&E): آبشش (A، B و C)، مانتل (F، E و D)؛. tr: گسستگی بافتی، gl-c: اتصال تیغه­های آبششی مجاور، hyp: هیپرپلازی، sw: تورم، ابری شدن یا پنیری شدن، hyp: هیپرپلازی،  ct: بافت پیوندی، hae: هموسیت، mc: سلول موکوسی.

 

 

 

 

شکل 4: توزیع اندازه­ای نانو ذرات اکسید مس در آب مخازن حاوی دوکفه­ای­ها

 

اندازه ذرات درنمونه محلول نانو اکسید مس در شکل شماره 4 نشان داه شده. با توجه به شکل 95 درصد حجمی ذرات در محلول کلوییدی دارای قطر850 نانومتر می­باشند. بر این اساس، نحوه پراکنش نانو ذرات اکسید مس در آب مخازن حاوی دو­کفه­ای‏ها یکسان بوده است و تمامی دو­کفه­ای‏ها به‏طور یکنواخت در مواجهه با نانو ذرات مس قرار گرفته­اند. شکل 4 نشان می دهد ذرات مورد استفاده باتوجه به اندازه پراکنش، در مخازن به‏طور یکسانی با دوکفه ای‏ها مواجهه داده شده است.

بحث

نتایج به‏دست آمده در این مطالعه نشان داد که مواجهه با نانو ذرات اکسید مس برای مدت 14 روز می­تواند تغییراتی را در وضعیت فراساختاری و هیستولوژیکی در اندام­های داخلی دوکفه­ای آب شیرین A. cygnea به‏همراه داشته باشد. مطالعات متعدد صورت گرفته تغییرات هیستوپاتولوژیکی ناشی از مواجهه با ذرات فلزی را به‏عنوان شاخص­هایی مناسب جهت پایش اثرات آلودگی این ذرات بر موجودات زنده پیشنهاد کرده­اند (12)، اما تاکنون مطالعه مشخصی که تغییرات ویژگی­های فراساختاری در اندام­های دوکفه­ای­ها در مواجهه با آلاینده­ها مورد بررسی قرار داده باشد، انجام نشده است.

ویژگی­های مشاهده شده در تصاویر به‏دست آمده از میکروسکوپ الکترونی در اندام­های مورد مطالعه به‏خوبی نشان­دهنده تاثیر نامطلوب مواجهه با نانو ذرات اکسیدمس بر خصوصیات سطحی اندام­ها است. در تمامی اندام­های مورد مطالعه شامل آبشش، پا، مانتل و سیفون بروز نکروز بافتی و از هم­گسستگی در ساختارهای بافتی این اندام­ها به‏خصوص در آبشش­ها به‏وضوح قابل مشاهده بود. این تغییرات در سطوح بیرونی اندام­ها احتمالا به نوعی در ادامه بروز آسیب­های هیستولوژیکی درونی در اندام­ها اتفاق افتاده است که در سطح کلی­تری نشان‏ دهنده اثرات سمی این مواد در موجودات آبزی است. 

نتایج مطالعات هیستوپاتولوژیکی پیشین انجام شده در موارد زیادی با نتایج به‏دست آمده در تحقیق حاضر در رابطه با عوارض بافتی مواجهه دوکفه­ای­ها با نانوذرات اکسیدمس همسو است. نفوذ کانونی هموسیت­ها و اتساع انتهای تیغه­های آبششی ثانویه در سطح پایه آبششی توسط Forstner  و  Witmann (14) گزارش شده است. Zorita و همکاران (16) اثرات مشابهی را در نتیجه مواجهه 11 روزی با Hg و Cd گزارش دادند. هیپرپلازی سلول­های اپی‏تلیال در تیغه­های ابششی که توسط Watermann و همکاران (17) گزارش شده بود و همچنین فیبروز (پوسته ­پوسته شدن) و التهاب یا تورم تیغه­های آبششی که توسط Al-Subia و همکاران (18) گزارش شده است، در مطالعه حاضر نیز اتفاق افتاد. افزایش اندازه میوسیت­ها (تورم) و حذف ساختارهای یکپارچه دسته ­تارهای عضلانی در نتیجه مواجهه با فلز مس در بافت ماهیچه جمع­کننده خلفی ذکر شده است (18) که در مطالعه حاضر نیز چنین وضعیتی در ساختارهای عضلانی اندام­های مختلف مشاهده شد. مطالعه بیومارکرهای هیستوپاتولوژیکی اندام­های آبشش، غدد هاضمه و پا در معرض غلظت تحت­کشنده فلز کروم در دوکفه­ای آب شیرین A. cygnea که توسط Moezzi و همکاران (19) نتایج مشابهی را در رابطه با اثرات این عنصر در اندام مانتل نشان داده است. در مطالعه Tripp & Feris (20) شکل­گیری سلول­های هایپرکروماتیک آناپلاستیک در کانال­های آب درون رشته­های آبششی در مواجهه با عنصر آرسنیک گزارش شده است در حالی‏که چنین موردی در مطالعه حاضر دیده نشد.

 

نتیجه‏گیری

بر اساس نتایج به‏دست آمده در این مطالعه می­توان گفت که مواجهه با سطوح تحت­کشنده نانو ذرات اکسید ­مس می­تواند سبب بروز عوارض هیستولوژیک و فراساختاری در دوکفه­ای آب­شیرین Anodonta cygnea در طول یک دوره دو هفته­ای شود. این نوع تغییرات شاخص­هایی مناسب از مواجهه این موجودات با آلاینده­هایی از این دست بوده و در نهایت می­تواند نشان­دهنده ارزش اندیکاتوری دوکفه­ای مذکور در پایش اثرات آلاینده­ها و اهمیت حفظ آن باشد و همچنین نشان دهنده‏ی مضر بودن نانوذرات برای موجودات آبزی باشد.

تشکر و قدر دانی

بدین وسیله از آقایان دکتر علی جافر، دکتر هادی مشکور، دکتر حسین یوسفی، مهندس کشیری و سرکار خانم مهندس مهری که ما را در انجام هرچه بهتر این تحقیق یاری کردند کمال تشکر را داریم.

  1. Poole Ch P, Owens FJ. Introduction to nanobiotechnology. John Wiley. 2003. p371. 
  2. Khayyam-Nekouei M, Biazar A, Salehi Jozani Gh. Nanobiotechnology in agricultural sciences. ABRII. 2009; P241.
  3. Moore MN. Nanoparticles present ecotoxicological risks for the health of the aquatic environment International. 2006; 32: 967–976.
  4. Wang J, Zhang X, Chen, Y, Sommerfeld M. Toxicity assessment of manufactured nanomaterials using the unicellular green alga Chlamydomonas reinhardtii, Chemosphere. 2008; 73(7): 1121-1128.
  5. Perreault F, Bogdan N, Morin M, Claverie J, et al. Interaction of gold nanoglycodendrimers with algal cells (Chlamydomonas reinhardtii) and their effect on physiological processes, Nanotoxicol.2013: 6(2): 109-120.
  6. Santos  AR, Miguel AS, Tomaz L, Malho R, et al. The impact of CdSe/ZnS quantum dots in cells of Medicago sativa in suspension culture, J. Nanobiotechnol. 2010; 8: 24-37.
  7. Andujar P, Simon-Deckers A, Galateau-Sallé F, Fayard B, et al. Role of metal oxide nanoparticles in histopathological changes observed in the lung of welders. Particle and Fiber Toxicology. 2014; 11(1): 1-13.
  8.  Livingestone DR, Chipman Jk, Lowe DM, Minier C, et al. Development of biomarkers to detect the effects of organic pollution on aquatic invertebrates: recent immunological studies on the common mussel Mytilus edulis and other mytiliods. Lnt.J.Environ. pollut. 2000; 13: 1-6.
  9. MUSSELp 2004. Mussel of the month. Retreived from of the MUSSEL Project Web Site, the National Science Foundation.http://clade.acnatsci.org/mussel/m/mom/archive/2004/04-12.html.
  10. Viarengo V. Biochemical effects of trace metal. Marine pollution bulletin. 1985; 16(4): 153-158.
  11. Au DWT. The application of histo-cytopathogical biomarkers in marine pollution monitoring: a review. Marine pollution bulletin. 2004; 48(2): 817-834.
  12. Fabrega L, Luoma SN, Tyler CR, GallowayTS, et al. Silver nanoparticles. Behavior and effects in the aquatic environment. Environment international. 2011; 37(2): 517-531.
  13. Forstner U, Wittmann GT. Marine pollution in the aquatic environment. Springer. 1983;  p.376.
  14. Zorita I, Ortiz-Zarragoitia M, Soto M, Cajaraville MP. Biomarkers in mussels from a copper site gradient: An integrated biochemical, histochemical and histological study. Aquat. Toxical. 2006; 78: 109-116.
  15. Watermann B, Thomsen A, Kolodzey H, Daehne B, et al. Histopathological lesions of molluscs in the harbor of Norderney, Lower Saxony, North Sea (Germany). Helgoland marine research. 2008; 62(2): 167-175.
  16. Al-Subia SN, Moody AJ, Mustafa SA, Jha AN. A multiple biomarker approach to investigate the effects of copper on the marine bivalve mollusc Mytilus edulis. Ecotoxicology and environment safety. 2011; 74(7):1913-1920.
  17. Moezzi F, Javanshir A, Eagderi S, Pourbagher H, et al. Evaluation of bivalve clearance (CR) as a physiological indicator of heavy metal toxicity in freshwater mussel, Anodonta cygnea (Linea, 1876). Scientific journal of animal sciences. 2013; 2(4), 89-94.
  18. Tripp M.R, Fries C.R. Histopathology and Histochemistry. In: Giam, C.S., Ray, L.E., (eds). Pollutant studies in marine animals. CRC Press, Inc. Boca Raton; 1987; pp. 237-324.