نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
1 دانشجوی کارشناسی ارشد زیست شناسی سلولی- مولکولی، پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، تهران، ایران
2 پژوهشگاه ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری، پژوهشکده پزشکی، دپارتمان سلولهای بنیادی و پزشکی ترمیمی، تهران، ایران
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر DJ-1 بر افزایش بقای سلولهای دوپامین ساز در برابر سمیت پارکینسونی میباشد.
مواد و روشها: ابتدا لنتی ویروسهای نوترکیب ناقل توام ژن های DJ-1 و گزارشگر Jred تولید شده و برای آلوده سازی سلولها استفاده شدند. بدین منظور سه پلاسمید لنتی ویروسی بهنامهای ناقل، بسته بندی و غشا برای ترانسفکشن سلولهای HEK-293T بهعنوان رده سلولی مولد ویروس بهکار برده شدند. محیط سلولهای ترانسفکت شده 24 و 48 ساعت جمع آوری و تغلیظ شد تا ذخیرة لنتی ویروسی بهدست آید. بهدنبال ترانسدوکشن سلولهای دوپامین ساز PC12 با این ذخیرة غلیظ ویروسی، سلولهای مزبور افزایش بیان DJ-1 را آغاز کردند. پس از تیمار این سلولها با توکسین 6-OHDA، میزان بقای آنها در مقایسه با شاهد اندازهگیری شد.
نتایج: مراحل ترانسفکشن سلولهای HEK-293T و آلودگی سلولهای PC12 با ذخیرة ویروسی بهطور موفقیت آمیز به انجام رسید، زیرا بیان ژن گزارشگر Jred با استفاده از میکروسکوپ فلورسنس در هر دو مرحله مشاهده شد. سپس افزایش بیان DJ-1 با تکنیک RT- PCR اثبات شد. آزمایشهای بعدی نشان داد که افزایش بیان DJ-1 باعث افزایش چشمگیری در بقای سلولهای PC12 در برابر سمیت ناشی از 6-OHDA میشود. درصد بقای سلولهای PC12 که افزایش بیان DJ-1 داشتند، در حدود 30 درصد بیشتر از درصد بقای سلولهای کنترل برآورد شد و این افزایش از نظر آماری معنیدار بود.
نتیجهگیری: افزایش بیان ژن DJ-1 در سلولهای دوپامین ساز PC12 مقاومت و بقای این سلولها را در برابر سمیت نورونی 6-OHDA بهطور معنیدار و چشمگیری افزایش میدهد.
تازه های تحقیق
-
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Increased of dopaminergic PC12 cell survival against 6-OHDA-mediated toxicity following overexpression of DJ-1 factor
نویسندگان [English]
- S Lasemi 1
- M Gardane 2
- P Akbari 1
چکیده [English]
Aim: The purpose of this study is to examine DJ-1effect on increasing survival of dopaminergic (DAergic) cells against parkinsonian toxicity.
Material and Methods: First recombinant lenti-viruses transporters were produced with both DJ-1 and reporter Jred genes and were used to cells infection. To this end, three lentiviruses vectors namely transporter, packaging and envelope were applied for co-transfection of HEK-293T cells as virus-producing cell line. 24 and 48 hours transfected cell media were collected and concentrated till lentivirus stock generation. Following transduction of DAergic PC12 cells with this concentrated virus stock, the infected cells overexpressed DJ-1. After treatment of these transduced cells with the 6-OHDA toxin, their survival rate was measured in comparison with control.
Results: Transfection HEK-293T cells steps and PC12 cells transduction with the virus stock were done successful, because reporter Jred gene expression was observed using fluorescence microscope in both steps. Then DJ-1 overexpression was proofed using RT-PCR method. Next experiments indicated that DJ-1 overexpression causes significant increase in PC12 cells survival against produced toxicity of 6-OHDA. PC12 cell survival percentage that had DJ-1-overexpressing was 30% more than control cells survival percentage and this increasing was statistically significant.
Conclusion: increasing of DJ-1 expression in DAergic PC12 cells significantly increased their resistance and perpetuity against 6-OHDA neurotoxicity.
کلیدواژهها [English]
- Parkinson
- DJ-1
- dopaminergic
- neuroprotection
مقدمه
آسیب پذیر شدن سیستمهای عصبی ویژگی بارز بیماریهای دژنراتیو مغزی وابسته به سن میباشد. از جمله این بیماریها Parkinson’s disease(PD)، Huntington’s disease(HD) و Amyotrophic lateral sclerosis(ALS) را میتوان نام برد (1). بخش وسیعی از تحقیقات بر روی استرس اکسیداتیو متمرکز شده است که عامل تباهی و زوال نورونها در این بیماریها میباشند. گونههای واکنشگر اکسیژن مانند آنیون سوپراکسید، رادیکال هیدروکسیل و هیدروژن پروکسید در جریان متابولیزه شدن اکسیژن بهعنوان محصولات فرعی در سلولها تولید میشوند که از جمله مهمترین عوامل آسیب رسان به نورونها میباشند (1).
بیماری پارکینسون (PD) یک بیماری وابسته به سن است که در آن با پیشرفت سن، زوال سلولهای دوپامین ساز رخ داده و نشانههای بیماری بروز میکند. تقریبا 90 درصد کل نورونهای دوپامین ساز مغز در بخش شکمی مزنسفالون قرار گرفتهاند (2). در پستانداران نورونهای دوپامین ساز مزونسفالیک (Mes-Daergic) در سه زیرناحیه ی متمایز مغز مستقر میشوند: Substantia nigra pars compacta(SNpc)، Ventral tegmental area(VTA) و Retrorubral field (RRF) (3). شاخصترین تقسیم بندی مسیرهای دوپامین ساز، مسیر نیگرو-استریاتال (SN-ST) است که از SNpc منشا گرفته و به استریاتوم پشتی که شامل بخش های Putamen و Caudate است ادامه مییابد (4).
یکی از ژنهای مهم دخیل در بروز PD، ژن DJ-1 میباشد. DJ-1 در آغاز بهعنوان یک انکوژن شناسایی شد (5). سیزده جهش شامل جهشهای نقطهای و حذفی در ژن DJ-1 در PD شناسایی شده است (6-9). DJ-1 عملکردهای متفاوتی دارد از جمله تنظیم رونویسی ژنهای پایین دست و فعالیتهای ضد استرس اکسیداتیو. فرض بر این است که نقص در فعالیتهای ضد استرس اکسیداتیو منجر به بروز PD میشود (10-12). بیان DJ-1 در سلولهایی که در معرض استرس اکسیداتیو قرار گرفته اند افزایش مییابد. در هنگام افزایش استرس اکسیداتیو آمینو اسید سیستئین در پروتئین DJ-1 در موقعیت 106 (C 106) اکسیده شده و به این ترتیب گونههای واکنشگر اکسیژن (ROS) را از محیط جمع آوری و خنثی میکند (13-15). کاهش فعالیتهای آنتی اکسیدانتی در موارد جهش یافتهی DJ-1 در بیماران مبتلا به PD گزارش شده است (17). بررسیهای ساختاری و بیوشیمیایی نشان داده اند که DJ-1 بهصورت همودایمر درمیآید و بیشترین کارآیی را در فرم همودایمر از خود نشان میدهد (14، 16و17). این آنالیزها نشان میدهند که DJ-1 بهعنوان پروتئاز (16و18) و چاپرون (19و20) نیز فعالیت میکند. مطالعاتی که بر روی موشهای فاقد ژن DJ-1 انجام شد نشان داد که فقدان این ژن منجر به از بین رفتن فعالیت گیرنده دوپامین و حساس شدن سلولها در برابر استرس اکسیداتیو میشود، این یافتهها پیشنهاد میکنند که نقص عملکرد DJ-1 با PD مرتبط است (21-23). در مطالعات In vivo که بر روی Rat های مدل پارکینسونی انجام شد نشان داد که پروتئین DJ-1 پس از تزریق 6-OHDA مرگ نورونهای دوپامین ساز را در Substantia nigra مهار کرده، اختلالات رفتاری القا شده با 6-OHDA را بهبود بخشیده و سطح ROS را در سلولها کاهش میدهد (24).
در مطالعه جاری، بر آن شدیم که اولا لنتی ویروسهای ناقل ژن DJ-1 را بهطور موفقیت آمیز تولید نمائیم، دوما با انتقال این ویروسها بهداخل سلولهای دوپامین ساز PC12 بیان آنرا در سلولهای مزبور افزایش دهیم و ثالثا تاثیر این افزایش بیان را بر بقای سلولها در برابر سمیت با 6-OHDA بسنجیم.
مواد و روشها
ناقلهای ویروسی شامل ناقل انتقال، ناقل غشا و ناقل بسته بندی با استفاده از کیت ماکسی پرپ کیاژن تهیه و تخلیص شدند. سلولهای HEK-293T از آزمایشگاه KL OMALLEY از دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس میسوری تهیه شده است.
کشت سلول: سلولهای HECK-293T که نقش مولد ویروس را بازی میکنند در محیط DMEM حاوی FBS 10 درصد، در دمای 37 درجه سانتیگراد و CO2 5 درصد کشت و پاساژ داده شدند. حدود دو و نیم میلیون سلول در پتری دیشهای 10 سانتیمتری مخصوص کشت سلول، کشت داده شدند تا در روز بعد 60 درصد پتری دیش را پر کنند. همچنین سلولهای نورونی PC12 بهعنوان سلولهای هدف ویروس، در دمای 37 درجه سانتیگراد و CO2 5 درصد کشت و پاساژ داده شدند. برای آلوده سازی ویروسی تعداد 50 هزار سلول PC12 در پلیت 24 خانه، 24 ساعت قبل از آلوده سازی کشت داده شدند.
تولید ویروس: برای تولید لنتی ویروسهای نوترکیب، سلولهای مولد ویروس یعنی HEK-293T همزمان با سه ناقل لنتی ویروسی به مقدار 20 میکروگرم از ناقل ترانسفر و 15 میکروگرم از هر یک از ناقلین بسته بندی و غشایی، با روش رسوب DNA- فسفات کلسیم ترانسفکت شد. این سه ناقل همراه با 50 میکرولیتر از کلرید کلسیم 5/2 میلی مولار، با آب استریل به حجم 500 میکرولیتر رسیدند و هم حجم آن HEPES اضافه شد. محلول حاصل 30 دقیقه در زیر هود و در دمای اتاق انکوبه شد تا رسوب مورد نظر بهدست آید. سپس این رسوب قطره قطره به محیط سلولهای HEK-293T اضافه شد. سلولها بهمدت 8 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد انکوبه شدند و سپس محیط آنها با محیط جدید تعویض شد. این سلولها جهت تولید ویروس و رها سازی آن به محیط کشت، در انکوباتور دمای 37 درجه سانتیگراد و فشار CO2 5 درصد نگهداری شدند.
تغلیظ ویروس و آلوده سازی سلولهای هدف: محیط سلولهای ترنسفکت شده، 24، 48 و 72 ساعت جمع آوری و از فیلتر 45/0 میکرون عبور داده شد. سپس محیط فیلتر شده بهدرون ستونهای آمیکون 100 MW منتقل و مدت 10 الی 15 دقیقه در دور 4000 rpm سانتریفیوژ شد. محلول حاصل باقی مانده پشت فیلتر که سرشار از ذرات ویریونی بود جمع آوری شد. حجمهای مختلف از این محلول برای آلوده سازی سلولهای هدف یعنی PC12 استفاده شد. سپس سلولهای مزبور در شرایط انکوباتوری ذکر شده قرار داده شدند تا بیان ژن J-RED موجود در ناقل انتقالی، توسط میکروسکوپ فلورسنت مشاهده و بررسی شود.
استخراج RNA و آزمایش RT-PCR: نود و شش ساعت پس از ترانسدوکشن، کل RNA سلولی توسط کیت حاوی RNX (سیناژن) استخراج شده و پس از اطمینان از سلامت کامل آن روی ژل، 2 میکروگرم از آن برای سنتز cDNA بهکار برده شد. ساخت cDNA بهکمک آنزیم ترانسکریپتاز معکوس از (Fermentas, Lithuania) و در حضور هگزامرهای رندوم و مهارکننده RNase صورت گرفت. برای تکثیر یک قطعه 260 جفت بازی از cDNA ی مربوط به DJ-1 انسانی، جفت پرایمر زیر بر اساس توالی کدکننده آن طراحی و سنتز شد (Genebank accession no.NG008271)
Forward: 5′-CGGGGTGCAGGCTTGTAAA-3′
Reverse: 5′-ACCACATCACGGCTACACTG-3′
مقادیر یکسان از نمونههای cDNA برای آزمایش PCR مورد استفاده قرار گرفت. پس از 2 دقیقه از دناتوراسیون نمونهها در دمای 95 درجه سانتیگراد، واکنش PCR با سیکل دناتوراسیون در 95 درجه سانتیگراد بهمدت یک دقیقه، Annealing در 57 درجه سانتیگراد برای یک دقیقه و مرحلهی Extension در 72 درجه ی سانتیگراد بهمدت 45 ثانیه به انجام رسید. محصولات PCR با استفاده از ژل آگاروز 5/1 درصد آنالیز و عکس برداری شد.
ایجاد سمیت پارکینسونی و سنجش بقا: سلولهای آلوده شده و سلولهای کنترل در معرض غلظت 100 میکرومولار از توکسین 6-OHDA بهعنوان LD50 قرار گرفتند و پس از 48 ساعت میزان بقای آنها با روش 3-[4,5-dimethylthiazol-2-yl]-2,5-diphenyl-tetrazolium bromide(MTT) اندازهگیری شد. استوک 5 میلیمولار 6-OHDA (سیگما) حاوی 9/0 درصد سالین (Phosphate buffered saline)،
1/0 درصد آسکوربات و 10 میلی diethylenetriaminepentaacetic acid (DETAPAC) در نیتروژن حل شده و قبل از ذخیره سازی در دمای 20- درجه سانتیگراد توسط فیلتراسیون، استریل شد. برای تعیین LD50 توکسین، سلولها توسط رقتهای سریالی از 6-OHDA برای مدت 24 ساعت تیمار شدند و غلظتی از توکسین که در آن نیمی از سلولها از بین میرفتند بهعنوان LD50 انتخاب شد. همچنین برای سنجش MTT، با حل کردن استوک این ماده در سالین، غلظت 5 میلیگرم در میلیلیتر از آن تهیه شد و پس از استریل کردن آن توسط فیلتراسیون، 20 میکرولیتر از آن به 180 میکرولیتر از محیط DMEM فاقد FBS در هر چاهک اضافه شد و بهمدت 3 ساعت در شرایط انکوباتوری ذکر شده نگهداری شد. سپس این محیط با 200 میکرولیتر از Dimethyl Sulfoxide(DMSO) جایگزین شد و پس از 5 دقیقه انکوبه شدن، میزان جذب در طول موج 580 نانومتر اندازهگیری شد.
نتایج
تولید لنتی ویروسهای نوترکیب pLV-DJ1
سلولهای ترانسفکت شده در فواصل زمانی متوالی در زیر میکروسکوپ فلورسنت مشاهده گردید. این مشاهدات آغاز بیان ژن Jred را در سلولهای HEK-293T، 9 ساعت پس از ترانسفکشن نشان داد. در ساعات بعدی بیان این ژن تشدید شد تا نهایتا 48 ساعت پس از ترانسفکشن این بیان به حدود 70 درصد رسید (شکل1).
شکل1: بیان ژن Jred در سلولهای HEK-293T. این تصاویر 48 ساعت پس از ترانسفکشن سلولهای HEK-293T، با استفاده از میکروسکوپ فلورسنس تهیه شده است (A= سلولهای طبیعی، B= سلولهای پس از ترانسفکشن). بزرگنمایی: 100x.
ترانسداکشن سلولهای PC12 و بیان ژن گزارشگر
حدود 48 ساعت پس از افزودن استوک ویروسی به سلولهای PC12 اولین نشانههای بیان Jred با استفاده از میکروسکوپ فلورسنت مشاهده شد. بیان Jred در فاصله زمانی 96 ساعت به حداکثر خود رسید (شکل2).
B |
A |
شکل2: بیان ژن Jred در سلولهای PC12. این تصاویر 96 ساعت پس از پس از آلوده سازی ویروسی (ترانسدوکشن) سلولهای PC12 که با استفاده از میکروسکوپ فلورسنس تهیه شده است (A= سلولهای طبیعی B= سلولها پس از ترانسدوکشن). بزرگنمایی: 50x.
افزایش بیان ژن DJ-1
ده روز پس از آلوده سازی سلولهای PC12 توسط ویروسهای هدف و اطمینان از بیان ترانس ژن، RNA این سلولها استخراج شد و با استفاده از تکنیک RT-PCR میزان بیان ژن DJ-1 قبل و بعد از ترانسدوکشن مشاهده شد (شکل3). این آزمایشها نشان داد که میزان بیان DJ-1 در سلولهای آلوده شده به ویروس PLV-DJ1 نسبت به سلولهای طبیعی و سلولهای آلوده شده با ویروس کنترل (pLV-Jred) افزایش یافته است (شکل 3).
|
شکل 3: افزایش بیان DJ-1 در سلولهای PC12. این تصویر ژل الکتروفورز، از نمونهی واکنش مزبور بر روی قطعه ی 260 جفت بازی در ناحیه کدکننده ژن DJ-1 تهیه شده است. اندازه باندها بر اساس جفت باز مشخص شده است. M (مارکر 1000 جفت بازی RNA)، WT (Wild-type سلولهای طبیعی PC12)، PLV-Jred (سلول PC12 آلوده شده با ویروس کنترل حاوی ژن Jred)، PLV-DJ1 (سلول PC12 آلوده شده با ویروس حاوی ژن DJ-1 ).
افزایش بقای سلولهای PC12 با افزایش بیان DJ-1
پس از اینکه سلولهای PC12 افزایش بیان DJ-1 را به روشنی نشان دادند، توکسین 6-OHDA به گروههای مختلف سلولی اضافه شد تا میزان مقاومت آنها در برابر سمیت پارکینسونی تعیین شود. شکل 4 تصویری از سلولها را 24 ساعت پس از افزودن 6-OHDA نشان میدهد.
|
شکل4: بقای سلولهای PC12 در برابر سمیت پارکینسونی. این تصاویر میکروسکوپی 24 ساعت پس از تیمار سلولها با توکسین 6-OHDA تهیه شده است. سلولهای گروه WT- تنها گروه تیمار نشده است. بزرگنمایی= 200x.
افزایش کمی بقا نورونها در حضور DJ-1
دادههای حاصل از سنجش MTT در شکل 5 نشان داده شده است. سلولهای طبیعی و سلولهای گروه PLV-Jred پس از تیمار بهترتیب بهمیزان 2±51 درصد و 4±52 درصد زنده ماندند که این میزان نسبت به درصد بقای سلولهای هم گروه قبل از تیمار با 6-OHDA بسیار معنیدار بود (01/0p< ). در عین حال پس از تیمار با توکسین، بین سلولهای طبیعی و سلولهای گروه pLV-Jred اختلاف معنیداری مشاهده نشد. این در حالی است که سلولهای pLV-DJ1 پس از تیمار با 6-OHDA بهمیزان 3 ±78 درصد زنده ماندند. این میزان بقا نسبت بهمیزان بقای سلولهای کنترل (چه طبیعی و چه pLV-Jred) بسیار معنیدار بود (01/0p< ).
|
شکل5: افزایش بقای سلولهای PC12 پس از افزایش بیان DJ-1. این نمودار درصد بقای سلولهای PC12 را پس از افزایش بیان ژن DJ-1 نشان میدهد که از سنجش MTT بهدست آمده است. هر ستون نماینده 3 آزمایش مستقل است که بهصورت تریپلیکیت انجام شده است. اختلاف آماری دادهها بین گروههای تیمار شده PLV-DJ1 و گروه طبیعی (WT) با کنترل تیمار نشده آنها با علامت ** نشان داده شده است. این اختلاف بین گروه تیمار شده pLV-DJ1 و دو گروه تیمار شده WT و pLV-Jred با علامت ## نشان داده شده است.
بحث
در این مطالعه، تاثیرافزایش بیان پروتئین DJ-1 بر حفظ سلولهای دوپامین ساز PC12 در برابر سمیت ناشی از 6-OHDA مورد بررسی قرار گرفت. در بدو امر لنتی ویروسهای نوترکیب ساخته شد که ژن DJ-1 را با خود حمل میکردند (25). سلولهای PC12 با این ویروسها آلوده شده و شروع به بیان ژن گزارشگر Jred کردند که توام با DJ-1 در سازه لنتی ویروسی گنجانده شده بود. متعاقبا افزایش بیان DJ-1 نیز در سلولهای مزبور با تکنیک RT-PCR به اثبات رسید. سلولهای مهندسی شده فوق در معرض توکسین پارکینسونی 6-OHDA قرار گرفت. بررسی میزان بقای سلولی نشان داد که سلولهای فوق در مقایسه با سلولهای کنترل مقاومت معنیدار بیشتری نسبت به سمیت 6-OHDA نشان میدهند. متعاقبا آنالیز MTT نشان داد که سلولهای PC12 با بیان فزاینده DJ-1 مقاومت بیشتر و معنیداری نسبت به سلولهای کنترل در برابر توکسین پارکینسونی از خود بروز میدهند.
حفاظت سلولهای دوپامین ساز در برابر سیگنالهای مرگ یکی از استراتژیهای مهم برای مقابله با PD و بیماریهای وابسته بهشمار میرود (26). سیگنالهای مرگ در اثر افزایش استرس اکسیداتیو و نیز از التهاب عصبی در مغز بیماران فوق منشا میگیرد. در این زمینه گزارشها حکایت از افزایش رادیکالهای آزاد در جسم سیاه مغز پارکینسونی دارد و این تغییرات با اختلالات نوروبیولوژیکی مشاهده شده در مبتلایان به PD همخوانی دارد (27). به این دلیل، تلاشها برای به حداقل رساندن میتواند ارزش درمانی زیادی داشته باشد.
چندین مکانیسم دفاعی در برابر استرس اکسیداتیو وجود دارد که شامل آنتی اکسیدانتهای غیر آنزیمی از جمله: آسکوربیک اسید، گلوتاتیون، ویتامین E و غیره میباشد (28-30). همچنین مکانیسمهای آنتی اکسیدانت آنزیمی از قبیل سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز و پروکسی ردوکسین را میتوان نام برد که جزو دفاع ضد اکسیدانی سلول بهشمار میروند. علاوه بر این، مکانیسم سوم دفاع آنتی اکسیدانتی شامل تعمیر پروتئینهای آسیب دیده و یا تجزیه آنها وجود دارد که تیو رودوکسینها وسیستم پروتئازومی در آن دخیل میباشند (31).
اینک با مسجل شدن نقش استرس اکسیداتیو در آسیب رساندن به مولکولهای حیاتی استراتژیهای حفاظت نورونی در این راستا تدوین و تنظیم میشوند که از طریق مقابله با استرس اکسیداتیو از مرگ سلولها و شکلگیری یا پیشرفت بیماریهای نورودژنراتیو جلوگیری نماید. شکلگیری چنین شیوههایی حداقل در مورد PD در بدو امر مستلزم آن است که منابع باز تولید و یا افزایش استرس اکسیداتیو در مغز میانی شناسایی شوند تا سپس مکانیسم آسیبهای وارده از آن به سلولهای دوپامین ساز بررسی شود. با داشتن این اطلاعات میتوان بهدنبال یافتن راهها و ابزاری رفت که این مکانیسمها را مختل کرده و با آسیب اکسیداتیو به سلولهای مزبور مقابله نماید.
در این مطالعه مکانیسم ایجادکننده و تشدیدکننده رادیکالهای آزاد و سیگنالهای مرگ آفرین مغز میانی مد نظر قرار گرفت: استرس اکسیداتیو در اثر سمیت پارکینسونی که 6-OHDA آنرا شبیه سازی میکند. فرضیه کانونی این مطالعه بر این اساس استوار شد که پروتئین DJ-1 بهعلت دارا بودن ویژگیهای منحصر بهفرد خود از نظر ضدآپوپتوزیس و ضد التهاب عصبی میتواند سلولها را در برابر توکسین محافظت نماید.
نتایج این مطالعه بر آن است که سازه لنتی ویروسی که به سلولهای PC12 منتقل شده است در بدو امر بهطور موفقیت آمیز منجر به افزایش بیان ژن DJ-1 شده است. در گام بعدی این تغییر در میزان بیان DJ-1 توانسته است مقاومت سلولها در برابر سمیت ناشی از 6-OHDA را بهطور معنیداری افزایش دهد. این نتایج نشانگر آن است که مقدار پروتئین DJ-1 که در سلولهای مهندسی شده PC12 بیان شده است برای مقابله با افزایش رادیکالهای آزاد و یا خنثی سازی اثر مخرب آنها تاثیرگذار بوده و این تاثیر DJ-1 از نظر آماری محسوس بوده است. بدین ترتیب، ما در طی مطالعه حاضر لنتی ویروس DJ-1 را تولید کرده و با موفقیت آزمودیم که میتواند ابزار مفیدی در مطالعات حفاظت نورونی در برابر استرس اکسیداتیو و التهاب عصبی بهشمار آید.
نتیجهگیری
بهطور خلاصه نتایج این مطالعه را میتوان در موارد زیر خلاصه کرد:
1- افزایش بیان DJ-1 در سلولهای PC12 با انتقال ژن آن توسط لنتی ویروسهای نوترکیب امکانپذیر است.
2- افزایش بیان DJ-1 در سلولهای PC12 میتواند با استرس اکسیداتیو ناشی از 6-OHDA مقابله کرده و سلولها را حفظ نماید.
تشکروقدردانی
از کمک آقای عمران اسماعیل زاده در تهیه کلونها و همکاری تکنیکی سپاسگزاری میشود.