نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رفتار ژنهای موجود در نواحی است که در مسیر بروز و پیشرفت سرطان آندومتریوم دچار تغییر آللیک شدهاند.
مواد و روشها: موشهای صحرائی ماده نژاد BDII/Han با نرهای دو نژاد از موشهای صحرائی که دارای رخداد کمی برایECA میباشند، آمیزش داده شد BN/Han)&(SPRD-Cu3/Han . برای بدست آوردن زادههای نسل دوم, افراد نسل اول با هم آمیزش داده شد و همچنین رت های ماده نسل اول با والد پدری آمیزش داده شد تا زادههای بک کراس بدست آیند. به منظور بررسی تغییرات ژنتیکی ایجاد شده در تمامی 18 تومور مطالعه شده، از روشهای سیتوژنتیک مولکولی (مانند FISH و Paint) استفاده شد.
نتایج: آنالیز انجام شده توسط تکنیکFISH در تومورها نشان داد که نواحی کوچکی دارای فزونی یابی ژنی میباشند.
نتیجه گیری: این تغییرات بطور مخفی میباشند به طوریکه در نواحی از کروموزوم که از نظر سیتوژنتیکی طبیعی به نظر میرسیدند مشاهده شد. در این پژوهش نشان داده شده که ناهنجاریهای کروموزومی اختصاصی مانند فزونییابی ژنی، حذف و جابجائی که منجر به تغییرات در نسخههای ژنی میگردند، در قطعات کوچکی از کروموزوم 15 مشاهده گردیدند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
FISH study of chromosome 15 in a model effected with endometrial adenocarcinoma cancer
چکیده [English]
Aim: Main goal of this investigation were verification of gene's behavior which located on RNO15 with allelic imbalance during Endometrium cancer development.
Material and methods: BDII/Han females were crossed to males from two other inbred rat strains known to have low incidence of EAC (BN/Han and SPRD-Cu3/Han). To generate F2 rats the F1 animals were intercrossed. In addition, backcross populations were generated by crossing male F1 rats to female BDII rats. In order to characterize these tumor-specific genetic aberrations in greater detail, we applied molecular cytogenetic methods (FISH, chromosome painting) to 18 rat endometrial adenocarcinoma (EAC) cell cultures.
Results: Analysis in the tumors by FISH analysis showed the presence of small regions of amplifications.
Conclusion: These changes were cryptic so that they occurred inside cytogenetically normal-looking chromosomes. We detected rather specific chromosome aberrations (translocations, deletions, amplifications) often leading to copy number changes in small DNA segments (gains, losses).
کلیدواژهها [English]
- Endometrial adenocarcinoma
- Fish
- Paint
- BDII inbred rat
مقاله پژوهشی مجله علمی پژوهشی سلول و بافت
جلد 2، شماره 1، بهار 1390، 24-17
مطالعه انحرافات کروموزوم 15 در مدل انتخابی مبتلا به سرطان اندومتریال آدنوکارسینوما با استفاده از روش
FISH
احمد همتا Ph.D.1*، علی رضا شهرجردی M.D.2، علی رضا شایسته فر Ph.D.1، طاهره نصرآبادی Ph.D.3
1- دانشگاه اراک، دانشکده علوم، گروه زیست شناسی، کد پستی 8349-8-38156
2- دانشگاه پونه بخش علوم پزشکی. هندوستان
3- دانشکده پرستاری دانشگاه آزاد زاهدان. ایران
* پست الکترونیک نویسنده مسئول: a-hamta@araku.ac.ir
تاریخ دریافت: 23/12/ 1389 تاریخ پذیرش: 2/5/1390
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رفتار ژنهای موجود در نواحی است که در مسیر بروز و پیشرفت سرطان آندومتریوم دچار تغییر آللیک شدهاند.
مواد و روشها: موشهای صحرائی ماده نژاد BDII/Han با نرهای دو نژاد از موشهای صحرائی که دارای رخداد کمی برایECA میباشند، آمیزش داده شد BN/Han)&(SPRD-Cu3/Han . برای بدست آوردن زادههای نسل دوم, افراد نسل اول با هم آمیزش داده شد و همچنین رت های ماده نسل اول با والد پدری آمیزش داده شد تا زادههای بک کراس بدست آیند. به منظور بررسی تغییرات ژنتیکی ایجاد شده در تمامی 18 تومور مطالعه شده، از روشهای سیتوژنتیک مولکولی (مانند FISH و Paint) استفاده شد.
نتایج: آنالیز انجام شده توسط تکنیکFISH در تومورها نشان داد که نواحی کوچکی دارای فزونی یابی ژنی میباشند.
نتیجه گیری: این تغییرات بطور مخفی میباشند به طوریکه در نواحی از کروموزوم که از نظر سیتوژنتیکی طبیعی به نظر میرسیدند مشاهده شد. در این پژوهش نشان داده شده که ناهنجاریهای کروموزومی اختصاصی مانند فزونییابی ژنی، حذف و جابجائی که منجر به تغییرات در نسخههای ژنی میگردند، در قطعات کوچکی از کروموزوم 15 مشاهده گردیدند.
واژگان کلیدی: اندومتریال آدنوکارسینوما، FISH، Paint، موش صحرائی نژاد BDII.
مقدمه
سرطان آندومتریال(EC) از جمله سرطانهای شایع در جهان و سومین عامل مرگ و میر بین زنان مبتلا به سرطان میباشد که سالانه در کشورهای صنعتی 35000 مورد جدید شناسائی میگردد. مهمترین نوع آندومتریال آدنوکارسینوما میباشد که بطور مشخص در چند دهه یائسگی ایجاد میگردد. رتهای نژاد BDII از نظر ژنتیکی مستعد ایجاد سرطان آندومتریال Endometrial Cancer (EC) میباشند و به عنوان مدلهای ژنتیکی مورد استفاده قرار میگیرند. در این تحقیق به منظور آشکارسازی فاکتورهای ژنتیکی مداخله کننده در بروز سرطان آندومتریال از سلولهای فریز شده برای کشت سلولی و از DNA استخراج شده زادههای حاصل از آمیزش طراحی شده مورد استفاده قرار گرفت. در این آمیزش رتهای نژاد BDII و رتهایی که مستعد بروز این سرطان نبودند با یکدیگر کراس داده شدند و زادههای آنها با یکدیگر برای تولید نتاج F1 و با والد ماده نژاد BDII خود جهت انجام بک کراس آمیزش داده شدند(1، 2، 3، 4، 5 و 6). نتایج تحقیقات قبلی نشان داده بود که یک الگوی شایعی از تغییرات کروموزومی در تومورهای در حال رشد قابل مشاهده و ثبت میباشد. در این الگو 6 کروموزوم بطور مشخص دیده میشد(7). یکی از این کروموزومها کروموزوم شماره 15 میباشد که حذف شدگی در بازوی کوتاه و اضافه شدگی در بازوی بلند آن قابل مشاهده میباشد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی دقیقتر این تغییر ساختاری در کروموزوم شماره 15 بر روی سلولهای حاصل از کشت 18 تومور آندومتریال آدنوکارسینوما Endometrial adenocarcinoma (EAC) با استفاده از روشهای سیتوژنتیک مولکولی مانند (FISH و Paint) بررسی و تحقیق انجام گرفت. با استفاده از این روشها ناهنجاریهای کروموزومی خاصی مانند جابجائی، حذف، فزونی یابی تشخیص داده شد این تغییرات اغلب در قطعات کوچک کروموزومی، منجر به تغییر در تعداد نسخههای ژنی میگردد.
مواد و روشها
نژاد پرورشی BDII مستعد بروز EAC میباشد(8 و 9). در این تحقیق موشهای صحرائی ماده نژاد BDII/Han با موشهای صحرائی نر از دو نژاد BN/Han و SPRD-Cu3/Han آمیزش داده شدند. به منظور تولید نسل F2 زادههای نسل F1 و برای تولید زادههای بک کراس نرهای نسل اول با موشهای صحرائی ماده والد آمیزش داده شدند. برای مشخص شدن ظهور تومور در زادهها، آنها بطور منظم مورد بررسی و معاینه قرار میگرفتند. هنگامی که تومور ظاهر میشد موش صحرائی را با رعایت حقوق حیوانات و با استفاده از اتاقک کلروفرم بیهوش نموده و سپس کشته میشدند. در این تحقیق 18 تومور جدا شده از موشهای مبتلا مورد مطالعه قرار گرفت و از نظر پاتولوژیکی نیز EAC تشخیص داده شد. قابل ذکر است که در بین زادهها سایر انواع سرطان آندومتریال مشاهده شد که در این مطالعه مورد استفاده قرار نگرفتند.
تکنیکهای FISH و painting: برای تهیه کروموزومهای متافازی، به سلولهای حاصل از کشت، کلشیسین (05/0 میلیگرم بر میلیلیتر) به مدت 20 دقیقه اضافه گردید. هاروست سلولها با تکان دادن شدید فلاسکهای کشت انجام گردید و سپس سلولها توسط عمل سانتریفوژ ته نشین شدند. پلیت سلولی حاصل در 075/0 مول کلرید پتاسیم مجددا معلق گردید و به مدت 15 دقیقه در هوای آزمایشگاه قرار گرفت. عمل فیکس شدن سلولها با فیکساتیو کارنوی (10) انجام گرفت. اسلایدهای تهیه شده در هوای آزمایشگاه خشک شد و در الکل 70درصد و در 20- سانتیگراد تا زمان استفاده شدن نگهداری گردید. تکنیک Fluorescence in situ hybridization (FISH) به روش پینکل (11) و با کمی اصلاحات انجام گرفت. کلونهایBAC حامل ژنهای مورد مطالعه با استفاده از برنامه بک- فایندر در پایگاه اطلاعاتی Ratmap و به آدرس اینترنتی (http://ratmap.org/bacfinder/bacfinder/) تعیین گردید و سپس از BACPACorders@chori.org. خریداری شد. کلونهای بک توسط بیوتین و دایگوکسینان (Boehringer-Mannheim, Mannheim, Germany) و با استفاده از روش نیک ترنسلیشن Nick translation (Abbott Laboratories. Abbott Park, Illinois, U.S.A) و در درجه حرارت 16 درجه سانتیگراد و به مدت 90 دقیقه انجام گرفت. (Nick Translation System, GibcoBRL, Life Technologies, Gaithersburg, MD) پرابها همراه با DNA موش صحرائی سونیکیت شده رسوب داده شد و دوباره در 20 میلیلیتر بافر هیبریداسیون شامل فرمآمید 50 درصد، سولفات دکستران 10 درصد، و saline-sodium citrate ((2xSSC حل گردید. پرابها برای مدت 5 دقیقه در 75 درجه سانتیگراد دناتوره شدند و بطور دو تایی به اسلایدهای حاوی کروموزومهای متافازی که قبلا در فرمآمید 70 درصد و 2xSSC برای مدت 2 دقیقه در 72 درجه سانتی گراد دناتوره شده بودند، اضافه گردید. هیبریداسیون پرابها در اتاق مرطوب و در درجه حرارت 37 درجه سانتیگراد به مدت 48 ساعت انجام شد و به دنبال آن در فرمآمید 50 درصد و 2xSSC به مدت 15 دقیقه و در درجه حرارت 45 درجه سانتیگراد شستشو گردید. آشکارسازی پرابها توسط اضافه کردن fluorescein isothiocyanate ((FITC کنجوگیت با آودین و رودامین آنتیدایگوکسی ناین (Oncor inc, Gaithersburg, MD) انجام گرفت. سرانجام کروموزومها توسط DAPI (-Diamidino-2-phenylindole4-6) رنگ آمیزی گردید و تصاویر دیجیتالی متافازهای رنگ آمیزی شده با DAPI، FITC و رودامین توسط دوربین CCD تهیه گردید و آنالیز کروموزومها بوسیله نرم افزار لایکا Leica Q-FISH انجام شد. از آنجائیکه پراب اخصاصی Paint برای کروموزوم 15 موش صحرائی (RNO15) وجود ندارد لذا از پرابهای اختصاصی کروموزوم 14 موش خانگی Mus musculus, (MMU14) برای این منظور استفاده شد. Cambio Ltd Cambridge CB23 8AR England. لازم به ذکر است که کروموزوم 14 موش (MMU14) همولوژی زیادی با کروموزوم 15 موش صحرائی Rattus norvegicus (RNO15) دارد (12).
نتایج
به عنوان اولین مرحله، جهت مطالعه انحرافات کروموزوم 15 در EAC روش سیتوژنتیک سنتی و سیتوژنتیک مولکولی با همدیگر ترکیب گردید. کروموزوم 15 نرمال و یا نزدیک به حالت طبیعی به آسانی توسط روش G-banding قابل شناسائی میباشد. اما چون کروموزوم 15، کروموزوم نسبتا کوچکی میباشد و همچنین مشخصه باندی منحصر به فردی ندارد لذا اغلب موارد شناسایی قطعاتی از آن در کروموزومهای مرتب شده، بسیار مشکل است. یک راه برای تعیین وجود این قطعات در ساختار کروموزومهای مارکر آن است که از پراب اختصاصی Paint برای کروموزوم 15 استفاده گردد. متاسفانه پراب کروموزوم 15 همراه با کروموزومهای 13 و 14 عرضه میگردد و چون سایز آنها بسیار بهم نزدیک است نمیتوان آنها را بر اساس جدا کننده دستگاه فلوسایتومتر (Fluorescence-activated cell sorting) از هم جدا کرد. چون کروموزوم 15 با کروموزوم 14 موش (14MMU) همولوژی دارد و بنابراین از نظر توالی با هم همپوشانی دارند (13 و 14) بنابراین توالی paint اختصاصی کروموزوم 14 موش میتواند تمام طول کروموزوم 15 موش صحرائی را رنگ نماید که از آنها به عنوان قطعات مثبت کروموزومی نام برده میشود. در این تحقیق پراب paint کروموزوم 14 موش برای مجموعه 18 تایی از تومورهای EAC بکار برده شد. بر اساس نتایج بدست آمده آرایش کروموزوم 15 در هر یک از تومورها قابل شناسائی بود. نتایج نشان داد که اکثریت کروموزومهای پینت مثبت paint-positive به ظاهر کروموزومهای 15 سالمی بودند همچنین کروموزومهای مشتق شده از کروموزوم 15 (RNO15-derived) نیز بطور آشکار دچار نو آرائی مختلف، شامل حذف یا جابجایی شده بودند (شکل 1). مجموعهای از BAC ها که شامل ژنهای مستقر بر کروموزوم 15 بود برای تکنیک dual-color FISH بکار برده شد. به دلیل آنکه پرابها تمامی طول کروموزوم 15 را میپوشاندند لذا در این تحقیق این امکان فراهم شد تا قطعات مختلف این کروموزوم در تومورها مورد بررسی قرار گیرد و همچنین محل احتمالی شکستن کروموزوم 15 در تومورهای مختلف هنگامی که یک کروموزوم مارکر مشتق شده از کروموزوم 15 بوجود آمده بود، قابل شناسائی باشد. در بررسی کروموزومها اغلب موارد یک نوع مارکر خاص دیده میشد که گاهی نیمی از کروموزوم حذف (مارکر نوع حذفی) و یا اینکه به انتهای یک کروموزومی غیر از کروموزوم 15 منتقل شده بود (مارکر نوع جابجایی). مثالهایی از این مارکرها در شکل 1 مشاهده میشود که در آن نمونههایNUT 12 و RUT2 مارکرهای نوع جابجایی را نشان میدهد. آنالیز با پرابهای اختصاصی ژنها نشان داد که بیشتر این مارکرهای دارای حذف شدگی (8 تا از 12 نمونه) بعد از ایجاد شکستگی در ناحیه بسیار باریکی بین ژنهای Fgf9 و Gata4بوجود آمده است. این کروموزومهای مارکر برای تمامی ژنها بکار رفته که بین ژن Gata4 ( Mb42) و تلومر بازوی بلند کروموزوم (Mb109) قرار دارند مثبت بوده در حالی که برای ژنهای آزمایش شدهای که بین تلومر بازوی کوتاه کروموزوم 15 (Mb0) و ژن Fgf9 (Mb37) قرار گرفتهاند، منفی میباشد. بنابراین میتوان نتیجه گیری کرد که در فاصله بین این دو ژن (Fgf9 و Gata4) با فاصلهای برابر با Mb5 احتمالا نقطه شکستی وجود دارد. آنالیز نیمه کمی اطلاعات بدست آمده از تکنیکFISH نشان داد که برخی از ژنها دارای افزایش تعداد نسخههای ژنی داشتند در حقیقت 9 تا از نمونهها فزونی یابی ژنی برای یک یا چند ژن را در کروموزوم نشان دادند. گاهی این فزونی یابی به صورت خوشهای از سیگنالها بوده و گاهی تعداد این نسخههای ژنی متعادل تر بوده و معمولا بین 10 تا 30 افزایش تعداد را نشان میداد که مثالهایی از آن در شکل 1 قابل مشاهده است. فزونی یابی اغلب در ناحیه سانترومر بازوی بلند کروموزوم 15 دیده شد که ژنهای Egr3 و Fgf17 که به ترتیب در Mb 50 و Mb51 قرار دارند و در چند مورد نیز ژن Gfra2 (Mb 3/51) این فزونی یابی را نشان داد. در دو نمونه مورد مطالعه ناحیه فزونی یابی در محل سانترومر و در ناحیه کوچکی بودند (RUT3, NUT72) و در برخی دیگر ناحیه فزونی یابی فقط یک ژن را شامل میشد. این بدین معنی است که این ناحیه بایستی طولی برابر با Mb 1 و یا کمتر داشته باشد. این ناحیه فزونی یابی سانترومری, که شایع ترین حالت بین تومورهای مورد مطالعه را دارد در 8 مورد از 9 نمونه این فزونی یابی مشاهده گردید. فزونی یابی در سه ناحیه کروموزومی دیگر نیز مشاهده گردید: الف) در 2 نمونه توموری، فزونییابی در ژن Thrb مشاهده شد که در فاصله Mb 3/9 از تلومر بازوی کوتاه قرار داشت. ب) در یک نمونه توموری فزونی یابی در ژن Gata4 واقع در Mb 42 کروموزوم 15 مشاهده گردید و ج) در 2 نمونه توموری فزونی یابی در ژن (Mb 109) Fgf14 انجام شده بود که نزدیک به نوک بازوی بلند کروموزم قرار دارد. در تمامی این تومورها بجز یکی از دو نمونه ناحیه ج، فزونی یابی همچنین در ناحیه سانترومری کروموزوم نیز قابل مشاهده بود. قابل ذکر است که فزونی یابی بیشتر در کروموزوم هایی مشاهده میشد که از نظر شکل ظاهری کروموزوم در نواربندی G طبیعی به نظر میرسیدند. به عنوان یکی از مهمترین ژنهای سرطانی در این تحقیق, به رفتار ژن Rb1 در این سرطان پرداخته شد. این ژن درست در زیر سانترومر کروموزوم 15 که بیشترین فزونی یابی ها در این ناحیه باریک مشاهده می شود، قرار دارد. در یکی از نمونههای مطالعه شده (NUT99) این ژن دارای فزونی یابی بود. بدلیل آنکه در این تومور سایر فزونی یابیهای ژنی مشاهده گردیده است لذا فزونی یابی ژن Rb1 کومپلیفیکاسیون نمیباشد. چون نسخه های اضافی Rb1 بر روی کروموزوم مارکر جداگانه ای نیز دیده میشد. (شکل1).
شکل 1: نمونههایی از اطلاعات بدست آمده از تکنیک FISH و Paint بر روی تومورهای EAC
ژن های مورد استفاده در این تحقیق همراه با راهنمای رنگ های آنها و همچنین نام برخی از تومورهای آنالیز شده در شکل نشان داده شده است. هیبریداسیون های مشاهده شده مربوط به 9 تومور مختلف میباشد. چهار نمونه فزونی یابی ژنی و بقیه حداقل حذف یک آلل را نشان میدهند. قابل ذکر است که در بیشتر فزونی یابیها هیچ علامت سیتوژنتیکی قابل مشاهده و تشخیص نمیباشد, مانندHomogeneously staining regions (Hsr) و فزونی یابی در کروموزوم های 15 که طبیعی به نظر می رسیدند مشاهده می شد. در بسیاری از موارد فزونی یابی ژنی در نزدیکی لوکوس ژن دیده میشد, (مانند ژن Fgf17 در NUT3),ولی در برخی دیگر از نمونهها فزونی یابی ژنی بر روی کروموزوم پخش بودند, (مانند ژن Gpr18 در NUT72.
ولی آنچه که بیشتر در تومورها مشاهده می گردید این است که تعداد نسخههای ژن Rb1 در تومورها کاهش یافته بود. چنانچه در برخی از سلولهای متعلق به 11 تومور هیچ گونه سیگنالی برای ژنRb1 و همچنین برای برخی از ژنهای همسایه آن مانند (Htr2a, Tnfsf11) مشاهده نگردید. احتمالا این نشانه وقوع یک حذف هموزیگوت در ناحیه کوچکی (Mb 59-54) از کروموزوم 15 میباشد. معمولا در تومورها فقدان سیگنال، تنها در زیر گروهی از جمعیت سلولی دیده میشد اما در تومور (RUT2) در هیچ یک از سلولهای توموری سیگنالی برای ژن Rb1 مشاهده نگردید.
بحث
یافتههای روش ((CGH Comparative genomic hybridization بر روی تومورهای EAC نشان داده است که RNO15 به کررات دچار انحرافات کروموزومی شده است بطوریکه خذف در بازوی کوتاه و محل قرارگیری تغییرات copy number در بازوی بلند کروموزوم بوقوع پیوسته است (2 و 7). در مطالعه قبلی یک مجموعه 36 تائی از مارکرهای میکروساتلیت که طول کروموزوم 15 (RNO15) را می پوشانند برای بررسی عدم تعادل آلیلیک ((AI Allelic imbalance مورد استفاده قرار گرفت (15). در آن مطالعه چهار ناحیه کروموزومی که تحت تاثیر AI قرار گرفته بودند شناسائی گردید. دو ناحیه در بخش دیستال بازوی کوتاه، یک ناحیه در بخش میانی کروموزوم که احتمالا شامل سانترومر نیز می گردید و ناحیه چهارم در قسمت دیستال بازوی بلند کروموزوم واقع شده بود. در تحقیق حاضر 21 ژن مستقر در این ناحیه مورد بررسی دقیق تر قرار گرفته است. آنالیز اطلاعات بدست آمده با استفاده از روش FISH نشان داد که محل قرار گیری تغییرات Copy number که در بازوی کوتاه کروموزوم مشاهده میشد بعلت تشکیل کروموزومهای مارکری بوده است که شامل بخش کوچکی از بازوی بلند کروموزوم یعنی تا محل ژن (Mb 42) Gata4 میباشد. شکستگی کروموزوم 15 که منجر به تشکیل این کروموزومهای مارکر گردیده است در قطعه کوچکی از کروموزوم قرار گرفته است. در حال حاضر اهمیت این کروموزوم مارکر در فرایند تشکیل سرطان را نمیتوان حدس زد و نیاز به مطالعات دقیقتر دارد. با این وجود، یک احتمال آن است که افزایش نسخههای ژنی مشاهده شده در این تحقیق، احتمالا در تشکیل و پیشرفت سرطان EAC نقش کلیدی دارد. احتمال دیگر آن است که شکستگی که این کروموزومهای مارکر را بوجود میآورد موجب غیر فعال شدن یک ژن سرکوبگر توموری میگردد که در این جایگاه سیتوژنتیکی قرار گرفته و در حال حاضر ناشناخته است. وقوع یک فزونی یابی ژنی مخفی در کروموزوم 15 بسیار مهم به نظر میرسد. چنانچه فزونی یابی ژنی معمولا همراه با برخی علائم سیتوژنتیکی خاص به وقوع میپیوندد. به عنوان مثال وجود homogeneously staining regions (hsr) یا نواحی رنگ آمیزی شده بطور یکنواخت در کروموزوم متافازی نوار بندی شده به روشG-banding و یا مشاهده دابل ماینوت (Double minutes) از جمله علائم سیتوژنتیکی هستند که نشانه فزونی یابی ژنی در نظر گرفته میشوند (16). اما فزونی یابی ژنی مشاهده شده در کروموزوم 15 (تحقیق حاضر) کاملا متفاوت به نظر میرسد. چنانچه در بیشتر موارد این فزونی یابی در جایگاه سیتوژنتیکی ژن و یا نزدیک به آن اتفاق افتاده است و منجر به هیچگونه تغییر آشکاری در مورفولوژی کروموزوم مربوطه نگردیده است. در یک مورد (ژنهای Plau و Thrb در تومور NUT100) توالی فزونی یافته در طول کروموزوم مهاجرت کرده بطوریکه سیگنال های حاصل از ژن در سرتاسر کروموزوم 15 مشاهده میشود ولی با این حال هیچگونه تغییر مورفولوژیکی در طول کروموزوم قابل مشاهده نمیباشد. قابل ذکر است که اکثریت فزونی یابی های مشاهده شد در بین پرابهایی که برای روش FISH بکار رفته است در منطقه III شناسائی شده در طول کروموزوم قرار دارد. در حقیقت اگر فرض کنیم که تمامی 8 فزونی یابی مشاهده شده در ناحیه سانترومر یک هدف یکسانی داشته است، آن هدف بایستی در بین دو جایگاه ژنی Egr3 و Fgf17 قرار گرفته باشد. بر اساس جستجوی انجام شده در پایگاه های اطلاعاتی ژنومی، در این قطعه کروموزومی 14 ژن شناخته شده تا زمان انجام این تحقیق وجود داشته است که تاکنون دخالت 5 تای آنها در بروز سرطانهای مختلف به اثبات رسیده است. همچنین سایر فزونی یابی های ژنی مشاهده شده در این تحقیق در سایر نواحی دارایAI قرار میگیرد. چنانچه دو فزونی یابی مشاهده شده برای ژن Thrb در ناحیه I و فزونی یابی مربوط به Gata4 در ناحیه III همچنین دو فزونی یابی مربوط به ژن Fgf14 در منطقه IV مستقر میباشد.
جدول 1: وقوع فزونی یابی پنهان ژنی در 13 نمونه تومور .EACAm نشاندهنده فزونی یابی ژنی، ND نشاندهنده عدم وجود اطلاعات. |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
|
نتیجه گیری
آنالیز با روش CGH نشان داده بود کروموزوم 15 محل تغییرات copy number در تومورهای EAC می باشد(2). این تغییرات توسط روش FISH مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و نشان داده شد که چندین مکانیسم مختلف (مانند حذف شدگی، جابجائی یک جانبه و فزونی یابی ژنی) در کروموزوم فعال گردیده است.
تشکر و قدردانی
بدینوسیله از آقای دکتر محمدی جهت کمک در تهیه برخی ازBAC ها مورد استفاده در این پژوهش و همچنین سرکار خـانم فاطمه صـدری که در کارهـای آزمایشگاهـی ما را یـاری
رساندند تشکر و قدردانی میگردد.