فصلنامه

نوع مقاله : علمی - پژوهشی

چکیده

هدف: بافت شناسی نفرون های کلیوی بچه ماهی هامور معمولی (Epinephelus coioides) و مکان یابی آنزیم Na+/ K+-ATPase در خلال تنظیم اسمزی و تطابق با محیط های هیپو و هایپراسموتیک (ppt 60 و 10) با استفاده از روش ایمونوهیستوشیمی. مواد و روش ها: به منظور بافت شناسی نفرون های کلیوی از رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین استفاده شد. مکان یابی ایمن یایی آنزیم K+-ATPase، Na+ نیز با استفاده از آنتی بادی های اولیه (IgGa5) و ثانویه FITC انجام شد. نتایج: مطالعات بافت شناسی نشان داد نفرون های کلیوی بچه ماهی هامور معمولی شامل جسمک کلیوی، قطعه گردنی، توبول پروکسیمال اولیه و ثانویه، توبول دیستال و جمع کننده می باشند. نتایج مطالعات ایمونوهیستوشیمیایی نیز نشان داد که در تیمار کنترل آنزیم مذکور در سمت قاعده ای- جانبی سلول های اپیتلیال توبول های کلیوی بچه ماهی هامور حضور داشته اما در گلومرول ها حضور ندارد. در محیط های هیپواسموتیک و هیپراسموتیک نیز به مانند تیمار کنترل آنزیم در سمت قاعده ای- جانبی سلول های اپیتلیال توبول ها حضور دارد اما در ساختار گلومرول ها حضور ندارد. نتیجه گیری: با توجه به اطلاعات بدست آمده در این تحقیق می توان به این نتیجه رسید که ساختار نفرون ها در کلیه ماهی هامور معمولی شبیه ساختار آن در سایر گونه های ماهیان یوری هالین می باشد. همچنین، حضور آنزیم در سمت قاعده ای- جانبی سلول های اپیتلیال کلیوی نشان دهنده حضور فعال این آنزیم در فرایند تنظیم اسمزی می باشد.

کلیدواژه‌ها

عنوان مقاله [English]

Localization and Effect of Hyper and Hypo-osmotic Environments on Distribution of Na+, K+- ATPase in Kidney Tubules of Juveniles of (Epinephelus coioides)

چکیده [English]

Aim: Histological study of kidney nephrons of Epinephelus coioides Juveniles and Immunolocalization of Na+, K+- ATPase during osmoregulation and adaptation with hypo- and hyper-osmotic (10 and 60 ppt) conditions.
Material and Methods: H & E staining and IgG 5 and FITC as primary and secondary antibodies were used for kidney nephrons histological studies and Immunolocalization of Na+, K+- ATPase, respectively.
Results: Results of microscopic study indicated that kidney nephrons of juvenile grouper were consisted of Glomerulus, Neck segment, Proximal, Distal and Collecting tubules. Immunolocalization of control group showed that Na+, K+- ATPase was distributed in all part of nephron structure but glomeruli. In hypo- and hyper-osmotic environments similar to control condition the enzyme distributed into the epithelial cells of proximal, distal and convoluted tubules but was not presence in glomeruli.
Conclusion: The results of present study indicated that, the structure of kidney nephrons of E. coioides was similarto that of other euryhaline species and presence of Na+, K+- ATPase in basolaterl portion of cell membrane indicated its active role in osmotic and ionic regulation in kidney.    
 

کلیدواژه‌ها [English]

  • Grouper
  • Kidney Tubules
  • Histology
  • Na+ K+- ATPase
  • Immunolocalization
  • Osmoregulation

مقدمه

ماهی هامور معمولی از خانواده Serranidae، یک گونه یوری هالین می‏باشد که بیشتر در مناطق استوایی و نیمه استوایی زندگی می‏کند (1). هامور ماهیان در اکثر کشورهای جنوب شرق آسیا جز ماهیان مهم پرورشی محسوب می‏شوند و به دلیل داشتن گوشت لذیذ و غنی، دارای ارزش اقتصادی بالایی  هستند. هامور معمولی ساکن آب دریا می باشد، بنابراین نسبت به محیط خود هیپواسمتیک است. در این شرایط مکانیسم‏های هایپواسمورگولاتوری (Hypoosmoregulatory) روش‏های جبرانی برای جبران از دست رفتن آب و تهاجم یون‏ها می‏باشند. قابلیت تنظیم اسمزی و یونی در جانوران آبزی آن‏ها را برای تطابق با شرایط مختلف محیط از جمله تغییرات شوری توانمند ساخته است (2). در این شرایط بواسطه نوشیدن آب از دهیدراته شدن شدید جلوگیری می‏شود و آب توسط روده جذب شده و یون های اضافی هم توسط آبشش‏ها و کلیه ها دفع می شوند (3و4). حفظ تعادل پایدار محیط درونی برای زندگی در محیط‏های گوناگون توسط مهره داران ضروری به نظر می‏رسد. در پاسخ به این تغییر شرایط محیطی اپی تلیوم انتقال دهنده نقش مهمی را در انتقال یون‏ها ایفا می‏کند. تنظیم اسمزی در تلئوست‏ها بواسطه یک سری از بافت‏ها و اندام‏ها شامل آبشش، کلیه و روده انجام می‏شود (5). کلیه یک نقش مهم در تنظیم اسمزی هر دو گروه ماهیان آب شور و شیرین ایفا می‏کند که البته این ایفای نقش در این دو محیط دارای تفاوت‏هایی نیز می‏باشد (6).  

کلیه نقش خود را در تنظیم اسمزی ماهیان استخوانی یوری هالین از طریق تغییر در میزان ادرار و ایجاد تعادل و توازن     بین ترشح و بازجذب یون با توجه به شوری و اسمولالیته محیط    آبی ایفا می کند (7). در فرایند تنظیم اسمزی آنزیم‏های    زیادی درگیر هستند که یکی از مهم‏ترین این آنزیم‏ها         Na+/ K+- ATPase  می‏باشد که یک آنزیم عمومی غشا پلاسمایی می‏باشد که به طور فعال سدیم را به خارج و پتاسیم را به داخل سلول‏های جانوری انتقال می دهد (8). این آنزیم یک ATPase تیپ P می‏باشد و از دو زیر واحد 2(α) و 2(β) تشکیل شده است. α زیر واحد کاتالیتیک آنزیم بوده و وزن مولکولی آن در حدود 100 کیلو دالتون می‏‏باشد. زیر واحد β کوچکتر و گلیکوزیله می‏باشد و وزن مولکولی‏ای در حدود 55 کیلو دالتون دارد (9). مطالعات ایمونوهیستوشیمیایی نشان داده‏اند که این آنزیم اساسا در سلول‏های غنی از میتوکندری اپیتلیوم آبشش (10) و اپی‏تلیوم توبول‏های کلیوی (11) ماهیان استخوانی یوری هالین حضور دارد.هامور معمولیاز ماهیان اقتصادی خلیج فارس می‏باشد که در سایت‏های تکثیر و پرورش جنوب کشور تکثیر می‏یابد. این ماهی همچنین دارای میزان صید بالایی در سواحل خلیج فارس می باشد. نظر به تولید و رهاسازی این ماهی در آب‏های ساحلی و تغییرات شوری این آب‏ها، در این تحقیق سعی شده است تا علاوه بر بافت شناسی توبول های کلیوی به عنوان اندام مهم در تنظیم اسمزی، آنزیم Na+/ K+- ATPase که از مهم ترین آنزیم های درگیر در روند تنظیم اسمزی می‏باشد و بخش عمده‏ای از انرژی مصرفی در تنظیم اسمزی را به خود اختصاص می‏دهد، با استفاده از روش مکان یابی ایمنیایی این آنزیم در طی روند سازگاری این ماهی با شوری های مختلف، مکان‏یابی شود.

 

مواد و روش‌ها

نمونه‏های مربوط به این تحقیق از ایستگاه تحقیقاتی ماهیان دریایی بندر امام خمینی (ره) وابسته به پژوهشکده آبزی پروری جنوب کشور تهیه شدند. هوا بین 22- 20 درجه سانتی گراد حفظ، دوره فوتوپریود 12 ساعت، pH نیز بین 8/7-7/7 حفظ شد و تغذیه ماهیان توسط غذای ماهی Biomar (China) انجام شد. به منظور انجام آزمایش بچه ماهیان3/0 ±4 گرمی هامور معمولی پس از یک هفته آداپتاسیون، به محیط های هیپواسموتیک(آب با شوری پایین)) (10 ppt) و هیپراسموتیک(آب با شوری بالا)  (60 ppt) انتقال داده شدند. طول دوره این آزمایش 4 هفته بود که پس از اتمام آن به طور تصادفی از ماهیان نمونه برداری شد و ماهیان توسط محلول گل میخک بی‏هوش شدند. سپس، سر و قطعه دمی جدا و دستگاه گوارش خارج گردید و نمونه ها به منظور تثبیت به محلول بوئن (متشکل از اسیدپیکریک اشباع، فرمالین تجاری و اسید استیک گلاسیال) منتقل و به آزمایشگاه بافت شناسی و جنین شناسی آبزیان دانشگاه علوم و فنون دریایی خرمشهر انتقال داده شدند. نمونه‏ها پس از گذشت 24 ساعت از بوئن خارج و برای از بین بردن بقایای رنگ زرد ماده تثبیت کننده چندین بار در الکل 70درصد شستشو و برای انجام مراحل بافت شناسی و ایمونوهیستوشیمی، نمونه ها با استفاده از سری افزایشی اتانول آب گیری و سپس پارافینه شدند (12). در مرحله بعد، از قالب‏ها برش‏های سریالی از بخش دفعی توبول‏های کلیوی به ضخامت 5 میکرون با استفاده از میکروتوم نیمه دیجیتال  LEICAمدل RM2245 ساخت کشور آلمان تهیه گردید. برای مطالعات بافت‏شناسی لام‏ها به وسیله هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی شدند. برای مطالعات ایمونوهیستوشیمی که در آزمایشگاه تحقیقات آبزیان دانشکده منابع طبیعی و علوم دریایی دانشگاه تربیت مدرس واقع در شهرستان نور انجام شد. برش‏ها پس از تهیه بر روی لام‏هایی با پوشش Poly- l- Lysin قرار داده شدند و مکان یابی سلول‏های غنی از میتوکندری و آنزیم             Na+/ K+- ATPase بر طبق روش (2،12 ،13 و 14) انجام شد. بدین صورت که، لام‏ها بعد از پارافین زدایی و آبدهی در درجات صعودی اتانول در محلولPBS  (Phosphate Buffer Saline) شستشو و در داخل یک جعبه حاوی هوای مرطوب قرار داده شدند. سپس روی هر لام 100 میکرولیتر از آنتی بادی اولیه IgGα5 (Mouse Monoclonal Antibody Raised Against the α-subunit of the Chicken Na+/ K+-ATPase; Hybridoma Bank, University of Iowa, USA ) رقیق شده در PBS اضافه  و به مدت 2 ساعت در دمای اتاق نگهداری  شد. سپس 100 میکرولیتر از آنتی بادی ثانویه FITC (Fluorescein Isothiocyanate; Monoclonal Mouse Anti-florescein Antibody; Merck Germany) روی هر لام اضافه و به مدت یک ساعت در محیط کاملا تاریک نگه داشته شدند. سپس لام ها توسط PBS شستشو و با استفاده از مایع مونتاژ، مونتاژ شدند. جهت پی بردن به درستی کارکرد این آنتی بادی، به تعدادی از لام‏ها آنتی بادی اولیه اضافه نشد ولی آنتی بادی ثانویه اضافه گردید.

در نهایت مکان یابی ایمنیایی Na+/ K+-ATPase با استفاده از میکروسکوپ نوری فلوئورسانس انجام شد. برای این منظور، از لام‏ها توسط دوربین دیجیتال Olympus متصل به میکروسکوپ فلوئورسنت(Leitz Diaplan Coupled to a Ploemopak 1- Lambda Lamp) با فیلترهای اختصاصی 450- 490nm  عکس برداری صورت گرفت.

 

نتایج

نتایج مطالعات بافت شناسی نشان داد که در E. coioides نفرون‏ها از جسمک کلیوی شامل گلومرول و کپسول بومن (شکل 1)، قطعه گردنی، توبول‏های پروکسیمال، دیستال و جمع کننده تشکیل شده‏اند. قطعه گردنی از سلول‏های مکعبی کوتاه با هسته‏های قاعده‏ای، قطر لومن باریک تر نسبت به سایر قطعات و بدون حاشیه مسواکی تشکیل شده بود. همچنین این قطعه فاقد حاشیه مسواکی بود اما تعدادی میکروویلی کوتاه بر روی سطح لومینال سلول‏های اپیتلیال آن وجود داشت. توبول پروکسیمال I دارای سلول‏های مکعبی با هسته قاعده‏ای و میکروویلی‏هایی در رأس (حاشیه مسواکی) بود که به داخل لومن کشیده شده بودند.

 

شکل 1: جسمک کلیوی در ساختار نفرون های کلیوی بچه ماهی هامور معمولی E. coioides. فیکساتیو بوئن، رنگ آمیزی: هماتوکسیلین-ائوزین.

 

قطعه پروکسیمال II نیز دارای سلول‏های مکعبی بود اما در این قطعه سلول‏های اپیتلیال نسبت به قطعه I بلندتر بوده و هسته آن‏ها نیز تاحدودی به سمت مرکز سلول متمایل شده بود. همین طور در این قطعه از تراکم میکروویلی‏های حاشیه مسواکی کاسته شده بود (شکل 2 و 3). سلول‏های اپیتلیال توبول‏های دیستال مکعبی و بلند تر از قطعات قبلی بوده و هسته آنها نیز تقریبا گرد و در وسط سلول مشاهده شد. از این قطعه به بعد هیچ گونه میکروویلی‏ای مشاهده نشد (شکل 2). توبول‏های جمع کننده بواسطه داشتن سلول‏های مکعبی بلند، فاقد حاشیه مسواکی و هسته‏های بیضوی تا گرد و تقریبا میانی تشخیص داده شدند ( شکل 2).

مطالعه ایمونوفلئورسانس لام‏ها نشان داد که آنزیم            Na+/ K+-ATPase در سمت قاعده‏ای- جانبی سلول‏های غنی از میتوکندری توبول‏های کلیوی (پروکسیمال، دیستال و جمع کننده) حضور داشتند، اما در ساختار گلومرول‏ها حضور آنزیم تشخیص داده نشد (شکل 4). در تیمارهای هیپواسموتیک و هیپراسموتیک نیز مانند تیمار شاهد، حضور آنزیم بواسطه تولید نور فلوئورسانس در سمت قاعده‏ای- جانبی سلول‏های غنی از میتوکندری در توبول‏های پروکسیمال، دیستال و جمع کننده تشخیص داده شد. اما، در گلومرول‏ها هیچ گونه ایمونوفلوئورسانسی مشاهده نشد (شکل‏های 5 و 6).

 

شکل 2: توبول های مختلف در ساختار نفرون های کلیوی              E. coioides. فیکساتیو بوئن، رنگ آمیزی: هماتوکسیلین-ائوزین.     NS (Neck Segment): قطعه گردنی، PI: توبول پروکسیمال اولیه، PII: توبول پروکسیمال ثانویه، D: توبول دیستال و C: توبول جمع کننده.  

 

شکل 3: a و b: توبول های پروکسیمال اولیه و ثانویه در ساختار نفرون های کلیوی E. coioides. فیکساتیو بوئن، رنگ آمیزی: هماتوکسیلین-ائوزین. پیکان منقطع سفید (a)، نشان دهنده توبول پروکسیمال اولیه به همراه حاشیه مسواکی متراکم آن؛ پیکان منقطع نارنجی (b)، توبول پروکسیمال ثانویه به همراه حاشیه مسواکی کم تراکم آن.

 

شکل 4: مکان یابی آنزیم Na+/ K+- ATPase در برش عرضی نفرون‏های کلیوی E. coioides در تیمار کنترل. P: توبول پروکسیمال، D: توبول دیستال، C: توبول جمع کنندهو G: گلومرول.

 

 

شکل 5:a و b: مکان یابی آنزیم Na+/ K+- ATPase در برش عرضی نفرون های کلیوی E. coioides در محیط هیپواسموتیک(آب با شوری پایین). P: توبول پروکسیمال، D: توبول دیستال، C: توبول جمع کنندهو G: گلومرول.

 

 

شکل 6: مکان یابی آنزیم Na+/ K+- ATPase در برش عرضی نفرون های کلیوی E. coioides در محیط هیپراسموتیک(آب با شوری بالا).P: توبول پروکسیمال، D: توبول دیستال، C: توبول جمع کنندهو G: گلومرول.

 

 

 

بحث

اوگاوا (15) ساختار کلیه ماهیان استخوانی را به پنج دسته تقسیم بندی کرده است. بر اساس این دسته بندی، کلیه ماهی هامور معمولی شبیه اکثر ماهیان استخوانی دریایی، خصوصیات مورفولوژیکی شبیه نوع سوم این دسته بندی را نشان می دهد. بنابراین، کلیه ماهی هامور دارای ساختمانی شبیه دیگر ماهیان یورهالین می‏‏باشد (16 و 17)، یعنی دارای بخش‏های گلومرول، توبول پروکسیمال، توبول دیستال و توبول جمع کننده در ساختار نفرون‏هایش است. مطالعات بافت شناسی بخش دفعی کلیه بچه ماهی هامور نشان داد که نفرون ها از گلومرول، توبول‏های پروکسیمال، توبول های دیستال و توبول های جمع کننده تشکیل یافته اند. همانطور که در بالا گفته شد در ساختار نفرون‏های کلیوی بچه ماهی هامور توبول‏های دیستال تشخیص داده شدند که با بیان هیچمن و همکاران (18) که اظهار داشتند ماهیان استخوانی دریایی فاقد توبول دیستال‏اند (18) مطابقت ندارد. توبول‏های پروکسیمال دارای سلول‏های مکعبی و هسته قاعده‏ای بوده و بواسطه داشتن حاشیه مسواکی از توبول‏های دیستال و توبول‏های جمع کننده قابل تمیز اند که این نتایج با نتایج گزارش شده توسط تنگ و همکاران (19) همخوانی دارد. خود توبول‏های پروکسیمال از قطعات I و II تشکیل شده که تعداد میکروویلی در آنها از قطعه I به سمت قطعه II کاهش نشان می‏دهد و از قطعه II به بعد، یعنی در توبول‏های دیستال و جمع کننده هیچ گونه میکروویلی مشاهده نمی‏شود. ویژگی توبول‏های دیستال داشتن هسته‏های تقریبا کروی و مرکزی می‏باشد. توبول‏های جمع کننده نیز مانند توبول‏های دیستال فاقد میکروویلی در لومن خود بوده و بواسطه داشتن سلول‏های مکعبی بلند، هسته‏های بیضوی تا گرد و تقریبا میانی تشخیص داده می‏شوند. نتایج مشابهی در مورد دیگر گونه‏ها از جمله در مطالعه‏ی چرمی (20) بر روی دو گونه‏ی Hosu hosuو Acipenser persicusو همچنین خدابنده و همکاران (12) بر روی گونه‏ی  Acipenser persicusگزارش شده است که نشان دهنده ساختار تقریبا مشابه نفرون‏های کلیوی در ماهیان یوری هالین بوده و نیز تایید کننده نتیجه مطالعه حاضر مبنی بر حضور توبول‏های دیستال در ساختار نفرون‏های کلیوی می‏باشد.

با توجه به اینکه یک عملکرد مهم سیستم ادراری تنظیم یونی می‏باشد، اما مکان‏یابی سلول های غنی از Na+/ K+-ATPase نسبت به آبشش کمتر مورد بررسی قرار گرفته است (14). نتایج این مطالعه روی کلیه بچه ماهی هامور نشان داد که آنتی بادی (IgG 5) در واکنش با آنزیم Na+/K+-ATPase ایمونوفلوئورسانس قابل ملاحظه‏ای تولید می کند. بنابراین، این آنتی بادی قادر به شناسایی محل حضور سلول‏های غنی از میتوکندری است. نتایج مطالعات ایمونوهیستوشیمیایی نشان داد که آنزیم فوق در غشاء قاعده‏ای- جانبی توبول های پروکسیمال، توبول‏های دیستال و توبول‏های جمع کننده، در همه شوری ها حضور دارد، اما در گلومرول‏ها وجود ندارد. به عبارت دیگر، آنزیم Na+/ K+-ATPase حاضر در غشاء قاعده‏ای- جانبی سلول‏های غنی از میتوکندری توبول‏ها با آنتی بادی (IgG 5) واکنش ایمنیایی داده و تولید فلوئورسانس می‏نماید. نتایج مشابهی در مورد دیگر گونه‏های ماهیان استخوانی، از جمله در مطالعه تنگ و همکاران (19) بر روی خامه ماهی (Chanos chanos)و لین و همکاران (8) در مطالعه روی بادکنک ماهی خال سبز (Tetraodon nigroviridis)گزارش شده است. شدت فلوئورسانس مشاهده شده در این مطالعه که بواسطه حضور حضور آنزیم Na+/ K+-ATPase ایجاد شده است، می‏تواند نشان از حضور فعال این آنزیم در توبول‏های کلیوی به جهت انجام وظیفه تنظیم اسمزی آنها باشد. همین طور تراکم فلوئورسانس در غشا قاعده‏ای- جانبی لوله ها، می‏تواند بر نقش سلول‏های غنی از میتوکندری در تبادلات یونی و نیز توانایی هیپراسمولاریتی در ماهی هامور معمولی دلالت کند. همین طور نبل و همکاران (14) با بررسی آبشش و دستگاه ادراری        بچه ماهیان باس دریایی (Dicentrarchus labrax) و توانایی تطابق آنها با محیط آب شیرین، مشاهده کردند که آنزیم     Na+/ K+- ATPase در همه توبول‏ها و مجاری ادراری، و در سمت قاعده‏ای جانبی سلول‏های اپیتلیوم آنها حضور دارد.

خدابنده و همکاران (12) در مطالعه ای به منظور مکان‏یابی سلول‏های غنی از میتوکندری در آبشش و دستگاه ادراری تاس ماهی ایرانی (Acipenser persicus) مشاهده کردند که این آنزیم در توبول‏های دیستال و جمع کننده حضور داشته که توسط تولید نور فلوئورسانس قابل مشاهده است. بنا به گفته‏ی نیشی مورا و همکاران (21) در آب شیرین به دلیل کم بودن یون‏های موجود در آب و دفع مقادیر بالای آب، لازم است سلول‏های غنی از میتوکندری موجود در توبول‏های کلیوی به ویژه توبول‏های دیستال و جمع کننده با افزایش میزان باز جذب یونی از مایع فیلترا و دفع آب اضافی بدن تعادل یون و آب را حفظ کند (21). اما در گلومرول و توبول پروکسیمال هیچ گونه فلوئورسانسی را مشاهده نکردند که این نشانگر عدم دخالت آنها در بازجذب یونی می‏باشد. اما در مطالعه حاضر در قطعه گردنی و توبول‏های پروکسیمال هم ایمونوفلوئورسانس مشاهده شد که این نشانگر دخالت توبول‏های پروکسیمال بخصوص، در ترشح یون‏های دو ظرفیتی می‏باشد.

در آب شور توبول پروکسیمال محل اصلی ترشح یون‏های دو ظرفیتی می‏باشد (21 و 22). مشخص شده است که یکی از راه‏های ترشح یون‏های دو ظرفیتی اگزوسیتوز وزیکول‏های حاوی یون‏های دو ظرفیتی از طریق غشاء راسی سلول‏های اپیتلیال می‏باشد (23). یکی دیگر از راه های ترشح یون‏های دو ظرفیتی در توبول پروکسیمال، از طریق هم انتقالی                    Na+/Mg+ ,Na+/Ca+ می‏باشد که آنزیم‏های این انتقال در قسمت راسی سلول‏های اپیتلیال توبول‏های پروکسیمال قرار دارند و نیروی مورد نیاز برای این هم انتقالی از طریق آنزیم  H+-ATPase در بخش راسی و بیشتر توسط آنزیم            Na+/ K+- ATPase واقع در بخش قاعده‏ای- جانبی سلول‏های اپیتلیال توبول‏های پروکسیمال تامین می‏شود (24). 

  1.  

    1. Heemstra PC, Randall JE. Groupers of the World (Family Serranidae, Subfamily Epinephelinae). An Annotated and Illustrated Catalogue of the Grouper, Rock Cod, Hind, Coral Grouper Known To Date. FAO Fisheries Synopsis. Rome, FAO. 1993;  125 (16): 382.
    2. Khodabandeh S, Shahriari Moghaddam M, Abtahi B. Changes in Chloride Cell Abundance, Na+, K+-ATPase Immunolocalization and Activity in the Gills of Golden Grey Mullet, Liza aurata, Fry During Adaptation to Differend Salinities. Yakhteh Med. J. 2009a; 11(1): 49-54.
    3. Kaneko T, Shiraishi K, Katoh F, Hasegawa S, et al. Chloride cells during early life stages of fish and their functional differentiation. Fisheries Science. 2002; 68: 1- 9.
    4. Hawkings GS, Galvez F, Goss GG. Seawater acclimation causes independent alterations in Na/K- and H-ATPase activity in isolated mitochondria-rich cell subtypes of the rainbow trout gill. J. Exp. Biol. 2004; 207: 905-912.
    5. Marshall M.S, Grosell M. Ion transport, osmoregulation, and acid–base balance. In: Evans DH, Claiborne JB (eds). The physiology of fishes. CRC Press, Boca Raton; 2006; 179–214.
    6. Myazaki H, Kaneko T, Uchida S, Sasaki S, et al. Kidney specific chloride channel, OmClC-K, predominantly expressed in the diluting segment of freshwater-adapted tilapia kidney. Proceedings of the National Academy of Sciences. USA. 2002; 99:15782–15787.
    7. Flik G, Varsamos S, Guerreiro P.M.G, Fenwich, X. Drinking in (very young) fish. In: Hosen N., Flik G (eds). Osmoregulation and drinking in vertebratas. SEB Symposium Series. B. Sci. Pub. Ltd, Oxford; 2002; 54: 31- 47.
    8. Lin CH, Tsai RS, Lee TH. Expression and distribution of Na+, K+-ATPase in gill and kidney of the spotted green pufferfish, Tetraodon nigroviridis, in response to salinity challenge. Comp. Biochem. Physiol. 2004; Part A. 138: 287– 295.
    9. Blanco G, Mercer RW. Isozymes of the Na+, K+-ATPase: heterogeneity in structure, diversity in function. Amer. J. Physiol. 1998; 275: 633–650.
    10. 10.  Wilson JM, Laurent P. Fish gill morphology: inside out. J. Exp. Zool . 2002; 293: 192– 213.
    11. 11.  Ura K, Soyano K, Omoto N, Adachi S, et al. Localization of Na+,K+-ATPase in tissues of rabbit and teleosts using an antiserum directed against a partial sequence of the α subunit. J. Zool. Sci. 1996; 13: 219– 227.
    12. 12.  Khodabandeh S, Khoshnood Z, Mosafer S. Immunolocalization of Na+, K+- ATPase-rich cells in the gill and urinary system of Persian sturgeon, Acipenser persicus, fry. Aquaculture Res. 2009b; 40: 329- 336.
    13. 13.  Khodabandeh S, Kutnik M, Aujoulat F, Charmantier G, et al. Ontogeny of the antennal gland in the crayfish Astacusleptodactylus (Crustacea, Decapoda): Immunolocalization of Na+, K+- ATPase. Cell Tissue Res. 2004; 319: 167- 174.
    14. 14.  Nebel C, Romestand B, Nègre-Sadargues G, Grousset E, et al. Differential freshwater adaptation in juvenile sea-bass Dicentrarchus labrax: involvement of gills and urinary system. J. Exp. Biol. 2005; 208: 3859-3871.
    15. 15.  Ogawa M. Comparative study on the external shape of the teleostean kidney with relation to phylogeny. Sci. Rep. of the Tokyo Daigaku. 1961; B (10): 61–68.
    16. 16.  Endo M, Kimura M. Structures and functions of segments in some teleostean nephrons. Jap. J. Ichthyol. 1984; 31: 71–78.
    17. 17.  Katoh F, Cozzi RR, Marshall WS, Goss GG. Distinct Na+, K+,2Cl- cotransporter localization in kidneys and gills of two euryhaline species, rainbow trout and killifish. Cell Tissue Res. 2008; 334: 265–281.
    18. 18.  Hichman C.P, Trump Jr.B.F. The kidney. In: Hoar W. S., Randall D. J. (eds). Fish Physiology. Vol. 1. New York: Academic Press; 1969; 91-239.
    19. 19.  Tang CH, Wu WY, Tsai SC, Yoshinaga T, et al. Elevated Na+/K+-ATPase responses and its potential role in triggering ion reabsorption in kidneys for homeostasis of marine euryhaline milkfish (Chanos chanos) when acclimated to hypotonic fresh water. J. Comp. Physiol. 2010; B, 180: 813–824.
    20. 20.  Charmi A, Parto P, Bahmani M, Kazemi R. Morphological and Histological Study of Kidney in Juvenile Great Sturgeon (Huso huso) and Persian Sturgeon (Acipenser persicus). Amer.-Eurasian J. Agric. & Environ. Sci. 2010; 7 (5): 505-511.
    21. 21.  Nishimura H, Fan Z. Regulation of water movement across Vertebrate renal tubules. Comp. Biochem. Physiol. 2003; 136: 479- 798.

     

    22. Beyenbach KW. Kidney sans glomeruli. Amer. J. Physiol. 2003; 286: 811- 827.

    1. 23.  Varsamos S, Nebei C, Charmantier G, Ontogeny of osmoregulation in post embryonic fishes. Comp. Biochem. Physiol. 2005; 141: 401-429.
    2. 24.  Hentschel H, Zierold K. Morphology and element distribution of magnesium secretion epithelium: the proximal tubule segment PII of dogfish, Scyliorhinus caniculus (L.). Euro.  J.  Cell Biol. 1994; 63: 32- 42.