شناسنامه علمی شماره
نویسندگان
1 دانشگاه علوم پزشکی کرمان، گروه آناتومی دانشکده پزشکی
2 مرکز تحقیقات علوم اعصاب کرمان
3 دانشگاه علوم پزشکی کرمان ، گروه پاتولوژی دانشکده پزشکی
چکیده
هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی اثرات ASA (Acetyl salicylic acid) روی نورونهای هرمی ناحیه CA1 هیپوکامپ و یادگیری فضایی موشهای صحرایی متعاقب انسداد موقت شریان مغزی میانی بود. مواد و روشها: 49 سر موش صحرایی نر بهصورت تصادفی به گروههای کنترل، شاهد، ایسکمی، حلال ASA و (80 و 40 20٬ میلیگرم بر کیلوگرم) ASA تقسیم شدند. ایسکمی موضعی مغزی با انسداد موقت شریان مغزی میانی بهمدت 20 دقیقه القا شد. حیوانات گروه ASA، 30 دقیقه بعد از القای ایسکمی ASA را بهصورت داخل صفاقی دریافت کردند. 4 روز بعد از ایسکمی، حیوانات بهمدت 4 روز در ماز آبی موریس با سکوی مخفی جهت بررسی یادگیری فضایی آموزش داده شدند. در انتهای تست رفتاری، حیوانات کشته و نورونهای هرمی ناحیه CA1 هیپوکامپ با هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند. نتایج: با استفاده از ماز آبی موریس نشان داده شد که انسداد موقت شریان مغزی میانی سبب اختلال در یادگیری فضایی موشهای صحرایی میشود و درمان با ASA نتوانست بهبودی در عملکرد یادگیری فضایی ایجاد کند. اما درمان با ASA میزان تخریب نورونی در ناحیه CA1 را در مقایسه با گروه دریافت کننده حلال ASA بهطور معنیداری کاهش داد (1 0/0p <). نتیجه گیری: این نتایج پیشنهاد میکند که تزریق ASA، 30 دقیقه بعد از بروز سکته مغزی آسیبهای نورونی متعاقب ایسکمی را در رت کاهش میدهد.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Effect of Acetyl salicylic acid on CA1 hippocampal neurons and spatial learning following transient middle cerebral artery occlusion in male rats
نویسندگان [English]
- A Sh 1
- SH E 1
- V Sh 2
- R M 3
چکیده [English]
Aim: The aim of the present study was to investigate the effects of ASA (acetyl salicylic acid) on pyramidal neurons of the hippocampal CA1 sector and spatial learning following transient middle cerebral artery occlusion (MCAO) in rats. Material and Methods: Forty-nine male rat were randomly divided into control, sham, vehicle, ischemia and ASA (20, 40 and 80 mg/kg) groups. Transient focal cerebral ischemia was induced in rats by 20 min of MCAO. Animals received ASA or Vehicle by i.p 30 min after stroke onset. Four days after ischemia, animals were subjected to 4 days of training in the Morris water maze (MWM) with the invisible platform to test spatial learning. At the end of behavioral test, rats were sacrificed and pyramidal neurons in the CA1 sector were stained with Hematoxylin and Eosin (H&E) and observed by light microscope. Results: MWM showed that the MCAO caused disturbance of spatial learning in rats, and ASA treatment could not improve the spatial learning function. But, ASA treatment significantly reduced the number of degenerating neurons in hippocampal CA1 region compared with vehicle group (p < 0.01). Conclusions: These results suggest that ASA injection, 30 min after stroke onset in rat decreases neuronal injuries following ischemia.
کلیدواژهها [English]
- Brain ischemia٬ Morris Water Maze٬Acetyl salicylic acid٬ Hippocampus
مقدمه
ایسکمی مغزی عبارتست از کاهش متابولیتها در مغز، که بهدنبال کاهش جریان خون آن رخ داده و سبب کاهش اکسیژن، هایپوکسی مغزی و نهایتا مرگ بافت مغز میشود (1و2). هیپوکامپ حساسترین ناحیه به ایسکمی و هایپوکسی است. هایپوکسی در این ناحیه سبب مهار پتانسیل سیناپسی میشود. پتانسیل سیناپسی یک مکانیسم کاهنده مصرف انرژی در سلولهای هایپوکسیک است (3). برقراری مجدد جریان خون منجر به آسیب مغزی بعد از یک دوره ایسکمی میشود. فقدان اکسیژن و مواد غذایی در جریان خون منجر به وضعیتهایی در بافت میشود که بازگشت مجدد خون به آن باعث التهاب و آسیبهای اکسیداتیو بهجای فعالیت طبیعی آن میشود (4). تخریب نورونی ناحیه CA1 (Cornu Ammonis area 1) هیپوکامپ به دنبال انسداد موقت شریان مغزی میانی (Middle Cerebral Artery) که بهطور مستقیم هیپوکامپ را تحت تاثیر قرار نمیدهد نشان داده شده است (5). تخریب سلولهای پیرامیدال ناحیه CA1 هیپوکامپ نشانه بارز ایسکمی مغز قدامی است که تصور میشود در نواقص شناختی بهویژه اختلال حافظه فضایی و آسیب های رفتاری مانند اختلال بیش فعالی حرکتی نقش دارد (6). بسیاری از مطالعات آزمایشگاهی از ماز آبی برای فهم بهتر نقایص یادگیری و حافظه فضایی که بهدنبال انسداد MCA رخ میدهد استفاده کردهاند (7-9). مواد محافظ نورونی متعددی جهت کاهش عوارض ایسکمی استفاده میشود که استیل سالیسیلیک اسید (ASA) از آن جمله است (10-12). ASA یک درمان لازم و ضروری برای بیماران با آسیبهای مغزی ناشی از ایسکمی حاد است (13). ASA در دوزهای بالا (3 تا 6 گرم در روز) دارای اثرات ضد التهابی در انسان است. خصوصیات ضد التهابی آن شامل کاهش استرس اکسیداتیو و مهار فعالیت نسخه برداری NF-KB (Nuclear factor kappa-light-chain-enhancer of activated B cells) است (14). استرس اکسیداتیو یک فاکتور مهم در مرگ نورونی القا شده توسط ایسکمی است. گزارش شده است که پروکسیداسیون چربی در مراحل اولیه ایسکمی افزایش مییابد (15). بهعلاوه، نشان داده شده است که تزریق دوز بالای ASA 30 دقیقه بعد از ایسکمی سبب کاهش 50 درصدی حجم سکته میشود (16). همچنین گزارش شده است که ASA سرعت یادگیری را در موشهای مسنی که در معرض ایسکمی قرار نگرفتهاند افزایش میدهد (17). بنابراین هدف از انجام این مطالعه بررسی اثرات ASA روی نورونهای ناحیه CA1 هیپوکامپ و همچنین یادگیری فضایی بهدنبال انسداد موقت MCA در موشهای صحرایی نر بود.
مواد و روشها
حیوانات: در این مطالعه بنیادی از 49 سر موش صحرایی بزرگ آزمایشگاهی نر نژاد ویستار استفاده شد. وزن موشها بین 250 تا 330 گرم بود که از مرکز تحقیقات علوم اعصاب کرمان تهیه شد. موشها در قفسهای ساده با آب و غذای مناسب (Pellet) تغذیه میشدند و در شرایط 12 ساعت تاریکی و 12 ساعت روشنایی قرار داشتند. اصول اخلاقی کار با حیوانات آزمایشگاهی که به تایید کمیته اخلاق مرکز تحقیقات علوم اعصاب رسیده بود رعایت شد. رتها بهطور تصادفی به هفت گروه هفت تایی کنترل، شاهد، ایسکمی٬ حلال ASA (Vehicle) و سه گروه ASA تقسیم شدند. گروه Vehicle 30 دقیقه بعد از انسداد، حلال ASA را دریافت کردند. گروههای درمان 30 دقیقه بعد از انسداد دوزهای مختلف ASA (٬20 40 و 80 میلیگرم بر کیلوگرم) (Sigma٬ آمریکا٬ 5376 A) را دریافت کردند.
روش ایجاد ایسکمی: حیوانات با استفاده از تزریق درون صفاقی کلرال هیدرات (400 میلیگرم بر کیلوگرم) (Sigma٬ آمریکا٬ 8383 C) بیهوش شدند و در طول جراحی، درجه حرارت حیوان در محدوده 5/0±37 درجه سانتیگراد ثابت بود.
انسداد MCA بهشرح زیر ایجاد شد (18). ابتدا جلوی گردن را به طول 2 سانتیمتر برش داده و شریانهای کاروتید مشترک راست٬ کاروتید خارجی و داخلی نمایان شدند. سپس با ایجاد یک شکاف کوچک در شریان کاروتید مشترک یک رشته نخ نایلون 0 تا 3 که نوک آن گرد شده بود را وارد شریان کاروتید داخلی نموده (بهطول 20 تا 22 میلی متر نسبت به محل انشعاب کاروتید مشترک) تا نوک آن وارد شریان مغزی قدامی شود. بعد از گذشت 20 دقیقه از انسداد (19) نخ را خارج کرده و مجددا جریان خون برقرار گردید.
آزمایشهای رفتاری
الف) بررسی رفتارهای نورولوژیک: رفتارهای نورولوژیکی حیوان براساس آزمون پنج نمرهای بهشرح زیر انجام گردید. شماره صفر: حرکات طبیعی. شماره 1: خم شدن دست مقابل در زمانیکه حیوان از دم آویزان میشود. شماره2: چرخش بهسمت مخالف ضایعه هنگامیکه حیوان از دم آویزان میشود. شماره3: چرخش بهسمت مخالف ضایعه هنگامیکه حیوان برروی میز قرار داده میشود. شماره4: عدم هر گونه حرکت خود بهخودی حیوان. برای ادامه آزمایش از حیواناتی که نمره 1 تا 3 داشتند، استفاده شد (20).
ب) ماز آبی موریس (Morris Water-maze): ماز آبی موریس شامل یک حوضچه دایرهای سیاهرنگ به قطر 136 سانتیمتر و ارتفاع 60 سانتیگراد است که تا ارتفاع 25 سانتیمتر آن با آب (1±20 درجه سانتیگراد) پر شده و یک سکو به قطر 10 سانتیمتر در وسط یکی از ربعهای دایره یک سانتیمتر زیر سطح آب قرار میگیرد. حیوانات طی 4 روز و هر روز 4 مرتبه تحت آموزش قرار میگیرند بهطوریکه در هر کار آزمایی حیوان از یکی از ربعهای دایره در آب رها شده و 90 ثانیه فرصت دارد تا سکو را پیدا کرده و بهمدت 20 ثانیه روی آن قرار گیرد و با استفاده از علائم خارج از ماز موقعیت مکانی سکو را بهخاطر بسپارد. این عمل تا پایان کارآزمایی چهارم انجام می شود. در هر کارآزمایی، حرکت حیوان بهوسیله یک دوربین که در بالای حوضچه نصب شده بود، فیلمبرداری شده و توسط نرم افزار ردیاب پارامترهایی نظیر میانگین مسافت طی شده برای یافتن سکوی مخفی، میانگین درصد مسافت طی شده در ربع هدف و میانگین سرعت شنا کردن برای یافتن سکوی مخفی تجزیه و تحلیل میشد (21).
آزمایشهای بخش هیستولوژی: پس از آنجام آزمایشهای رفتاری حیوان را با کلرال هیدرات (400 میلیگرم بر کیلوگرم) بیهوش کرده و با تزریق قلبی محلول فیکساتور که شامل فرمالین 40 درصد، اسید استیک گلاسیال و متانول هر کدام به نسبت 1:1:8 بود، مغز آنرا فیکس و هیپوکامپ راست آنرا جدا کردیم (22). سپس نمونهها با پارافین قالبگیری شدند. بعد از قالبگیری، برشهایی به ضخامت 5 میکرومتر توسط میکروتوم (Leitz، آلمان) تهیه گردید که با روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند.
سپس با استفاده از میکروسکوپ نوری و با بزرگنمایی x40 پارامترهای نظیر رنگپذیری سیتوپلاسم و نکروز پان سلولار (نسبت تعداد نورونهای حاوی هسته پیکنوزیس بر تعداد کل نورونها) در 5 میدان از هر لام تهیه شده که حاوی 5 برش از ناحیه CA1 هیپوکامپ بود در همه گروهها توسط پاتولوژیستی که از نوع درمان حیوانات بی اطلاع بود مورد شمارش قرار گرفت.
آنالیز آماری
در بخش مربوط به یادگیری فضایی جهت مقایسه پارامترهای چهار روز اول، از آنالیز واریانس دو طرفه (ANOVA Two-Way) و پس آزمون Tukey استفاده گردید. در بخش بافتشناسی میانگین نسبت تعداد نورونهای دژنره شده به تعداد کل نورونها در هر گروه محاسبه و با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA One-Way) و پس آزمون Tukey بین گروهها مقایسه شدند. تفاوتها در سطح معنیداری 05/0 P در نظر گرفته شد.
نتایج
الف) نتایج بخش رفتاری
میانگین مسافت طی شده برای یافتن سکوی مخفی (001/0P<، 357/11=3,96F) (نمودار1) و میانگین درصد تعداد عبور از شعاعهای دو طرف ربع هدف (05/0P<، 414/5=3,96F) (نمودار2) بین گروههای کنترل، شاهد، ایسکمی و Vehicle تفاوت معنیداری را نشان داد٬ ولی میانگین مسافت طی شده برای یافتن سکوی مخفی (550/0 =P، 707/0 =3,96F)٬ میانگین درصد تعداد عبور از شعاعهای دو طرف ربع هدف (234/0 =P، 447/1=3,96F) و میانگین سرعت شنا کردن برای یافتن سکوی مخفی (161 /0 =P، 756 /1=3,96F) بین گروههای Vehicle و (20، 40 و 80 میلیگرم بر کیلوگرم) ASA تفاوت معنیداری نداشت (جدول 1).
ب)نتایج بخش هیستولوژی
شکل (1) ناحیه CA1 هیپوکامپ را در گروههای کنترل، Vehicle و ASA،80 میلیگرم بر کیلوگرم که توسط هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شده است نشان میدهد.
نسبت تعداد هستههای پیکنوزیس به تعداد کل هستهها بین گروههای Vehicle و (20، 40 و 80 میلیگرم بر کیلوگرم) ASA تفاوت معنیداری را نشان داد (01/0P<) (نمودار 3).
بحث
در این مطالعه از انسداد موقت MCA بهعنوان یک مدل جهت القای ایسکمی و اثرات محافظ نورونی ASA بررسی شد. نتایج بهدست آمده نشان داد که تزریق داخل صفاقی مقادیر مختلف ASA در فاز حاد ایسکمی، دژنراسیون نورونی متعاقب ایسکمی را در ناحیه CA1 هیپوکامپ کاهش میدهد، ولی روی شاخصهای یادگیری فضایی تاثیر معنیداری ندارد. سکته مغزی دومین علت مرگ و میر در جهان بوده و حدود 80 درصد از موارد سکته های مغزی، ایسکمیک هستند. ایسکمی مغزی عمدتا بهدنبال کاهش یا توقف جریان خون در شریان مغزی میانی که یکی از شریانهای اصلی تغذیه کننده مغز است، رخ میدهد (23). پژوهشگران با استفاده از مدلهای متعددی، ایسکمی مغزی را در حیوانات آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار میدهند. در میان این مدلها انسداد موقت شریان مغزی میانی بیشترین مدل استفاده شده در موش صحرایی بهمنظور مطالعه مکانیسمهای عمل ایسکمی و درمانهای بالقوه است (24).
نمودار1: میانگین مسافت طی شده برای یافتن سکوی مخفی در ماز آبی موریس در گروههای کنترل، شاهد ( شاهد جراحی)٬ ایسکمی وحلال ASA (7n=) در چهار روز اول آزمایش. دادهها بهصورت SEM ± نمایش داده شده است. (***001/0P< با گروه کنترل و **01/0P< با گروه کنترل).
نمودار2: میانگین درصدی تعداد عبور از شعاعهای دو طرف ربع هدف در ماز آبی موریس در گروههای کنترل، شاهد (شاهد جراحی)، ایسکمی و حلال ASA (7=n) در چهار روز اول آزمایش. دادهها بهصورت SEM ± نمایش داده شده است. (*05/0P< با گروه کنترل).
نمودار3: میانگین درصد تعداد نورونهای دژنره شده به تعداد کل نورونها در گروههای حلال ASA و (20، 40 و 80 میلیگرم بر کیلوگرم) ASA. دادهها بهصورت SEM ± نمایش داده شده است. (**01/0P< در مقایسه گروههای (20، 40 و 80 میلیگرم بر کیلوگرم) ASA با گروه حلال ASA).
جدول 1:
|
حلال ASA |
ASA20 میلیگرم بر کیلوگرم |
ASA 40 میلیگرم بر کیلوگرم |
ASA 80 میلیگرم بر کیلوگرم |
(P-value) |
میانگین مسافت طی شده برای یافتن سکوی مخفی |
± |
± |
± |
± |
550/0=P |
میانگین درصد تعداد عبور از شعاعهای دو طرف ربع هدف |
± |
± |
± |
± |
234/0 =P |
میانگین سرعت شنا کردن برای یافتن سکوی مخفی |
± |
± |
± |
± |
161/0=P |
شکل1: در این شکل ناحیه CA1 هیپوکامپ که توسط هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شده در گروههای کنترل٬ حلالASA و 80 میلیگرم بر کیلوگرم ASA (بهترتیب A، B و C). در گروه کنترل: سلولهای پیرامیدال با هستههای گرد٬ هستکهای برجسته و سیتوپلاسم واضح قابل مشاهده میباشند. در گروه حلال ASA: سلولهای آپوپتوتیک با هسته شدیدا متراکم و چروکیده، هستکهای غیرواضح و سیتوپلاسم با افزایش رنگپذیری مشاهده میشود. در گروه 80 میلیگرم بر کیلوگرم ASA: تعداد سلولهای آپوپتوتیک با هستههای چروکیده و هستکهای غیرواضح در مقایسه با گروه حلالASA مشاهده میشود. بزرگنمایی ×40. پیکان سفید نشان دهنده سیتوپلاسم، پیکان نقطه چین نشان دهنده هستک و پیکان سیاه نشان دهنده هسته میباشد.
بهدنبال ایسکمی اختلالات پیچیدهای در نواحی مربوطه رخ میدهد که از جمله میتوان به استرس اکسیداتیو، آسیب عروق ریز، اختلال عملکرد سد خونی مغزی و التهاب اشاره نمود که همه این عوامل نهایتا مرگ نورونها، سلولهای گلیال و اندوتلیال را بهدنبال دارند (25). اعتقاد بر اینست که برقراری مجدد جریان خون بهتنهایی برای توقف آسیبهای ناشی از ایسکمی کافی نیست و ممکن است هر مرحله از ایسکمی نیاز به درمان خاصی داشته باشد (24). مواد محافظ کننده نورونی متعددی جهت کاهش عوارض ایسکمی در مدلهای آزمایشگاهی استفاده شده است. اما هنوز یک ماده محافظ نورونی با نتایج قابل قبول در مطالعات انسانی وجود ندارد (26). در این مطالعه نشان داده شد که تزریق ASA 30 دقیقه بعد از القای ایسکمی قادر به کاهش مرگ نورونی در ناحیه CA1 است. زمان نیم ساعت بعد از انسداد بهعنوان زمان حاد در نظر گرفته میشود که این مرحله با تجزیه گلوتامات و تجمع مواد اگزوتوکسیک (Exotoxic) ودیگر آمینواسیدها همراه است. دلیل این واکنشها برهم خوردن وضعیت انرژی و کاهش سطح ATP میباشد که بهدنبال کاهش جریان خون ناحیه ایجاد میشود (16). بنابراین کاهش مرگ نورونی بهدنبال تزریق ASA در این زمان احتمالا به خاطر بهبود جریان خون ناحیه توسط ASA بهدلیل داشتن خاصیت ضد پلاکتی و در نتیجه افزایش سطح ATP است. فاز تاخیری که متعاقب این مرحله آغاز میشود شامل مکانیسمهای التهابی و القای مکانیسمهای ایمنی میباشد که نهایتا مرگ سلولی را بهدنبال دارند. پاسخهای التهابی بهدنبال برقراری مجدد جریان خون افزایش یافته و با تجمعی از نوتروفیلها و لکوسیتها همراه است. این سلولها با آزاد کردن رادیکالهای آزاد اکسیژن و محصولات سایتوتوکسیک سبب آسیب بیشتر به بافت میشوند (16). ASA بهدلیل داشتن خاصیت ضد التهابی در دوزهای بالا میتواند مانع بروز پاسخهای التهابی از طریق کاهش استرس اکسیداتیو و مهار فعالیت نسخه برداری NF-KB شود (14). افتخار واقفی و همکاران نشان دادند که تزریقASA 30 دقیقه بعد از انسداد دائم شریان مغزی میانی آسیب نورونی را در ناحیه CA1 کاهش می دهد که مشابه یافتههای حاضر است (27). در مطالعهای که Berger و همکاران در سال 2004 انجام دادند (16) دوزهای متفاوتی از ASA را در زمانهای متفاوت بعد از انسداد موقت MCA به حیوان تزریق کردند و نتیجه گرفتند که دوز بین 30 تا40 میلیگرم بر کیلوگرم وسعت ناحیه انفـارکتـوس در قشـر مغـز را کاهش داده و مشخصـا عملکـرد
نورولوژیکی را بهبود میبخشد.
در مراحل اولیه ایسکمی بیان اینترلوکین-6 (IL-6) در مغز افزایش مییابد (28). نشان داده شده است که IL-6 دارای اثرات ضد آپوپتوتیک و محافظ نورونی است (29). Berger و همکاران در سال 2008 نشان دادند که اثرات محافظ نورونیASA همراه با افزایش غلظت IL-6 است (30). از آنجاییکه نقایص یادگیری و حافظه بهدنبال ایسکمی معمول است، لذا آزمونهای شناختی یک بخش ضروری برای فهم کلی این نقایص است. ماز آبی موریس برای ارزیابی نقایص یادگیری و حافظه فضایی استفاده میشود (31و32). نتایج ما نشان داد که انسداد موقت MCA سبب اختلال در یادگیری فضایی در ماز آبی موریس میشود که مشابه با مطالعات قبلی است (31-33). Morris و همکاران در سال 1982 نشان دادند که نورونهای هرمی ناحیه CA1 هیپوکامپ دارای نقش اساسی در یادگیری و حافظه فضایی هستند و دژنراسیون این نورونها سبب اختلال در این فعالیتها میشود (34). درطول ایسکمی مغزی غلظت خارج سلولی گلوتامات بهطور ناگهانی افزایش یافته و به سطوحی میرسد که سبب فعال شدن گیرنده NMDA (N-methyl-D-aspartate) و نهایتا مرگ نورونی میشود (35). ASA از طریق افزایش سطوح ATP سبب کاهش آزاد شدن گلوتامات در هسته مرکزی ایسکمی و در نتیجه کاهش اثرات سمی آن روی نورونهای مجاور میشود (30). گلوتامات یکی از مهمترین نوروترانسمیترهای تحریکی تشکیلات هیپوکامپی و CNS محسوب میشود که گیرنده های NMDA را فعال میکند، بهطور کلی این نوع گیرنده و نوروترانسمیتر در یادگیری و حافظه فضایی نقش دارد (36). در مطالعه حاضر نشان داده شد که تزریق ASA 30 دقیقه بعد از ایسکمی علیرغم کاهش مرگ نورونی در ناحیه CA1 تاثیر معنیداری بر روی شاخصهای یادگیری فضایی ندارد. Ruan و همکاران در سال 2012 نشان دادهاند که برگشت مجدد جریان خون به ناحیه ایسکمی سبب تغییرات سیناپسی مهمی از جمله افزایش ضخامت دانسیته پس سیناپسی، افزایش تعداد سیناپسهای غیر قرینه (Asymmetric) و افزایش اتوفاژی سیناپسی در ناحیه CA1 هیپوکامپ میشود (37). اعتقاد بر این است که بیشتر از 90 درصد فیبرهای گلوتامرژیک با دندریت و جسم سلولی نورونهای ناحیه CA1 هیپوکامپ سیناپس غیر قرینه تشکیل میدهند (38). افزایش تعداد سیناپسهای غیر قرینه بهدنبال ایسکمی سبب تحریک بیش از حد و نهایتا مرگ نورونی میشود (37). بنابراین ASA احتمالا با مهار افزایش سیناپسهای غیر قرینه که به دنبال ایسکمی در ناحیه CA1 هیپوکامپ رخ می دهد، سبب کاهش مرگ نورونی در این ناحیه میشود. بهعلاوه، نشان داده شده است که ایسکمی سبب تغییرات ناخوشایند و تخریب گیرندههای گلوتاماتی میشود که این تغییرات نهایتا باعث کاهش میزان LTP (Long-Term Potentiation) میشود (39). القای LTP در هیپوکامپ بهعنوان پایه و اساس یادگیری و حافظه مطرح است (40).
نتیجه گیری
نتایج این تحقیق نشان میدهد که ASA تعداد نورونهای آسیب دیده بهدنبال ایسکمی را کاهش میدهد و این نقش را احتمالا از طریق بهبود جریان خون٬ افزایش سطح ATP٬ جمع آوری رادیکالهای آزاد و مهار افزایش تعداد سیناپسهای غیر قرینه در ناحیه ایسکمیک انجام میدهد. در هر صورت چگونگی مکانیسم اثر ASA در پیشگیری از دژنراسیون نورونی و آسیبهای ناشی از ایسکمی، تحقیقات بیشتری را میطلبد و تنها نتایج مذکور ثابت میکند که ASA بر روی پاتوژنز این نواحی چگونه اثر دارد.
تشکر و قدردانی
این مقاله نتیجه طرح تحقیقاتی مصوب مرکز تحقیقات علوم اعصاب کرمان به شماره ع11-85 است و نویسندگان مقاله مراتب تقدیر و تشکر خود را از آن مرکز ابراز میدارند.