نوع مقاله : علمی - پژوهشی
چکیده
هدف: سیس پلاتین یکی از موفقترین داروها برای مقابله با بسیاری از سرطانها است، اما میزان سمیت حاد کلیوی بالای آن، تجویز این دارو را محدود میکند. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر فاکتورهای ترشحی سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی بر نارسایی حاد کلیوی ناشی از سیس پلاتین در موش صحرایی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه از موش صحرایی نر، نژاد ویستار استفاده شد. حیوانات بهطور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند و در هر گروه شش حیوان قرار گرفت. یک گروه بهعنوان کنترل در نظر گرفته شد که هیچ تزریقی در حیوانات این گروه صورت نگرفت. سه گروه دیگر سیس پلاتین را بهصورت داخل صفاقی با دوز 5 میلیگرم بر کیلوگرم یک بار در ابتدای آزمایش دریافت کردند. سپس به یکی از این سه گروه محیط کشت رویی سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی و به گروه دیگر محیط کشت فاقد فاکتورهای ترشحی بهصورت داخل صفاقی بهمدت سه روز متوالی تزریق شد. پنج روز بعد از تزریق سیس پلاتین، نمونههای کلیه و خون حیوانات مورد آزمایش برای بررسیهای بافت شناسی و بیوشیمیایی جمع آوری گردید.
نتایج: نتایج کاهش معنیداری در میزان آسیب بافت کلیه، میزان اوره و کراتینین سرم خون نشان داد. همچنین افزایش معنیداری در میزان وزن بدن در گروه دریافت کننده محیط کشت رویی سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی نسبت به گروه سیس پلاتین و گروه دریافت کننده محیط کشت فاقد فاکتورهای ترشحی مشاهده گردید.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش پیشنهاد میکند که فاکتورهای ترشحی سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی میتوانند در برابر سمیت کلیوی ناشی از سیس پلاتین اثر محافظتی داشته باشند.
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Effect of Conditioned Medium of Human Mesenchymal Stem Cells on Acute Renal Failure Induced by Cisplatin in Rat
چکیده [English]
Aim: Cisplatin is one of the most successful drugs to fight many cancers, but its nephrotoxicity limits its administration. The aim of this study is investigation of the effect of human mesenchymal stem cells secretory factors on Cisplatin-induced acute renal failure in rats.
Material and Methods: In this study, male wistar rats were used. Animals were randomly divided into four groups and six animals were in each group. One group was considered as control which this group received no injections. Other three groups were treated with intraperitoneal 5 mg/kg Cisplatin once at the beginning of the experiment. Then one of these three groups was injected with conditioned medium of human mesenchymal stem cells and other groups were injected with medium without secretory factors intraperitoneally for three consecutive days. After five days Cisplatin injection, kidney and blood samples from all of examined animals were collected for histological and biochemical studies.
Result: Results showed significant decrease in the kidney injury level, blood serum BUN and creatinine amount. Also
Also body weight increasing significantly was observed in conditioned medium of human mesenchymal stem cells receiver group in comparison with treated Cisplatin and non secretory factors receiver groups.
Conclusion: Results of this research suggest that human mesenchymal stem cells secretory factors can be affect against Cisplatin-induced nephrotoxicity.
کلیدواژهها [English]
- cisplatin
- Acute renal failure
- Secretory factors
مقدمه
کلیه اولین و مهمترین راه دفع مواد زاید سمی و یکی از اندامهای متعادل کننده الکترولیتها میباشد. بهعلاوه دفع متابولیتهای حاصل از اختلالات سایر اندامها نیز از طریق آن انجام میپذیرد. بیماریهای کلیوی یکی از مهمترین علل مرگ و میر در سراسر جهان هستند. بیماریهای کلیوی شدید به دو دسته نارسایی کلیوی حاد و مزمن تقسیم می شوند. نارسایی حاد را میتوان بهصورت یک کاهش سریع در میزان فیلتراسیون گلومرولی تعریف کرد (1 و 2). یکی از عوامل القا کننده نارسایی کلیوی حاد، داروی سیس پلاتین است (3). با این که سیس پلاتین از جمله داروهای شیمی درمانی موثر در برابر تومورهای متراکم مانند تومور تخمدان، سر و گردن است، سمیت کلیوی ناشی از آن مهمترین عارضه جانبی و محدود کننده مصرف آن در درمان میباشد. سمیت کلیوی سیس پلاتین در توبولها و گلومرولهای کلیه بهویژه توبول پروگزیمال ایجاد میگردد (4).
از دست رفتن شدید عملکرد کلیه، چه به طور حاد و چه بهطور مزمن، تهدیدی برای زندگی بوده و نیاز به خارج کردن فرآوردههای زاید سمی و بازگرداندن حجم و ترکیب مایعات بدن بهسوی میزان طبیعی دارد. در حال حاضر دو روش اصلی برای درمان نارسایی مورد استفاده قرار میگیرد: یک روش پیوند کلیه است که بهعلت تعداد کم اهدا کنندگان در مقابل تعداد متقاضیان محدود میشود. روش دیگر دیالیز است که آن نیز با محدودیتهایی همراه است، زیرا دیالیز نمیتواند جایگزین تمام اعمال چندگانه کلیه باشد و از طرف دیگر ممکن است مشکلات اقتصادی-اجتماعی برای بیماران بههمراه داشته باشد (5). وجود چنین محدودیتهایی در درمان نارساییهای کلیوی منجر به جست و جوی روشهای درمانی دیگر شده است. استفاده از سلولهای بنیادی برای درمان نارسایی کلیوی در جانواران مدل، نتایج امیدوار کنندهای بهدنبال داشتهاند (6، 7، 8 و 9) سلولهای مشتق از مغز استخوان درجه شگفت انگیزی از انعطاف پذیری دارند و میتوانند به انواع سلولهای اندامهای مختلف بدن متمایز شوند (10-14). بر این اساس، پیشنهاد شده است که این سلولها میتوانند در تولید سلولهای اپیتلیال جدید بعد از آسیب کلیوی شرکت کنند (15 و 16). مشخص شده که استفاده از جمعیتهای انتخاب شده از سلولهای مشتق از مغز استخوان مانند سلولهای بنیادی مزانشیمی نتیجه بهتری دارند (17، 18 و 19). شواهد اخیر پیشنهاد میکنند که حفاظت در مقابل آسیب میتواند بدون تمایز سلولهای بنیادی نیز صورت بگیرد و این سلولها میتوانند ترمیم سلولهای موجود در محل آسیب را از طریق برهمکنشهای سلول-سلول یا آزاد سازی فاکتورهای پاراکرین هنگام عبور از بافت آسیب دیده پیش ببرند (20-23). در این مطالعه، با توجه به نتیجه بهتر درمان با سلولهای بنیادی مزانشیمی نسبت به سایر سلولهای بنیادی و وجود فاکتورهای ترشحی سلولها در محیط کشت رویی آنها، اثر محیط کشت رویی سلولهای بنیادی مزانشیمی بر نارسایی حاد کلیوی ناشی از سیس پلاتین بررسی شد.
مواد و روشها
حیوانات: در این مطالعه از موشهای صحرایی نر نژاد ویستار، با محدوده وزنی 180 تا 200 گرم، پرورش یافته در اتاق حیوانات دانشکده علوم زیستی دانشگاه خوارزمی تهران استفاده گردید. حیوانات در اتاق با تهویه مناسب، دمای 2± 23 درجه سانتیگراد، سیکل نوری 12 ساعته و با دسترسی آزاد به آب و غذا در قفسهای مخصوص نگهداری شدند. آزمایشات برروی تمام گروههای مورد بررسی در شرایط کاملا یکسان و مطابق اصول اخلاقی کار با حیوانات آزمایشگاهی صورت گرفت.
تهیه محیط کشت: در این مطالعه از سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از مغز استخوان انسان استفاده شد. برای تهیه محیط کشت رویی،بعد از این که سلولهای بنیادی مزانشیمی کاملا سطح فلاسک 150 سانتیمتر مربع را پر کردند Confluency) صد درصد)، 20 میلی لیتر محیط کشت تازه a-MEM (Cat No.22571-020, alpha MEM, Gibco) حاوی 10 درصد سرم گاوی جنینی (Fetal bovine serum: FBS) ((Cat No. SH30070.03, Thermo Scientific, USA و 1 درصد پنیسیلین و استرپتومایسین(Cat No. 15070-063,Gibco) به مدت 48 ساعت در دمای 37 درجه سانتیگراد و Co2 5درصد به روی سلولها انکوبه گردید. با اتمام زمان انکوباسیون محیط رویی سلولها جهت تیمار حیوانات استفاده شد. به ازای هر کیلوگرم از وزن بدن، محیط کشت حاصل از 106×5 سلول برای هر حیوان در نظر گرفته شد و بهصورت داخل صفاقی به آنها تزریق گردید.
روش مطالعه: حیوانات بهطور تصادفی در چهار گروه (در هر گروه شش حیوان) بهصورت زیر قرار گرفتند:
- گروه کنترل (Control Group): در این گروه هیچ تزریقی صورت نگرفت.
- گروه سیس پلاتین (Cisplatin Group): این گروه تنها سیس پلاتین را به میزان 5 میلیگرم بر کیلوگرم به صورت تک دوز دریافت کردند.
- گروه شم (Sham group): در این گروه تزریق سیس پلاتین مانند گروه دوم انجام شد، بهعلاوه تزریق محیط کشت فاقد فاکتورهای ترشحی سلولی(Non Conditioned Medium or NCM) نیز به مدت سه روز متوالی صورت گرفت. آغاز تزریق NCM با تزریق سیس پلاتین همزمان بود.
- گروه تجربی (Experimental group): در این گروه نیز تزریق سیس پلاتین بهروش گروه دوم انجام شد، سپس تزریق (human Mesenchymal Stem Cell-Conditioned Medium) hMSC-CM مانند تزریق NCM در گروه سوم صورت گرفت.
تمام تزریقات بهصورت داخل صفاقی انجام شد. میزان تزریق NCM به تناسب hMSC-CM تعیین شد. پنج روز بعد از تزریق سیس پلاتین، ابتدا تمام حیوانات وزن شده و فعالیت فیزیکی آن ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس با محلول کتامین و زایلزین بیهوش شدند و پس از خونگیری از قلب، کلیه آنها جدا و جهت مطالعات بافتشناسی درون محلول فرمالین10درصد فیکس شد.
سنجش فعالیت فیزیکی: فعالیت فیزیکی حیوانات بهصورت تغییر در فعالیت حرکتی حیوانات مطابق روش Castellani و Adams (24 و 25) به صورت زیر ارزیابی و کمی شد:
1: حرکت آهسته (lazy)، 2: حرکت متوسط (intermediate)، 3: حرکت سریع (searching)
آزمون های بیوشیمیایی: در این مطالعه از دستگاه اتو آنالایزر (Hitachi 736-60, japan) برای اندازهگیری میزان اوره و کراتینین سرم خون بهعنوان معیاری جهت تعیین آسیب کلیوی استفاده گردید.
مطالعات بافت شناسی: نمونه های بافتی مطابق روشهای معمول پردازش شده و پس از قالب گیری با پارافین، برشهایی با ضخامت 4 تا 6 میکرون از آنها تهیه شد. اسلایدهای تهیه شده با روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگآمیزی شده و مورد بررسی قرار گرفتند. میزان آسیب توبولی، گلومرولی و کست هیالین مطابق نمودارهای 1، 2 و 3 کمی شد.
آنالیزهای آماری: در این مطالعه نتایج به صورت Mean ± SEM بیان شده و جهت مقایسه نتایج از روش آنالیز واریانس یک طرفه (One-way ANOVA) با تست Post Hoc Tukey استفاده و مقادیر با 05/0 ≤ p بهعنوان تفاوت معنیدار گزارش شدند.
نتایج
تاثیر hMSC-CM بر میزان BUN و کراتینین سرم خون
در این مطالعه مقادیر اوره و کراتینین سرم خون در تمام گروهها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که سیس پلاتین سبب افزایش معنیدار میزان هر دوی این فاکتورها (001/0 p≤) در گروه سیس پلاتین نسبت به گروه کنترل شده است. میزان اوره و کراتینین در گروه تجربی نسبت به گروه سیس پلاتین کاهش معنیداری (001/0 p≤) را نشان داد. میزان این دو فاکتور در گروه سیس پلاتین و گروه شم تفاوت معنیداری را نشان نداد (نمودارهای 1 و 2).
نمودار 1: بررسی اثر hMSC-CM بر میزان کراتینین سرم خون. سیس پلاتین سبب افزایش معنیدار سطح کراتینین سرم خون نسبت به گروه کنترل شده است. همچنین hMSC-CM سبب کاهش معنی دار کراتینین سرم خون نسبت به گروه سیس پلاتین و شم شده است. 001/0 ***p≤ میزان معنا داری اختلاف از گروه کنترل و 001/0 p≤### میزان معنیداری از گروه سیس پلاتین را نشان میدهد. تعداد حیوانات در هر گروه 6 سر است.
human Mesenchymal Stem Cell-Conditioned Medium: (hMSC-CM(
نمودار 2: بررسی اثر hMSC-CM بر میزان اوره. سیس پلاتین سبب افزایش معنیدار سطح اوره نسبت به گروه کنترل شده است. همچنین hMSC-CM سبب کاهش معنیدار اوره نسبت به گروه سیس پلاتین و شم شده است. 001/0 p≤*** میزان معنیداری اختلاف از گروه کنترل و 001/0 p≤### میزان معنیداری از گروه سیس پلاتین را نشان میدهد.
human Mesenchymal Stem Cell-Conditioned Medium: (hMSC-CM(, Blood Urea Nitrogen(BUN)
تاثیر hMSC-CM بر میزان وزن بدن
نتایج نشان داد که سیس پلاتین سبب کاهش معنیدار وزن بدن (001/0 p≤) نسبت به گروه کنترل شده است. وزن بدن درگروه تجربی نسبت به گروه سیس پلاتین افزایش معنیداری (001/0 p≤) را نشان داد. وزن بدن در گروه سیس پلاتین و گروه شم تفاوت معنیداری را نشان نداد (نمودار 3).
نمودار 3: بررسی اثر hMSC-CM بر میزان وزن بدن. سیس پلاتین سبب کاهش معنیدار وزن بدن نسبت به گروه کنترل شده است. همچنین hMSC-CM سبب افزایش معنیدار وزن نسبت به گروه سیس پلاتین و شم شده است. 001/0 ***p≤ میزان معنیداری اختلاف از گروه کنترل و 001/0 p≤### میزان معنیداری از گروه سیس پلاتین را نشان میدهد.
human Mesenchymal Stem Cell-Conditioned Medium: (hMSC-CM(
تاثیر hMSC-CM بر میزان فعالیت فیزیکی
نتایج کاهش معنیداری را در فعالیت فیزیکی حیوانات در گروه دریافت کننده سیس پلاتین (001/0 p≤) نسبت به گروه کنترل و نیز نسبت به گروه تجربی نشان داد. همچنین نتایج کاهش معنیداری را در فعالیت فیزیکی حیوانات گروه تجربی (05/0 p≤) نسبت به گروه کنترل نشان داد (نمودار 4).
نمودار 4: بررسی اثر hMSC-CM بر میزان فعالیت فیزیکی. سیس پلاتین سبب کاهش معنیدار فعالیت فیزیکی نسبت به گروه کنترل شده است. همچنین hMSC-CM سبب افزایش معنیدار وزن و فعالیت فیزیکی نسبت به گروه سیس پلاتین و شم شده است. 001/0 ***p≤ و 05/0 p≤* میزان معنیداری اختلاف از گروه کنترل و 001/0 p≤### میزان معنا داری از گروه سیس پلاتین را نشان میدهد.
human Mesenchymal Stem Cell-Conditioned Medium: (hMSC-CM(
تاثیر hMSC-CM بر تغییرات بافتی کلیه
نتایج بررسیهای بافتشناسی انجام شده حاکی از این است که سیس پلاتین موجب القای تورم حاد سلولی، از بین رفتن هسته و تورم گلومرولی در قشر (شکل 1، A) و تشکیل کست هیالین در مدولا شده است (شکل 1، B)، تمام این تغییرات بههمین میزان در کلیه حیوانات گروه شم نیز مشاهده شد(شکل 1، C و D). در حیوانات تیمار شده با CM-hMSC میزان نکروز مانند گروه سیس پلاتین و شم مشاهده شد اما تورم حاد سلولهای توبولی و از بین رفتن هسته سلولهای توبولی، تورم گلومرولی و تعداد کستهای هیالین تخفیف یافته است (شکل 1، E و F).
بررسیهای کمی نیز تغییر معنیداری را در میزان نکروز گروههای سیس پلاتین، شم و تجربی نشان ندادند، اما کاهش معنیداری در میزان تورم حاد سلولی، از بین رفتن هسته سلولهای جدار توبولها و تورم گلومرولی در گروه تجربی (001/0 p≤) نسبت به گروههای سیس پلاتین و شم مشاهده شد (شکل 2، A). همچنین تعداد کستهای هیالین کاهش معنیداری را در گروه تجربی (001/0 p≤) نسبت به گروههای سیس پلاتین و شم نشان داد (شکل 2، B).
شکل 1: بررسی اثر hMSC-CM بر تغییرات بافتی کلیه.A و C: میکروگراف نوری از قشر کلیه حیوانات گروه سیس پلاتین و شم؛ تورم حاد سلولی، از بین رفتن هسته سلولهای توبولی و تورم گلومرولی بهمیزان قابل توجهی مشاهده میشود. E: میکروگراف نوری از قشر کلیه حیوانات گروه تجربی؛ میزان تورم حاد سلولی، از بین رفتن هسته سلولهای توبولی و تورم گلومرولی بهمیزان قابل توجهی کاهش یافته است. B و D: میکروگراف نوری از مدولای کلیه حیوانات گروه سیسپلاتین و شم؛کست هیالین در توبولهای جمعکننده تشکیل شده است، F: میکروگراف نوری از مدولای کلیه حیوانات گروه تجربی؛ تعداد کستهای هیالین به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده است. برای اندازه گیری از لنز چشمی مدرج Optical Graticule Lens و برای آنالیز تصاویر تهیه شده از نرم افزار Scion Image استفاده شده است. (رنگآمیزیهماتوکسیلینوائوزین،بزرگنماییx400).
(hMSC-CM: human Mesenchymal Stem Cell-Conditioned medium، g:glomerule، hc:hyaline cast).
شکل 2: بررسی اثرCM-hMSCبر درجه تغییرات بافتی کلیه. A: نمودار درجه آسیب در کورتکس؛CM-hMSC موجب کاهش معنیدار تورم سلولی، از بین رفتن هسته سلولهای توبولی و تورم گلومرولی شده است. B: نمودار درجه آسیب در مدولا؛CM-hMSC موجب کاهش معنیدار تعداد کستهای هیالین در مدولا شده است. 001/0 p≤* میزان معنیداری اختلاف از گروه سیس پلاتین را نشان میدهد
(hMSC-CM: human Mesenchymal Stem Cell-Conditioned medium).
بحث
سمیت حاد کلیوی ناشی از مصرف سیس پلاتین در بیماران مبتلا به سرطان از جمله عوارض جانبی مهم این دارو میباشد که باعث محدودیت مصرف آن میشود (2 و 3). در این مطالعه مشخص گردید که محیط کشت حاصل از سلولهای بنیادی مزانشیمی اثرات محافظتی در برابر سمیت حاد کلیوی ناشی از سیس پلاتین در مدل حیوانی موش صحرایی دارد. بهعلاوه نشان داده شد که محیط کشت فاقد فاکتورهای ترشحی این سلولها از سلولهای کلیه در برابر سیس پلاتین محافظت نکرد و بنابراین اثر محافظتی توسط فاکتورهای ترشحی سلولهای بنیادی مزانشیمی اعمال شده است.
تجویز سیس پلاتین با پلیاوری (پر ادراری) همراه میشود. پلیاوری ناشی از سیس پلاتین در دو فاز مجزا رخ میدهد: در فاز اول، اسملالیته ادرار در طول 24 تا 48 ساعت اول پس از تزریق سیس پلاتین کاهش مییابد و این پلیاوری اولیه معمولا خود به خود بهبود مییابد. فاز دوم افزایش حجم ادرار و کاهش اسملالیته بین 72 تا 96 ساعت بعد از تجویز سیس پلاتین رخ میدهد. این فاز با کاهش ماندگار GFR همراه است و به داروها پاسخ نمیدهد. به این ترتیب سیس پلاتین با کاهش حجم مایع در بدن موجب کاهش وزن بدن میشود (26).
آسیب بافت کلیه با مرگ سلولی مشخص میشود که یک ویژگی هیستوپاتولوژیکی عمومی سمیت کلیوی ناشی از سیس پلاتین است. تحت این شرایط، مرگ سلولی به هر دو صورت نکروزیس و آپاپتوزیس شناسایی شده است. نکروز میتواند مستقیما توسط آسیب سمی شدید القا شود؛ همچنین میتواند نتیجهای پس از آپاپتوزیس باشد که نکروز ثانویه نامیده میشود. مشخص شده که سیس پلاتین موجب آزاد سازی پروتئینهای پروآپاپتوتیک Bax و Bak میشود. این پروتئینها سبب ایجاد آسیب پرمنفذی بر غشای خارجی میتوکندری و در نتیجه آزاد شدن فاکتورهای آپاپتوژنیک از برخی اندامکها میشوند. مکانهای عمده آسیب و مرگ سلولی در سمیت کلیوی ناشی از سیس پلاتین، توبول های کلیه هستند (27). همچنین مطالعات متعدد نشان داده است که در سمیت حاد کلیوی علائمی مانند افزایش اوره و کراتینین پلاسما ایجاد میشود (28) که نتایج حاصل از مطالعه حاضر تایید کننده این موضوع میباشد. در این مطالعه، علاوه بر آسیب توبولی، آسیب گلومرولی نیز مشاهده شد. مطالعات انجام شده توسط Dursun و همکارانش (29) نشان داد که سیس پلاتین میتواند موجب القای نکروزیس و آپاپتوزیس در سلولهای اندوتلیال کشت داده شده گردد، اما تاکنون مطالعات صورت گرفته بر جانوران زنده آسیب گلومرولی را در سمیت کلیوی حاد ناشی از سیس پلاتین گزارش نکردهاند. تفاوت بین مشاهدات مطالعه حاضر با سایر مطالعات ممکن است به علت تفاوت شرایط آزمایش یا بازتاب واکنشهای آپاپتوزی در بافتهای گلومرولی باشد.
اگرچه برخی مطالعات نشان میدهند که چگونه سلولهای بنیادی به بافت آسیب دیده مهاجرت میکنند (30 و 31) اغلب محققان الحاق این سلولها به بافت آسیب دیده یا تمایزشان به سلولهای اپیتلیال را تایید نکردند (32، 33 و 34). بهنظر میرسد مهاجرت سلولی تنها به علت اثرات اندوکرین-پاراکرین، ترمیم را تسهیل میکند و این خود سلولهای کلیه هستند که اپیتلیوم توبولی را بازسازی مینمایند (22، 35 و 36). اگر اثرات محافظتی بهواسطه عملکرد اندوکرینی سلولها باشد، تزریق خود سلولها ضروری بهنظر نمیرسد، بلکه فاکتورهای ترشحی آنها هستند که باید هنگام آسیب در محل حاضر باشند. نتایج حاصل از این مطالعه منعکس کننده اثرات محافظتی سلولهای بنیادی مزانشیمی به واسطه عملکرد اندوکرینی آنها میباشد (36).
سلولهای بنیادی مزانشیمی فاکتورهای متنوعی را ترشح میکنند که شامل فاکتورهای رشد پروآنژیوژنیک مانند HGF،VEGF،IGF-1، EGFو پروستاگلاندینها مانند PGE2، سیتوکینهایی مانند G-CSF،SCF ، M-CSF میباشند (37-40). مشخص شده که VEGF، IGF-1 و EGF سبب فعال شدن پروتئین phosphatidylinositol-3-kinase میشوند که این پروتئین AKT را فسفریله و فعال میکند (41 و 42). AKT میتواند فاکتورهای پروآپاپتوتیک مانند BAD را فسفریله و مهار کند (43 و 44). همچنین میتواند جابه جایی فاکتورهای پروآپاپتوتیک خانواده Forkhead به هسته را محدود کند و فعال سازی فاکتورهای آنتی آپاپتوتیک NF-kB و Mdm2 را پیش ببرد (45)
نتیجه گیری
نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تیمار با محیط کشت حاصل از سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی موجب تخفیف آسیب کلیوی حاد القا شده بهوسیله سیس پلاتین شده و بهصورت معنیداری اکثر شاخصهای بافتی را بهبود میبخشد. محیط کشت رویی این سلولها احتمالا با دارا بودن فاکتورهای آنتی آپاپتوتیک و پروآنژیوژنیک از پیشرفت آسیب بافتی واختلال عملکردی کلیه جلوگیری میکند.
با توجه به نتایج حاصل از سایر مطالعات و همچنین نتایج حاصل از مطالعه حاضر و تایید اثرات محافظت کنندگی محیط کشت حاصل از سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی در سمیت کلیوی ناشی از سیس پلاتین، پیش بینی میشود که در آینده بتوان از آن به عنوان دارویی جهت کاهش عوارض کلیوی سیس پلاتین استفاده کرد.
تشکروقدردانی
مؤلفین مراتب سپاس خود را از زحمات فراوان خانم اعظم عابدی و خانم مرضیه قاسمی در انجام این پروژه ابراز میدارند.