نوع مقاله : علمی - پژوهشی
نویسندگان
دانشگاه اراک، دانشکده علوم پایه، گروه زیست شناسی، اراک، ایران
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه، بررسی اثر بیسفنول A بر تمایز استئوژنیک در سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان مستخرج از رت بالغ بود.
مواد و روشها: سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت، با استفاده از روش فلشینگ استخراج شدند. در انتهای پاساژ سوم، سلولها به گروههای کنترل و تیمار شده با غلظتهای مختلف بیسفنول A (1، 5، 10، 50، 100، 250، 500، 1000، 2000 و 4000 نانومولار) برای مدت 21 روز، در محیط استئوژنیک حاوی 10 درصد سرم جنین گاوی، تقسیم شدند. سپس نسبت معدنی شدن ماتریکس استخوانی، میزان کلسیم خارج سلولی، سطح بیان پروتئینهای استئوپونتین و استئوکلسین، طی روند تمایز استئوژنیک مورد بررسی قرار گرفت. دادهها با روش آماری آنالیز واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و تفاوت میانگینها در سطح 05/0>p معنیدار در نظر گرفته شد.
نتایج: کاهش معنیدار در میزان معدنی شدن ماتریکس استخوانی، سطح کلسیم، سطح بیان و سنتز استئوکلسین و استئوپونتین در گروه سلولهای تیمار شده با بیسفنول A در مقایسه با گروه کنترل، در یک رفتار وابسته به غلظت مشاهده شد (05/0>p).
نتیجهگیری: این نتایج نشان داد که بیسفنولA، بهعنوان یک آلاینده زیست محیطی، یک کاهش معنیدار در تمایز استئوژنیک در سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان رت ایجاد کرد؛ بنابراین، بیسفنولA میتواند بهعنوان یک عامل کاهشدهنده در تمایز سلولی در نظر گرفته شود.
تازه های تحقیق
-
کلیدواژهها
عنوان مقاله [English]
Investigating the anticancer effect of Lippiacitriodora leaf alcoholic extract: suppression of A2780 ovarian cancer cell metastasis via restoration of E-cadherin expression
نویسندگان [English]
- Azimi AS
- M Soleimani Mehranjani
- M Mahdiyeh
Department of Biology, Faculty of Basic Sciences, Arak University, Arak, Iran
چکیده [English]
Aim: The aim of this study was to investigate the effect of Bisphenoln A on osteogenic differentiation in bone marrow mesenchymal stem cells obtained from adult rat.
Material and Methods: Rat bone marrow mesenchymal stem cells were extracted using the flashing-out method. At the end of the third passage, cells were divided into groups of control and Bisphenol A treated with different doses of 1, 5, 10, 50, 100, 250, 500, 1000, 2000 and 4000 nM for period of 21 days in the osteogenic media containing 10% of fetal bovine serum. Then rate of Bone matrix mineralization, extracellular calcium deposition, expression of osteopontin and osteocalcin proteins was investigated during the procedure of osteogenesis. Data was analyzed using one-way ANOVA and the means difference was considered significant at p
کلیدواژهها [English]
- Bisphenol A#mesenchymal stem cells#Osteogenic differentiation#Immunocytochemistry
مقدمه
سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان سلولهای پرتوانی است که بهراحتی استخراج، تخلیص و تکثیر شده و توانایی تمایز به انواعی ازسلولها نظیر سلولهای استخوانی، غضروفی و چربی را دارا میباشند و میتوان از آنها درپیوندهای اتولوگ استفاده کرد. این سلولها علاوه بر مغز استخوان در بافتهایی نظیر بافت چربی، پرده سینوویال و عضله اسکلتی نیز یافت میشوند (2-1). ازآنجاییکه سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان در تماس مستقیم با خون محیطی بوده و همچنین بهعلت داشتن پتانسیل بالای تمایزی و توان تکثیر برای مدت طولانی، این رده از سلولهای بنیادی، میتواند یک انتخاب مناسب برای بررسی اثرمواد سمی و آلایندهها برروی خواص بنیادین، میزان تکثیر و تمایز سلولی محسوب شود (3).
از سوی دیگر امروزه در جوامع صنعتی، انسان و دیگر موجودات زنده بهطورمستقیم و غیرمستقیم در معرض آلایندههای زیست محیطی بسیاری قرار دارند. یکی از مهمترین این آلایندههای محیطی، بیسفنول A میباشد که ورود آن به چرخههای غذایی طی30 سال اخیر بهطور فزایندهای افزایش یافته است (4).
بیسفنول Aیا 2-2، بیسهیدروکسیفنلپروپان، مهمترین الیلفنلی است که امروزه در صنایع بستهبندی غذایی کاربرد دارد (5). این آلاینده صنعتی بهعنوان یک زنواستروژن محیطی شناخته میشود و بهدلیل داشتن اثرات استروژنیک روی سیستم تولیدمثل، جزء مخربهای اندوکرینی نیز طبقهبندی میشد (6). بیسفنولA بهطور وسیع در تولید انواع مواد و وسایل پزشکی از جمله لنزهای چشمی و کامپوزیتهای دندانپزشکی و همچنین ظروف یکبار مصرف،پوشش داخلی قوطیهای کنسرو، بطری آب معدنی، شیشه تغذیه اطفال، پلاستیکهای(polyvinyl chloride) PVC ، پلیکربناتها و غیره استفاده میشود (8-7) و میتواند از طریق آب، هوا و غذا وارد زنجیره غذایی انسان شد (12-9).
طبق مطالعات صورت گرفته توسط Yang و همکارانش، اثرسیتوتوکسیسیتی بیسفنولA بر تمایزسلولهای بنیادی جنینی انسان بهسلولهای اپیتلیال بررسی شده (13) ولی باوجود اهمیت سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان بهعنوان یک ذخیره با ارزش در جایگزینی سلولهای استخوانی بههنگام صدمات بافتی، تاکنون اثر این آلاینده زیست محیطی بر تمایز این سلولها به استئوبلاست گزارش نشده است.
بنابراین با توجه به کاربرد گسترده بیسفنولA در محیط زیست و ورود آن به زنجیره غذائی طی 30 سال اخیر و تهدید سلامت انسان، این مطالعه با هدف بررسی اثر سمیت بیسفنول A بر میزان تمایز استئوژنیک در سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت بالغ بهعنوان یک مدل آزمایشگاهی طراحی شد.
مواد و روشها
جداسازی وکشت سلولهای مغز استخوان: در این مطالعه تجربی از رتهای نژاد Wistar با سن 50 روز و وزن 20±140 گرم استفاده شد. حیوانات مورد استفاده در این پژوهش پس از خریداری از انستیتو پاستور ایران در خانه حیوانات دانشگاه اراک در شرایط استاندارد دمائی 3±27 درجه سانتیگراد و با دسترسی آزاد به غذا و آب در قفسهای پلیاتیلین نگهداری شد. در این پژوهش کلیه اصول اخلاقی کار با حیوانات آزمایشگاهی رعایت شده است. رتها بهکمک دیاتیلناتر بیهوش شده، استخوانهای ران و ساق پای آنها جدا و سپس بافتهای پیوندی اطراف استخوانها بهطورکامل پاک شد. استخوانها در محیط کشت DMEM (Dulbecco’s Modified Eagles Medium ، Gibco، Germany) حاوی 15 درصد سرمFBS (Fetal Bovine Serum، Gibco، Germany) و پنیسیلین-استرپتومایسین (تهیه شده از شرکت Gibco، Germany) در دمای 4 درجه سانتیگراد قرار گرفته و به زیر هود لامینار منتقل شد. دو سر استخوان با قیچی استریل قطع و مغز استخوان با عمل فلاشینگ خارج و به داخل لوله فالکون حاوی محیط کشت کامل هدایت و سپس بهمدت 5 دقیقه در rpm1200 سانتریفیوژ شد. محیط رویی خارج و رسوب سلولی در یک میلیلیتر محیط کشت تازه معلق شد و در فلاسک کشت T25 و در انکوباتور CO2دار (دمای 37 درجه سانتیگراد و 5 درصد CO2) انکوبه شد. پس از 24ساعت محیط رویی که حاوی سلولهای غیرچسبنده بود، خارج و شستشوی سلولها با PBS انجام شد.سپس بهمدت دو هفته، هر سه روز یکبار محیط کشت سلولها تعویض شد. زمانیکه کف فلاسک به تراکم بالایی ازسلول رسید، سلولها با کمک Trypsin/EDTA (تهیه شده از شرکت Sigma-Aldrich) ازکف فلاسک جدا و به فلاسکهای جدید منتقل شدند. برای بهدست آوردن خلوص بالایی از این سلولها سه مرحله پاساژ تکرار شد.
کشت سلولها در غلظتهای مختلف بیسفنول A و اندازهگیری میزان معدنی شدن ماتریکس استخوانی: سلولهای پاساژ سوم بهتعداد103×5 سلول در هر خانهی پلیت 24 خانه ای بهمدت 24 ساعت کشت و پس از چسبیدن این سلولها به کف در حضور گروهکنترل (محیط استئوژنیک: محیط DMEM حاوی 10 درصد سرم گاوی، 10 میلیمولار بتاگلیسرول فسفات،10 نانومولار دگزامتازون و 50 میکروگرم در میلیلیتر آسکوربیک 3-فسفات) و غلظتهای 1، 5، 10، 50، 100، 250، 500، 1000، 2000 و 4000 نانومولار بیسفنول A (تهیه شده از شرکت Sigma-Aldrich) در محیط استئوژنیک کشت شد (14). پس از 21 روز، میزان معدنی شدن ماتریکس استخوانی سلولها با روش کمی و کیفی آلیزارینرد ارزیابی شد. برای انجام این روش محیط کشت رویی برداشته و سلولها با فرمالین 10 درصد فیکس شد و سپس با محلول رنگی آلیزارینرد(Sigma, St. Louis, MO, USA) رنگآمیزی شد. سلولها با آبمقطر شستشو و سپس اسیداستیک 10 درصد به سلولها افزوده و بدین ترتیب رنگ قرمز آلیزارینرد از ماتریکس استخوانی استخراج شد و با استفاده از میکروسکوپ نوری عکسبرداری نمونهها انجام شد. در پایان جذب محلولهای قرمز رنگ حاصل در طول موج 405 نانومتر با دستگاه اسپکتروفوتومتر(PGplus-Germany) ثبت شد (14).
انتخاب غلظت موثر و بررسیهای بیشتر: با توجه بهنتایج بهدست آمده از تکنیک رنگآمیزی آلیزارینرد، 250 نانومولار بیسفنولA بهعنوان غلظت موثر انتخاب شد و مطالعه با دو گروه کنترل و تیمار با بیسفنول A (250 نانومولار) ادامه یافت.
بررسی میزان رسوب کلسیم خارج سلولی (وان کوزا): رنگآمیزی و انکوزا با استفاده از نیترات نقره میزان رسوبات کلسیم ماتریکس خارج سلولی را نشان میدهد. جهت اندازهگیری میزان کلسیم موجود در ماتریکس خارج سلولی، سلولهای بنیادی مزانشیم تمایز نیافتهی پاساژ سوم بهتعداد 104×1 در هر ویال پلیت 24 خانه، با کمک فرمالدئید 10 درصد بهمدت 10 دقیقه فیکس شدند و پس از شستشو با PBS، 500 میکرولیتر نیترات نقره (Sigma Chemical) 1/0 درصد به سلولها اضافه شد و در انتها، بررسی سلولها با میکروسکوپ فلورسانس (Olympus, IX70) انجام شد (15).
بررسی سنتز پروتئینهای استئوکلسین و استئوپونتین بهروش ایمونوسیتوشیمی:ابتدا 104×1 سلول در هر خانه از پلیت 12 خانه ریخته و بهمدت 21 روز سلولها در گروههای مذکور، تیمار شد. پس از 21 روز سلولها در پارافرمالدهید فیکس و پس از شستشو با PBS، جهت افزایش نفوذپذیری، سلولها با 10 دقیقه با Triton-x100 (T8532, Sigma) 25درصد انکوبه شد. سپس سلولها با سرم آلبومین گاوی (BSABovine Serum Albumin) 1 درصد در PBST (1/0 درصد PBS-Tween) ( Phosphate Buffered Saline Tween) بهمدت 30 دقیقه انکوبه شد. در ادامه آنتی بادی اولیه رقیق شده در BSA 1 درصد و PBST (آنتیبادیپلیکلونال استئوپونتین از شرکت (ab8448, ABCAM با رقت 1:250 و آنتیبادی مونوکلونال موشی استئوکلسین (شرکت ab13418, ABCAM و با رقت 1:1000) بهمدت 4 ساعت، روی سلولها قرار داده شد و پس از آن آنتی بادی ثانویه خرگوش (هر دو نوع آنتیبادی 555Alexa Fluor®-United Kingdom و با رقت 1:500) در دمای 4 درجه سانتیگراد روی سلولها ریخته شد. سپس رنگآمیزی هوخست u/μl) 1-1/0) صورت گرفت (16) و با میکروسکوپ فلورسانس عکسبرداری انجام شد.
استخراج RNA و آنالیزRT-PCR
کشت سلولی و جداسازیRNA: در این مرحله سلولها بهتعداد 102×5 در فلاسکهای T شکل Cm225 کشت و بهمدت 21 روز با محیط استئوژنیک و غلظت 250 نانومولار بیسفنولA کشت و تیمار شدند و سپس با کمک اسکالپر، سلولها از کف فلاسک تراشیده و به اپندورف منتقل شدند. سلولها در ازت مایع به فریزر80- درجه سانتیگراد انتقال یافتند. جهت جداسازی RNAاز این سلولها از کیتRNeasy mini kit (Qiagen) و بر طبق دستوالعمل کارخانه سازنده استفاده شد و بهمنظور سنجش میزان RNA استخراج شده از دستگاه اسپکتروفتومتر استفاده شد و پس از صفر کردن دستگاه توسط آب دیونیزه بهعنوان blank، 3 میکرولیتراز نمونه با 97 میکرولیتر آب دیونیزه رقیق و پس از وارد کردن ضریب رقت، مقدار RNA استخراج شده و همچنین نسبت بین جذب در طول موجهای 260 و 280 ثبت شد. تمامی مراحل در زیر هود لامینار صورت گرفت.
سنتز (reverse transcription reaction) c-DNA: ابتدا 2 میکرولیتر از عصاره سلولی حاوی RNA (با غلظتμg/μl 5/0) برداشته شد. بههرکدام از اپندورفها 1 میکرولیتر پرایمر oligo dT18 اضافه و حدود 3-5 ثانیه نمونه را ورتکس شد. سپس نمونهها بهمدت 5 دقیقه در 70 درجه سانتیگراد قرار داده شد و پس از آن روی یخ نگهداشته شد. در ادامه 4 میکرولیتر 5x reaction buffer، 1 میکرولیتر مهارکنندهu/μl) 20) RNase Ribo Lock، 1 میکرولیتر از مخلوط dNTP بهنمونهها اضافه شد. پس از یک ورتکس کوتاه، 2 میکرولیتر آنزیم رونویسی معکوس u/μl) 20) M-MuLV به اپندورفها اضافه و بهمدت 5 دقیقه در دمای 37 درجه سانتیگراد قرار داشته شد و جهت متوقف کردن واکنش، نمونهها در دمای 70 درجه سانتیگراد انکوبه شد. در پایان نیز اپندورفها در دمای 20- درجه سانتیگراد نگهداری شد.
واکنش زنجیره پلیمراز (PCR):واکنش RT-PCR در حجم 25 میکرولیتر و با دمای آنیلینگ برابر با 58 درجه سانتیگراد، در 35 سیکل صورت گرفت و از ژنGAPDH (Glyceraldehyde 3-phosphate dehydrogenase) بهعنوان کنترل داخلی استفاده شد. توالی پرایمر ژنهای مورد نظر در جدول 1 آورده شده است.
جدول 1: توالی پرایمرهای استفاده شده در این مطالعه
Gene
|
Primer sequences (5′-3′) |
Product size (bp) |
GAPDH |
Forward TGATTCTACCCACGGCAAGTT Reverse TGATGGGTTTCCCATTGATGA |
162 bp |
Osteocalcin
|
Forward CGCCTGGGTCTCTTCACTAC Reverse CTCACACTCCTCGCCCTATT |
143 bp |
Osteopontin
|
Forward TTGCAGCCTTCTCAGCCAA Reverse GGAGGCAAAAGCAAATCACTG |
74 bp |
آنالیز آماری
دادههای بهدست آمده با استفاده از آزمون آماری One-Way ANOVA، تست Tukey و همچنینT-Test ، تجزیه و تحلیل و تفاوت میانگینها در سطح 05/0>p معنیدار در نظر گرفته شد.
نتایج
بررسی میزان معدنی شدن ماتریکس استخوانی سلولها و انتخاب غلظت موثر
از مقایسه روند میزان معدنی شدن ماتریکس استخوانی در سلولهای بنیادی مزانشیم مغزاستخوان تیمارشده با غلظتهای مختلف بیسفنول A، پس از 21 روز، در شرایط وابسته به غلظت، نسبت به گروه کنترل، کاهش معنیداری مشاهده شد (05/0>p) (نمودار 1) (شکل1، C-D).
نمودار 1: میانگین میزان معدنی شدن ماتریکس استخوانی سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت پس ازتیمار با غلظتهای مختلف بیسفنول A در روز 21.
میانگینهای با کد حرفهای مختلف دارای تفاوت معنیدار هستند (one way ANOVA,Tukey,s test, p<0.05).
با توجه به نتایج حاصل از میزان معدنی شدن ماتریکس استخوانی سلولها، غلظت 250 نانومولار بیسفنولA طی 21 روز، بهعنوان غلظت موثر انتخاب شد و مطالعه با دو گروه کنترل و تیمار با بیسفنول A (250 نانومولار) ادامه یافت.
بررسی رسوب کلسیم به روش وانکوزا (Von Kossa)
مقایسه تصاویر حاصل از بررسی میزان رسوب کلسیم ماتریکس خارج سلولی توسط رنگآمیزیVon Kossa پس از 21 روز در گروه سلولهای تیمار شده با 250 نانومولار بیسفنولA، کاهش قابل توجه سطح رسوب کلسیم را نسبت بهگروه کنترل نشان داد (شکل1،A-B ). (در رنگآمیزی آلیزارین رد، رنگ قرمز نشاندهنده معدنی شدن ماتریکس استخوانی در سلولهای تمایز یافته به استئوبلاست و در رنگآمیزی وانکوزا، ندولهای قهوهای رنگ، نشاندهنده رسوبات فسفات کلسیم حاصل از معدنی شدن ماتریکس خارج سلولی درسلولهای تمایز یافته میباشند).
شکل1: رنگآمیزی سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت با نیترات نقره (وانکوزا) (AوB) (بزرگنماییx200) و رنگ آلیزارینرد (C, D) (بزرگنمایی10x).A, C) گروه سلولهای کنترل. B, D) سلولهای تیمارشده با 250 نانومولار بیسفنول A.
ایمنوسیتوشیمی
از مقایسه رنگآمیزی ایمنوسیتوشیمی،کاهش قابل توجهی در میزان سنتز پروتئینهای استئوکلسین و
استئوپونتین درگروه سلولهای تیمارشده بابیسفنولA نسبت به گروه کنترل مشاهده شد (شکل2).
شکل2: ایمنوسیتوشیمی، ]پروتئینهای استئوکلسین A). گروه کنترل B). گروه سلولهای تیمارشده با 250 نانومولار بیسفنولA . بهمدت 21 روز، (بزرگنماییx400)[ و ]استئوپونتینC ) گروه کنترل D) گروه سلولهای تیمارشده با بیسفنولA، (بزرگنماییx200) [چنانچه مشاهده میشود از مقایسه میزان سنتز پروتئینهای مذکور در گروه سلولهای تیمارشده با بیسفنول A نسبت به گروه کنترل، کاهش قابل توجهی دیده شد.
آنالیز کیفی سطح بیان ژنهای استئوکلسین و استئوپونتین
بررسی میزان سطح بیان ژنهای استئوکلسین و استئوپونتین توسط آنالیزRT-PCR در گروه سلولهای تیمار شده با بیسفنولA نسبت به گروه کنترل، کاهش قابل توجهی را نشان داد (شکل3).
شکل3: آنالیزکیفی سطح بیان ژنهای استئوکلسین و استئوپونتین در سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت، 21 روز پس از تیمار با بیسفنول A با استفاده از تکنیک RT-PCR. A) گروه کنترل. B)گروه سلولهای تیمارشده با بیسفنول A (250 نانومولار)، نشاندهنده کاهش قابل توجه سطح بیان ژنهای مذکور نسبت به گروه کنترل میباشد. ژن GAPDH بهعنوان کنترل داخلی در نظر گرفته شده است.
بحث
در مطالعه حاضر بیسفنولA باعث کاهش سطح رسوبات فسفات کلسیمی ماتریکس خارج سلولی و درنتیجه مهار تمایز استئوژنیک در سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان شد. این یافتهها در راستای نتایج تحقیقات دیگر محققین نیز میباشد.
بهعنوان مثال Hwang و همکاران در سال 2013 اثر بیسفنول A (5/12-5/0 میکرومولار) را بر سلولهای ماکروفاژ ردهRAW264.7 و سلولهای رده MC3T3-E1 موش مورد بررسی قرار دادند و مشاهده کردند که بیسفنولA در پروسهی تمایز استئوبلاست و استئوکلاستها باعث کاهش بیان ژنهایRunx2 و osterix بههمراه Wnt/β-cateninمیشود (17).
پروتئینRunx2یک تنظیمکننده ضروری برای فرآیند استئوبلاستوژنزیس و تنظیم توده استخوانی میباشد (18). بیسفنول A هم از طریق مهار مسیر سیگنالدهی wnt/β–Catenin باعث مهار بیان ژنهای Runx2، osterix،آلکالین فسفاتاز (ALP) و رسوب کلسیم میشود. فرایند تمایز استئوژنیک، فرآیندی وابسته به مسیر سیگنالینگ wnt می باشد و β–Catenin هم یک
پروتئین ضروری برای تمایز استئوبلاست و تنظیم تودهی استخوانی است. در این مسیر، کمپلکس wntباعث ایجاد کمپلکس بتاکاتنین و فاکتور Tcf/Lef در سلول شده و این کمپلکس باعث افزایش سطح کلسیم میشود. اما بیسفنولA با تولید رادیکالهای آزاد و اثر بر فاکتور رونویسیFoxO باعث تخریب کمپلکس بتاکاتنین و فاکتور رونویسی Tcf/Lef میشود بهدنبال آن با آزاد شدن بتاکاتنین، کمپلکس FoxO/β – Catenin تشکیل میشود، که تشکیل این کمپلکس، سبب مهار مسیر wnt شده و در نتیجه باعث مهار بیان ژن Runx2 و تشکیل کلسیم میشود (19).
بنابراین بیسفنول A بدین طریق و با مهار مسیر سیگنالدهی wnt، میزان رسوبات فسفات کلسیمی ماتریکس خارج سلولی و در نتیجه تمایز استئوژنیک را در سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان مهار میکند.
در این پژوهش سطح بیان ژنهای استئوکلسین، استئوپونتین و همچنین میزان سنتز پروتئینهای استئوکلسین و استئوپونتین که در تشکیل و حفظ شبکه استخوانی، افزایش معدنی شدن ماتریکس استخوانی و تمایز استئوژنیک نقش اساسی دارند و برای معدنی شدن بافت استخوان ضروری میباشند (20-21)، نیز مورد بررسی قرار گرفت. از آنجاکه این فاکتورهای پروتئینی، خود بهواسطهی پروتئینRunx-2 بیان میشوند و طبق مطالعات صورت گرفته بیسفنولA هم از طریق مهار مسیر سیگنالدهی باعث کاهش سطح بیان ژن Runx-2، میشود ( 20، 22)، بنابراین بیسفنول A بهطور غیرمستقیم و با مهار بیان ژن Runx2 و کاهش سطح رسوب کلسیم، باعث کاهش سطح بیان و میزان سنتز پروتئینهای استئوپونتین و استئوکلسین که ازمهمترین شاخصهای تمایز استئوژنیک هستند نیز میشود (23، 24).
بنابراین نتایج ما پیشنهاد میکند که بیسفنول A باعث سرکوب تمایز استئوژنیک در سلولهای بنیادی مزانشیم مشتق از مغز استخوان رت بالغ میشود.
نتیجهگیری
بیسفنولA، بهعنوان یک آلاینده زیست محیطی و همچنین یک مخرب اندوکرینی، قادر است موجب مهار استئوبلاستوژنزیسو در نتیجه تشکیل استخوان در سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان شود. بنابراین بر اساس نتایج این مطالعه، پیشنهاد میشود که در زمینه ارتباط بین بیماریهای استخوانی ازجمله استئوپروزیس و سمیت بیسفنولA مطالعه و تحقیقات بیشتری در جوامع انسانی صورت گیرد.
تشکر و قدردانی
با تشکر از حوزه معاونت محترم پژوهش و فناوری دانشگاه اراک که با پشتیبانی، انجام این پروژه تحقیقاتی را امکانپذیر نمودند.