Editorial

Authors

10.52547/JCT.5.2.157

Abstract

Aim: Myostatin gene or growth and differentiation factor 8 (GDF8) which has been identified as the factor causing muscle doubling, undergoes a series of mutations that causes gene inactivation. In bovine the loss of gene activity has been associated with double- muscled phenotype.. Due to the role of myostatin gene in muscle development, the objective of this study was to analyze the coding region containing mutations which potentially altering the myostatin gene expression in Farahani sheep. Material and methods: DNA from blood samples of eighty six Farahani sheep was extracted and used to amplify a 337-bp fragment in myostatin gene. Restriction fragment length polymorphism (RFLP) of the PCR product was performed by addition of enzyme and then PCR-RFLP genotypes were analyzed. Result: Genotype frequencies of MM, Mm and mm were characterized as 0.046, 0.127 and 0.827, respectively. In addition the allelic frequencies for alleles M and m was estimated as 0.11 and 0.89 respectively. Conclusion: The results of this study indicated that the Farahani sheep was polymorphic for myostatin, but this population was not at Hardy- Weinberg equilibrium.

Keywords

مقدمه

شناخت جنبه‏های ژنتیکی و ژن‏های عمده تاثیرگذار بر تولید گوشت اخیرا مورد توجه محققان ژنتیک و اصلاح نژاد قرار گرفته است. مطالعات برای یافتن ژن‏های به‏وجود آورنده ماهیچه مضاعف در گاوهای گوشتی منجر به کشف ژن میوستاتین شد که به‏عنوان ژن کاندیدا برای صفت تولید گوشت بررسی و نقش آن در نژادهای مختلف دام و طیور و حتی انسان شناخته شده است.

مطالعات مولکولی ژن میوستاتین نشان داده که این ژن چند شکل می‏باشد (1و2و3). میوستاتین مهار کننده رشد ماهیچه‏های اسکلتی می‏باشد و اگر جهشی در ژن کد کننده میوستاتین اتفاق افتد، باعث تغییر نقش مهاری آن و افزایش عضله می‏شود (1و4و5). با استفاده از تعیین نقشه فیزیکی کلون‏های یاک مشخص شد که ژن میوستاتین گاو نزدیک سانترومر کروموزوم شماره 2 قرار دارد و جایگاه آن در گونه‏های مطالعه شده از جمله خوک، گاومیش، مرغ و موش خانگی مشخص شده است (6). ژن میوستاتین گاوی دارای 3 اگزون و 2 اینترون می‏باشد. میوستاتین باعث میانجیگری بیان ژن در کنترل شکل فیبری ماهیچه است و با جلوگیری از تکثیر میوبلاست‏ها، عملا رشد عضلانی را متوقف می‏کند. این عمل میوستاتین به‏طور عمده به رشد ماهیچه‏ها پیش از تولد، یعنی زمان تکثیر و تمایز میوبلاست‏ها برمی‏گردد و انتظار می‏رود چنانچه جهشی بتواند باعث کاهش mRNA میوستاتین گردد، رشد عضلانی بیشتری در حیوان مشاهده شود (1). علائم مختلفی برای تشخیص بین حیوانات با فنوتیپ ماهیچه مضاعف و حیوانات طبیعی مورد استفاده قرار گرفته است، از جمله DM یا D ,N یا DM ,N. فنوتیپ DM با هایپرتروفی ماهیچه‏ها مشخص شده است. در این حیوانات اندام‏های خلفی به‏صورت گرد و برجسته هستند و ماهیچه‏ها حالت بیرون زدگی دارند و خطوط آشکاری در زیر پوست قابل دیدن است. از دیگر مشخصه‏های فیزیکی آشکار می‏توان به استخوان‏های ظریف، دستگاه تناسلی نابالغ و زبان بزرگ در گوساله‏های تازه متولد شده اشاره کرد. حیوانات با فنوتیپ ماهیچه مضاعف دارای استخوان و چربی کمتر و ماهیچه بیشتری هستند و نسبت قسمت‏های ارزشمند گوشت بیشتری هستند و نسبت قسمت‏های ارزشمند گوشت بیشتر است. از معایب ماهیچه مضاعف می‏توان به کاهش باروری، کاهش بقای گوساله‏ها، افزایش حساسیت به استرس و بیماری‏های تنفسی اشاره نمود (7). علی‏رغم آنچه گفته شد ماهیچه مضاعف ارتباطی با دو برابر شدن ماهیچه‏ها ندارد، اما به نسبت یک افزایش در تعداد فیبرهای ماهیچه‏ای (هیپرپلازی) و طویل شدن فیبرها (هایپرتروفی) را ایجاد می‏کند. در گاوهای ماهیچه مضاعف تعداد فیبرهای ماهیچه‏ای در زمان تولد دو برابر گاوهای عادی است. گاوهای ماهیچه مضاعف دارای درصد بیشتری از فیبرهای ماهیچه‏ای سفید هستند و مقدار کلاژن کمتری دارند. همچنین گزارش شده که گاوهای با ماهیچه مضاعف دارای بافت‏های همبند کمتری هستند که می‏تواند به افزایش تردی گوشت کمک کند. این نکته را باید متذکر شد که علاوه بر نژاد، تغذیه و جنس نیز فنوتیپ ماهیچه مضاعف را تحت تاثیر قرار می‏دهند (8). حیوانات ماهیچه مضاعف گوشت ظریف‏تر و ترد تری تولید می‏کنند. همچنین گوشت حیوانات ماهیچه مضاعف به‏طور معنی‏داری حاوی مقدار چربی کمتری است. این ویژگی‏ها به‏طور زیادی منطبق با استانداردهای سلامتی است (9). ژن میوستاتین بیشتر در گاو مورد مطالعه قرار گرفته است و در گوسفند کمتر مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیقی (10) در گوسفند نژاد تکسل انجام شد. در این تحقیق ناحیه ژن میوستاتین بر روی کروموزم شماره 2 گوسفند جهت شناسایی ژن کاندیدا برای صفات لاشه مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از 8 نشانگر میکروساتلایت جهت تعیین ژنوتیپ استفاده شده و در نهایت آنالیز آماری بر روی داده‏ها صورت گرفت. نشانه‏ای از ژن کاندیدا برای سرعت رشد یا صفات لاشه به‏دست نیامد. اما، در مورد صفت چربی و ماهیچه ران وجود ژن کاندیدا برای افراد هتروزیگوت واقع بین نشانگرهای BULGE20 , BM81124 ثابت شد ولی در مورد افراد هموزیگوت چنین چیزی مشاهده نشد. بر روی گوسفندان بلوچی ایستگاه عباس آباد مشهد با استفاده از تکنیک PCR-SSCP چند شکلی ژن میوستاتین را بررسی کردند (1). 11 جفت آغازگر جهت انجام واکنش‏های PCR با استفاده از توالی ژن میوستاتین گاو و بخشی از آن در گوسفند طراحی شد. این 11 آغازگر تقریبا تمامی طول ژن میوستاتین گوسفند را پوشش می‏دادند. نتایج حاصل از تکثیر 6 آغازگر نشان داد که توالی ژن میوستاتین در این جمعیت بسیار حفاظت شده می‏باشد، در مورد 2 آغازگر دیگر و دقت در الگوی باندی آن‏ها به این نکته اشاره شد که جهشی تک نوکلئوتیدی و یا حذف و اضافه در یک محدوده معین ژن اتفاق افتاده است. گوسفند فراهانی یکی از توده‏های دو منظوره تولید پشم و گوشت می باشد و اکثرا به‏صورت سنتی پرورش داده می شوند. مناطق پرورشی همان‏طوری که از اسم گوسفند فراهانی برمی آید، در اکثر نقاط استان مرکزی و به‏ویژه منطقه فراهان، محلات، خمین، شازند (سربند)، دلیجان و ساوه می‏باشد. به‏طور کلی آمار موجود گوسفندان استان مرکزی در حدود 2 میلیون راس می باشد که 30 درصد آن‏ها گوسفند فراهانی است (11).

مشخصات نژادی اندازه‏گیری‏ها در سال 1388 توسط معاونت امور دام و با مشارکت بخش خصوصی تعیین و ثبت گردیده است: رنگ بدن این گوسفندان سفید نخودی است، پوزه‏ها و دور چشم ها و 4 قلم پا دارای لکه سیاه رنگ است، روی بینی در میش صاف و در قوچ دارای انحنا می‏باشد، جنس ماده فاقد شاخ است، دنبه‏ها در انتها گردو دارای شکاف کوچک به‏همراه دنبالچه در راس می باشد. پشم به حالت کوفته و ضخیم و مناسب قالیبافی است. نوع بهره این دام پشم و گوشت است نسبت بره‏زایی 97 درصد می‏باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر شناسایی ژنوتیپ‏های ژن میوستاتین و فراوانی آلل‏های آن برای اولین بار در گوسفند نژاد فراهانی به‏کمک روش PCR- RFLP و تعیین میزان چند شکلی در جمعیت گوسفندان فراهانی بود.

 

مواد و روش‏ها

جهت انجام تحقیق، نمونه‏های خون از 86 راس گوسفند فراهانی در سطح استان مرکزی به‏دست آمد. پس از ریختن نمونه‏های خون تام در لوله‏های حاوی ضد انعقادEDTA ، لوله‏ها به‏مدت 3 تا 4 روز در دمای 2 تا 8 درجه سانتی‏گراد نگه‏داری شدند تا دیواره گلبول‏های سفید برای استخراج بهتر DNA نازک گردند. استخراج DNA پس از تغییر و بهینه‏سازی روش استخراج نمکی (12) به‏شرح زیر انجام شد؛ 4 میلی‏لیتر خون کامل داخل لوله‏ای پلاستیکی موسوم به فالکون ریخته شد. دو برابر حجم خون، بافر جدا کنندهx-100 1%, 10mM Tris-HCI pH = 7.5, 5mM) MgCl2, 0.32 M Sucrose, Triton) اضافه گردید و سپس ورتکس شد. محلول فوق به‏مدت 5 دقیقه با سرعت 7000 دور در دقیقه سانتریفوژ شد. مایع رویی به آرامی جدا و رسوب حاصله نگه داشته شد. 3 میلی‏لیتر بافر جدا کننده به رسوب حاصله اضافه و عمل سانتریفوژ و جداسازی رسوب تکرار شد تا زمانی‏که یک رسوب کاملا سفید حاصل شد. 3 میلی‏لیتر بافر لیز کننده (pH = 8.2- 400 mM NaCl, 2mM Na2EDTA, 10mM Tris-Hcl به رسوب اضافه و به‏خوبی ورتکس شد. مقدار 200 میکرولیتر  SDS (Sodium Dodecyl Sulfate)ده درصد و 350 میکرولیتر آنزیم پروتئیناز- k (با غلظت 50 میکروگرم بر میلی‏لیتر) به محلول حاصله اضافه شد و در دمای 37 درجه سانتی‏گراد در حمام آب گرم قرار داده شد تا هضم محتویات هسته گلبول‏های سفید کامل گردد. یک میلی‏لیتر محلول NaCI  اشباع (حدود 6 مولار) به محلول اضافه گردید و سپس محلول به‏مدت 15 ثانیه به‏شدت تکان داده شد. محلول مزبور به مدت 15 دقیقه با سرعت 2500 دور در دقیقه سانتریفوژ شد. مایع رویی به یک لوله پلاستیکی استریل دیگر انتقال داده شد. در این مرحله پروتئین‏های اتصالی به اسیدهای نوکلئیک همراه با نمک در انتهای لوله رسوب سفید رنگی تشکیل دادند. هم حجم محلول، کلروفرم اضافه شد. و با تکان دادن با محلول مخلوط شد. سپس به‏مدت 10 دقیقه در 3000 دور در دقیقه سانتریفیوژ گردید. آلودگی‏ها و پروتئین اضافی در این مرحله جدا شدند. فاز آبی که در بالا تشکیل شد حاوی DNA بود که با احتیاط جدا و به لوله پلاستیکی جدیدی انتقال داده شد. برای متراکم‏ترنمودن رشته‏های DNA، به اندازه 1/0 حجم محلول استات سدیم 3 مولار (2/5 = pH) اضافه شد. دو برابر حجم محلول به‏دست آمده، اتانول مطلق اضافه شد و لوله به آهستگی چند بار وارونه شد تا رشته‏های DNA ظاهر شدند. کلاف DNA با میله شیشه‏ای که دارای بار مثبت می‏باشد جمع آوری شد و به‏مدت حدود 5 تا 10 دقیقه در مجاورت هوا خشک شد. DNA حاصله دو بار با اتانول 70 درصد شستشو داده شد و نهایتا در 100 تا 200 میکرولیتر از بافر TE (pH = 7.5- Na2EDTA 10 mM TrisHCL, 0.2mM) حل گردید. تیوب‏های حاوی DNA‏، به‏مدت 2 ساعت در دمای 37 درجه سانتی‏گراد نگه‏داری شدند تا DNA به‏خوبی حل شود. سپس در دمای 20- درجه سانتی‏گراد ذخیره شدند.

تعیین کیفیت و کمیت DNA:با استفاده از روش الکتروفورز مقایسه‏ای بر روی ژل آگارز  با استفاده از مقادیر مشخصی DNA فاژ لامبدا انجام شد. جهت انجام واکنش زنجیره‏ای پلیمر از کیت PCR Master (شرکت سینا ژن) در حجم نهایی 25 میکرولیتر و یک جفت پرایمر با توالی زیر استفاده گردید (13).

5' – CCGGAGAGACTTTGG GCTTGA-3'

5' – TCATGAGCACCCACAGCGGTC-3'

واکنش زنجیره‏ای پلیمراز با برنامه حرارتی زیر در دستگاه ترموسایکلر انجام شد؛ واسرشت سازی اولیه DNA به‏مدت 1 دقیقه و 94 درجه سانتی‏گراد، انجام 33 سیکل با واسرشت سازی DNA طی 30 ثانیه و 94 درجه سانتی‏گراد، اتصال آغازگر به DNA طی 60 ثانیه و 58 درجه سانتی‏گراد و بسط آغازگر طی 2 دقیقه و 72 درجه سانتی‏گراد و بسط انتهایی 2 دقیقه و 72 درجه سانتی‏گراد. جهت مشاهده محصولات واکنش زنجیره‏ای پلیمراز، از ژل آگارز 1 درصد ولتاژ 80 ولت به‏مدت 1 ساعت استفاده شد و رنگ‏آمیزی ژل با اتیدیوم بروماید انجام گرفت. سپس محصولات واکنش زنجیره‏ای پلیمراز به‏کمک آنزیم برشی HaeIII مورد هضم آنزیمی قرار گرفتند.

برای مشاهده قطعات هضم شده از ژل آکریل‏آمید 8 درصد و ولتاژ 200 به‏مدت 2 ساعت استفاده شد و بعد از رنگ‏آمیزی با اتیدیوم بروماید، ژل اسکن شد و خواندن آلل با استفاده از نرم افزارUvdoc  صورت گرفت. برای برآورد فراوانی آلل‏ها، محاسبه هتروزیگو‏سیتی و آزمون مربع کا (X2) از نرم افزار POP Gene 3.2 استفاده گردید.

 

نتایج

استفاده از روش استخراج نمکی جهت استخراج DNA از نمونه خون برتری خوبی را از لحاظ کمیت و کیفیت و صرف زمان لازم در استحصال DNA نشان داد (شکل 1). تکثیر قطعه 337 جفت بازی از ژن میوستاتین به‏کمک واکنش زنجیره ای پلیمراز با استفاده از آغازگرهای اختصاصی به‏خوبی صورت گرفت و در نتیجه استفاده از برنامه حرارتی مناسب، آغازگرهای اختصاصی و شرایط خوب آزمایشگاهی که فراهم شد قطعه 337 جفت بازی بدون قطعات غیراختصاصی به‏دست آمد (شکل2) که با نتایجی که بر روی انسان، گاو، گوسفند و بز مطابقت داشت (13).

 

 

 

شکل 1: نمونه­های تصادفی DNA (چاهک‏های شماره 1 تا 7)  استخراج شده بر روی ژل آگارز از خون گوسفند نژاد فراهانی

 

200 bp

100 bp

300 bp

400 bp

500 bp

شکل 2: نمونه‏ای از محصولات PCR  بر روی ژل آگارز. M مارکر وزن مولکولی و چاهک‏های شماره 1 تا 10 محصولات واکنش PCR از 10 نمونه تصادفی است.

 

 

MM

Mm

mm

Mm

MM

100bp

200bp

300bp

400bp

500bp

50bp

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


شکل3: نمونه‏ای از محصول هضم آنزیمی بر روی ژل آکریل‏آمید. M الل غالب و m الل مغلوب است. MM معرف فرد هموزیگوت غالب، mm فرد هموزیگوت مغلوب و Mm فرد هتروزیگوت است. چاهک سمت چپ: مارکر وزن مولکولی

 

 

گوسفندان با ژنوتیپ هتروزیگوت (Mm) دارای قطعات 83، 123، 131 و قطعه برش نخورده 337 جفت بازی بودند (شکل 3). در هموزیگوت غالب (MM) قطعه 337 جفت بازی بدون برش باقی ماند. در هموزیگوت مغلوب (mm) نیز قطعات 83، 123و 131 جفت بازی مشاهده شد (شکل 3). بعد از برآورد فراوانی آلل‏ها، محاسبه هتروزیگوسیتی و آزمون مربع کا (X2) با استفاده از نرم افزار PopGene مشخص گردید که آلل m دارای بیشترین فراوانی (89/0) و آلل M دارای کمترین فراوانی (11/0) بودند (جدول 1).

 

 

جدول 1: فراوانی‏های ژنی و ژنوتیپی و تعادل هاردی- وینبرگ. M الل غالب و m الل مغلوب است. MM معرف فرد هموزیگوت غالب، mm فرد هموزیگوت مغلوب و Mm فرد هتروزیگوت.

ژنوتیپ

تعداد مشاهده شده

تعداد مورد انتظار

فراوانی ژنوتیپی

MM

11

04/1

02/0

Mm

4

90/16

01/0

Mm

71

04/68

97/0

فراوانی ژن M

 

11/0

 

فراوانی ژن m

 

89/0

 

آزمون مربع کا (X2) با درجه آزادی 1

 

5849/94

 

 

 

بحث

 این نتایج با نتایج پژوهشگران  (14) بر روی گاوهای نژاد گارولیاس مطابقت داشت ولی با نتایج دیگران (15) در نژادهای گاو پیدمانتس مغایرت داشت. دلیل این امر به وقوع بالای فنوتیپ ماهیچه مضاعف در گاوهای پیدمانتس مربوط می‏شود. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش با نتایج به‏دست آمده در نژاد گاو بلژین بلو، که فنوتیپ ماهیچه مضاعف در آن به وفور مشاهده می‏شود مغایرت دارد (3و16). از آن‏جایی‏که هیچ‏گونه تحقیقی در گوسفند به شکل فوق گزارش نشده است نمی‏توان مقایسات جالب توجهی را در این خصوص بیان کرد. از طرفی، نمی‏توان گفت که ژن میوستاتین و یا جایگاهی نزدیک به آن در ماهیچه دار شدن گوسفند موثر نمی‏باشد. برای اطمینان کامل باید مطالعات تکمیلی انجام شود و ارتباط آن در تعامل با جایگاه‏های دیگر ژنی بررسی شود. آزمون مربع کا نشان داد که تعادل هاردی وینبرگ در این جمعیت برای جایگاه ژن میوستاتین برقرار نیست (05/0P <). عدم تعادل جایگاه‏ها احتمالا نشان دهنده حضور بعضی عوامل بر هم زننده تعادل، از جمله مهاجرت و انتخاب است، که مهاجرت خصوصا در مورد نرهایی که از خارج گله وارد می‏شوند و یک جریان ژنی ایجاد می‏کنند صدق می‏کند. البته اندازه نمونه مورد بررسی هم در این امر می‏تواند موثر باشد.

میزان هتروزیگوسیتی برآورد شده به‏وسیله شاخص نئی در جمعیت 3492/0 برآورد گردید که این پارامتر حاکی از تنوع ژنتیکی پایین این جمعیت از نظر ژن میوستاتین است. منابع مختلف، آلل M را به‏عنوان آلل مطلوب جهت اصلاح نژاد و بهبود کیفیت و کمیت گوشت معرفی کرده‏اند. اگرچه فراوانی این آلل؛ در جمعیت بسیار پایین است ولی باید توجه داشت که ما فقط یک جهش که باعث ماهیچه مضاعف می‏شود را بررسی کردیم، در حالی‏که جهش‏های متفاوتی باعث ماهیچه مضاعف می شوند. برای نمونه، با مطالعه مولکولی ژن میوستاتین نشان دادند که یک جهش در گاو مسئول صفت ماهیچه مضاعف می باشد (16). آن‏ها با مقایسه مولکولی ژن میوستاتین در گاو نژاد هلشتاین و پیدمانتس، که فراوانی وقوع ماهیچه مضاعف در آن زیاد است دریافتند که در دو نوکلئوتید با هم اختلاف دارند. در اگزون شماره یک تغییر C به A  منجر به تغییر لوسین به فنیل آلانین و در اگزون شماره 3 جهش G به A عامل تغییر سیستین به تیروزین می‏شود و  تحقیقات دیگر نیز نشان دادند که حذف 11 نوکلئوتید در اگزون شماره 3 نژاد بلژین بلو رخ داده است (7). بنابراین، برای اطمینان از نتیجه گیری باید تمامی جهش‏ها را بررسی نمود.

 

نتیجه گیری

نظر به این‏که صفات کمی توسط برآیند تعداد زیادی ژن با اثرات کم و همچنین اثر متقابل بین آن‏ها کنترل می‏شود، لذا نامناسب بودن فراوانی آلل مطلوب در سطح یک لوکوس نمی‏تواند گواهی بر عمل‏کرد نامطلوب یک صفت در یک نژاد باشد و بررسی وضعیت جایگاه‏های ژنی دیگر نیز مورد نیاز است.

در کل جمعیت، مقدار شاخص شانون (I) برابر 3492/0 و میانگین هتروزیگوتی پایین و برابر 1965/0 بود که نشان‏دهنده وجود چند شکلی در این نژاد است بنابراین می‏توان فراوانی افراد هتروزیگوت را در جمعیت بالا برد.

 

تشکر و قدردانی

از پرسنل آزمایشگاه تحقیقاتی دانشگاه اراک جهت در اختیار قرار دادن امکانات آزمایشگاهی و کلیه سرورانی که در انجام این پژوهش ما را یاری رساندند تشکر و قدردانی می‏شود.

1. Masoudi A, Hemrani H, Abbasi A, Nejatijavarami A, et al. Using PCR-SSCP technigues to study polymorphism of Myostatin gene, and their associations with yearling weight in Baluchi sheep, Proceedings of the 4th National Biotechnology Congress of Iran, Kerman, Iran. August 2005.
2. Belling RHS, Liberies DA, Laschi SPA, Brien PAO, et al. Myostatin and its implications on animal breeding a rervievv Journal of Animal genetics. 2005; 36:1-6.
3.  Casas E, Shackerford S, Keel JW, Stone RT, et al.  Quantitative trait loci affecting growth and carcass composition of cattle segregating alternate from of myostatin. Journal of Animal Science. 2000; 78:560-569.
4.  Fahrankrug SC, Casas E, Keel JW, Smith TDL. Direct Genotyping of the Double- muscling locus (mh) in piedmotese and Belgain Blue cattle by fluorescent PCR. Journal of Animal Science 77. 1999; 2028-2030.
 5.  Jahnson PL, Mcewant JC, Dodds KG, Purchas RW, et al. A directed search in the region of GDF8 for quantitative trait loci affecting carcass trait in Texel sheep. Journal of Animal Science. 2005; 83:1988-2000.
6. Kobolak J, Gocza E. The role of the myostatin protein in meat quality. A review. Archives of Animal Breeding. 2002; 45: 159-170
7. Arthur PF, Makarechian M, Price MA. Incidence of dystocia and prenatal calf mortality resulting from reciprocal crossing of double-muscled and normal cattle. Canadian Veterinary Journal.1988; 29: 163-167.
8. Gerrard DE, Thrasher KH, Grant AL, Lemenager RP, et al. 1991. Serum- induced myoblast proliferation and gene expression during development of double muscled and normal cattele. Journal of Animal Science 69: (Suppl. 1)317.
 
9.  Smet SD, Webb EC, Claeys E, Uytterhaegen L, et al. Effect of dietary energy and protein levels on fatty acid composition of intramuscular fat in double- muscled Belgian Blue bulls. Meat Science. 2000; 56: 73-79.
10. Jahnson PL, Mcewant JC, Dodds KG, Purchas RW, et al. Meat quality traits were unaffected by a quantitative trait locus affeet-ingject  composition traits in Texel sheep. Journal of Animal Science. 2005; 83: 2729-2735.
11. Khaldari M. [Principl of nourishment sheep and goat, Jahad-e-Daneshghahi of Tehran] press. 340 p, 2003. Persian.
12. Miller SA, Dykes DD, Polesky HF. A simple salting out procedure for extraction DNA from human nucleated cells. Nucleic Acids Research. 1998; 16: 1255.
13. Timoty PL, Lopez- Corrales NL, Kappes SM, Sonstegard TS. Myostatin maps to the interval containing the bovine mh locus. Mammalian Genome. 1997; 8: 742-744.
14. Dvorak J, Filistowicz A, Hruska D, Horak P, et al. The Polymorphism of MSTN, PRNP and CSN3 genes in Charolais cattle. Animal science papers and reports. 2002; 20: 19-23.
15. Wheeler TL, Shackelford SD, Casas E, Cundiff  L V, et al. The effects of piedomontese inheritance and myostatine genotype on the palatability of Longissimus Thoracis, gluteus medius semimem branosus, and biceps femoris. Journal of Animal Science. 2001; 79: 3096-3074.
16. Alexandra, C, Pherron Mc, Se-Jin L. Double muscling in cattle due to mutation in the myostatin gene. Proceedings of the National Academy of Sciences. USA. 1997; 94: 12457-12461.