چکیده
گیاهان گروه بزرگ و متنوعی از ترکیبات آلی بهنام متابولیتهای ثانوی را تولید میکنند که توسط انسان بهعنوان ترکیب دارویی مصرف میشوند. طبق برآوردهای صورت گرفته در سالهای اخیر، ارزش بازارهای جهانی داروهای گیاهی که شامل گیاهان دارویی و فرآوردههای آنهاست، همواره با رشد قابل توجهی رو به افزایش بوده است. با توجه به اینکه ...
بیشتر
گیاهان گروه بزرگ و متنوعی از ترکیبات آلی بهنام متابولیتهای ثانوی را تولید میکنند که توسط انسان بهعنوان ترکیب دارویی مصرف میشوند. طبق برآوردهای صورت گرفته در سالهای اخیر، ارزش بازارهای جهانی داروهای گیاهی که شامل گیاهان دارویی و فرآوردههای آنهاست، همواره با رشد قابل توجهی رو به افزایش بوده است. با توجه به اینکه بخش اعظم بازار گیاهان دارویی دنیا، به تولید و عرضه متابولیتهای ثانوی مشتق از این گیاهان مربوط میشود، لذا متابولیتهای ثانوی گیاهی از ارزش اقتصادی و همچنین ارزش افزوده بسیار بالایی برخوردار هستند و سنتز شیمیایی این متابولیتها معمولا پیچیده و پرهزینه میباشد. بنابراین تولید متابولیتها با روشهای مختلف زیست فناوری از جمله کشت سلولی گیاه، راه جایگزین سودمندی است. دست ورزی محیطهای کشت سلولی با استفاده از الیسیتورهای زیستی یکی از راهکارهای مهم جهت القای متابولیسم ثانوی و افزایش تولید متابولیتهای ارزشمند میباشد. الیسیتورهای زیستی از طریق فعال کردن مکانیسمهای دفاعی باعث القای تشکیل متابولیتهای ثانوی و پاسخ های فوق حساسیتی میشوند. تشخیص مولکولی و برهمکنش بین الیسیتور و گیرندههای گیاه فرایند پیچیده ای است که برای انتقال پیام الیسیتور ضروری است. بهدنبال درک الیسیتور پاسخهای دفاعی سریع در سلول گیاهی نظیر افزایش جریانات یونی از عرض غشای پلاسمایی، تولید انواع اکسیژن واکنشگر (ROS)، فعال سازی ژنهای مربوط به دفاع، تغییرات ساختاری در دیواره سلولی و سنتز فیتوآلکسینها اتفاق میافتد. در این مطالعه جنبه های مختلف امکان افزایش تولید متابولیتهای ثانوی در کشت سلول گیاهان با استفاده از الیسیتورهای زیستی مورد بررسی قرار گرفته است.
حامده کریمی؛ ویدا حجتی؛ عبدالحسین شیروی
چکیده
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن بر روی بیان پروتئین p53 در بافت بیضهی موش آزمایشگاهی انجام شد.مواد و روشها: در این مطالعه، هجده سر موش آزمایشگاهی نر نژاد Balb/C به سه گروه شش تایی تقسیم شدند که شامل: گروه کنترل که نانو ذرات را استنشاق نکردند. گروههای تجربی 1 و 2 به ترتیب نانو ذرات مغناطیسی اکسید ...
بیشتر
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی تاثیر نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن بر روی بیان پروتئین p53 در بافت بیضهی موش آزمایشگاهی انجام شد.مواد و روشها: در این مطالعه، هجده سر موش آزمایشگاهی نر نژاد Balb/C به سه گروه شش تایی تقسیم شدند که شامل: گروه کنترل که نانو ذرات را استنشاق نکردند. گروههای تجربی 1 و 2 به ترتیب نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن را با دوزهای 1000 و2000 میکروگرم بر میلیلیتر بهطور روزانه به مدت 45 دقیقه در طی 8 روز، استنشاق کردند. در پایان هشت روز، موشها تشریح شده، بافت بیضه خارج شده و پردازش بافتی انجام شد. تغییرات ایجاد شده در میزان بیان پروتئین p53 با استفاده از روش ایمونوهیستوشیمی (رنگآمیزی آویدین ـ بیوتین) و شمارش سلولها ارزیابی شد.نتایج: نانو ذرات اکسید آهن استنشاقی با نفوذ به بافت بیضه باعث افزایش معنیدار بیان پروتئین p53 در گروههای تجربی شدند (05/0p < ).نتیجهگیری: با استنشاق نانو ذرات مغناطیسی اکسید آهن در دوزهای 1000 و2000 میکروگرم بر میلیلیتر، افزایش معنیداری در بیان پروتئین p53 در بافت بیضه نسبت به گروه کنترل مشاهده شد. با افزایش دوز نانوذرات، بیان پروتئین نیز افزایش یافت.
لیلا السادات ندایی؛ ناصر میرازی
چکیده
هدف: در مطالعه حاضر، اثرات محافظتی عصاره هیدرو اتانولیTragopogon graminifolius extract (THE) ، در یک مدل آزمایشگاهی مسمویت CCL4 مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: سه گروه (هر گروه 6 سر) موش صحرایی نژاد ویستار با مخلوطی حاوی 2 میلیلیتر بر کیلوگرم وزن بدن از روغن زیتون استریلیزه و CCL4 با نسبت 1:1، بههمراه به ترتیب 200،400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: در مطالعه حاضر، اثرات محافظتی عصاره هیدرو اتانولیTragopogon graminifolius extract (THE) ، در یک مدل آزمایشگاهی مسمویت CCL4 مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: سه گروه (هر گروه 6 سر) موش صحرایی نژاد ویستار با مخلوطی حاوی 2 میلیلیتر بر کیلوگرم وزن بدن از روغن زیتون استریلیزه و CCL4 با نسبت 1:1، بههمراه به ترتیب 200،400 و 800 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن از THE مورد تیمار قرار گرفتند. گروه شاهد مخلوطی حاوی 2 میلیلیتر بر کیلوگرم روغن زیتون CCL4 با نسبت 1:1 دریافت کردند. گروه شم 2 میلی لیتر بر کیلو گرم روغن زیتون دریافت نمودند. گروه کنترل 5/0 میلی لیتر سرم سالین نرمال بهصورت درون صفاقی دریافت نمودند. بعد از 96 ساعت، بررسی پاتولوژی بافت کبد و پارامترهای بیوشیمیایی سرمی (نظیر ALTو AST و ALP ) در بین گروههای مورد تیمار بامخلوط CCL4 و دوزهای مختلف THE در مقایسه با کنترل انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد دریافت CCL4 موجب نکروز و التهاب حاد در کبد موشها میشود. تیمار با THE منجر به یک کاهش وابسته به دوز معنیدار (05/0p<) در تمامی پارامترهای بیوشیمیایی و هیستولوژیکی بافت کبد مورد بررسی قرار گرفت.نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که عصاره Tragopogon graminifoliu L. حاوی ترکیبات شیمیایی محافظت کننده ای نظیر آنتی اکسیدانها و فلاونوئیدها است که قادرند با مکانیسمهایی نظیر مقابله با استرس اکسیداتیو، کبد را در برابر آسیبهای کبدی ناشی از مسمومیت با تتراکلرید کربن محافظت کنند.
جمشید آروم؛ مهناز آذرنیا؛ غلامرضا کاکا؛ سید همایون صدرایی؛ محمد کمالی نژاد
چکیده
هدف: سنجد Elaeagnus Angustifolia L. گیاهی با اثرات درمانی متفاوت است. در این تحقیق اثر عصاره آبی میوه سنجد بر تکامل عدسی چشم جنین موش نژاد Balb/C مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: تعداد 30 سر موش ماده باردار بهطور تصادفی به 2 گروه مساوی تقسیم شدند. گروه کنترل آب آشامیدنی روزانه دریافت کرده و گروه تجربی عصاره آبی میوه سنجد را با دوز 500 میلیگرم ...
بیشتر
هدف: سنجد Elaeagnus Angustifolia L. گیاهی با اثرات درمانی متفاوت است. در این تحقیق اثر عصاره آبی میوه سنجد بر تکامل عدسی چشم جنین موش نژاد Balb/C مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: تعداد 30 سر موش ماده باردار بهطور تصادفی به 2 گروه مساوی تقسیم شدند. گروه کنترل آب آشامیدنی روزانه دریافت کرده و گروه تجربی عصاره آبی میوه سنجد را با دوز 500 میلیگرم بر کیلوگرم بهمدت 18 روز از روز صفر بارداری تا روز 18 بارداری بهصورت خوراکی دریافت نمودند. پس از کشتن همة موش ها در هیجدهمین روز بارداری، سر جنین های آنها جدا، تثبیت و برای انجام روش های بافت شناسی آماده شدند. از جنین ها مقاطع ساژیتال با ضخامت 5 میکرومتر تهیه و سپس به روش هماتوکسیلین-ائوزین(H&E) و اسید فوشین-لایت گرین رنگ آمیزی انجام شدند. سپس برش ها بهوسیله ی میکروسکوپ نوری و نرم افزار موتیک آنها مورد بررسی قرار گرفتند..نتایج: نتایج نشان داد که میانگین های وزن و طول سری-دمی جنین ها در گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد افزایش معنیداری داشت. میانگین تعداد جنین ها در گروه آزمایش نسبت به گروه تجربی کاهش غیر معنی دار داشت. میانگین قطر و وزن جفت در گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد کاهش معنیداری داشت. همچنین قطرهای قدامی-خلفی و بالایی-پایینی عدسی و همچنین مساحت سطح عدسی در گروه آزمایش نسبت به گروه شاهد کاهش معنیداری داشت.نتیجه گیری: این نتایج نشان میدهد مصرف عصاره آبی میوه سنجد با دوز 500 میلیگرم بر کیلوگرم، در زمان بارداری سبب تاخیر رشد در عدسی چشم جنین موش میشود.
غزاله گلشن راد؛ شهره زارع کاریزی؛ مرتضی کریمی پور
چکیده
هدف: در این تحقیق ارتباط miR-33a، miR-429 و miR-200c با مسیر EMT در سرطان سلول های غیرکوچک ریه، مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش ها: در این مطالعه از روش Real Time-PCR برای ارزیابی تغییرات بیان miRNAهای مذکور از 30 بافت توموری سلولهای غیرکوچک ریه (NSCLC) (66 درصد در مرحله I و II و 34 درصد بیماران در مرحله III) استفاده شد. پس از استخراجRNA از نمونههای بافتی سنتز ...
بیشتر
هدف: در این تحقیق ارتباط miR-33a، miR-429 و miR-200c با مسیر EMT در سرطان سلول های غیرکوچک ریه، مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روش ها: در این مطالعه از روش Real Time-PCR برای ارزیابی تغییرات بیان miRNAهای مذکور از 30 بافت توموری سلولهای غیرکوچک ریه (NSCLC) (66 درصد در مرحله I و II و 34 درصد بیماران در مرحله III) استفاده شد. پس از استخراجRNA از نمونههای بافتی سنتز cDNAبا استفاده از پرایمرهای ساقه حلقه انجام شد. بررسی کمی میزان بیان ژنهای فوق الذکر با استفاده از پرایمرهای اختصاصی انجام و آنالیز داده ها با فرمول-∆∆ct 2 صورت گرفت.نتایج: ارزیابی تغییرات بیان برای miR-33a نشان دادکه تعداد 11 نمونه از 30 نمونه توموری افزایش بیان داشتند.miR-429 افزایش بیان در 12 نمونه توموری و miR-200c افزایش بیان در 18 نمونه توموری داشتند. اما این تغییرات معنیدار نبود (بهترتیب 09/0p=، 084/0p= و 072/0p=).نتیجه گیری: از آنجاییکه نمونههای این مطالعه در مراحل ابتدایی سرطان بودند، شاید توجیه کننده عدم تغییر بیان معنیدار میباشد. همچنین این پژوهش در مقیاس کوچک طراحی شده، لذا برای بهدست آوردن نتایج دقیقتر، تحقیقات بیشتر و افزایش تعداد نمونهها نیاز است.
بنت الهدا علیزاده؛ علی صالح زاده؛ نجمه رنجی؛ امیر آراسته
چکیده
هدف: اثرات سمیتی مواجهه با کادمیوم عمدتا ناشی از تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن، کاهش آنتیاکسیدانتهای سلولی و بروز استرس اکسیداتیو است که میتواند منجر به تخریب اجزای سلولی، آسیب به DNA، آپوپتوزیس و در نهایت آسیبهای بافتی شود. در این مطالعه به بررسی اثرات محافظتی N-استیل سیستئین، به عنوان یک ماده دارای خواص آنتیاکسیدانتی، ...
بیشتر
هدف: اثرات سمیتی مواجهه با کادمیوم عمدتا ناشی از تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن، کاهش آنتیاکسیدانتهای سلولی و بروز استرس اکسیداتیو است که میتواند منجر به تخریب اجزای سلولی، آسیب به DNA، آپوپتوزیس و در نهایت آسیبهای بافتی شود. در این مطالعه به بررسی اثرات محافظتی N-استیل سیستئین، به عنوان یک ماده دارای خواص آنتیاکسیدانتی، در موشهای ویستار مواجهه یافته با کادمیوم از طریق بررسی بافتشناسی کبد و سنجش بیان ژنهای مؤثر در آپوپتوزیس و تکثیر سلولی پرداخته شد. مواد و روش ها: موشهای با وزن تقریبی 150-200 گرم در سه تیمار شامل، G1) تیمار شاهد، G2) تیمار دریافتکننده کادمیوم، و G3) تیمار دریافتکننده همزمان کادمیوم و N-استیل سیستئین دستهبندی شدند و بهمدت چهار هفته از مواد مورد نظر دریافت کردند. سپس نمونهبرداری از بافت کبد بهمنظور بررسی هیستوپاتولوژی و بررسی بیان ژنهای eif4e و mad1 صورت پذیرفت. نتایج: مواجهه با کادمیوم باعث ایجاد آسیبهای جدی در بافت کبد موش شد که شامل پرخونی رگ مرکزی، افزایش تعداد سلولهای التهابی و وجود التهاب در پارانشیم کبد بود، درحالیکه استفاده از N-استیل سیستئین موجب کاهش چشمگیر آسیبهای مذکور گردید. همچنین، استفاده از N-استیل سیستئین سبب کاهش چشمگیر بیان ژنهای eif4e و mad1 به میزان 14/2 و 27/2 برابر شد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه پیشنهاد میکند که N-استیل سیستئین بهعنوان یک ماده آنتیاکسیدانت میتواند نقش مهمی در برابر آسیبهای بافتی ناشی از استرس اکسیداتیو و جلوگیری از القای آپوپتوزیس سلولی داشته باشد.
چکیده
هدف: تنظیم کنندگان رشد گیاهی میتوانند تغییراتی در فرآیندهای فیزیولوژیک اعمال نمایند. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر جیبرلین (GA3) بر پروتئین های محلول و الگوی الکتروفورزی پروتئینهای ریشه و برگ گیاهان تراریخت حامل Ri T-DNA دارای ساقه کوتاه توتون در مقایسه با شاهد می باشد.مواد و روشها: ابتدا تراریخت بودن گیاه توتون (Nicotiana tabacum L.) رقم Wisconsinبا ...
بیشتر
هدف: تنظیم کنندگان رشد گیاهی میتوانند تغییراتی در فرآیندهای فیزیولوژیک اعمال نمایند. هدف از این مطالعه، بررسی تاثیر جیبرلین (GA3) بر پروتئین های محلول و الگوی الکتروفورزی پروتئینهای ریشه و برگ گیاهان تراریخت حامل Ri T-DNA دارای ساقه کوتاه توتون در مقایسه با شاهد می باشد.مواد و روشها: ابتدا تراریخت بودن گیاه توتون (Nicotiana tabacum L.) رقم Wisconsinبا روش PCR مورد تایید قرارگرفت. سپس گیاهان غیر تراریخت و تراریخت به مدت 4 هفته درون محیط کشت MS حاوی GA3 با غلظت های 0، 2/0 و 4/0 میلی گرم در لیتر در شرایط درون شیشه کشت داده شدند. پروتئین محلول کل ریشه و برگ گیاهان تراریخت و غیر تراریخت تحت تیمار GA3 استخراج و اندازه گیری شد. همچنین الگوی الکتروفورزی پروتئین های ریشه و برگ این گیاهان با روش SDS-PAGE بررسی گردید.نتایج: تراریخت بودن گیاهان مورد آزمایش با استفاده از پرایمر ژن آنزیم بتاگلوکورونیداز (GUS) اثبات گردید. بررسی پروتئینی ریشه و برگ گیاهان غیر تراریخت و تراریخت تیمار شده با غلظتهای مختلف جیبرلین نشان داد که تیمار خارجی تاثیر معنی داری در افزایش پروتئینهای محلول کل ریشه و برگ گیاهان غیر تراریخت و تراریخت دارد. همچنین جیبرلین موجب افزایش بیان باندهای پروتئینی در الگوی الکتروفورزی پروتئینها گردید. نتیجه گیری: تصور می شود جیبرلین خارجی، بیوسنتز پروتئین در ریشه و برگها را از طریق تاثیر بر فرآیند های نسخه برداری و ترجمه القا می کند. جیبرلین همچنین از فعالیت آنزیم های تجزیه کننده پروتئین ممانعت می نماید.
چکیده
هدف: مطالعه تکوین مادگی وگامتوفیت ماده در علم گیاه شناسی و تاکسونومی گیاهی اهمیت دارد. این پژوهش به منظور مطالعه مراحل تکوین تخمک در گیاه Ranunculus arvensis L. و مقایسه با سایر تاکسونهای گزارش شده این تیره، انجام شد.مواد و روشها: گلها و غنچهها در مراحل مختلف نمو برداشت، در FAA70 تثبیت و در الکل 70 درصد نگهداری شدند. نمونهها پس ...
بیشتر
هدف: مطالعه تکوین مادگی وگامتوفیت ماده در علم گیاه شناسی و تاکسونومی گیاهی اهمیت دارد. این پژوهش به منظور مطالعه مراحل تکوین تخمک در گیاه Ranunculus arvensis L. و مقایسه با سایر تاکسونهای گزارش شده این تیره، انجام شد.مواد و روشها: گلها و غنچهها در مراحل مختلف نمو برداشت، در FAA70 تثبیت و در الکل 70 درصد نگهداری شدند. نمونهها پس از آبگیری و قالبگیری در پارافین با میکروتوم برشگیری و رنگ آمیزی شدند. مراحل تکوین تخمک و کیسه رویانی با استفاده از میکروسکوپ نوری بررسی و عکس برداری شد.نتایج: نتایج نشان داد که تخمک واژگون، تک پوستهای با ۴ یا ۵ لایه و پر خورش است. تکوین کیسه رویانی از طرح تک اسپوری و تیپ پلیگونوم پیروی میکند. افزایش یاختههای آنتی پود، و در برخی از نمونهها افزایش یاختههای قرینه نیز مشاهده شد. همچنین هسته آنها حالت پلیپلوئیدی داشت. آرکئوسپورها پس از تشکیل، به وسیله لایه کالوزی احاطه شده بودند. پس از تقسیم میوز، تترادهای مگاسپور آرایش خطی و T شکل داشتند. کیسه رویانی بزرگ و با شکل نامنظم بوده و در جریان بلوغ، رشد طولی قابل توجهی پیدا میکند.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اگر چه الگوی کلی تکوین تخمک در گونه مورد مطالعه شبیه به موارد گزارش شده قبلی است ولی آرایش تترادها، افزایش سلولهای آنتی پود و قرینه و وجود هیپوستاز، پوستامنت و کلاهک خورشی در تخمک، از ویژگیهای خاص گونه گیاهی مورد مطالعه است.
کیان آقاعباسی؛ حسن حسنی کومله؛ ناهید عسکری؛ مسعود ترک زاده ماهانی؛ عبدالله رمضانی قرا
چکیده
هدف: در این تحقیق اثرات ضدسرطانی و آپوپتوزیسی عصاره هیدروالکلی بذر خارسنبل Blepharis persica بر روی سلولهای سرطانی سینه و پروستات و اثر همافزایی آن با دارو دوکسوروبیسین مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: عصاره هیدروالکلی بذر با روش خیساندن و با اتانول 70درصد تهیه شد. 8 غلظت عصاره و 4 غلظت ترکیبی از دوکسوروبیسین (125و ...
بیشتر
هدف: در این تحقیق اثرات ضدسرطانی و آپوپتوزیسی عصاره هیدروالکلی بذر خارسنبل Blepharis persica بر روی سلولهای سرطانی سینه و پروستات و اثر همافزایی آن با دارو دوکسوروبیسین مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: عصاره هیدروالکلی بذر با روش خیساندن و با اتانول 70درصد تهیه شد. 8 غلظت عصاره و 4 غلظت ترکیبی از دوکسوروبیسین (125و 5/62 نانوگرم بر میلیلیتر) با عصاره غلظتهای (315/0و 625/0 میلیگرم بر میلیلیتر) تهیه شد. سلولهای سرطانی سینه (MCF-7)، پروستات (LNCaP) و سلولهای فیبروبلاست (SKM)کشت داده شدند. درصد زندهمانی ردههای سلولی با تستMTT اندازهگیری و میزان آپوپتوزیس در ردههای سلولی از روش Annexin/PI سنجیده شد و بررسی بیان ژن BCL2 در مدت 24 و 48 ساعت با روش quantitative RT-PCR (RT-qPCR) Real-Timeصورت گرفت.نتایج: عصاره بهترتیب بر ردههای سلولی پروستات، پستان و فیبروبلاست بیشترین اثر بازدارندگی رشد را نشان داد. اثر ترکیبی دوکسوروبیسین با عصاره در هر سه رده سلولی با کنترل هیچگونه تفاوت معناداری نداشت. نتایج Annexin/PI نشانداد میزان آپوپتوزیس اولیه، تاخیری و نکروز در ردههای سلولی تیمار شده نسبت به کنترل افزایش داشته است. بیان ژنBCL2 در ردههای سلولی با تیمار غلظت 25/1 میلیگرم بر میلیلیتر عصاره گیاه در مدت 24 و 48 ساعت نسبت به ژن کنترل بتااکتین بهطور معنیداری کاهش یافته بود (01/0p <).نتیجهگیری: عصاره هیدروالکلی بذر خارسنبل توانایی کاهش تکثیر سلولهای سرطانی سینه و پروستات و القا آپوپتوزیس در سلولهای سرطانی را دارد و هرچند که در غلظت کم موجب افزایش اثرات ضد سرطانی دوکسوروبیسین نمیشود، ولی میتواند جایگزنی برای آن با عوارض جانبی کمتر باشد.
مظفر باقرزاده همایی؛ علیاکبر احسان پور
چکیده
هدف: در این تحقیق، بهمنظور مقایسه سمیت و تنش اکسیداتیو احتمالی ناشی از اعمال نانو نقره و یون نقره، اثر غلظتهای مختلف آنها بر بعضی از شاخصهای بیوشمیایی مرتبط با اکسیداسون پروتئینها در گیاه سیبزمینی مورد مطالعه قرار گرفته است.مواد و روشها: گیاهچههای سیبزمینی حاوی یک گره، به محیط کشت پایه MS حاوی غلظتهای 10،2،0، و 20 ...
بیشتر
هدف: در این تحقیق، بهمنظور مقایسه سمیت و تنش اکسیداتیو احتمالی ناشی از اعمال نانو نقره و یون نقره، اثر غلظتهای مختلف آنها بر بعضی از شاخصهای بیوشمیایی مرتبط با اکسیداسون پروتئینها در گیاه سیبزمینی مورد مطالعه قرار گرفته است.مواد و روشها: گیاهچههای سیبزمینی حاوی یک گره، به محیط کشت پایه MS حاوی غلظتهای 10،2،0، و 20 میلیگرم بر لیتر از نانو نقره و نیترات نقره منتقل شدند. پس از 4 هفته، جدا کشتهای رشد یافته بهمنظور اندازهگیری شاخصهای موردنظر برداشت شدند.نتایج: محتوی پروتئین کل برگ در جدا کشتهای تیمارشده با نانو نقره یا یون نقره، بهجز در غلظت 2 میلیگرم بر لیتر از تیمار یون نقره، با افزایش غلظت کاهش نشان دادند. همچنین، تغییرات قابل ملاحظهای در الگوی الکتروفورزی پروتئینهای برگ در 5 باند پروتئینی مشاهده شد. محتوی گروههای کربونیل در تیمارهای نانو نقره و یون نقره با افزایش غلظت نقره افزایش یافت. محتوی تیولهای پروتئینی و غیر پروتئینی بهترتیب کاهش و افزایش را نشان دادند. بهعلاوه، افزایش بیشتری در فعالیت پروتئاز و توان آنتیاکسیدانتی کل در جدا کشتهای تحت تیمار یون نقره در مقایسه با نانو نقره مشاهده شد.نتیجهگیری: بر اساس نتایج بهدستآمده میتوان نتیجه گرفت که آسیب اکسیداتیو در جدا کشتهای تحت تیمار با نانو نقره بسیار بیشتر از جدا کشتهای تیمارشده با یون نقره است و علاوه بر آزادسازی یون نقره، اثرات ویژه مرتبط با نانو ذرات هم میتواند در القای تنش اکسیداتیو ناشی از نانو نقره در گیاه سیبزمینی دخالت داشته باشد.
خدیجه باقری؛ بهرام ملکی زنجانی؛ مهسا مکانیک
چکیده
هدف: طراحی و تهیه سازه ژنی مناسب و انتقال آن به گیاه توتون و بررسی گیاهان تراریخت حاصله بوده است.مواد و روشها: سازه اختصاصی بذر حاوی پیشبرنده Napin، توالی Ω ، ژن GUS و توالی SAR در پلاسمید pBI121 طراحی و تهیه و در باکتری E. coli تکثیر شد. ریزنمونههای برگی توتون با آگروباکتریوم سویه LBA4404 بهروش استاندارد تلقیح شدند. گزینش جوانههای باززایی ...
بیشتر
هدف: طراحی و تهیه سازه ژنی مناسب و انتقال آن به گیاه توتون و بررسی گیاهان تراریخت حاصله بوده است.مواد و روشها: سازه اختصاصی بذر حاوی پیشبرنده Napin، توالی Ω ، ژن GUS و توالی SAR در پلاسمید pBI121 طراحی و تهیه و در باکتری E. coli تکثیر شد. ریزنمونههای برگی توتون با آگروباکتریوم سویه LBA4404 بهروش استاندارد تلقیح شدند. گزینش جوانههای باززایی شده در محیط انتخابی (شامل MS، mg/l 1/0 NAA، mg/l3 BAP ،mg/L 25 کانامایسین، mg/L 200 سفوتاکسیم) انجام شد. آنالیز گیاهان تراریخت با PCR، RT-PCR و آزمون هیستوشیمیایی انجام شد.نتایج: بررسی مولکولی گیاهان باززایی شده با PCR و آغازگرهای اختصاصی ژنهای nptII و GUS نشاندهنده انتقال این ژنها به گیاهچههای باززایی شده بود. نتایج RT-PCR نشان داد که نسخهبرداری از ژن nptII در هر دو بافت برگ و بذر صورت میگیرد در حالیکه نسخهبرداری از ژن GUS تنها در بذر صورت میگیرد. با توجه به اینکه پیشبرنده NOS (کنترلکننده ژن nptII) عمومی و Napin (کنترلکننده ژن GUS) یک پیشبرنده اختصاصی بذر میباشد، این نتیجه مورد انتظار بود. در نهایت با استفاده از SDS-PAGE و آزمون هیستوشیمیایی، تولید و فعالیت آنزیم بتا-گلوکورونیداز در بذر گیاهان تراریخت تائید شد.نتیجهگیری: نتایج مناسب بودن سازه ژنی طراحی شده را نشان داد، چرا که پیشبرنده Napin به خوبی موجب بیان اختصاصی ژن GUS در بذر شده و توالی امگا نیز در افزایش بیان تراژن موثر بوده است. در ادامه کار میتوان این سازه را با جایگزینی ژنهای ارزشمند با ژن GUSبرای تولید پروتئینهای نوترکیب استفاده نمود.
علیرضا عبدانی پور؛ تقی طریحی؛ سیده مهسا خاتمی
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر اسید والپروئیک بهعنوان مهار کننده دی استیلاسیون هیستونی در کاهش فعالیت میکروگلیا/ماکروفاژها و تخریب بافت عصبی بعد از ایجاد ضایعه نخاعی در موش صحرایی میباشد. مواد و روشها: برای ایجاد ضایعه نخاعی مدل کانتیوژن مورد استفاده قرار گرفت. تعداد ده عدد موش صحرایی دارای ضایعه نخاعی بهطور مساوی به ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر اسید والپروئیک بهعنوان مهار کننده دی استیلاسیون هیستونی در کاهش فعالیت میکروگلیا/ماکروفاژها و تخریب بافت عصبی بعد از ایجاد ضایعه نخاعی در موش صحرایی میباشد. مواد و روشها: برای ایجاد ضایعه نخاعی مدل کانتیوژن مورد استفاده قرار گرفت. تعداد ده عدد موش صحرایی دارای ضایعه نخاعی بهطور مساوی به دوگروه تقسیم شدند: در گروه کنترل هیچ تزریقی انجام نشد و در گروه درمان شده موشها بهمیزان 400 میلیگرم بهازای هر کیلوگرم وزن برای مدت دو هفته تزریق داخل صفاقی اسید والپروئیک انجام شد. 28 روز بعد از ضایعه موشها کشته شدند و نخاع ضایعه دیده خارج شد و درصد سلولهای H3،ED-1 و OX-42 مثبت با روش ایمونوهیستوشیمی مورد بررسی قرار گرفتند. همچنین درصد حجمی حفره ایجاد شده در 4200 میکرومتر طول ضایعه (در نواحی مرکزی، بالا و پایینتر از ضایعه) در هر نمونه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج: نتایج بهدست آمده، افزایش استیلاسیون پروتئین هیستونی (H4) و کاهش فعالیت میکروگلیاها/ ماکروفاژها را در محل ضایعه نشان میدهد. همچنین درصد حفره تشکیل شده در گروه درمان شده با اسید والپروئیک نسبت به گروه کنترل (درمان نشده) کاهش معنیداری را نشان داد. نتیجهگیری: تجویز اسید والپروئیک در مراحل اولیه مدل ضایعه نخاعی نقش موثری را در کاهش فعالیت میکروگلیا/ماکروفاژها و کاهش آسیب بافت عصبی ایفا میکند.
یلدا صمصامی؛ فرهنگ حداد؛ مریم مقدم متین؛ شکوه الزمان سلیمانی فرد؛ حسین عباسپور
چکیده
هدف: در این مطالعه، تاثیر استرس بر القای آسیبهای ساختاری کروموزومی در شرایط in vitro در رده سلولی L929 با استفاده از آزمون میکرونوکلئوس در سلولهای دو هستهای مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: رده سلولی L929در محیط DMEM، حاوی 10 درصد FBS کشت داده شد. سلولها به چهار گروه آزمایشی شامل کنترل، گروه تیمار با Gy2 اشعه گاما، گروه تیمار ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه، تاثیر استرس بر القای آسیبهای ساختاری کروموزومی در شرایط in vitro در رده سلولی L929 با استفاده از آزمون میکرونوکلئوس در سلولهای دو هستهای مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: رده سلولی L929در محیط DMEM، حاوی 10 درصد FBS کشت داده شد. سلولها به چهار گروه آزمایشی شامل کنترل، گروه تیمار با Gy2 اشعه گاما، گروه تیمار با غلظتهای 25، 50 و 100 میکروگرم بر میلیلیتر هیدروکورتیزون و گروه تیمار با سه غلظت مختلف هیدروکورتیزون همراه با اشعه گاما تقسیم بندی شدند. سلولهای تیمار شده، برداشت و رنگ آمیزی شدند و شمارش صدمات کروموزومی با استفاده از آزمون میکرونوکلئوس انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد که هیدروکورتیزون در مقایسه با گروه کنترل سبب القای میکرونوکلئوس نشده است. اگر چه فراوانی میکرونوکلئوس در سلولهای تیمار شده همزمان با غلظتهای مختلف هیدروکورتیزون و اشعه بهطور معنیداری بیشتر از سلولهای فقط اشعه دیده بود (05/0p <). نتیجه گیری: بر اساس یافتههای این مطالعه، هورمونهای استرسزا بهتنهایی قادر به القای آسیب کروموزومی نیستند، اما میتوانند سلولها را نسبت به اثرات کلاستوژنیک اشعه آسیب پذیرتر نمایند.
چکیده
هدف: دراین پژوهش اهمیت روش ساخت بستری از پلیمر PLGA با ساختار نانو به روش الکتروریسی و روش انجماد-خشککن مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت. بههمین منظور اثر نانوتوپوگرافی بر تکثیر سلولی بر روی نانوفیبرهای تهیه شده در سه سرعت جمع کننده با یکدیگر مقایسه شد.مواد و روشها: بسترهایی از PLGA با روش انجماد خشککن و الکتروریسی تهیه گردید. ...
بیشتر
هدف: دراین پژوهش اهمیت روش ساخت بستری از پلیمر PLGA با ساختار نانو به روش الکتروریسی و روش انجماد-خشککن مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت. بههمین منظور اثر نانوتوپوگرافی بر تکثیر سلولی بر روی نانوفیبرهای تهیه شده در سه سرعت جمع کننده با یکدیگر مقایسه شد.مواد و روشها: بسترهایی از PLGA با روش انجماد خشککن و الکتروریسی تهیه گردید. مورفولوژی ساختارها توسط میکروسکوپ الکترونی، بررسی شد. جهت سنجش فعالیت سلولی، سلولهای فیبروبلاست موشی بر روی ساختارها کشت داده شد و با آزمون MTT بررسی گردید.نتایج :تصاویر میکروسکوپ الکترونی نشان داد، با افزایش سرعت چرخش جمع کننده، میزان نظم فیبرها افزایش یافت. تستMTT (05/0p < )، در 24 ساعت مشخص کرد که بسترهایPLGA تهیه شده به روش انجماد-خشککن با ایجاد ساختاری متخلخل، چسبندگی مناسبی برای سلول فراهم کرده است. با ادامه کشت بهمدت 48 و 72 ساعت به طور معناداری قابلیت زنده ماندن سلول بر روی نانوفیبرهای PLGA متناسب با افزایش نظم آنها افزایش یافت. این قابلیت بر روی ساختار PLGA انجماد-خشککن تغییر چندانی نداشت.نتیجه گیری: نتایج حاصل بیانگر عملکرد بهتر سلول برروی نانوفیبر ساخته شده از PLGA به روش الکتروریسی شده نسبت بهروش انجماد-خشککن بود. علاوه بر این، نانوفیبر منظم بهعنوان یک فاکتور مثبت در حمایت از رشد سلول عمل میکند به نظر می رسد ساختار آن به ماتریکس خارج سلولی طبیعی بسیار نزدیک است.
چکیده
هدف: پار انونایلفنل یک آلاینده زیست محیطی است که با توان تولید رادیکال آزاد میتواند موجب تخریب بافت شود. هدف این مطالعه بررسی اثر ویتامین E به عنوان یک آنتی آکسیدانت قوی بر بافت کلیه در رتهای تیمار شده با پارا نونایل فنل با استفاده از تکنیک استریولوژی بود. مواد و روشها: برای انجام این آزمایش تعداد 24 سر رت نر نژاد ویستار بامیانگین ...
بیشتر
هدف: پار انونایلفنل یک آلاینده زیست محیطی است که با توان تولید رادیکال آزاد میتواند موجب تخریب بافت شود. هدف این مطالعه بررسی اثر ویتامین E به عنوان یک آنتی آکسیدانت قوی بر بافت کلیه در رتهای تیمار شده با پارا نونایل فنل با استفاده از تکنیک استریولوژی بود. مواد و روشها: برای انجام این آزمایش تعداد 24 سر رت نر نژاد ویستار بامیانگین وزنی20±198 گرم به طور تصادفی به 4 گروه (6n=) کنترل، ویتامینE (mg/kg/day 100)، پارانونایلفنل (mg/kg/day 250) و پارانونایلفنل + ویتامینE تقسیم شد. پس از 56 روز تیمار دهانی با گاواژ وزن رتها تعیین، کلیه راست خارج و فیکس شد. پس از انجام برشگیری، پاساژ بافتی و رنگآمیزی هایدنهاینآزان، مقاطع بافت کلیه مورد ارزیابی استریولوژیک قرار گرفت. دادهها با روش آنالیز واریانس یکطرفه تجزیه و تحلیل و تفاوت میانگینها درسطح 05/0p < معنیدار در نظرگرفته شد.نتایج: در این پژوهش میانگین وزن کلیه، حجم کل کلیه، حجم کورتکس و مدولا،حجم لومن لولههای دور و نزدیک، حجم بافت بینابینی، حجم گلومرولوس و تافت در گروه پارانونایلفنل نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری نشان داد.کاهش معنیداری در حجم اپیتلیوم لولههای دور و نزدیک و همچنین فضای بومن در گروه پارا نونایلفنل نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید.نتیجه گیری: ویتامینE توانست بسیاری از اثرات نامطلوب پارا نونایلفنل بر بافت کلیه را جبران کند. بنابراین میتوان از ویتامینE به عنوان یک مکمل در مسمویتهای ناشی از پارانونایل فنل استفاده کرد.
فرهاد مشایخی؛ زیور صالحی؛ ابراهیم میرزاجانی
چکیده
هدف: در این مطالعه اثرات ویتامین D3 بر غلظت کل پروتئین و بیان پروتئین اصلی میلین (MBP) در جسم پینهای مغز موشهای دمیلینه شده توسط کاپریزون تحقیق شد.مواد و روشها: جهت القا دمیلینه شدن، موشها برای پنج هفته با کاپریزون تیمار شدند. سپس موشها به سه گروه تقسیم شدند. به اولین گروه از طریق داخل صفاقی ویتامین D3 به میزان 5 میکروگرم بر کیلوگرم ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه اثرات ویتامین D3 بر غلظت کل پروتئین و بیان پروتئین اصلی میلین (MBP) در جسم پینهای مغز موشهای دمیلینه شده توسط کاپریزون تحقیق شد.مواد و روشها: جهت القا دمیلینه شدن، موشها برای پنج هفته با کاپریزون تیمار شدند. سپس موشها به سه گروه تقسیم شدند. به اولین گروه از طریق داخل صفاقی ویتامین D3 به میزان 5 میکروگرم بر کیلوگرم وزن بدن بهطور روزانه تزریق شد. به گروه دوم (گروه شم) بافر فسفات سالین و به گروه سوم یا گروه کنترل هیچ تزریقی انجام نشد. بعد ازپنج هفته موشها کشته شده و غلظت کل پروتئین و بیان MBP توسط وسترن بلاتینگ بررسی شد. نتایج: هیچ تغییری در غلظت کل پروتئین در جسم پینهای موشهای گروه تزریق شده با ویتامین D3 در مقایسه با گروه شم و کنترل مشاهده نشد. همچنین این نتایج نشان داد که بیان MBP در جسم پینهای مغز موشهای تزریق شده با ویتامین D3 بهطور قابل ملاحظهای بیشتر از آن در گروه کنترل و شم است. نتیجهگیری: نتیجهگیری میشود که ویتامین D3 باعث افزایش بیان MBP در جسم پینه ای مغز موشهای دمیلینه شده میشود. همچنین پیشنهاد میشود که ویتامین D3 با افزایش بیان MBP ممکن است در فرایند ایجاد دوباره میلین نقش داشته باشد.
مهسا میرزایی فرد؛ آسیه آرام وش
چکیده
هدف: در این بررسی اثر هورمون رشد انسانی نوترکیب و جمسیتابین بهتنهایی و در ترکیب با یکدیگر بر سلولهای فیبروبلاست شش انسانی مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: هورمون رشد انسانی در مقادیر 10 تا 400 نانوگرم بر میلیلیتر و داروی جمسیتابین نیز در غلظتهای 1 تا 100 میکروگرم بر میلیلیتر با سلولهای فیبروبلاست شش انسانی تیمار و بررسیها ...
بیشتر
هدف: در این بررسی اثر هورمون رشد انسانی نوترکیب و جمسیتابین بهتنهایی و در ترکیب با یکدیگر بر سلولهای فیبروبلاست شش انسانی مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: هورمون رشد انسانی در مقادیر 10 تا 400 نانوگرم بر میلیلیتر و داروی جمسیتابین نیز در غلظتهای 1 تا 100 میکروگرم بر میلیلیتر با سلولهای فیبروبلاست شش انسانی تیمار و بررسیها با آزمون MTT، فلوسیتومتری بهواسطه رنگآمیزی با پروپیدیوم یدید و روش خراش سلولی انجام شد.نتایج: مطالعات و آنالیزهای چرخه سلولی و MTT نشان دهنده تاثیر هورمون رشد در پیشبرد چرخه سلولی و خروج از فاز G1و تکثیر سلولها نسبت به نمونه کنترل، و اثرات مهاری روند چرخه سلولی و رشد توسط جمسیتابین بود. نتایج حاصل از آزمون خراش سلولی نشان داد که هورمون رشد در غلظتهای موثر خود سبب مهاجرت سلولی افزایش یافته نسبت به کنترل شد درحالیکه داروی جمسیتابین مهاجرت سلولی را نسبت به کنترل کاهش داد.نتیجه گیری: با مصرف همزمان هورمون رشد در دوره شیمی درمانی با جمسیتابین بهنظر میرسد میتوان روند مرگ و میر سلولهای طبیعی را کاهش داد. زیرا سلولهای طبیعی نسبت به سلولهای سرطانی نسبت به هورمون رشد حساستر میباشند.
حمیدرضا جلیل؛ فائزه عزیزی؛ سیدجمال مشتاقیان؛ فریبا اسماعیلی
چکیده
هدف: در این مطالعه قابلیت عصاره مغز نوزاد رت برای القای تمایز عصبی در سلولهای بنیادی کارسینومای جنینیP19 مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: عصاره مغز نوزاد رت تحت شرایط استریل جمعآوری و غلظت پروتئین کل موجود در آن تعیین شد. سپس میزان زندهمانی سلولها پس از تیمار با عصاره مغز به دست آمد. جهت تمایز، اجسام شبهجنینی حاصل از ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه قابلیت عصاره مغز نوزاد رت برای القای تمایز عصبی در سلولهای بنیادی کارسینومای جنینیP19 مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: عصاره مغز نوزاد رت تحت شرایط استریل جمعآوری و غلظت پروتئین کل موجود در آن تعیین شد. سپس میزان زندهمانی سلولها پس از تیمار با عصاره مغز به دست آمد. جهت تمایز، اجسام شبهجنینی حاصل از کشت معلق سلولها به مدت هفت تا چهارده روز در معرض محیط کشت حاوی سه درصد سرم به همراه عصاره قرار گرفتند. برای ارزیابی تمایز عصبی از دو روش رنگآمیزی اختصاصی و real-time PCR استفاده شد.نتایج: رنگآمیزی کرزیلویوله مورفولوژی عصبی سلولهای تمایز یافته را محرز ساخت. بیان ژنهای اختصاصی عصبی به وسیله real-time PCR تأیید شد. عصاره مغز در حال تکوین که سرشار از عوامل نوروتروفیک است، توانست بیان ژنهای سیناپتوفیزین (پروتئین غشای پیشسیناپسی) و نستین (فیلامنت حدواسط سلولهای پیشساز عصبی) را در این سلولها القا نماید. همچنین بیان فاکتور رونویسی Nanog که از عوامل بسیار مهم در تنظیم میزان پرتوانی سلولهای بنیادی و مرتبط با خودنوزایی این سلولهاست، تحت تأثیر عامل القایی عصاره مغز کاهش یافت.نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان داد که عصاره مغز نوزاد رت میتواند باعث بروز فنوتیپ عصبی در سلولهای بنیادی P19 شده و بیان ژنهای اختصاصی عصبی را در این سلولها القا نماید. این مطالعه پتانسیل استفاده از ترکیب عصاره مغز نوزاد رت و درمان با سلول بنیادی را برای بهبود نقایص بیماریهای تخریبکننده عصبی پیشنهاد میکند.
چکیده
هدف: سیس پلاتین یکی از موفقترین داروها برای مقابله با بسیاری از سرطانها است، اما میزان سمیت حاد کلیوی بالای آن، تجویز این دارو را محدود میکند. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر فاکتورهای ترشحی سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی بر نارسایی حاد کلیوی ناشی از سیس پلاتین در موش صحرایی میباشد.مواد و روشها: در این مطالعه از موش ...
بیشتر
هدف: سیس پلاتین یکی از موفقترین داروها برای مقابله با بسیاری از سرطانها است، اما میزان سمیت حاد کلیوی بالای آن، تجویز این دارو را محدود میکند. هدف از انجام این تحقیق بررسی اثر فاکتورهای ترشحی سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی بر نارسایی حاد کلیوی ناشی از سیس پلاتین در موش صحرایی میباشد.مواد و روشها: در این مطالعه از موش صحرایی نر، نژاد ویستار استفاده شد. حیوانات بهطور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند و در هر گروه شش حیوان قرار گرفت. یک گروه بهعنوان کنترل در نظر گرفته شد که هیچ تزریقی در حیوانات این گروه صورت نگرفت. سه گروه دیگر سیس پلاتین را بهصورت داخل صفاقی با دوز 5 میلیگرم بر کیلوگرم یک بار در ابتدای آزمایش دریافت کردند. سپس به یکی از این سه گروه محیط کشت رویی سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی و به گروه دیگر محیط کشت فاقد فاکتورهای ترشحی بهصورت داخل صفاقی بهمدت سه روز متوالی تزریق شد. پنج روز بعد از تزریق سیس پلاتین، نمونههای کلیه و خون حیوانات مورد آزمایش برای بررسیهای بافت شناسی و بیوشیمیایی جمع آوری گردید.نتایج: نتایج کاهش معنیداری در میزان آسیب بافت کلیه، میزان اوره و کراتینین سرم خون نشان داد. همچنین افزایش معنیداری در میزان وزن بدن در گروه دریافت کننده محیط کشت رویی سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی نسبت به گروه سیس پلاتین و گروه دریافت کننده محیط کشت فاقد فاکتورهای ترشحی مشاهده گردید.نتیجه گیری: نتایج این پژوهش پیشنهاد میکند که فاکتورهای ترشحی سلولهای بنیادی مزانشیمی انسانی میتوانند در برابر سمیت کلیوی ناشی از سیس پلاتین اثر محافظتی داشته باشند.
چکیده
هدف: با توجه به نتایج متناقض مربوط به اثرات مکمل های خوارکی بر پاسخ های التهابی ناشی از ورزش، این مطالعه به منظور تعیین تاثیر مکمل دهی 14 روزه کافئین بر پاسخ پروتئین واکنش گر- (CRP) C و گلبول های سفید خون محیطی مردان غیرورزشکار متعاقب دویدن در سرازیری انجام شد. مواد و روش ها: 18 مرد غیرورزشکار داوطلب (سن 25±3 سال، درصد چربی بدن %13±2 و اکسیژن ...
بیشتر
هدف: با توجه به نتایج متناقض مربوط به اثرات مکمل های خوارکی بر پاسخ های التهابی ناشی از ورزش، این مطالعه به منظور تعیین تاثیر مکمل دهی 14 روزه کافئین بر پاسخ پروتئین واکنش گر- (CRP) C و گلبول های سفید خون محیطی مردان غیرورزشکار متعاقب دویدن در سرازیری انجام شد. مواد و روش ها: 18 مرد غیرورزشکار داوطلب (سن 25±3 سال، درصد چربی بدن %13±2 و اکسیژن مصرفی بیشینه 50±4 میلی لیتر/ کیلوگرم/ دقیقه) در قالب طرح نیمه تجربی و دوسویه کور به طور تصادفی در دو گروه همگن مکمل و شبه دارو (پنج میلی گرم/ کیلوگرم/ روز) جایگزین شدند. پس از مکمل دهی 14 روزه، آزمودنی ها روی یک نوارگردان با شیب منفی %15 به مدت نیم ساعت با شدت %65 اکسیژن مصرفی بیشینه دویدند. تغییرات CRP سرمی و تعداد گلبول های سفید خون طی چهار مرحله (حالت پایه، بعد از دوره مکمل سازی، بلافاصله و 24 ساعت پس از ورزش) اندازه گیری شد. داده های نرمال با استفاده از آزمون های تحلیل واریانس مکرر، پس تعقیبی بونفرونی و تی مستقل در سطح معنی داری 0.05 بررسی شد. نتایج: نتایج حاکی است که مکمل دهی کافئین بر شاخص های التهابی پایه تاثیر معنی داری نمی گذارد (P>0.05). میزان CRP سرمی و تعداد گلبول های سفید خون بلافاصله پس از ورزش به طور معنی داری (Pنتیجه گیری: با توجه به نتایج تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که 14 روز مکمل دهی کافئین احتمالا می تواند از پاسخ التهابی (افزایش CRP و لکوسیتوز) مردان غیرورزشکار متعاقب نیم ساعت دویدن در سرازیری بکاهد.
پریسا جنوبی؛ احمد مجد؛ صدیقه مهرابیان؛ فیصل رشیدی
چکیده
هدف: انبه (Mangifera indica L.) درختی همیشه سبز و متعلق به تیره پسته ایان (Anacardiaceae) که در ایران در استانهای هرمزگان و بلوچستان کشت میشود و تاکنون پژوهشی پیرامون ویژگیهای ساختاری و تکوینی آن صورت نگرفته است. در پژوهش حاضر بررسی ساختار تشریحی اندامهای رویشی و مراحل تکوینی اندامهای زایشی این گیاه مد نظر قرار گرفتند.مواد و روشها: ...
بیشتر
هدف: انبه (Mangifera indica L.) درختی همیشه سبز و متعلق به تیره پسته ایان (Anacardiaceae) که در ایران در استانهای هرمزگان و بلوچستان کشت میشود و تاکنون پژوهشی پیرامون ویژگیهای ساختاری و تکوینی آن صورت نگرفته است. در پژوهش حاضر بررسی ساختار تشریحی اندامهای رویشی و مراحل تکوینی اندامهای زایشی این گیاه مد نظر قرار گرفتند.مواد و روشها: از اندامهای رویشی نمونه برداری شد و در فیکساتور گلسیرین و اتانل تثبیت صورت گرفت. از اندامهای زایشی گیاه در مراحل مختلف نموی از غنچه باز نشده تا گل رسیده نمونه برداری انجام شد. نمونهها در فیکساتور FAA تثبیت شدند با میکروتوم برش گیری شده و با رنگهای هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی صورت گرفت.نتایج: بررسی ساختار نخستین و پسین ریشه، ساقه، دمبرگ، برگ، محور گل آذین و مریستم راس ساقه مشابهت این اندامها با سایر دولپهایها را نشان داد. نافه این گیاه دارای 5 پرچم است که تنها یکی از این پرچمها بارور بوده مابقی عقیم هستند. بساکها دارای دو خانه و چهار کیسه گرده میباشند. لایه تاپتوم ترشحی بوده و دانههای گرده با سه منفذ میباشند. مادگی دارای یک برچه، تمکن پایهای، یک تخمک واژگون و تخمک تک پوستهای میباشد. بافتهای ترشحی، در اندامهای زایشی آن دیده شدند.نتیجه گیری: بر اساس یافتههای تشریحی مشابهت این گیاه با دیگر دولپهایها مشاهده گردید. با توجه به بررسی مراحل نمو زایشی اطلاعات جدیدی برای شناسایی این گیاه بهدست آمد.
فاطمه متقی مریدانی؛ مریم حاجی قاسم کاشانی؛ محمد تقی قربانیان
چکیده
هدف: در این مطالعه اثر ضد سرطانی CM بر سلولهای MCF7 در شرایط کشت آزمایشگاهی بررسی شد.مواد و روشها: سلولهای بنیادی چربی از چربی ناحیه شکم خانمهای سزارینی بیمارستان ولایت دامغان و با کسب رضایت نامه استخراج شد. CM از کشت پاساژ چهارم hASCs در مدیوم فاقد سرم پس از 72 ساعت، تهیه شد. سلولهای MCF7 در معرض CM بهمدت 24 و 48 ساعت قرار گرفتند و سپس ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه اثر ضد سرطانی CM بر سلولهای MCF7 در شرایط کشت آزمایشگاهی بررسی شد.مواد و روشها: سلولهای بنیادی چربی از چربی ناحیه شکم خانمهای سزارینی بیمارستان ولایت دامغان و با کسب رضایت نامه استخراج شد. CM از کشت پاساژ چهارم hASCs در مدیوم فاقد سرم پس از 72 ساعت، تهیه شد. سلولهای MCF7 در معرض CM بهمدت 24 و 48 ساعت قرار گرفتند و سپس سرعت تکثیر و میزان بقای سلولها و همچنین بیان ژنهای آپوپتوتیک با روشهای MTT، شمارش سلولی (هموسایتومتر) وRT-PCR بررسی شد. نتایج: سلولهایی که با CM بهمدت 24 و 48 ساعت تیمار شده بودند، کاهش معنیداری در سرعت تکثیر و میزان بقا در مقایسه با سلولهایی که در محیط حاوی سرم کشت داده شده بودند (کنترل)، نشان دادند. همچنین افزایش معنیداری در بیان ژن کاسپاز 3، در مقایسه با سلولهایی که در محیط حاوی سرم کشت داده شده بودند مشاهده شد. در حالیکه بیان ژن کاسپاز 9 فقط پس از 24 ساعت القا، افزایش معنیداری را نشان داد. نتیجهگیری: محیط کاندیشنال از طریق فعال کردن کاسپازها، آپوپتوزیس را در سلولهای سرطانی MCF7 القا کرده، سرعت تکثیر و بقا را نیز کاهش داد. بنابراین محیط کاندیشنال بهعنوان مکمل میتواند بههمراه دیگر روشهای درمانی ضد سرطانی بهکار برده شود.
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رفتار ژنهای موجود در نواحی است که در مسیر بروز و پیشرفت سرطان آندومتریوم دچار تغییر آللیک شدهاند.مواد و روشها: موشهای صحرائی ماده نژاد BDII/Han با نرهای دو نژاد از موشهای صحرائی که دارای رخداد کمی برایECA میباشند، آمیزش داده شد BN/Han)&(SPRD-Cu3/Han . برای بدست آوردن زادههای نسل دوم, افراد نسل ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش بررسی رفتار ژنهای موجود در نواحی است که در مسیر بروز و پیشرفت سرطان آندومتریوم دچار تغییر آللیک شدهاند.مواد و روشها: موشهای صحرائی ماده نژاد BDII/Han با نرهای دو نژاد از موشهای صحرائی که دارای رخداد کمی برایECA میباشند، آمیزش داده شد BN/Han)&(SPRD-Cu3/Han . برای بدست آوردن زادههای نسل دوم, افراد نسل اول با هم آمیزش داده شد و همچنین رت های ماده نسل اول با والد پدری آمیزش داده شد تا زادههای بک کراس بدست آیند. به منظور بررسی تغییرات ژنتیکی ایجاد شده در تمامی 18 تومور مطالعه شده، از روشهای سیتوژنتیک مولکولی (مانند FISH و Paint) استفاده شد.نتایج: آنالیز انجام شده توسط تکنیکFISH در تومورها نشان داد که نواحی کوچکی دارای فزونی یابی ژنی میباشند.نتیجه گیری: این تغییرات بطور مخفی میباشند به طوریکه در نواحی از کروموزوم که از نظر سیتوژنتیکی طبیعی به نظر میرسیدند مشاهده شد. در این پژوهش نشان داده شده که ناهنجاریهای کروموزومی اختصاصی مانند فزونییابی ژنی، حذف و جابجائی که منجر به تغییرات در نسخههای ژنی میگردند، در قطعات کوچکی از کروموزوم 15 مشاهده گردیدند.
چکیده
هدف: حرکت آب از عرض غشاءهای سلولی در اثر حضور کانالهای آبی به نام آکواپورینها (AQPs) تسهیل میشود. ترکیبات جیوه یکی از بازدارندههای قوی آکواپورینهای گیاهی و جانوری میباشند. به هر حال چندین فرم مشابه از آکواپورینها مانند NtAQP1 در گیاه توتون توسط جیوه ممانعت نمیشوند. هدف از این تحقیق بررسی حساسیت آکواپورین NtPIP2;1 جداسازی شده ...
بیشتر
هدف: حرکت آب از عرض غشاءهای سلولی در اثر حضور کانالهای آبی به نام آکواپورینها (AQPs) تسهیل میشود. ترکیبات جیوه یکی از بازدارندههای قوی آکواپورینهای گیاهی و جانوری میباشند. به هر حال چندین فرم مشابه از آکواپورینها مانند NtAQP1 در گیاه توتون توسط جیوه ممانعت نمیشوند. هدف از این تحقیق بررسی حساسیت آکواپورین NtPIP2;1 جداسازی شده از توتون نسبت به جیوه است.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی پس از سنتز cRNA مربوط به NtPIP2;1، تزریق آن به داخل اووسیتهای زنوپوس توسط میکرواینجکشن صورت گرفت. پس از دو روز انکوبه کردن اووسیتها، آنها به مدت 10 دقیقه در معرض 1 میلیمولار کلرور جیوه قرار گرفته، سپس آزمون انبساط حجم اووسیت در محیط هیپوتونیک انجام و ضریب نفوذپذیری غشاء ( Pf) اووسیت تعیین شد.نتایج: Pf محاسبه شده برای اووسیتهای گروه کنترل و تیمار شده با کلرور جیوه که هر دو آکواپورین NtPIP2;1 را بیان میکنند به ترتیب برابر با 2-10×99/0 و2-10×98/0 سانتیمتر بر ثانیه بود که تفاوت معنیداری با یکدیگر نشان ندادند(p>0.05). مقایسه توالی اسید آمینه آکواپورین NtPIP2;1 با NtAQP1 (غیرحساس به جیوه) نشان داد که NtPIP2;1 همانند NtAQP1 در نزدیک منفذ آبی دارای اسید آمینه ترئونین به جای سیستئین میباشد.نتیجه گیری: NtPIP2;1 یک آکواپورین غیر حساس به جیوه را در گیاه توتون کدگذاری میکند و این به دلیل جایگزینی اسیدآمینه سیستئین در نزدیک منفذ آبی با ترئونین میباشد.
عبدالکریم چهرگانی راد؛ فریبا محسن زاده؛ سمانه معتبرنیا؛ زهره شیرخانی
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش اثرات نانو ذرات اکسید آلومینیوم بر روی جوانهزنی، رشد ریشه، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی، محتوای پروتئین کل، فعالیت برخی آنزیمهای آنتیاکسیدانتی و محتوای کربوهیدرات گیاه لوبیا (Phaseolus vulgaris) میباشد. مواد و روشها: آزمایش در شرایط کشت گلخانه، بهصورت کاملا تصادفی با 4 تکرار طراحی شد. گیاهان در معرض غلظتهای ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش اثرات نانو ذرات اکسید آلومینیوم بر روی جوانهزنی، رشد ریشه، مقدار رنگیزههای فتوسنتزی، محتوای پروتئین کل، فعالیت برخی آنزیمهای آنتیاکسیدانتی و محتوای کربوهیدرات گیاه لوبیا (Phaseolus vulgaris) میباشد. مواد و روشها: آزمایش در شرایط کشت گلخانه، بهصورت کاملا تصادفی با 4 تکرار طراحی شد. گیاهان در معرض غلظتهای مختلف (01/0، 5/0 و 1 ) گرم بر لیتر نانو اکسید آلومنیوم قرارگرفتند و ویژگیهای فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان تحت تیمار با گیاهان شاهد مقایسه شد . نتایج: بر اساس نتایج بهدست آمده تیمار با نانو اکسید آلومینیوم اثر مثبتی بر درصد جوانهزنی، طول ریشه، محتوای کلروفیل b و کل، محتوای قندهای محلول و نامحلول داشت. کاهش در محتوای کلروفیل a، محتوای پروتئین کل و فعالیت آنزیم کاتالاز در نمونههای تحت تیمارها در مقایسه با شاهد مشاهده شد. اثر نانو اکسید آلومینیوم بر سرعت جوانهزنی بذر و فعالیت آنزیم پراکسیداز معنیدار نبود. نتیجهگیری: بر اساس نتایج بررسی حاضر تیمار با نانو ذرات اکسید آلومینیوم بر بیشتر ویژگیهای تکوینی و فیزیولوژیک در لوبیا اثر مثبت را نشان داد که بیانگر فقدان اثر مسمومیت نانو ذره مورد مطالعه در غلظتهای بهکار رفته است. در مورد برخی از ویژگیها (محتوای کلروفیل a، محتوای پروتئین کل و فعالیت آنزیم کاتالاز) اثر کاهشی مشاهده شد که میتواند مربوط به مکانیسمهای مقاومت در گیاه مورد مطالعه باشد.