چکیده
هدف: مطالعات نشان دادهاند که هورمونهای تیروئیدی لازمه تکامل طبیعی بسیاری از اندامهای بدن محسوب میشوند. در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر تکنیک ایمونوهیستوشیمی، به بررسی اثرات هیپوتیروئیدی مادری بر تکوین پوست جنین پرداخته شود. مواد و روشها: رتها در چهار گروه هیپوتیروئید، هیپرتیروئید، هیپوتیروئید تیمار شده با تیروکسین ...
بیشتر
هدف: مطالعات نشان دادهاند که هورمونهای تیروئیدی لازمه تکامل طبیعی بسیاری از اندامهای بدن محسوب میشوند. در این مطالعه سعی شده است با تکیه بر تکنیک ایمونوهیستوشیمی، به بررسی اثرات هیپوتیروئیدی مادری بر تکوین پوست جنین پرداخته شود. مواد و روشها: رتها در چهار گروه هیپوتیروئید، هیپرتیروئید، هیپوتیروئید تیمار شده با تیروکسین و کنترل قرار گرفتند (هرگروه شامل 10 رت). در این گروه ها، رتها از 14 روز قبل از جفتگیری به ترتیب در معرض داروهای ضدتیروئیدی پروپیل تیواوراسیل (PTU) و با دوز 50 میلیگرم در هر لیتر آب آشامیدنی، داروی لووتیروکسین با دوز 1 میلی گرم در لیتر و هر دوی این داروها به طور همزمان و با دوزهای ذکر شده قرار گرفتند. پس از 14روز از رتهای مادر تست خون گرفته شد و در صورت تغییر مناسب سطح هورمونی آنها، به همراه رتهای نر به قفسهای مخصوص جفت گیری منتقل شدند. پس از حاملگی و زایمان، از پوست ناحیه پشت نوزادان 10 روزه جهت انجام مطالعات ایمونوهیستوشیمی نمونه برداری شد. نتایج: در اکثر بخشهای پوست، در گروه هیپوتیروئید افزایش معنیدار بیان لامینین (002/0p=) و در گروه هیپرتیروئید کاهش معنیدار بیان آن (007/0p=) مشاهده شد. همچنین در گروه هیپوتیروئید تیمار شده با تیروکسین نسبت به گروه کنترل تفاوت معنیداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: هیپوتیروئیدی مادری باعث بروز تغییرات گسترده در بیان لامینین در بخشهای مختلف پوست میشود. این در حالی است که هیپرتیروئیدی مادری باعث ایجاد نتایج عکس در بیان لامینین میشود. در واقع هورمونهای تیروئیدی باعث تنظیم منفی بیان لامینین میشوند. بدین معنی که افزایش سطح هورمونهای تیروئیدی باعث کاهش بیان لامینین میشود و برعکس. بنابراین تغییر در سطح هورمونهای تیروئیدی مادری، میتواند باعث ایجاد تغییرات گستردهای در پوست نوزاد شود.
چکیده
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات ویتامینA در مهار آسیبهای کروموزومی القایی توسط امواج تلفن همراه روی اریتروسیتهای مغز استخوان موش کوچک آزمایشگاهی بود.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 48 سر موش نر بالغ نژاد بالب سی به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل، شاهد1، شاهد2 و تجربی تقسیم شده, موشهای گروه کنترل در شرایط طبیعی، نمونههای ...
بیشتر
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثرات ویتامینA در مهار آسیبهای کروموزومی القایی توسط امواج تلفن همراه روی اریتروسیتهای مغز استخوان موش کوچک آزمایشگاهی بود.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 48 سر موش نر بالغ نژاد بالب سی به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل، شاهد1، شاهد2 و تجربی تقسیم شده, موشهای گروه کنترل در شرایط طبیعی، نمونههای گروه شاهد1 به مدت چهار روز متوالی و هر روز به مدت سه ساعت (12 – 9) در شرایط آزمایشگاهی و محدوده امواج تلفن همراه به حالت غیر فعال(خاموش) قرار گرفتند. درگروه شاهد 2 موشها به مدت چهار روز و هر روز به مدت سه ساعت (12- 9) در شرایط آزمایشگاهی در معرض امواج تلفن همراه به حالت روشن قرار داده شدند و به نمونههای گروه تجربی ویتامین A با دوز 15000 واحد بینالمللی بر کیلوگرم به مدت پنج روز متوالی به صورت درون صفاقی تزریق شد و از روز دوم در معرض امواج تلفن همراه به حالت روشن به مدت چهار روز متوالی و هر روز به مدت سه ساعت (12 – 9) قرار گرفتند. کلیه موشهای گروه های مختلف تشریح و آزمون میکرونوکلئوس روی اریتروسیتهای پلیکروماتیک مغز استخوان موشها انجام شد. دادههای کمی حاصل با نرم افزار SPSS وآزمون آماری ANOVA در سطح 05/0 p < تحلیل گردید.نتایج: فراوانی میکرونوکلئوسها در اریتروسیتهای پلیکروماتیک مغز استخوان موش نر تجربی (25/23) در مقایسه با گروه کنترل (68/34)، گروه شاهد 1 (88/35) و شاهد 2 (55/45) کاهش معنیداری نشان داد. همچنین گروه شاهد 2 نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری در تعداد میکرونوکلئوسها نشان داده است.نتیجه گیری: ویتامین A باعث کاهش آسیبهای کروموزومی القایی توسط امواج ساطع شده از تلفنهای همراه روی اریتروسیتهای پلیکروماتیک مغز استخوان موش نر بالغ نژاد بالب سی میشود.
چکیده
< p>هدف: این تحقیق با هدف بررسی تغییرات ایجاد شده در میزان اکسین در گیاهان بازارایی شده از ریشههای گیاه تنباکو حاوی Ri –T DNA میباشد. مواد و روشها: در این تحقیق قطعات برگ گیاه تنباکو توسط باکتری آگروباکتریوم رایزوژنز تراریخت گردید. ریشههای موئین تراریخت ایجاد شده توسط توانایی رشدشان ...
بیشتر
< p>هدف: این تحقیق با هدف بررسی تغییرات ایجاد شده در میزان اکسین در گیاهان بازارایی شده از ریشههای گیاه تنباکو حاوی Ri –T DNA میباشد. مواد و روشها: در این تحقیق قطعات برگ گیاه تنباکو توسط باکتری آگروباکتریوم رایزوژنز تراریخت گردید. ریشههای موئین تراریخت ایجاد شده توسط توانایی رشدشان بر روی محیط حاوی کانامایسین انتخاب شدند. برای تائید تراریخت بودن ریشهها از سوبسترای x-gluc استفاده شد. از این ریشههای تراریخت ابتدا کالوس و سپس گیاهان تراریخت باززائی گردید. در نهایت میزان اکسین در برگ و ریشه این گیاهان اندازهگیری شد. نتایج: آبی رنگ شدن ریشهها تائیدی بر انجام موفق تراریخت شدن نمونهها بود. نتایج بدست آمده نشان داد مقدار اکسین در گیاهان تراریخت نسبت به گیاه شاهد حدود 80 تا 90 در صد افزایش یافته بودند. گیاهان تراریخت نسبت به گیاهان غیر تراریخت فاصله میان گرههای کوتاهتر و سطح برگ کوچکتری داشتند. نتیجه گیری: گیاهان باززائی شده از ریشههای تراریخت، میزان اکسین بیشتری نسبت به گیاهان غیر تراریخت تولید نمودند. تغییر میزان اکسین احتمالا نوعی تداخل با جیبرلیک اسید داشته و باعث کوتاهی طول گیاهان تراریخت گردیده است.
چکیده
هدف: هدف از این تحقیق بررسی نقش کلیت کننده های کلسیم بر مهار اپوپتوزیس نورون های حرکتی قطعات کشت شده نخاع موش بالغ بود.مواد و روش ها: ناحیه سینهای نخاع موش بالغ توسط دستگاه قطعه کننده بافت به قطعات 400 میکرونی بریده و به چهار گروه تقسیم شدند: 1- قطعات لحظه زمانی صفر 2- قطعات کنترل 3- قطعات تیمار با اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (EDTA) 4- قطعات ...
بیشتر
هدف: هدف از این تحقیق بررسی نقش کلیت کننده های کلسیم بر مهار اپوپتوزیس نورون های حرکتی قطعات کشت شده نخاع موش بالغ بود.مواد و روش ها: ناحیه سینهای نخاع موش بالغ توسط دستگاه قطعه کننده بافت به قطعات 400 میکرونی بریده و به چهار گروه تقسیم شدند: 1- قطعات لحظه زمانی صفر 2- قطعات کنترل 3- قطعات تیمار با اتیلن دی آمین تترا استیک اسید (EDTA) 4- قطعات تیمار با اتیلن گلیکول تترا استیک اسید (EGTA). قطعات کنترل و تیمار به مدت 6 ساعت در محیط کشت انکوبه شدند. سنجش MTT [3-(4,5-dimethylthiazol-2-yl)-2,5-diphenyltetrazolium bromide] جهت ارزیابی قابلیت حیات قطعات نخاع مورد استفاده قرار گرفت. جهت مطالعه مورفولوژیکی نورونهای حرکتی از رنگ آمیزی پروپیدیوم آیوداید و هوخست 33342 استفاده شد. دادهها با روش آنالیز واریانس یکطرفه و تست Tukey مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و تفاوت میانگینها در سطح p نتایج: نورون های حرکتی قطعات کشت شده نخاع پس از 6 ساعت نشانه های مورفولوژیک اپوپتوزیس را نشان دادند. کاربرد جداگانه کلیت کننده های کلسیمی (EDTA و EGTA) نه تنها توانست قابلیت حیات قطعات کشت شده به مدت 6 ساعت را افزایش دهد بلکه توانست مرگ سلولی اپوپتوزیس را در نورون های حرکتی این قطعات مهار و همچنین درصد تعداد نورون های حرکتی زنده را افزایش دهد.نتیجه گیری: از آنجا که کاربرد کلیت کننده های کلسیمی درمحیط کشت قطعات نخاع توانست قابلیت حیات این قطعات را افزایش، نشانه های اپوپتوزیس را در نورون های حرکتی مهار و درصد تعداد نورون های حرکتی زنده را در این قطعات افزایش دهند، بیانگر آن است که افزایش کلسیم داخل سلولی احتمالا یکی از دلایل اپوپتوزیس نورون های حرکتی در قطعات کشت شده نخاع می باشد.
چکیده
هدف: اندرکنش میکروب- گیاه بهعنوان یک جریان مهم کارآمد گیاهپالایی آلودگی نفتی مورد توجه است. استفاده از لگوم-ریزوبیوم روش مناسبی برای پالایش اراضی آلوده به نفتخام میباشد. هدف از این مطالعه ارزیابی توانایی گیاهپالایی همزیستی اقاقیا- ریزوبیوم در خاکهای آلوده به نفتخام میباشد. مواد و روشها: گیاهچههای سه روزه اقاقیا به ...
بیشتر
هدف: اندرکنش میکروب- گیاه بهعنوان یک جریان مهم کارآمد گیاهپالایی آلودگی نفتی مورد توجه است. استفاده از لگوم-ریزوبیوم روش مناسبی برای پالایش اراضی آلوده به نفتخام میباشد. هدف از این مطالعه ارزیابی توانایی گیاهپالایی همزیستی اقاقیا- ریزوبیوم در خاکهای آلوده به نفتخام میباشد. مواد و روشها: گیاهچههای سه روزه اقاقیا به محیط هیدروپونیک منتقل و با ریزوبیوم تلقیح شدند. سپس، گیاهچههای 13 روزه به خاکهای آلوده به نفتخام در غلظتهای 0(شاهد)، 1تا 5 درصد (حجمی/وزنی) منتقل و در ابتدا و انتهای یک دوره 90 روزه، میزان حذف هیدروکربنها (هیدروکربنهای کل، n- تریدکان، n-تترادکان و n- پنتادکان) خاک با GC اندازهگیری شد. مقادیر سرب، روی و کادمیم در خاک و ریشه گیاه توسط دستگاه جذب اتمی اندازهگیری شد. دادهها با کمک SPSS11 و تست دانکن آنالیز آماری شدند. نتایج: نتایج تجمع فلزات سنگین را در ریشه گیاهان و کاهش آنها را در خاک نشان دادند. کاهش مقدار هیدروکربنها در تمامی تیمارها در طی آزمایش مشاهده گردید. ماکزیمم برداشت در گیاهان تلقیح شده ریزوبیومی در تیمار 4 درصد نفتخام بدست آمد که در آنجا اقاقیای تلقیحشده 97 تا 100 درصد هیدروکربنها را از خاک حذف نمود. بنابراین تلقیح اقاقیا با ریزوبیوم در حذف هیدروکربنها و فلزات سنگین خاکهای آلوده به نفتخام موثر است. نتیجهگیری: براساس این نتایج، اقاقیای تلقیحشده با ریزوبیوم میتواند به عنوان یک انباشتگر سرب و کادمیم در خاک آلوده به نفت استفاده گردد و به منظور گیاهپالایی خاکهای آلوده به نفتخام انتخاب شود.
اعظم نعمت اللهی؛ مجید مهدیه؛ مجتبی یزدانی؛ محمدرضا امیرجانی
چکیده
هدف: در این پژوهش اثر سمیت کلرید آلومینیوم (AlCl3) بر القا آپوپتوزیس درسوسپانسیون سلولی دو رقم برنج (Oryza sativa) خزر و طارم مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: در این مطالعه سلولهای سوسپانسیون سلولی از دو رقم خزر و طارم به مدت 3 هفته در محیطMS Skoog) Murashig and) مایع کشت داده شدند. سپس سلولهای دو رقم با غلظتهای مختلف (0، 40، 80 و 120 میکرومولار) ...
بیشتر
هدف: در این پژوهش اثر سمیت کلرید آلومینیوم (AlCl3) بر القا آپوپتوزیس درسوسپانسیون سلولی دو رقم برنج (Oryza sativa) خزر و طارم مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: در این مطالعه سلولهای سوسپانسیون سلولی از دو رقم خزر و طارم به مدت 3 هفته در محیطMS Skoog) Murashig and) مایع کشت داده شدند. سپس سلولهای دو رقم با غلظتهای مختلف (0، 40، 80 و 120 میکرومولار) کلرید آلومینیوم به مدت 56 ساعت تیمار شدند. تغییرات بیوشیمیایی آپوپتوزیس DNA سلولها توسط الکتروفورز ژل و تست تانل و تغییرات ریخت شناسی آپوپتوزیس سلولها با رنگ آمیزی هوخست و پروپیدیوم یدید مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج: نتایج حاصل از الکتروفورز ژل و تست تانل، آسیب DNA و ایجاد قطعات 180 تا 200 جفت بازی را در دو رقم نشان دادند. همچنین نتایج حاصل از رنگ آمیزی هوخست و پروپیدیوم یدید تغییرات ریختشناسی سلولهاشامل متراکم شدن هستهها، تخریب غشا و چروکیدگی سیتوپلاسم را با افزایش غلظت بهویژه تحت غلظت 120 میکرومولار و در رقم طارم نشان دادند.نتیجه گیری: سمیت AlCl3 باعث تخریب DNA و تغییرات ریختشناسی سلولها در دو رقم برنج بهویژه رقم طارم پس از 56 ساعت تیمار و با افزایش غلظت شد.
ملیحه بهادری؛ سعیده ظفر بالانژاد؛ محمد مهدی فرقانی فرد
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی کمی بیان mRNA ژنSALL4 در مزنسفالن طی مراحل رشد و نمو جنینی جوجه است . مواد و روشها : در این پژوهش تجربی از تخم مرغهای نطفه دار انکوبه شده در حرارت37 تا 5/37 درجه سانتیگراد و رطوبت 60 تا 65 درصد استفاده شد. پس از شروع رشد و نمو جنینی قسمتی از بافت پروزنسفالن مغز بهطور روزانه از تخم مرغها جمع آوری ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی کمی بیان mRNA ژنSALL4 در مزنسفالن طی مراحل رشد و نمو جنینی جوجه است . مواد و روشها : در این پژوهش تجربی از تخم مرغهای نطفه دار انکوبه شده در حرارت37 تا 5/37 درجه سانتیگراد و رطوبت 60 تا 65 درصد استفاده شد. پس از شروع رشد و نمو جنینی قسمتی از بافت پروزنسفالن مغز بهطور روزانه از تخم مرغها جمع آوری گردید، از بافت تفکیک شده Total RNA استخراج و سنتز cDNA انجام شد. cDNA سنتز شده بهعنوان الگو برای بررسی کمی بیان SALL4 mRNA ؛ بهروش Real Time PCR مورد استفاده قرار گرفت. نتایج: نتایج حاصل از Real-time PCR رونوشتهایSALL4 در بافت مزونسفالون مغز در طی تکوین جوجه نشان میدهد که بیان ژنSALL4 در طول رشد و نمو جنین در مزنسفالن متغیر است، درحالیکه بیان mRNA ژن SALL4 در طول رشد و نمو جنینی بررسیشد، بیشترین تعداد نسخههایmRNA ژنSALL4 از لحاظ کمی در نوزدهمین روز جنینی یافت شد. نتیجه گیری: در بررسی سطح بیانmRNA ژنSALL4 طی مراحل مختلف رشد و نمو جنینی جوجه، از روی شواهد میتوان پیشبینی نمود که احتمالا ارتباطی بین بیانSALL4 درمراکزعصبی مزنسفالن مغز و تکامل اندامهایی بینایی وجود داشته باشد.
موسی گردانه؛ عباس رحیمی شم آبادی؛ عمران اسماعیل زاده
چکیده
هدف: هدف این تحقیق تولید لنتی ویروسهای حامل ژن Nurr1 و بیان در سلولهای انسانی میباشد. مواد و روشها: قطعه ژنی IRES-EGFP با آنزیمهای Bgl ll/Not1 از ناقل pIRES2-EGFP جدا و با Klenow کور (Blunt) گردید. ناقل لنتی ویروسی pNL-EGFP/CMV/WPREdU3 با آنزیمهای Nhe1/ Xho1 برش و دو سر آن کور شد. قطعه ژنی ایزوله شده به این ناقل منتقل شد تا سازه لنتی ویروسی (I) بهوجود ...
بیشتر
هدف: هدف این تحقیق تولید لنتی ویروسهای حامل ژن Nurr1 و بیان در سلولهای انسانی میباشد. مواد و روشها: قطعه ژنی IRES-EGFP با آنزیمهای Bgl ll/Not1 از ناقل pIRES2-EGFP جدا و با Klenow کور (Blunt) گردید. ناقل لنتی ویروسی pNL-EGFP/CMV/WPREdU3 با آنزیمهای Nhe1/ Xho1 برش و دو سر آن کور شد. قطعه ژنی ایزوله شده به این ناقل منتقل شد تا سازه لنتی ویروسی (I) بهوجود آید. سپس ژن Nurr1 با آنزیمهای Xho1 و BamH1 از ناقل PCMX-NOT بریده و درون پلاسمید (I) خطی شده باSal1 و BamH1 منتقل شد تا سازه نهایی لنتی ویروسی (II) تولید گردد. برای تولید لنتی ویروسهای نوترکیب، رده سلول انسانی HEK-293T را با این پلاسمید نهایی، بههمراه پلاسمیدهای غشایی و بسته بندی لنتی ویروس ترانسفکت شد. محیط این سلولها که مملو از ذرات ویروسی شده بود جمع آوری و از ستون آمیکون عبور داده شد تا ذخیره غلیظ ویروس بهدست آید. این ذخیره برای آلوده سازی سلولهای هدف استفاده شد. بیان EGFP در زیر میکروسکوپ به اثبات رسید و بیان ژن Nurr1 با RT-PCR سنجیده شد. نتایج: درستی مراحل کلونینگ با آنزیمهای مربوطه اثبات شد. با میکروسکوپ فلورسنس بیان Enhanced Green Fluorescent Protein (EGFP) در هر دو مرحله ترانسفکشن و ترانسدوکشن ثابت گردید. تکنیک RT-PCR بیان Nurr1 را در هردو مرحله به اثبات رسانید. نتیجه گیری: لنتی ویروسهای ناقل ژن انسانی Nurr1 تولید شده و بهدنبال آلوده سازی سلولهای انسانی HEK-293T با ویروسهای مزبور، سلولهای فوق ژن Nurr1 را بهطور موفقیت آمیز بیان کردند.
محمود نظری؛ فاطمه ثعلبی؛ لیشین دو
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثرات ازدیاد بیان ژن فولیستاتین بر چرخة سلولی، بیان ژنهای میوژنیک و فاکتور رشد سلولهای میوبلاست جنینی گوسفند در محیط آزمایشگاه بود که با استفاده از ویروس AAV سروتیپ 2 حملکنندة فولستاتین انجام شد.مواد و روشها: سلولهای میوبلاست جنینی بهدست آمده از جنین های 60 روزه گوسفند در محیط رشد و تمایز، کشت داده ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثرات ازدیاد بیان ژن فولیستاتین بر چرخة سلولی، بیان ژنهای میوژنیک و فاکتور رشد سلولهای میوبلاست جنینی گوسفند در محیط آزمایشگاه بود که با استفاده از ویروس AAV سروتیپ 2 حملکنندة فولستاتین انجام شد.مواد و روشها: سلولهای میوبلاست جنینی بهدست آمده از جنین های 60 روزه گوسفند در محیط رشد و تمایز، کشت داده شدند. میزان جذب نوری در طول موج 450 نانومتر، بهعنوان شاخص تکثیردر سلولهای ترانسفکت شده با ویروس AAV2 حملکنندة فولیستاتین، بررسی شد. در نهایت بیان ژنهای میوژنین، Myo D ، CDK2، Myf 5، p57 و p21 با استفاده از تکنیک ریل تایم qPCR اندازهگیری شد.نتایج: میزان جذب نور (در 450 نانومتر) در سلولهای آلوده شده با ویروس به طور معنی داری افزایش یافت که این موضوع نشانمی دهد که فولیستاتین میتواند تکثیر را افزایش دهد. ازدیاد فولیستاتین سبب افزایش معنیدار بیان ژنهای Akt 1 و CDK2 و کاهش بیان ژن p21 در شرایط تکثیر شد. نتایج ریل تایم نشان داد که بیان ژنهای میوژنین، Myo D، Myf 5، p57 و p21 تحت شرایط تمایز با ازدیاد فولیستاتین افزایش یافت.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که ازدیاد فولیستاتین سبب افزایش تکثیر سلول میوبلاست از طریق بیان ژن p21 و افزایش تمایز سلولهای میوبلاست از طریق افزایش بیان ژنهای میوژنیک میشود.
شیما چهرئی؛ حمیدرضا مومنی؛ زهرا اتابکی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیر کورکومین بر تمامیت غشای پلاسمایی اسپرم و فاکتورهای استرس اکسیداتیو سرم و بیضه موشهای نر تیمارشده با کادمیوم انجام شد.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 24 موش نر بالغ نژاد NMRI به چهار گروه دستهبندی شدند: 1- کنترل،2- کادمیوم کلراید (5 میلیگرم بر کیلوگرم)، 3- کورکومین (100 میلیگرم بر کیلوگرم)، ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تاثیر کورکومین بر تمامیت غشای پلاسمایی اسپرم و فاکتورهای استرس اکسیداتیو سرم و بیضه موشهای نر تیمارشده با کادمیوم انجام شد.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 24 موش نر بالغ نژاد NMRI به چهار گروه دستهبندی شدند: 1- کنترل،2- کادمیوم کلراید (5 میلیگرم بر کیلوگرم)، 3- کورکومین (100 میلیگرم بر کیلوگرم)، 4- کورکومین + کادمیوم کلراید.تیمارها بهصورت تکدوز انجام شد و پس از 24 ساعت اسپرمهای اپیدیدیمی گروههای مختلف جهت بررسی تمامیت غشا مورد استفاده قرار گرفتند. علاوه بر این میزان مالون دیآلوئید (MDA) و همچنین قدرت آنتیاکسیدانتی کل سرم و بیضه مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری دادهها توسط آنالیز واریانس یکطرفه همراه شده با تست توکی انجام و تفاوت میانگینها در حد معنیدار (05/0p <) در نظر گرفته شد.نتایج: در این پژوهش کادمیوم کلراید باعث کاهش معنیدار تمامیت غشای پلاسمایی اسپرم نسبت به گروه کنترل شد. علاوه بر این کادمیوم موجب افزایش معنیدار MDA سرم و بیضه و کاهش معنیدار قدرت آنتیاکسیدانتی کل سرم و بیضه نسبت به گروه کنترل شد. در گروه کورکومین + کادمیوم کلراید، کورکومین توانست بهطور معنیداری اثرات مخرب کادمیوم را بر روی این پارامترها در مقایسه با گروه کادمیوم جبران کند.نتیجهگیری: بهنظر میرسد که کورکومین بهعنوان یک آنتیاکسیدانت قادر است اثرات مخرب کادمیوم کلراید را بر روی تمامیت غشا اسپرم، پراکسیداسیون لیپید و قدرت آنتیاکسیدانتی کل سرم و بیضه بهبود بخشد.
جواد امینی؛ ناصر سنچولی؛ نیما سندگل
چکیده
هدف: در این پژوهش تغییرات بیان ژن و تاثیر آن بر شبکههای پروتئینی، عوامل رونویسی، مسیرهای سلولی و RNAهای کوچک در مدلهای موشی تراژن بیماری آلزایمر (آمیلوئید بتا و تائو) بررسی شد.مواد و روشها: نتایج دادههای ریز آرایه ژنهای بافت مغز در پایگاه داده GEO تجزیه و تحلیل، پیش بینی شبکهها بهکمک پایگاه داده String انجام و توسط نرم ...
بیشتر
هدف: در این پژوهش تغییرات بیان ژن و تاثیر آن بر شبکههای پروتئینی، عوامل رونویسی، مسیرهای سلولی و RNAهای کوچک در مدلهای موشی تراژن بیماری آلزایمر (آمیلوئید بتا و تائو) بررسی شد.مواد و روشها: نتایج دادههای ریز آرایه ژنهای بافت مغز در پایگاه داده GEO تجزیه و تحلیل، پیش بینی شبکهها بهکمک پایگاه داده String انجام و توسط نرم افزار Cytoscape آنالیز شد. پیشبینی فاکتورهای رونویسی و مسیرهای سلولی ژنها در سرویس تحت وب Enrichr انجام گرفت. همچنین از درواره ToppGene برای شناسایی نقش RNAهای کوچک دخیل در این مدلها استفاده شد.نتایج: تجزیه و تحلیل شبکههای پروتئینی نشان داد ژن CTSS (کد کننده پروتئین کاتپسین اس) که یک سیستئین پروتئاز لیزوزومی است در هر دو مدل ژن کلیدی و رابط شبکهای میباشد. ژنهای IRF8 (کد کننده پروتئین عامل 8 تنظیم کننده اینترفرون) و NFE2L2 (کد کننده پروتئین عامل 2 مرتبط با عامل هستهای اریتروئیدی 2) که بهترتیب ژنهای دخیل در سیستم ایمنی و استرس اکسیداتیو هستند، بهعنوان عوامل رونویسی تاثیرگذار تعیین شدند. بهعلاوه مشخص شد RNA کوچک let-7 (دخیل در سیستم ایمنی) میتواند بهعنوان تنظیم کننده مهم بیان ژنها در مسیرهای ژنی هر دو مدل بیماری عمل نماید.نتیجهگیری: سیستم ایمنی نقش بسیار مهمی در روند بیماری آلزایمر در هر دو مدل داشته و احتمالا کاهش فعالیت ژنهای این سیستم (IRF8 و let-7) بههمراه افزایش ژنهای دخیل در کاهش استرس اکسیداتیو (CTSS و NFE2L2) در هر دو مدل یک هدف درمانی مناسب خواهد بود.واژگان کلیدی:
رقیه یوسفی؛ حمیرا حاتمی نعمتی؛ فاطمه شهبازی؛ علیرضا علی همتی؛ حاتم احمدی
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثرات حفاظتی کوئرستین بر آسیب بافت میوکاردی موشهای صحرایی نر نژاد ویستار طی مسمومیت با مالاتیون است.مواد و روشها: این مطالعه بر روی 7 گروه 6 تایی از رتهای نر اجرا شد. 24 ساعت پس از تزریق درون صفاقی با داروهای کوئرستین، مالاتیون و یا ترکیب این داروها با هم، قلب حیوانات جدا شد، سپس برش بافتی تهیه ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثرات حفاظتی کوئرستین بر آسیب بافت میوکاردی موشهای صحرایی نر نژاد ویستار طی مسمومیت با مالاتیون است.مواد و روشها: این مطالعه بر روی 7 گروه 6 تایی از رتهای نر اجرا شد. 24 ساعت پس از تزریق درون صفاقی با داروهای کوئرستین، مالاتیون و یا ترکیب این داروها با هم، قلب حیوانات جدا شد، سپس برش بافتی تهیه شد. بعد از هموژنیزاسیون بافتی، پارامترهای استرس اکسیداتیو در این ناحیه سنجش شد.نتایج: تزریق درون صفاقی دوز 200 میلیگرم بر کیلوگرم مالاتیون بهطور معنیداری موجب موجب القا پراکسیداسیون لیپیدی (01/0>p) و استرس اکسیداتیو (001/0>p) و نیز آسیب بافت میوکاردی بهشکل نکروز و التهاب شد، درصورتیکه تزریق درون صفاقی دوز 50 میلیگرم بر کیلوگرم کوئرستین موجب کاهش سمیت ناشی از مالاتیون بر میزان پراکسیداسیون لیپیدی (001/0>p)، استرس اکسیداتیو (05/0>p) و نیز التهاب و آسیب بافت میوکاردی شد. نتیجه گیری: نتایج پیشنهاد میکند که کوئرستین قادر به بهبودی آسیب بافت میوکاری و بازگرداندن میزان پارامترهای استرس اکسیداتیو گروههای تحت تیمار با مالاتیون به سطح طبیعی میباشد.
چکیده
با توجه به گسترش روز افزون استفاده از دستگاههای تلفن همراه در جهان، نگرانیهای زیادی در مورد اثرات احتمالی تشعشعات ساطع شده از آنها بر سلامت موجودات زنده ایجاد شده است. براساس نتایج بسیاری از مطالعات، تشعشعات مایکروویو تلفنهای همراه، اثرات سوء متفاوتی نظیر آسیبهای کروموزومی، شکستهای تک رشتهای و دو رشتهای DNA، افزایش ...
بیشتر
با توجه به گسترش روز افزون استفاده از دستگاههای تلفن همراه در جهان، نگرانیهای زیادی در مورد اثرات احتمالی تشعشعات ساطع شده از آنها بر سلامت موجودات زنده ایجاد شده است. براساس نتایج بسیاری از مطالعات، تشعشعات مایکروویو تلفنهای همراه، اثرات سوء متفاوتی نظیر آسیبهای کروموزومی، شکستهای تک رشتهای و دو رشتهای DNA، افزایش جهش و خطر ابتلا به انواع سرطان را درجانوران ایجاد کند. با این حال برخی از محققان معتقدند که امواج تلفنهای همراه به تنهایی باعث ایجاد آسیبهای ژنتیکی نمیشوند بلکه این امواج عملکرد ژنوتوکسیکی سایر عوامل فیزیکی، شیمیایی آلایندههای محیطی را افزایش میدهند. در این مقاله، اثرات زیستی امواج ساطع شده از تلفنهای همراه بر روی انسان و انواع مختلفی از جانوران از قبیل موش، رت و خوکچه هندی مورد بررسی قرار گرفته است.
حمیدرضا مومنی؛ حوری سپهری؛ مهری یوسفی؛ نجمه اسکندری
چکیده
هدف: این پژوهش با این هدف انجام شد تا مشخص نماید که آیا سیلیمارین قادر است اثرات مخرب آلومینیوم را بر روی قابلیت حیات، قابلیت تحرک و پتانسیل غشای میتوکندری اسپرم قوچ مهار کند. مواد روشها: اسپرمهای اپیدیدیمی قوچ فراهانی به پنج گروه 1- اسپرمهای لحظه صفر، 2- اسپرمهای لحظه 180 دقیقه (کنترل)، 3- اسپرمهای تیمار شده با آلومینیوم ...
بیشتر
هدف: این پژوهش با این هدف انجام شد تا مشخص نماید که آیا سیلیمارین قادر است اثرات مخرب آلومینیوم را بر روی قابلیت حیات، قابلیت تحرک و پتانسیل غشای میتوکندری اسپرم قوچ مهار کند. مواد روشها: اسپرمهای اپیدیدیمی قوچ فراهانی به پنج گروه 1- اسپرمهای لحظه صفر، 2- اسپرمهای لحظه 180 دقیقه (کنترل)، 3- اسپرمهای تیمار شده با آلومینیوم کلراید (0.5 mM) بهمدت180 دقیقه 4- اسپرمهای تیمار توام آلومینیوم کلراید (0.5 mM) + سیلیمارین (0.5 µM) بهمدت 180 دقیقه و 5- اسپرمهای تیمار شده با سیلیمارین بهمدت 180 دقیقه تقسیم شدند. برای بررسی قابلیت حیات و پتانسیل غشای میتوکندری بهترتیب از سنجش MTT [3 – (4,5- dimethyl thiazol-2-yl)-2,5-diphenyl tetrazolium bromide] و رنگ آمیزی رودامین 123 استفاده شد در حالیکه قابلیت تحرک بر اساس دستورالعمل سازمان بهداشت جهانی انجام گرفت. دادهها با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت.نتایج: تیمار اسپرمها با آلومینیومکلراید 5/0 میلیمولار بهمدت 180 دقیقه درصد قابلیت حیات، حرکت پیشرونده اسپرمها و پتانسیل طبیعی غشای میتوکندری را در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری کاهش داد. همچنین این آلاینده بهطور معنیداری موجب افزایش حرکات درجا و ساکن اسپرمها نسبت به گروه کنترل شد. در گروه سیلیمارین+آلومینیوم، سیلیمارین بهطور معنیداری توانست اثرات سمی آلومینیوم کلراید را بر این پارامترهای اسپرمی (به استثنای حرکات درجا) در مقایسه با گروه آلومینیوم مهار کند.نتیجهگیری: آلومینیوم کلراید اثر سمی بر قابلیت حیات، قابلیت تحرک و پتانسیل غشای میتوکندری اسپرم قوچ دارد و سیلیمارین توانست اثرات مخرب آلومینیوم کلراید را بر روی پارامترهای مذکور جبران نماید.
چکیده
هدف: هدف این مطالعه مقایسه خصوصیات مورفولوژیک و بیوشیمیایی سلولهای مزانشیم و استئوبلاست در محیط آزمایشگاهی میباشد.مواد و روشها: بعد از استخراج سلولهای مزانشیم مغز استخوان رت و کشت آنها تا پاساژ سوم، این سلولها در محیط کشت حاوی ترکیبات تمایزی شامل بتا گلیسرول فسفات، دگزامتازون و آسکوربیک اسید به مدت 21 روز کشت شد. سپس ...
بیشتر
هدف: هدف این مطالعه مقایسه خصوصیات مورفولوژیک و بیوشیمیایی سلولهای مزانشیم و استئوبلاست در محیط آزمایشگاهی میباشد.مواد و روشها: بعد از استخراج سلولهای مزانشیم مغز استخوان رت و کشت آنها تا پاساژ سوم، این سلولها در محیط کشت حاوی ترکیبات تمایزی شامل بتا گلیسرول فسفات، دگزامتازون و آسکوربیک اسید به مدت 21 روز کشت شد. سپس مورفولوژی سلول های مزانشیم و تمایز یافته توسط هوخست و آکریدین اورنژ بررسی گردید. همچنین میزان رسوب ماتریکس، میزان کلسیم، فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز در سلولهای تمایزی و مزانشیم و فعالیت متابولیک سلول های تمایز یافته توسط روش MTT بررسی شد.نتایج: بررسیهای مورفولوژیک تغییراتی از قبیل تغییر موقعیت هسته و گرد شدن سیتوپلاسم در سلولهای تمایز یافته را در مقایسه با سلولهای مزانشیم نشان داد. همچنین معدنی شدن ماتریکس از روز دهم شروع و در روز 21 به بیشترین میزان خود رسید. در سلولهای تمایز یافته از روز دهم میزان کلسیم داخل سلولی به صورت معنی داری (05/0p <) افزایش یافت ولی فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز کاهش معنیدار (05/0p <) نشان داد. افزایش معنیدار (05/0p <) فعالیت متابولیک سلول های تمایز یافته نیز در طی مراحل تمایز مشاهده شد.نتیجه گیری: علاوه بر تفاوتهای مورفولوژیک، میزان کلسیم، فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز و فعالیت متابولیک سلولهای مزانشیم و استئوبلاست، با یکدیگر متقاوت هستند. لذا می توان برای تشخیص تمایز آزمایشگاهی سلولهای بنیادی مزانیشیم مغز استخوان به استئوبلاست، علاوه بر رنگ آمیزی آلیزارین از فاکتورهای ذکر شده در این پژوهش نیز استفاده کرد.
کامران سمیعی؛ احمد اسماعیلی؛ فرهاد نظریان فیروزآبادی؛ سید محسن سهرابی
چکیده
هدف: در این پژوهش، بهمنظور بررسی تاثیر خاموشی بر بیان ژن کلیدی DBOX (که آنزیم نهایی بیوسنتز دو آلکالوئید سنگوینارین و پاپاورین را کد میکند)، از فن VIGS در گونه ای از خشخاش (Papaver somniferum L.) استفاده شد. مواد و روشها: قطعه 350 جفت بازی از توالی ژن DBOX (در محدوده bp1462-1112) براساس تولید بیشترین تعداد siRNA با طول 21 نوکلئوتید انتخاب شد. پس از همسانهسازی ...
بیشتر
هدف: در این پژوهش، بهمنظور بررسی تاثیر خاموشی بر بیان ژن کلیدی DBOX (که آنزیم نهایی بیوسنتز دو آلکالوئید سنگوینارین و پاپاورین را کد میکند)، از فن VIGS در گونه ای از خشخاش (Papaver somniferum L.) استفاده شد. مواد و روشها: قطعه 350 جفت بازی از توالی ژن DBOX (در محدوده bp1462-1112) براساس تولید بیشترین تعداد siRNA با طول 21 نوکلئوتید انتخاب شد. پس از همسانهسازی این قطعه در ناقل واسط pTZ57R/T و انتقال به ناقل ویروسی pTRV2، مایع تلقیح آگروباکتریوم حاوی سازه خاموشی به برگهای بوتههای گیاه تزریق شد. گیاهان تراریخت اولیه توسط واکنش PCR با استفاده از آغازگرهای ژن کد کننده پوشش پروتئینی ویروس (CP) انتخاب و غربالگری ثانویه توسط تکنیک PCR نیمه کمی صورت گرفت. در مرحله بعد نمونههایی با بیشترین خاموشی (کمترین بیان) ژن مورد نظر توسط تکنیک real-time RT-PCR مورد بررسی قرار گرفتند.نتایج: صحت همسانهسازی در پلاسمیدهای pTZ57R/Tو pTRV2 با استفاده از واکنشهای PCR و هضم آنزیمی تائید شد. براساس نتایج PCR نیمه کمی، تعداد 5 بوته تراریخت با کمترین بیان برای ژن DBOX انتخاب شدند. نتایج نهایی real-time RT-PCR بهطور متوسط بیانگر کاهش نسبی 81 درصدی در بیان رونوشتهای ژن DBOX در گیاهان تراریخت در مقایسه با گیاهان کنترل (تلقیح شده با پلاسمید خالی pTRV2) بود.نتیجهگیری: بهطور کلی نتایج نشان داد که فن VIGS بهطور موفقیت آمیزی میتواند میزان بیان ژن DBOX را در گیاه خشخاش کاهش دهد. بهعلاوه از نتایج بهدست آمده در خصوص این ژن، میتوان در درک بیشتر مسیر بیوسنتزی آلکالوئیدهای گیاه خشخاش و تولید گیاهان تراریخت با اهداف مهندسی متابولیت بهره برد.
احمد مجد؛ نرگس زندی؛ صدیقه اربابیان؛ فریبا شریف نیا
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش تولید گیاهان سالم و مطلوب دو گونه زالزالک از طریق کشت مریستم و رویانزایی پیکری و تهیه بذر مصنوعی که از نتایج زیست فناوری است، میباشد.مواد و روشها: بذرها، قطعات اندامهای رویشی - زایشی و جوانههای دو گونه زالزالک بهحالت سترون در محیط MS جامد همراه هورمونهای اکسینی (2,4D ، NAA، IAA)، سیتو کینینی (KIN, Zeatin،BAP ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش تولید گیاهان سالم و مطلوب دو گونه زالزالک از طریق کشت مریستم و رویانزایی پیکری و تهیه بذر مصنوعی که از نتایج زیست فناوری است، میباشد.مواد و روشها: بذرها، قطعات اندامهای رویشی - زایشی و جوانههای دو گونه زالزالک بهحالت سترون در محیط MS جامد همراه هورمونهای اکسینی (2,4D ، NAA، IAA)، سیتو کینینی (KIN, Zeatin،BAP ) و GA3 در شرایط استریل به مدت؟؟؟ و در چند تکرار؟؟؟کشت شدند. کپسولی کردن نمونهها با آلژینات سدیم و کلرور کلسیم انجام شد.نتایج: بهترین جدا کشتهای کالوس زا، جدا کشتهای برگی و مریستم جوانهها در محیط MS جامد همراه با غلظتهایی از اکسینها و سیتو کینینها بودند. رویان نماها و بهویژه رویانها اغلب از جدا کشتهای برگی و با واکشت کالوسهای رویان زا در محیط MS جامد همراه با هورمونهای اکسین – سیتوکینین و حضور مختصر NaCl ایجاد شدند. جوانههای جانبی از اوایل پاییز و اواخر اسفند برای تولید بذرهای مصنوعی مناسبتر بودند. برای تولید بذرهای مصنوعی از پوشش 3 درصد آلژینات سدیم و 1 درصد کلرور کلسیم استفاده شد. برای ذخیره سازی دانه های مصنوعی دمای 4 درجه سانتیگراد و برای رویش این بذرها دمای 1± 24 درجه سانتیگراد مناسب بودند.نتیجهگیری: مشکلاتی برای رویانزایی پیکری گونههای مورد مطالعه وجود دارد. نوع و مقدار هورمونها بر کالزایی و تشکیل رویان نماها و رویانها بسیار موثر است. زمان برداشت جوانهها برای تولید بذرهای مصنوعی نیز اهمیت زیادی دارد. همراه کردن جوانهها با محیط MS و کپسولی کردن آنها با آلژینات سدیم مناسب است.
سیده عصمت سعادتیان؛ شیرین اسماعیلیان دهکردی؛ ناصر مهدوی شهری؛ مسعود فریدونی؛ سعید نیازمند؛ حسن رخشنده
چکیده
هدف: این مطالعه جهت بررسی اثرات درمانی ترکیب پودر ریزوم زردچوبه و روغن گاوی در درمان زخمهای تجربی معده در موش صحرایی انجام گرفت.مواد و روشها: ایجاد زخم معده در موشهای صحرایی نر تحت 48 ساعت گرسنگی نگهداری شده 250 تا 300 گرمی با استفاده از ایندومتاسین خوراکی (50 میلیگرم بر کیلوگرم حل شده در کربوکسی متیل سلولز 1 درصد) انجام شد. ...
بیشتر
هدف: این مطالعه جهت بررسی اثرات درمانی ترکیب پودر ریزوم زردچوبه و روغن گاوی در درمان زخمهای تجربی معده در موش صحرایی انجام گرفت.مواد و روشها: ایجاد زخم معده در موشهای صحرایی نر تحت 48 ساعت گرسنگی نگهداری شده 250 تا 300 گرمی با استفاده از ایندومتاسین خوراکی (50 میلیگرم بر کیلوگرم حل شده در کربوکسی متیل سلولز 1 درصد) انجام شد. حیوانات بهصورت تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند. گروه سالم و غیر درمان (ایندومتاسین) فقط نرمال سالین دریافت کردند. گروههای تحت درمان غلظتهای مختلف 500 و 750 میلیگرم بر کیلوگرم پودر ریزوم زردچوبه در 10 میلیلیتر روغن گاوی بهمدت سه روز متوالی دریافت نمودند. در روز سوم موشها کشته شده و معده آنها مورد برای مطالعات هیستولوژیکی برداشته شد. تعداد و وسعت زخمهای معده اندازهگیری شد و شاخص زخم محاسبه گردید.نتایج: نتایج نشان داد که مخلوط پودر ریزوم زردچوبه و روغن گاوی، موجب کاهش شاخص زخم، تعداد سلولهای التهابی و تراکم مویرگهای خونی و افزایش ضخامت لایهی مخاطی (001/0p <) و موکوس ترشحی (05/0p <).در گروه های درمانی، در مقایسه با گروههای غیر درمان گردید.نتیجه گیری: بر اساس این نتایج، مخلوط روغن گاوی و پودر ریزوم زردچوبه روند ترمیم زخمهای تجربی معده را تسریع میبخشد.
سپیده رستمی؛ محمدتقی بیگی نصیری؛ محمد نظری؛ صالح طباطبایی وکیلی
چکیده
هدف: پژوهش حاضر بهمنظور بررسی استفاده از سطوح مختلف لسیتین سویا در رقیقکننده تریس بر کیفیت منی و نسبت جنسیت با استفاده از تکنیک real-time qPCR اجرا شد.مواد و روشها: نمونهگیری از چهار گاو نر نژاد هلشتاین، یک بار در هفته انجام شد و سپس نمونههای مناسب با هم مخلوط شدند. نمونههای اسپرم (در چهار تکرار) به سه گروه شامل صفر، یک و دو درصد لسیتین ...
بیشتر
هدف: پژوهش حاضر بهمنظور بررسی استفاده از سطوح مختلف لسیتین سویا در رقیقکننده تریس بر کیفیت منی و نسبت جنسیت با استفاده از تکنیک real-time qPCR اجرا شد.مواد و روشها: نمونهگیری از چهار گاو نر نژاد هلشتاین، یک بار در هفته انجام شد و سپس نمونههای مناسب با هم مخلوط شدند. نمونههای اسپرم (در چهار تکرار) به سه گروه شامل صفر، یک و دو درصد لسیتین سویا اختصاص دادهشد. و فراسنجههای کیفی و نیز نسبت جنسیت منی در آنها تعیین شد. در این تحقیق بهمنظور شستشوی منی و حذف سلولهای مرده، از تکنیک شنا بهسمت بالا (Swim up) استفاده شد. ژنهای PLPو SRY بهترتیب برای جداسازی قطعات خاصی از توالیهای کروموزوم X- وY- تکثیر شدند. در این روش PAR بهعنوان ژن مرجع جهت نرمالسازی دادههای حاصل از بیان ژن در واکنش real- time qPCR استفاده شد.نتایج: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تکنیک Swim up و سطوح مختلف لسیتین سویا موجب بهبود کیفیت منی شدند. علاوه براین، استفاده از تکنیک Swim up باعث کاهش معنیدار بیان ژنPLP (11/0±75/0) و افزایش معنیدار بیان ژن SRY (13/0±37/1) شد. اما استفاده از سطوح مختلف لسیتین سویا تغییری در نسبت جنسیت اسپرم ایجاد نکرد.نتیجه گیری: بهطورکلی، لسیتین سویا یک جایگزین مناسب برای منابع حیوانی بوده و موجب بهبود کیفیت مایع منی میشود. با توجه به محدودیتهای موجود در استفاده از منابع حیوانی در رقیق کننده گاو، استفاده از لسیتین سویا بهعنوان یک منبع گیاهی پیشنهاد میشود.
اباذر یاری؛ ثریا پروری؛ فاطمه حیدری؛ آئین معرف زاده؛ آرش سروآزاد
چکیده
هدف: مهندسی بافت یک رویکرد جدید برای بازسازی و ترمیم بافتهای از دست رفته و یا آسیب دیده میباشد. هدف از این مطالعه ساخت داربست نانوالیاف الکتروریسیشده تصادفی پلی کاپرولاکتون (PCL) برای استفاده در طب بازساختی میباشد. مواد و روشها: سلولهای بنیادی مشتق از بافت چربی انسانی (hADSCs)، جدا ( از لایه سطحی چربی شکم)، کشت (در محیط کشت DMEM/Ham's ...
بیشتر
هدف: مهندسی بافت یک رویکرد جدید برای بازسازی و ترمیم بافتهای از دست رفته و یا آسیب دیده میباشد. هدف از این مطالعه ساخت داربست نانوالیاف الکتروریسیشده تصادفی پلی کاپرولاکتون (PCL) برای استفاده در طب بازساختی میباشد. مواد و روشها: سلولهای بنیادی مشتق از بافت چربی انسانی (hADSCs)، جدا ( از لایه سطحی چربی شکم)، کشت (در محیط کشت DMEM/Ham's F12) و تایید (فلوسایتومتری برایCD29, CD73, CD34, CD105 و CD45) شدند. از الکتروریسی برای تولید داربست های نانوالیاف PCL استفاده شد. علاوه بر این، برای بررسی اتصال، نفوذ و مورفولوژی hADSCs از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM) و برای بررسی سمیت داربستها از روش 3-4و5 دی متیل تیازول 2 وای ال 2و5 دی فنیل تترا زولیوم بروماید (MTT) استفاده گردید. نتایج: فلوسایتومتری بیان گسترده CD29، CD73، و CD105 (مثبت) و بیان بسیار کم CD34 و CD45 (منفی) را در hADSCs نشان داد. نتایج سنجش MTT ، قابلیت زنده ماندن و تکثیر سلول های hADSCs کاشته شده بر روی داربست نانوالیاف PCL را نشان داد. عکسهای میکروسکوپ SEM نشان داد که hADSCs روی داربستهای نانوالیاف PCL متصل شده و مهاجرت می کنند. نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که داربستهای نانوالیاف PCL الکتروریسی شده برای کاشت، اتصال و تکثیر hADSCs مناسب میباشد.
چکیده
دیابت ملیتوس نوع 2 یک معضل مهم برای سلامت عمومی است که بیش از 285 میلیون نفردر دنیا به آن مبتلا هستند. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، در سال 2000 میلادی تقریبا 2 میلیون ایرانی دارای دیابت بوده اند. پیش بینی شده است تا سال 2030 تعداد افراد مبتلا به دیابت نوع 2 به 4/6 میلیون نفر افزایش یابد. تمرینات ورزشی نقش حیاتی در پیشگیری و کنترل دیابت نوع ...
بیشتر
دیابت ملیتوس نوع 2 یک معضل مهم برای سلامت عمومی است که بیش از 285 میلیون نفردر دنیا به آن مبتلا هستند. بر اساس گزارش سازمان بهداشت جهانی، در سال 2000 میلادی تقریبا 2 میلیون ایرانی دارای دیابت بوده اند. پیش بینی شده است تا سال 2030 تعداد افراد مبتلا به دیابت نوع 2 به 4/6 میلیون نفر افزایش یابد. تمرینات ورزشی نقش حیاتی در پیشگیری و کنترل دیابت نوع 2 بازی میکند. از آنجایی که نشان داده شده است فعالیت بدنی از پیشرفت دیابت نوع 2 جلوگیری میکند، بنابراین برنامههای ورزشی مناسب باید بیشتر در سیستمهای مراقبت بالینی افراد در معرض دیابت نوع 2 قرار گیرد. در این مقاله بطور مختصر مسیرهای پاتوفیزیولوژیک بیماری دیابت نوع 2 مرور میشود. سپس با جزئیات بیشتر مزایای تمرین درمانی بر کنترل گلیسمیک و ریسک فاکتورهای قلبی عروقی در بیماری دیابت نوع 2، همراه با توصیههایی برای شرکت در برنامههای ورزشی بحث خواهد شد.
چکیده
هدف: با توجه به مطالعات محدود مربوط به اثر مصرف کوآنزیم Q10 بر پاسخ ناشی از ورزش شاخصهای زیستی، تحقیق حاضر به منظور تعیین اثر کوتاه مدت مکملسازی کوآنزیمQ10 بر کراتین کیناز تام سرمی، لکوسیتوز، ترومبوسیتوز و نیمرخ لیپیدی خون مردان غیر فعال پس از یک وهله فعالیت هوازی انجام شد.مواد و روشها: 20 مرد غیرفعال (22 تا 26سال، تودهی چربی 13 تا16 ...
بیشتر
هدف: با توجه به مطالعات محدود مربوط به اثر مصرف کوآنزیم Q10 بر پاسخ ناشی از ورزش شاخصهای زیستی، تحقیق حاضر به منظور تعیین اثر کوتاه مدت مکملسازی کوآنزیمQ10 بر کراتین کیناز تام سرمی، لکوسیتوز، ترومبوسیتوز و نیمرخ لیپیدی خون مردان غیر فعال پس از یک وهله فعالیت هوازی انجام شد.مواد و روشها: 20 مرد غیرفعال (22 تا 26سال، تودهی چربی 13 تا16 درصد و اکسیژن مصرفی بیشینه 38 تا 42 میلیلیتر/کیلوگرم/دقیقه) در دو گروه تصادفی همگن شدهی مکمل و شبهدارو (مصرف روزانه 5/2 میلیگرم/کیلوگرم وزن بدن کوآنزیم Q10 یا دکستروز) تقسیم شدند. همهی آزمودنیها پس از 14 روز مکملسازی در یک فعالیت هوازی روی نوار گردان با 75 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه به مدت 30 دقیقه شرکت نمودند. نمونههای خونی، قبل از مکملسازی و قبل و بعد از قرارداد ورزشی گرفته شد. دادهها با استفاده از آزمونهای ANOVA، بونفرونی و تی مستقل در سطح معنیداری پنج درصد بررسی شدند.نتایج: نتایج نشان داد که مصرف کوتاه مدت کوآنزیمQ10 در حالت پایه بر همهی شاخصها (به غیر از تریگلیسرید و لیپوپروتئین کمچگال) تاثیر معنیداری نداشت (05/0p <). فعالیت هوازی باعث افزایش معنیدار کراتینکیناز، تجمع پلاکتی، لکوسیتها و کاهش کلسترول تام، لیپوپروتئین کمچگال و تریگلیسرید شد (05/0p <). در نهایت، تجمع پلاکتی و افزایش لکوسیتها در گروه مکمل پس از انجام فعالیتهوازی کمتر از گروه شبهدارو بود (05/0p <).نتیجهگیری: این یافتهها نشان میدهد که مکملسازی 14 روزهی کوآنزیمQ10 میتواند سبب بهبود نیمرخ لیپیدی پایه و کاهش لکوسیتوز و ترومبوسیتوز ناشی از انجام فعالیت ورزشی در خون مردان غیرفعال شود.
عباس صارمی؛ محمد پرستش؛ محمد بیات؛ زهرا داوود آبادی فراهانی
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر ورزش هوازی بر بیان HSPA2 در بیضه و پارامترهای اسپرم در موشهای صحرایی دیابتی بود.مواد و روشها: موشهای صحرایی نر نژاد ویستار 2 ماهه، بهطور تصادفی به سه گروه (هر گروه 10 سر): تقسیم شدند: کنترل (C)، دیابتی (D) و تمرین دیابتی (DT). دیابت از طریق یک نوبت تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین القا شد. موشهای گروه ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تاثیر ورزش هوازی بر بیان HSPA2 در بیضه و پارامترهای اسپرم در موشهای صحرایی دیابتی بود.مواد و روشها: موشهای صحرایی نر نژاد ویستار 2 ماهه، بهطور تصادفی به سه گروه (هر گروه 10 سر): تقسیم شدند: کنترل (C)، دیابتی (D) و تمرین دیابتی (DT). دیابت از طریق یک نوبت تزریق داخل صفاقی استرپتوزوتوسین القا شد. موشهای گروه DT بهمدت 8 هفته بر روی تردمیل تمرین استقامتی انجام دادند. 48 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، بیضهها از موشها برداشته شدند و تحت آزمایش بافت شناسی قرار گرفتند. مایع منی تجزیه و تحلیل شد و RNA کل از بیضهها برای اندازهگیری بیان HSPA2 mRNA با روش RT-qPCR جدا شد. برای تحلیل دادهها ازآزمون تحلیل واریانس استفاده شد (05/0>p).نتایج: یافتهها نشان داد در گروه D تعداد (001/0p=) و تحرک اسپرم (01/0p=) کم وهمچنین مورفولوژی غیرطبیعی اسپرم (001/0p=) بالا بود. علاوهبراین، در گروه D، بیانHSPA2 در بافت بیضه (01/0p=) بهطور معنیدارکاهش یافته بود. برخلاف گروه D، در گروه DT، تعداد (04/0p=) و زنده مانی (02/0p=) و همچنین بیان HSPA2(03/0p=) افزایش یافته بود.نتیجهگیری: در بیضههای موش صحرایی، دیابت بیانHSPA2 را دچار تنظیم کاهشی میکند که در مجموع برای پارامترهای اسپرم زیانبار است. ورزش بهطور موثر در برابر این اثرات مضر نقش حفاظتی دارد.
هاجر پورابطحی؛ علی مقدم؛ زهره حیدریان
چکیده
هدف: بهمنظور بررسی اثر بتا آمینو بوتیریک اسید (BABA) در القا مقاومت سیستمیک در گوجهفرنگی آلوده به باکتری Pseudomonas syringae pv. syringa این مطالعه انجام پذیرفت.مواد و روشها: گیاهان گوجهفرنگی رقم مجار در مرحلهی چهار برگی انتخاب شدند. برای هر گلدان 70 میلیلیتر محلول 250 میلیمولار، از BABA تهیه شد. محلول فوق روی برگهای گیاه اسپری شد. گلدانهای ...
بیشتر
هدف: بهمنظور بررسی اثر بتا آمینو بوتیریک اسید (BABA) در القا مقاومت سیستمیک در گوجهفرنگی آلوده به باکتری Pseudomonas syringae pv. syringa این مطالعه انجام پذیرفت.مواد و روشها: گیاهان گوجهفرنگی رقم مجار در مرحلهی چهار برگی انتخاب شدند. برای هر گلدان 70 میلیلیتر محلول 250 میلیمولار، از BABA تهیه شد. محلول فوق روی برگهای گیاه اسپری شد. گلدانهای تیمار شده درشرایط کنترل شده (16 ساعت روشنایی با دمای 30 درجه سانتیگراد و هشت ساعت تاریکی با دمای 25 درجه سانتیگراد) بهمدت 2 روز قبل از القا باکتری نگهداری شدند. پس از دو روز، باکتری به گیاه تلقیح شد.RNA کل از برگها در زمانهای صفر، 24، 72، 96 ساعت پس از تلقیح باکتری استخراج شد. cDNA سنتز شد و الگوی بیان ژن بهروشRT – PCR مورد سنجش و بررسی قرار گرفت.نتایج: میزان بیان سه ژن مرتبط با دفاع (PR1، NCED و SPR2)، در نتیجه آلودگی با باکتری افزایش مییابد. با اینحال، پیشتیمار با BABA منجر به افزایش معنیداری در بیان ژنهای مقاومت در پاسخ به چالش پاتوژن نسبت به گیاه شاهد شد و علایم ظاهری بیماری (بهصورت لکههای گرد و نامنظم تا قهوهای و سیاه با کلروز) که باعث خسارت در گوجهفرنگی میشود، کاهش یافت.نتیجهگیری: .پیشتیمار گیاه توسط BABA باعث تقویت سیستم دفاعی گیاه میشود و اثر بخشی فوقالعاده این القاگر را در ایجاد مقاومت در گیاه را نشان میدهد. در نتیجه میتوان از این القاگر در جهت کنترل a P. syringae pv. Syring در گوجهفرنگی استفاده کرد.
محمد حسین آبنوسی؛ سمیرا منصوری
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تاثیرکاتچین هیدرات (CH) و اسید بوریک (BA) بر سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت(MSCs) میباشد.مواد و روشها: MSCsبا CH تیمار و با تست تریپان بلو توانائی حیات آنها در 12، 24، 36 ساعت بررسی شد. دوزهای 400و3200میکرومولار CH به همراه 6نانوگرم بر میلیلیتر BA و زمان 36 ساعت انتخاب شد. توانایی تکثیر توسط آزمون تشکیل کلونی ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تاثیرکاتچین هیدرات (CH) و اسید بوریک (BA) بر سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت(MSCs) میباشد.مواد و روشها: MSCsبا CH تیمار و با تست تریپان بلو توانائی حیات آنها در 12، 24، 36 ساعت بررسی شد. دوزهای 400و3200میکرومولار CH به همراه 6نانوگرم بر میلیلیتر BA و زمان 36 ساعت انتخاب شد. توانایی تکثیر توسط آزمون تشکیل کلونی (CFA)و دو برابر شدگی جمعیت (PDN)، مورفولوژی سلولها، سطح الکترولیتهای سدیم، پتاسیم و کلسیم و فعالیت آنزیمهای LDH،ALP، AST،ALT اندازه گیری شد. میزان مالون دی-آلدئید(MDA)، آنتیاکسیدان کل و فعالیت آنزیمهای SODوCAT نیز سنجش شد. نتایج: در 12 ساعت تنها غلظت 3200میکرومولار و در 24و36 ساعت از 400تا3200میکرو مولار، CHباعث کاهش توانایی زیستی شد. از طرفی دوزهای انتخابی باعث کاهش معنیدار توانائی تکثیری، قطر هسته و مساحت سیتوپلاسم شد. تیمار با CH باعث افزایش فعالیت LDH، ALP،AST،ALT و افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانتی کل و کاهش میزان MDA و سدیم و پتاسیم شد. BA تاثیری بر توانائی زیستی، مورفولوژی و PDN نداشت ولی باعث کاهش CFA و فعالیت LDH،AST وALT شد. BA فعالیت ALP و میزان کلسیم، سدیم و پتاسیم، میزان MDA و فعالیت CATوSOD را افزایش داد. اثر متقابل CHوBA تا حدودی باعث جبران کاهش توانائی تکثیر، توانائی زیستی، تغییرات مورفولوژیک، تغییر فعالیت آنزیمهای متابولیک و میزان الکترولیتها ناشی از تیمار با CH شد. از طرفی تیمار همزمان باعث شد که CH بتواند استرس اکسیداتیو حاصل از تیمار با BA را جبران نماید.نتیجهگیری: با توجه به جبران اثرات سمی CH توسط بور میتوان هنگام مصرف چای از کشمش و خرما استفاده کرد.