ملک سلیمانی مهرنجانی؛ سمیرا نادری نورعینی
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش بازدارندگی ویتامین E (VE) بر شاخصهای اسپرماتوژنز رتها بهدنبال تیمار با Bisphenol A بود. مواد و روشها: رتهای نر بالغ نژاد ویستار با میانگین وزنی10±231 گرم بهطور تصادفی به 4 گروه (6=n): کنترل، BPA (mg/kg/day250)، VE (mg/kg/day150) و BPA+ VE تقسیم شد. تیمار دهانی تا 56 روز و سه بار در هفته انجام گرفت. در پایان دوره تیمار، ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی نقش بازدارندگی ویتامین E (VE) بر شاخصهای اسپرماتوژنز رتها بهدنبال تیمار با Bisphenol A بود. مواد و روشها: رتهای نر بالغ نژاد ویستار با میانگین وزنی10±231 گرم بهطور تصادفی به 4 گروه (6=n): کنترل، BPA (mg/kg/day250)، VE (mg/kg/day150) و BPA+ VE تقسیم شد. تیمار دهانی تا 56 روز و سه بار در هفته انجام گرفت. در پایان دوره تیمار، موشها کشته شد و بیضه چپ آنها توزین، فیکس و با روش Heidenhain's Azan رنگآمیزی شد. بررسیهای هیستولوژیک و مورفومتریک اسپرماتوژنز مورد ارزیابی قرار گرفت. دادهها با روش آماری One-Way ANOVA آنالیز و تفاوت میانگینها در حد (05/0(p < معنیدار در نظرگرفته شد. نتایج: وزن بیضه )01/0 (p <در گروه BPA نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری یافت. کاهش معنیداری (001/0p <) در میانگین قطر لولههای منیساز و ضخامت اپیتلیوم زایشی و شاخصهای ضریب تمایز لولهای، ضریب اسپرمیوژنز و ضریب میوزی در بافت بیضه رتهای تیمار شده با BPA در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. در گروه BPA+VE، پارامترهای ذکر شده بهطور معنیداری تا حد گروه کنترل افزایش یافت )04/0.(p < نتیجهگیری: ویتامین E میتواند اثرات نامطلوب Bisphenol A را بر اسپرماتوژنز جبران کند و بنابراین میتواند بهعنوان یک مکمل درمانی در مورد سمیت Bisphenol A درنظر گرفته شود.
متین باقری ماتک؛ فرهاد مشایخی؛ محمدهادی بهادری
چکیده
هدف: در مطالعه حاضر، ارتباط پلی مورفیسم TNFR1 36A/G با ناباروری ایدیوپاتیک مردان در جمعیت گیلان بررسی شد. مواد و روشها: این مطالعه شامل 106 مرد نابارور ایدیوپاتیک و 114 مرد بارور بهعنوان گروه کنترل می باشد. نمونه خون تهیه و DNA ژنومی استخراج شد. سپس ژنوتیپها و فراوانی آللی با استفاده از روش PCR-RFLP ارزیابی و آنالیز آماری با استفاده از نرم ...
بیشتر
هدف: در مطالعه حاضر، ارتباط پلی مورفیسم TNFR1 36A/G با ناباروری ایدیوپاتیک مردان در جمعیت گیلان بررسی شد. مواد و روشها: این مطالعه شامل 106 مرد نابارور ایدیوپاتیک و 114 مرد بارور بهعنوان گروه کنترل می باشد. نمونه خون تهیه و DNA ژنومی استخراج شد. سپس ژنوتیپها و فراوانی آللی با استفاده از روش PCR-RFLP ارزیابی و آنالیز آماری با استفاده از نرم افزار MedCalc انجام شد. نتایج: فراوانی ژنوتیپهای AA, AG, GG بیماران بهترتیب برابر 9/50، 5/7 و 5/41 درصد و نمونههای کنترل بهترتیب برابر 1/21، 3/33 و 6/45 درصد بود. فراوانی نسبی آلل A و G بیماران بهترتیب برابر 45/0 و 55/0 بود و نمونههای کنترل بهترتیب برابر 62/0 و 38/0 بود. نتایج نشان داد در فراوانی ژنوتیپی(P=0.002) و آللی (P=0.0004) گروههای نابارور و کنترل ارتباط معنیدار دیده میشود. نتیجه گیری: در نتیجه، بهنظر میرسد در استان گیلان افراد با آلل G و ژنوتیپ GG بیشتر در معرض خطر ابتلا به ناباروری ایدیوپاتیک میباشند. مطالعات دیگری با تعداد بیشتری از بیماران جهت نشان دادن نقش پلی مورفیسم ژن TNFR1 در ناباروری مردان مورد نیاز است.
چکیده
هدف: در این مطالعه فرآیند اسپرماتوژنز در گونه قورباغه مردابی ساکن مخملکوه خرم آباد و تعیین نوع اسپرماتوژنز این گونه بررسی میشود.مواد و روشها: تعداد 34 نمونه قورباغه مردابی نر طی ماههای اسفند تا شهریور از منطقه مطالعاتی جمع آوری شد. نمونهها با اندازهگیری صفات ریخت سنجی، مریستیک و کلیدهای شناساییبه طریق علمی شناسایی شدند. ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه فرآیند اسپرماتوژنز در گونه قورباغه مردابی ساکن مخملکوه خرم آباد و تعیین نوع اسپرماتوژنز این گونه بررسی میشود.مواد و روشها: تعداد 34 نمونه قورباغه مردابی نر طی ماههای اسفند تا شهریور از منطقه مطالعاتی جمع آوری شد. نمونهها با اندازهگیری صفات ریخت سنجی، مریستیک و کلیدهای شناساییبه طریق علمی شناسایی شدند. سپس غدههای تناسلی آنها خارج و برای تهیه مقاطع بافت شناسی آماده شدند. مقاطع تهیه شده در نهایت از نظر ویژگیهای بافتی و سه مشخصه کمی مورد بررسی قرار گرفتند.نتایج: مشاهدات میکروسکوپی نشان داد که آزادسازی اسپرم در این گونه طی فروردین ماه شروع شده و تا اواخر تیر ماه ادامه مییابد. در این ماهها کیستهای اسپرماتوژنیک در دیواره لولههای اسپرم ساز دیده میشوند. فرآیند رها سازی اسپرم طی ماههای مرداد و شهریور متوقف و به فاز استراحت خود وارد میشود و در این فاصله زمانی کیستها در دیواره لولهها مشاهده نمیشوند.در فاصله بین ماههای شهریور تا اسفند فاز ترمیمی در لولهها مشاهده می شود بطوریکه تعداد لایههای سلولهای زاینده افزایش مییابد. همچنین مطالعات کمی مشخص کرد که در فاصله اسفند ماه تا شهریور قطر لولههای منیساز و لایه زاینده ابتدا افزایش و سپس کاهش پیدا میکند ولی قطر لومن یک روند متضادی را نسبت به دو مؤلفه فوق نشان میدهد.نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدست آمده، به نظر میرسد فرآیند اسپرماتوژنز در گونه مورد مطالعه بهشکل پیوسته صورت نمیگیرد بلکه فرآیندی نیمه پیوسته یا پیوسته بالقوه است.
چکیده
هدف: مارمولکها یکی از متنوع ترین گروههای موفق مهرهداران ساکن بیابانهای گرم دنیا هستند که مطالعه نحوه تولید مثل و گامتوژنز آنها کانون توجه زیست شناسان میباشد.مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تجربی آزمایشگاهی است و در آن به بررسی روند اسپرماتوژنز و تعیین آستانه تولید اسپرم، طی سه ماهه فصل بهار پرداخته شد. در اواخر هر ماه ...
بیشتر
هدف: مارمولکها یکی از متنوع ترین گروههای موفق مهرهداران ساکن بیابانهای گرم دنیا هستند که مطالعه نحوه تولید مثل و گامتوژنز آنها کانون توجه زیست شناسان میباشد.مواد و روش ها: این پژوهش از نوع تجربی آزمایشگاهی است و در آن به بررسی روند اسپرماتوژنز و تعیین آستانه تولید اسپرم، طی سه ماهه فصل بهار پرداخته شد. در اواخر هر ماه از فصل بهار، تعداد 10 عدد مارمولک Laudakia caucasia جمع آوری شدند. پس از شناسایی و بررسیهای ریخت شناسی، بیضه ها از بدن حیوان خارج و برای انجام مطالعات بافت شناسی میکروسکوپ نوری آماده شدند. داده های کمی حاصل با استفاده از نرم افزارآماریSPSS و روش های آماری ANOVA و Kruskal-Wallis در سطح 05/0 p < تحلیل شد.نتایج: یافته های حاصل نشان داد که فرآیند اسپرماتوژنز در این مارمولک از اوایل ماه فروردین آغاز و به تدریج که هوا گرم میشود، فعالتر میگردد، به طوریکه در اواخر ماه خرداد اوج اسپرماتوژنز و تولید اسپرماتوزوآ بالغ مشاهده شد.نتیجه گیری: مطابق مشاهدات بافت شناسی، روند اسپرماتوژنز در مارمولک Laudakia caucasia از اوایل بهار وارد فاز فعال میشود و این روند تا اواخر بهار ادامه دارد. اوج تولید اسپرم در ماه خرداد میباشد.
چکیده
هدف: هدف این پژوهش تغییرات ایجاد شده توسط میدانهای الکترومغناطیسی با فرکانس پایین بر روند اسپرماتوژنز، میزان پروتئینهای سرم خون و فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز موش Balb/c است.مواد و روشها: موشهای نر بالغ نژاد Balb/c در گروههای کنترل، شم و تجربی دسته بندی شدند. در گروه تجربی موشها درون محفظه قرار گرفته و در معرض میدان الکترومغناطیسی ...
بیشتر
هدف: هدف این پژوهش تغییرات ایجاد شده توسط میدانهای الکترومغناطیسی با فرکانس پایین بر روند اسپرماتوژنز، میزان پروتئینهای سرم خون و فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز موش Balb/c است.مواد و روشها: موشهای نر بالغ نژاد Balb/c در گروههای کنترل، شم و تجربی دسته بندی شدند. در گروه تجربی موشها درون محفظه قرار گرفته و در معرض میدان الکترومغناطیسی با شدت 120 گوس، فرکانس 100 هرتز با شکل موج سینوسی یکسو شده به مدت 14 ساعت قرار گرفتند. پس از گذشت 48 ساعت، موشها وزن و کشته شدند. تعداد سلولهای زاینده در بیضه توسط آزمون هیستوتکنیک، سنجش سطح آنزیم آلکالین فسفاتاز توسط اتوآنالیزور و اندازهگیری پروتئینهای شاخص سرم خون توسط آزمون الکتروفورز مورد بررسی قرار گرفتند.نتایج: هیچ گونه اختلاف معنیداری بین وزن موشها و بیضهها در بین گروهها مشاهده نشد. سلولهای اسپرماتوگونی و اسپرماتوسیت ثانویه در گروه تجربی نسبت به دو گروه دیگر افزایش معنیدار (p≤0.05) نشان دادند. سنجش درصد پروتئینهای سرم خون نشان داد که در بین پنج پروتئین شاخص خون، درصد آلفا1 گلوبولین در گروه تجربی نسبت به گروه های کنترل و شم کاهش معنیدار (p≤0.05) نشان داد، با این وجود ارزیابی فعالیت آلکالین فسفاتاز تفاوت معنیداری را نداشت.نتیجه گیری: در معرض قرار دادن موشهای بالغ با میدان الکترومغناطیسی با فرکانس پایین (120 گوس، فرکانس 100 هرتز)، موجب تغییراتی در اسپرماتوژنز از جمله افزایش تعداد اسپرماتوسیت های ثانویه، ایجاد حالت سن سیتیوم در سلولهای اسپرماتوژنیک، تخریب بافت بینابینی بیضه شد که میتواند منجر به کاهش باروری در موشها شود.