مهسا میرزایی فرد؛ آسیه آرام وش
چکیده
هدف: در این بررسی اثر هورمون رشد انسانی نوترکیب و جمسیتابین بهتنهایی و در ترکیب با یکدیگر بر سلولهای فیبروبلاست شش انسانی مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: هورمون رشد انسانی در مقادیر 10 تا 400 نانوگرم بر میلیلیتر و داروی جمسیتابین نیز در غلظتهای 1 تا 100 میکروگرم بر میلیلیتر با سلولهای فیبروبلاست شش انسانی تیمار و بررسیها ...
بیشتر
هدف: در این بررسی اثر هورمون رشد انسانی نوترکیب و جمسیتابین بهتنهایی و در ترکیب با یکدیگر بر سلولهای فیبروبلاست شش انسانی مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: هورمون رشد انسانی در مقادیر 10 تا 400 نانوگرم بر میلیلیتر و داروی جمسیتابین نیز در غلظتهای 1 تا 100 میکروگرم بر میلیلیتر با سلولهای فیبروبلاست شش انسانی تیمار و بررسیها با آزمون MTT، فلوسیتومتری بهواسطه رنگآمیزی با پروپیدیوم یدید و روش خراش سلولی انجام شد.نتایج: مطالعات و آنالیزهای چرخه سلولی و MTT نشان دهنده تاثیر هورمون رشد در پیشبرد چرخه سلولی و خروج از فاز G1و تکثیر سلولها نسبت به نمونه کنترل، و اثرات مهاری روند چرخه سلولی و رشد توسط جمسیتابین بود. نتایج حاصل از آزمون خراش سلولی نشان داد که هورمون رشد در غلظتهای موثر خود سبب مهاجرت سلولی افزایش یافته نسبت به کنترل شد درحالیکه داروی جمسیتابین مهاجرت سلولی را نسبت به کنترل کاهش داد.نتیجه گیری: با مصرف همزمان هورمون رشد در دوره شیمی درمانی با جمسیتابین بهنظر میرسد میتوان روند مرگ و میر سلولهای طبیعی را کاهش داد. زیرا سلولهای طبیعی نسبت به سلولهای سرطانی نسبت به هورمون رشد حساستر میباشند.
فاطمه متقی مریدانی؛ مریم حاجی قاسم کاشانی؛ محمد تقی قربانیان
چکیده
هدف: در این مطالعه اثر ضد سرطانی CM بر سلولهای MCF7 در شرایط کشت آزمایشگاهی بررسی شد.مواد و روشها: سلولهای بنیادی چربی از چربی ناحیه شکم خانمهای سزارینی بیمارستان ولایت دامغان و با کسب رضایت نامه استخراج شد. CM از کشت پاساژ چهارم hASCs در مدیوم فاقد سرم پس از 72 ساعت، تهیه شد. سلولهای MCF7 در معرض CM بهمدت 24 و 48 ساعت قرار گرفتند و سپس ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه اثر ضد سرطانی CM بر سلولهای MCF7 در شرایط کشت آزمایشگاهی بررسی شد.مواد و روشها: سلولهای بنیادی چربی از چربی ناحیه شکم خانمهای سزارینی بیمارستان ولایت دامغان و با کسب رضایت نامه استخراج شد. CM از کشت پاساژ چهارم hASCs در مدیوم فاقد سرم پس از 72 ساعت، تهیه شد. سلولهای MCF7 در معرض CM بهمدت 24 و 48 ساعت قرار گرفتند و سپس سرعت تکثیر و میزان بقای سلولها و همچنین بیان ژنهای آپوپتوتیک با روشهای MTT، شمارش سلولی (هموسایتومتر) وRT-PCR بررسی شد. نتایج: سلولهایی که با CM بهمدت 24 و 48 ساعت تیمار شده بودند، کاهش معنیداری در سرعت تکثیر و میزان بقا در مقایسه با سلولهایی که در محیط حاوی سرم کشت داده شده بودند (کنترل)، نشان دادند. همچنین افزایش معنیداری در بیان ژن کاسپاز 3، در مقایسه با سلولهایی که در محیط حاوی سرم کشت داده شده بودند مشاهده شد. در حالیکه بیان ژن کاسپاز 9 فقط پس از 24 ساعت القا، افزایش معنیداری را نشان داد. نتیجهگیری: محیط کاندیشنال از طریق فعال کردن کاسپازها، آپوپتوزیس را در سلولهای سرطانی MCF7 القا کرده، سرعت تکثیر و بقا را نیز کاهش داد. بنابراین محیط کاندیشنال بهعنوان مکمل میتواند بههمراه دیگر روشهای درمانی ضد سرطانی بهکار برده شود.
زهرا صفایی نژاد؛ محمد نبیونی؛ مریم پیمانی؛ کامران قائدی؛ محمد حسین نصراصفهانی
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر Resveratrol (RSV) بهعنوان یک پلیفنول طبیعی دارای اثرات بیولوژیکی مختلف، بر تکثیر و توانایی تشکیل کلنی سلولهای بنیادی جنینی انسانی (hESCs)منفرد شده میباشد.مواد و روشها: در مطالعهی حاضر از ردهی hESCsبهنام RH6 استفاده شد. سلولها بر ماتریژل و در محیط غنی شدهی اختصاصی hESCs کشت شدند. میزان تکثیر ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر Resveratrol (RSV) بهعنوان یک پلیفنول طبیعی دارای اثرات بیولوژیکی مختلف، بر تکثیر و توانایی تشکیل کلنی سلولهای بنیادی جنینی انسانی (hESCs)منفرد شده میباشد.مواد و روشها: در مطالعهی حاضر از ردهی hESCsبهنام RH6 استفاده شد. سلولها بر ماتریژل و در محیط غنی شدهی اختصاصی hESCs کشت شدند. میزان تکثیر سلولی با استفاده از روش شمارش سلولی و تکنیک الحاقی BrdU سنجیده شد. میزان بیان عوامل دخیل در تشکیل کلنی (E-cadherinو (β-catenin با استفاده از وسترن بلات مورد ارزیابی قرار گرفت و مکان قرارگیری β-catenin نیز با رنگ آمیزی ایمنوسیتوشیمی بررسی شد.نتایج: نتایج نشان دادند که RSV بدون تاثیر بر توانایی تشکیل کلنی موجب پیشبرد تکثیر hESCs منفرد شده میشود.نتیجهگیری: با توجه به افزایش میزان تکثیر hESCs در حضور RSV میتوان این ترکیب را بهعنوان مکمل جدیدی برای محیط کشت hESCs معرفی نمود.
لیلا سلطانی؛ حمیدرضا رحمانی؛ مرتضی دلیری جوپاری؛ حوری قانعی الوار؛ امیرحسین مهدوی؛ مهدی شمسآرا؛ ناصر امیریزاده
چکیده
هدف: هدف از مطالعهی حاضر بررسی اثر غلظتهای متفاوت Chir99021 بر تکثیر آزمایشگاهی سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان (Bone-Marrow Mesenchymal Stem Cells; BM-MSCs) جنین گوسفند است. مواد و روشها: MSCs از مغز استخوان جنین گوسفند جداسازی و کشت داده شد. پتانسیل تمایز این سلولها به سلولهای استخوان و چربی، در پاساژ سوم بررسی شد. در این مطالعه، BM-MSCsی جنین ...
بیشتر
هدف: هدف از مطالعهی حاضر بررسی اثر غلظتهای متفاوت Chir99021 بر تکثیر آزمایشگاهی سلولهای بنیادی مزانشیمی مغز استخوان (Bone-Marrow Mesenchymal Stem Cells; BM-MSCs) جنین گوسفند است. مواد و روشها: MSCs از مغز استخوان جنین گوسفند جداسازی و کشت داده شد. پتانسیل تمایز این سلولها به سلولهای استخوان و چربی، در پاساژ سوم بررسی شد. در این مطالعه، BM-MSCsی جنین گوسفند با غلظتهای متفاوت 0، 5/0، 1، 5/1، 3، 5 میکرومولار Chir99021 کشت داده شدند. در طول دورهی کشت، سلولها از نظر تعداد کلونی، دوبرابر شدن جمعیت سلولی و زمان دو برابر شدن، زندهمانی سلولی مورد بررسی قرار گرفتند، علاوه بر این، بیان ژن بتا-کاتنین مورد ارزیابی قرار گرفت. کشت بدون Chir99021 بهعنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. نتایج: یافتههای ما نشان داد که افزودن غلظتهای 5/0 و 1 میکرومولار Chir99021 به محیط کشت در مقایسه با دوزهای 5 میکرومولار Chir99021 و گروه شاهد بهصورت معنیداری تکثیر را افزایش داده بودند )05/0 p <). علاوهبراین، پنج روز بعد از تیمار با این ریز مولکول، نتایج نشان دادکه تیمارهای 5/0 و 1 تعداد کلونی بیشتری در مقایسه با تیمارهای کنترل و 5 میکرومولار Chir99021 تشکیل دادهاند. بیان بتا-کاتنین در گروه مکمل شده با 1 میکرومولار در مقایسه با گروههای دریافتکنندهی غلظتهای 5/0 و 5/1 بهصورت معنیداری بالاتر بود )05/0 p <). نتیجهگیری: نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد، بهکارگیری غلظت 1 میکرومولارChir99021 سبب افزایش تکثیر آزمایشگاهی BM-MSCهای جنین گوسفند شده است اما بهکارگیری غلظتهای بالای این ترکیب اثرات سمی بر تکثیر این سلولها دارد.
چکیده
هدف: التهاب آپاندیس (آپاندیسیت) یکی از شایع ترین بیماریهایالتهابی شکمی است.عملکرد بافت آپاندیس بخوبی مشخص نیست. در این مطالعه جهت درک بهتر عملکرد ایمونولوژیک آپاندیس، الگوی فنوتیپیک و عملکردی زیر دسته های لنفوسیتی در بافت آپاندیس بیماران مبتلا به آپاندیسیت و افراد سالم مورد ارزیابی قرار گرفت.مواد و روشها: نمونههایبافتی ...
بیشتر
هدف: التهاب آپاندیس (آپاندیسیت) یکی از شایع ترین بیماریهایالتهابی شکمی است.عملکرد بافت آپاندیس بخوبی مشخص نیست. در این مطالعه جهت درک بهتر عملکرد ایمونولوژیک آپاندیس، الگوی فنوتیپیک و عملکردی زیر دسته های لنفوسیتی در بافت آپاندیس بیماران مبتلا به آپاندیسیت و افراد سالم مورد ارزیابی قرار گرفت.مواد و روشها: نمونههایبافتی و سلولهای تک هستهای آپاندیس از 81 بیمار (با میانگین سنی 5/10±23) که از نظر کلینیکی به آپاندیسیت مشکوک بوده و تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، جمع آوری گردید. بر اساس آزمایشات هیستوپاتولوژیک، 25 بیمار دارای آپاندیس نرمال در حالی که 40 بیمار دارای آپاندیسیت ساپوراتیو و 16 بیمار دارای فرم گانگرنه بودند. خصوصیات فنوتیپی زیر دستهای لنفوسیتی در بافت با روش فلوسیتومتری سه رنگ مورد آنالیز قرار گرفت. پاسخ تکثیری سلولهای تک هسته ای بافت آپاندیس نیز با روش MTT سنجیده شد.نتایج: در بین گروههای مورد مطالعه فراوانی سلولهای,CD19CD19/DR, HLA-DR در بافت آپاندیس بیماران مبتلا به فرم حاد آپاندیسیت (ساپوراتیو) در مقایسه با افراد واجد آپاندیس نرمال یا بیماران مبتلا به فرم گانگرنبه طور معنیداری بیشتر بود (01/0(p <.در بین گروههای مورد مطالعه میزان پاسخ تکثیری سلولهای بافت آپاندیس فرم ساپوراتیوبه میتوژنهایPHA و LPSدر مقایسه با گروههای دیگر بیشتر بود (01/0(p <.نتیجه گیری: فنوتیپ و عملکرد لنفوسیتها در بافت آپاندیس نرمال با آپاندیس ملتهب متفاوت است. این نتایج نشان میدهد که بافت آپاندیس با پروفیل لنفوسیتی ویژه ممکن است در جلوگیری از برخی عفونتهایرودهای موثر باشد.
چکیده
هدف: "فرضیهی فعال شدن بالژ" در زمینهی چرخهی فولیکول مو اخیرا توجه زیادی را به خود جلب کرده است. یکی از جنبههای این فرضیه این است که سلولهای پیشساز اپیدرمی موجود در قاعدهی فولیکول سلولهای تقسیم شوندهی موقتی هستند که طول فاز رشد فولیکول را محدود میکنند. در این مطالعه، الگوی تکثیر این سلولها بررسی و با سلولهای ...
بیشتر
هدف: "فرضیهی فعال شدن بالژ" در زمینهی چرخهی فولیکول مو اخیرا توجه زیادی را به خود جلب کرده است. یکی از جنبههای این فرضیه این است که سلولهای پیشساز اپیدرمی موجود در قاعدهی فولیکول سلولهای تقسیم شوندهی موقتی هستند که طول فاز رشد فولیکول را محدود میکنند. در این مطالعه، الگوی تکثیر این سلولها بررسی و با سلولهای اپیدرمی مستقر در بخش بالای فولیکول مقایسه شد. مواد و روشها: برای این کار سلولهای اپیدرمی ناحیهی پایینی و ناحیهی بالایی فولیکول ویبریسا جدا شده و در محیط کشت رشد داده شدند و طی کشت ویژگیهای رشد این دو نوع سلول برای چندین هفته اندازهگیری گردید. نتایج: یافتههای این تحقیق نشان داد که سلولهای اپیدرمی پایینی نسبت به همتایان خود که از ناحیهی بالای فولیکول مشتق شده بودند خیلی دیر به بسترچسبیده و بطور آهستهتر رشد میکنند. به علاوه، هر چند که اکثریت سلولهای پائینی فولیکول قادر نیستند که برای مدت طولانی به رشد خود ادامه دهند اما برخی از آنها کلنیهای سلولی بزرگی را تشکیل داده و توانستند برای بیش از 10 هفته رشد کنند و تا چندین بار نیز بازکشت شدند. نتیجهگیری: بر خلاف تصور رایج، در اینجا نشان داده شد که در محیط کشت، حداقل تعدادی از سلولهای قاعدهی فولیکول، دارای توانایی تکثیری هستند که این توانایی از طول فاز رشد فولیکول بسیار بیشتر است و بنابراین خاتمهی فاز رشد فولیکول نمیتواند ارتباطی به قابلیت تکثیر این سلولها داشته باشد.