شادی قاضیجهانی؛ هاشم یعقوبی؛ اسداله اسدی
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی زیست سازگاری و تمایز سلول بنیادی مزانشیمی بند ناف انسانی به استئوبلاست بر روی داربستهای پلیکاپرولاکتون تهیه شده با روش الکتروریسندگی بوده که تحت اصلاح سطحی با پلاسمای اکسیژن قرار گرفته است.مواد و روشها: پس از جداسازی سلولهای بنیادی مزانشیمی از بند ناف انسانی آنالیز فلوسایتومتری صورت گرفت. زیست ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی زیست سازگاری و تمایز سلول بنیادی مزانشیمی بند ناف انسانی به استئوبلاست بر روی داربستهای پلیکاپرولاکتون تهیه شده با روش الکتروریسندگی بوده که تحت اصلاح سطحی با پلاسمای اکسیژن قرار گرفته است.مواد و روشها: پس از جداسازی سلولهای بنیادی مزانشیمی از بند ناف انسانی آنالیز فلوسایتومتری صورت گرفت. زیست سازگاری داربست بهوسیله سنجش MTT مورد بررسی قرار گرفت. مورفولوژی و نحوة اتصال سلول ها بر سطح داربست بهوسیلة تصاویر میکروسکوپ الکترونی نگاره مورد مطالعه قرار گرفت. همچنین زیست تخریب پذیری داربست با استفاده از روش کاهش وزن محاسبه شد. در نهایت برای بررسی تمایز سلولها در سطح داربست، از محیط تمایز استئوژنی استفاده شد و تمایز با رنگ آمیزی آلیزارین قرمز و RT-PCR بررسی گردید..نتایج: نتایج نشان داد که سلولها نه تنها توانایی اتصال و تکثیر مناسبتری را روی نانوداربست داشتند، بلکه به لحاظ ریختشناسی نیز از شرایط طبیعی برخوردار بودند. داربست پلیکاپرولاکتون از زیست سازگاری بالایی برخوردار است و زیست تخریب پذیری آن تا روز پانزدهم با سرعت بیشتری در مقایسه با 15 روز بعدی انجام گرفت. همچنین نتایج رنگآمیزی آلیزارین قرمز و RT-PCR میزان بالای تمایز سلول بر روی داربست پلیکاپرولاکتون را نشان دادند.نتیجهگیری: نتایج بهدست آمده از این تحقیق پیشنهاد میکند که داربستهای پلیکاپرولاکتون، پتانسیل استفاده بهعنوان یک بیومتریال زیست سازگار را در کاربردهای مهندسی بافت و تمایز استخوان دارا میباشند.
چکیده
هدف: "فرضیهی فعال شدن بالژ" در زمینهی چرخهی فولیکول مو اخیرا توجه زیادی را به خود جلب کرده است. یکی از جنبههای این فرضیه این است که سلولهای پیشساز اپیدرمی موجود در قاعدهی فولیکول سلولهای تقسیم شوندهی موقتی هستند که طول فاز رشد فولیکول را محدود میکنند. در این مطالعه، الگوی تکثیر این سلولها بررسی و با سلولهای ...
بیشتر
هدف: "فرضیهی فعال شدن بالژ" در زمینهی چرخهی فولیکول مو اخیرا توجه زیادی را به خود جلب کرده است. یکی از جنبههای این فرضیه این است که سلولهای پیشساز اپیدرمی موجود در قاعدهی فولیکول سلولهای تقسیم شوندهی موقتی هستند که طول فاز رشد فولیکول را محدود میکنند. در این مطالعه، الگوی تکثیر این سلولها بررسی و با سلولهای اپیدرمی مستقر در بخش بالای فولیکول مقایسه شد. مواد و روشها: برای این کار سلولهای اپیدرمی ناحیهی پایینی و ناحیهی بالایی فولیکول ویبریسا جدا شده و در محیط کشت رشد داده شدند و طی کشت ویژگیهای رشد این دو نوع سلول برای چندین هفته اندازهگیری گردید. نتایج: یافتههای این تحقیق نشان داد که سلولهای اپیدرمی پایینی نسبت به همتایان خود که از ناحیهی بالای فولیکول مشتق شده بودند خیلی دیر به بسترچسبیده و بطور آهستهتر رشد میکنند. به علاوه، هر چند که اکثریت سلولهای پائینی فولیکول قادر نیستند که برای مدت طولانی به رشد خود ادامه دهند اما برخی از آنها کلنیهای سلولی بزرگی را تشکیل داده و توانستند برای بیش از 10 هفته رشد کنند و تا چندین بار نیز بازکشت شدند. نتیجهگیری: بر خلاف تصور رایج، در اینجا نشان داده شد که در محیط کشت، حداقل تعدادی از سلولهای قاعدهی فولیکول، دارای توانایی تکثیری هستند که این توانایی از طول فاز رشد فولیکول بسیار بیشتر است و بنابراین خاتمهی فاز رشد فولیکول نمیتواند ارتباطی به قابلیت تکثیر این سلولها داشته باشد.