بنت الهدا علیزاده؛ علی صالح زاده؛ نجمه رنجی؛ امیر آراسته
چکیده
هدف: اثرات سمیتی مواجهه با کادمیوم عمدتا ناشی از تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن، کاهش آنتیاکسیدانتهای سلولی و بروز استرس اکسیداتیو است که میتواند منجر به تخریب اجزای سلولی، آسیب به DNA، آپوپتوزیس و در نهایت آسیبهای بافتی شود. در این مطالعه به بررسی اثرات محافظتی N-استیل سیستئین، به عنوان یک ماده دارای خواص آنتیاکسیدانتی، ...
بیشتر
هدف: اثرات سمیتی مواجهه با کادمیوم عمدتا ناشی از تولید رادیکالهای آزاد اکسیژن، کاهش آنتیاکسیدانتهای سلولی و بروز استرس اکسیداتیو است که میتواند منجر به تخریب اجزای سلولی، آسیب به DNA، آپوپتوزیس و در نهایت آسیبهای بافتی شود. در این مطالعه به بررسی اثرات محافظتی N-استیل سیستئین، به عنوان یک ماده دارای خواص آنتیاکسیدانتی، در موشهای ویستار مواجهه یافته با کادمیوم از طریق بررسی بافتشناسی کبد و سنجش بیان ژنهای مؤثر در آپوپتوزیس و تکثیر سلولی پرداخته شد. مواد و روش ها: موشهای با وزن تقریبی 150-200 گرم در سه تیمار شامل، G1) تیمار شاهد، G2) تیمار دریافتکننده کادمیوم، و G3) تیمار دریافتکننده همزمان کادمیوم و N-استیل سیستئین دستهبندی شدند و بهمدت چهار هفته از مواد مورد نظر دریافت کردند. سپس نمونهبرداری از بافت کبد بهمنظور بررسی هیستوپاتولوژی و بررسی بیان ژنهای eif4e و mad1 صورت پذیرفت. نتایج: مواجهه با کادمیوم باعث ایجاد آسیبهای جدی در بافت کبد موش شد که شامل پرخونی رگ مرکزی، افزایش تعداد سلولهای التهابی و وجود التهاب در پارانشیم کبد بود، درحالیکه استفاده از N-استیل سیستئین موجب کاهش چشمگیر آسیبهای مذکور گردید. همچنین، استفاده از N-استیل سیستئین سبب کاهش چشمگیر بیان ژنهای eif4e و mad1 به میزان 14/2 و 27/2 برابر شد. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه پیشنهاد میکند که N-استیل سیستئین بهعنوان یک ماده آنتیاکسیدانت میتواند نقش مهمی در برابر آسیبهای بافتی ناشی از استرس اکسیداتیو و جلوگیری از القای آپوپتوزیس سلولی داشته باشد.
مسعود پورعلی؛ محمدمهدی یعقوبی
چکیده
هدف: سرطان یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است که درمان آن با عوارضی همچون مقاومت دارویی همراه است. طبیعت همواره یکی از منابع دارویی برای بشر بوده است. لذا تمایل زیادی به شناسایی ترکیبات ضدسرطانی جدید در گیاهان وجود دارد. مواد و روشها: در این تحقیق هفت غلظت (5/0 تا 12 میکروگرم بر میلیلیتر) از عصاره هیدروالکلی هسته تمرهندی ...
بیشتر
هدف: سرطان یکی از دلایل اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است که درمان آن با عوارضی همچون مقاومت دارویی همراه است. طبیعت همواره یکی از منابع دارویی برای بشر بوده است. لذا تمایل زیادی به شناسایی ترکیبات ضدسرطانی جدید در گیاهان وجود دارد. مواد و روشها: در این تحقیق هفت غلظت (5/0 تا 12 میکروگرم بر میلیلیتر) از عصاره هیدروالکلی هسته تمرهندی (Tamarindus indica) و داروی فلورواوراسیل روی سه رده سلولی سرطان پروستات (LNCaP)، سرطان روده بزرگ (HT-29) و سلول طبیعی فیبروبلاست (HSkMC) بهمدت 24 ساعت اثر داده شد. اثر کشندگی عصارهها با استفاده از روش MTT و اثر عصارهها بر میزان ساخت DNA با استفاده از روش BrdU و میزان مرگ آپوپتوزی نیز بهروش TUNEL اندازهگیری شد. نتایج: زندهمانی سلولهای سرطان پروستات، روده بزرگ و فیبروبلاست در حضور بیشترین مقدار از عصاره بهترتیب به 8/24، 1/65 و 5/60 درصد کاهش یافت. شاخص IC50 برای سه رده سلولی فوق بهترتیب 60/4، 0/17 و 79/13 محاسبه شد. عصاره میزان ساخت DNA را نیز بهترتیب بهمیزان 32 و 37 و 15 درصد در سلولهای سرطان پروستات، روده و فیبروبلاست کاهش داد. مرگ آپوپتوزی پس از تیمار با عصاره در سلولهای سرطانی پروستات و روده بزرگ نیز بهترتیب 31 و 4 درصد مشاهده شد. نتیجهگیری: درمجموع، سمیت عصاره و مهار ساخت DNA و القای مرگ آپوپتوزی برای سلول سرطان پروستات نسبت به دو سلول دیگر بیشتر بود (01/0p value˂). تجزیه ترکیبات موجود در گیاه تمرهندی و مطالعات بیشتر در موجود زنده میتواند به شناسایی ترکیبات ضدسرطان از این گیاه منجر شود.
پردیس میرزاییان؛ محمد شکرزاده لموکی؛ ناصر جعفری؛ فاطره رضایی؛ طوبی میرزاپور؛ علی صالح زاده
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه مقایسه اثرات عصاره کلروفرمی دو نوع جلبک قرمز و قهوه ای بر تکثیر، چرخه سلولی و القای آپوپتوزیس در رده سلولی سرطان پستان میباشد.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ابتدا سلولهای سرطانی MCF 7 و نرمال MRC 5 کشت داده شده و در ادامه سلولها با غلظتهای مختلفی از عصارههای کلروفرمی جلبکها بهمدت 84 ساعت تیمار شدند. ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه مقایسه اثرات عصاره کلروفرمی دو نوع جلبک قرمز و قهوه ای بر تکثیر، چرخه سلولی و القای آپوپتوزیس در رده سلولی سرطان پستان میباشد.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ابتدا سلولهای سرطانی MCF 7 و نرمال MRC 5 کشت داده شده و در ادامه سلولها با غلظتهای مختلفی از عصارههای کلروفرمی جلبکها بهمدت 84 ساعت تیمار شدند. درصد بقا سلولها بهروش TTM و نوع مرگ سلولی القا شده و توقف چرخه سلولی بهروش فلوسایتومتری بررسی شدند. نتایج حاصله توسط نرم افزار msirP مورد ارزیابی قرار گرفت.نتایج: نتایج نشان داد که هردو جلبک قهوه ای و جلبک قرمز، تکثیر سلولهای سرطانی MCF7 را بهصورت یک الگوی وابسته به غلظت کاهش دادند. غلظت IC50 برای عصاره کلروفرمی جلبک قهوهای برابر 88 میکروگرم بر میلیلیتر و برای جلبک قرمز برابر 107 میکروگرم بر میلیلیتر بود. این مقادیر بیانگر اثرات مهاری بیشتر جلبک قهوهای (31/63 درصد) نسبت به قرمز (33/58 درصد) بود. همچنین این دو عصاره بهطور موثری آپوپتوزیس را القا و چرخه سلولی را در مرحله G0/G1 متوقف کردند.نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که عصاره کلروفرمی این جلبکها میتواند بهعنوان یک مهارکننده قوی رشد برای سرطان پستان مطرح باشد.
امیر میرزایی؛ هدیه دیباه؛ فریبا خسروینژاد؛ هدی جوانمردی
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه، بررسی اثرات همافزایی سمیت سلولی نانوذرات نقره و داروی بواسیزومب علیه رده سلولی سرطانی تخمدان (A2780) و آنالیز بیان ژنهای آپوپتوزی کاسپاز 3 و Bcl-2 میباشد.مواد و روشها: ابتدا میزان سمیت سلولی نانوذرات نقره و داروی بواسیزومب بهترتیب در غلظتهای 5/62 تا 1000 میکروگرم در میلیلیتر و 1000 تا 3000 میکروگرم در میلیلیتر ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه، بررسی اثرات همافزایی سمیت سلولی نانوذرات نقره و داروی بواسیزومب علیه رده سلولی سرطانی تخمدان (A2780) و آنالیز بیان ژنهای آپوپتوزی کاسپاز 3 و Bcl-2 میباشد.مواد و روشها: ابتدا میزان سمیت سلولی نانوذرات نقره و داروی بواسیزومب بهترتیب در غلظتهای 5/62 تا 1000 میکروگرم در میلیلیتر و 1000 تا 3000 میکروگرم در میلیلیتر علیه رده سلولی A2780 توسط روش رنگ سنجی MTT بهصورت تکدارویی و ترکیبی انجام گرفت. سپس میزان بیان ژنهای آپوپتوزی کاسپاز 3 و Bcl2 با استفاده از روش Real Time PCR مورد مطالعه قرار گرفت.نتایج: یافتههای حاصل از این مطالعه نشان داد نانوذرات نقره و دارو بواسیزومب دارای سمیت سلولی وابسته به دوز میباشد و میزان سمیت سلولی در حالت استفاده همزمان نسبت بهحالت تک دارویی معنیدار بوده است (05/0p<). همچنین میزان IC50 نانوذرات نقره و بواسیزومب بهترتیب برابر با 56/0± 72/12 و 21/1± 72/22 میکروگرم در میلیلیتر بود. همچنین استفاده همزمان نانوذره نقره-دارو بواسیزومب بهترتیب باعث تغییر بیان ژنهای کاسپاز 3 و Bcl2 شد که نسبت به گروه کنترل معنیدار بود (05/0p<).نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد نانوذرات نقره و بواسیزومب بهصورت الگو وابسته بهدوز با اثرات سمیت سلولی همافزایی داشته و باتوجه به القا آپوپتوزیس با مطالعات بیشتر میتوان از ترکیب نانوذرات نقره و بواسیزومب بهعنوان کاندید دارویی استفاده شود.
سمیه خضری؛ جواد بهارآرا؛ الهه امینی
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثرات آپوپتوتیکی منتول بر سلولهای سرطان کولون ردهی CT-26 میباشد. مواد و روشها: در این پژوهش تجربی آزمایشگاهی سلولهای سرطانی کولون ردهی CT-26 با غلظتهای 1 تا 5 میلیمول از منتول بهمدت 24 و 48 ساعت تیمار شدند. میزان زیستپذیری سلولهای سرطانی با آزمون ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثرات آپوپتوتیکی منتول بر سلولهای سرطان کولون ردهی CT-26 میباشد. مواد و روشها: در این پژوهش تجربی آزمایشگاهی سلولهای سرطانی کولون ردهی CT-26 با غلظتهای 1 تا 5 میلیمول از منتول بهمدت 24 و 48 ساعت تیمار شدند. میزان زیستپذیری سلولهای سرطانی با آزمون MTT محاسبه شد. رنگآمیزی DAPI جهت بررسی القای آپوپتوزیس استفاده شد و میزان بیان ژنهای Bax و Bcl2 توسط تکنیک Real Time-PCR بررسی شد. نتایج: دادههای تست MTTنشان داد منتول بهصورت وابسته بهدوز و زمان باعث مهار تکثیر سلولهای سرطانی میشود. رنگآمیزی DAPI نشان داد که منتول منجر بهتراکم و شکست در کروماتین میشد. نتایج بررسی Real Time- PCR نشان داد بیان ژن Bax در غلظت 3 میلیمول از منتول و بیان ژن Bcl2 در غلظت 2 میلیمول از منتول نسبت به کنترل افزایش مییابد. نتیجه گیری: یافتهها نشان داد منتول سبب القای آپوپتوزیس در سلولهای سرطانی کولون CT-26 میشد. بنابراین استفاده از این مونوترپن میتواند بهعنوان یک استراتژی امیدوار کننده در مطالعات کلینیکی سرطان کولون مورد توجه قرار گیرد.
الهام حویزی؛ فاطمه پورعطار؛ مهناز کسمتی؛ علی شهریاری
چکیده
هدف: هدف از مطالعهی حاضر بررسی اثرات سمی و اکسیداتیو عصاره هیدروالکلی مریمگلی بر سلولهای سرطانی رده A549 میباشد. مواد و روشها: برای بررسی غلظتهای عصاره مریمگلی، سلولها در ظروف مخصوص کشت و سنجش MTT برای تعیین IC50 و توان زیستی سلول در روزهای 1، 3، 5 و 7 انجام شد. همچنین برای بررسی اثرات تیمار غلظت IC50 بر القای آپوپتوزیس، ...
بیشتر
هدف: هدف از مطالعهی حاضر بررسی اثرات سمی و اکسیداتیو عصاره هیدروالکلی مریمگلی بر سلولهای سرطانی رده A549 میباشد. مواد و روشها: برای بررسی غلظتهای عصاره مریمگلی، سلولها در ظروف مخصوص کشت و سنجش MTT برای تعیین IC50 و توان زیستی سلول در روزهای 1، 3، 5 و 7 انجام شد. همچنین برای بررسی اثرات تیمار غلظت IC50 بر القای آپوپتوزیس، از سنجش آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز دخیل در مسیر استرس اکسیداتیو و رنگآمیزی اکریدین اورنج استفاده شد. بهعلاوه، از رنگآمیزی گیمسا و DAPI بهمنظور بررسی تغییرات مورفولوژیکی سلول و هسته استفاده شد.نتایج: غلظت IC50 عصاره مریمگلی برای سلولهای A549 5 میلیگرم بر میلیلیتر بهدست آمد. براساس نتایج، عصاره مریمگلی بهصورت معنیداری تاثیر سیتوتوکسیک بیشتری بر رده سلولی A549 در مقایسه با نمونه کنترل داشت. سلولهای A549 تحت تیمار با عصاره، در زمانهای مختلف تفاوت بارز و وابسته به دوزی را نشان دادند. نتایج حاصل از رنگآمیزیها، تاییدی بر القای آپوپتوزیس در گروه تیمار بود. همچنین نتایج بیان آنزیمی نشان داد که فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در گروه تیمار در مقایسه با گروه کنترل بهطور معنیداری افزایش یافت.نتیجهگیری: براساس نتایج فوق، عصاره هیدروالکلی مریمگلی ضمن القا فعالیت آنتی اکسیدانتی، اثر آپوپتوتیک قابل ملاحظهای بهصورت وابسته به دوز و زمان بر سلولهای سرطانی ریه دارد.
کیان آقاعباسی؛ حسن حسنی کومله؛ ناهید عسکری؛ مسعود ترک زاده ماهانی؛ عبدالله رمضانی قرا
چکیده
هدف: در این تحقیق اثرات ضدسرطانی و آپوپتوزیسی عصاره هیدروالکلی بذر خارسنبل Blepharis persica بر روی سلولهای سرطانی سینه و پروستات و اثر همافزایی آن با دارو دوکسوروبیسین مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: عصاره هیدروالکلی بذر با روش خیساندن و با اتانول 70درصد تهیه شد. 8 غلظت عصاره و 4 غلظت ترکیبی از دوکسوروبیسین (125و ...
بیشتر
هدف: در این تحقیق اثرات ضدسرطانی و آپوپتوزیسی عصاره هیدروالکلی بذر خارسنبل Blepharis persica بر روی سلولهای سرطانی سینه و پروستات و اثر همافزایی آن با دارو دوکسوروبیسین مورد مطالعه قرار گرفت. مواد و روشها: عصاره هیدروالکلی بذر با روش خیساندن و با اتانول 70درصد تهیه شد. 8 غلظت عصاره و 4 غلظت ترکیبی از دوکسوروبیسین (125و 5/62 نانوگرم بر میلیلیتر) با عصاره غلظتهای (315/0و 625/0 میلیگرم بر میلیلیتر) تهیه شد. سلولهای سرطانی سینه (MCF-7)، پروستات (LNCaP) و سلولهای فیبروبلاست (SKM)کشت داده شدند. درصد زندهمانی ردههای سلولی با تستMTT اندازهگیری و میزان آپوپتوزیس در ردههای سلولی از روش Annexin/PI سنجیده شد و بررسی بیان ژن BCL2 در مدت 24 و 48 ساعت با روش quantitative RT-PCR (RT-qPCR) Real-Timeصورت گرفت.نتایج: عصاره بهترتیب بر ردههای سلولی پروستات، پستان و فیبروبلاست بیشترین اثر بازدارندگی رشد را نشان داد. اثر ترکیبی دوکسوروبیسین با عصاره در هر سه رده سلولی با کنترل هیچگونه تفاوت معناداری نداشت. نتایج Annexin/PI نشانداد میزان آپوپتوزیس اولیه، تاخیری و نکروز در ردههای سلولی تیمار شده نسبت به کنترل افزایش داشته است. بیان ژنBCL2 در ردههای سلولی با تیمار غلظت 25/1 میلیگرم بر میلیلیتر عصاره گیاه در مدت 24 و 48 ساعت نسبت به ژن کنترل بتااکتین بهطور معنیداری کاهش یافته بود (01/0p <).نتیجهگیری: عصاره هیدروالکلی بذر خارسنبل توانایی کاهش تکثیر سلولهای سرطانی سینه و پروستات و القا آپوپتوزیس در سلولهای سرطانی را دارد و هرچند که در غلظت کم موجب افزایش اثرات ضد سرطانی دوکسوروبیسین نمیشود، ولی میتواند جایگزنی برای آن با عوارض جانبی کمتر باشد.
معصومه محمدیان نامقی؛ آزیتاپروانه تفرشی پروانه تفرشی؛ شاه صنم عباسی
چکیده
هدف: در این مطالعه به سنتز نانوذرات آلبومینی بهعنوان حامل7-بروموایندیروبین 3 مونوگزیم (7-BIO) که یک مهارکنندهی قوی آنزیم گلیکوژن سنتاز کیناز (GSK-3β) و دارای اثرات ضدتوموری است و بهدلیل حلالیت و جذب پایین و سمت گوارشی، امکان استفاده بالینی با محدودیت رو بهرو خواهد بود، مبادرت شد.مواد و روشها: با استفاده ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه به سنتز نانوذرات آلبومینی بهعنوان حامل7-بروموایندیروبین 3 مونوگزیم (7-BIO) که یک مهارکنندهی قوی آنزیم گلیکوژن سنتاز کیناز (GSK-3β) و دارای اثرات ضدتوموری است و بهدلیل حلالیت و جذب پایین و سمت گوارشی، امکان استفاده بالینی با محدودیت رو بهرو خواهد بود، مبادرت شد.مواد و روشها: با استفاده از غلظتهای اولیهی متفاوت آلبومین سنتز نانوذراتی انجام و اندازه آنها با میکروسکوپ الکترونی آزمون شد. پس از کونژوگاسیون ذرات با 7-BIO و تیمار سلولهای سرطانی، زیستایی و وجود آپوپتوزیس سلولی با استفاده از آزمون MTT و آکریدین اورنج و اتیدیوم بروماید سنجش شدند. اثر بخشی و فعالیت 7-BIO نیز با بررسی میزان فسفریلاسیون GSK-3β بهروش وسترن بلاتینگ آنالیز شد. نتایج آزمایش توسط آنالیز آماری One-Way ANOVA مورد بررسی قرار گرفت.نتایج: آزمون سنتز نانوذرات نشان داد که برای سنتز نانوذرات نشان داد که در غلظت اولیه 10 میلیگرم در میلیلیتر آلبومین، نانوذراتی هموژن با قطر 7±42/89 نانومتر بهدست میآیند. آزمون MTT نشان داد که نانوذرات بارگذاری شده با 7-BIO اثر سمیت بیشتری بر سلولهای رده سرطانی MCF-7 در مقایسه با 7-BIO آزاد اعمال کردهاند. رنگآمیزی آکریدین اورنج و اتیدیوم بروماید سلولهای تیمار شده با 7-BIO نیز حاکی از القای آپوپتوزیس بود. همچنین 7-BIO افزایش قابل رویتی در میزان فرم فسفریله GSK-3β در سلولهای سرطان سینه ایجاد میکند. نتیجهگیری: بهاینترتیب نانوذرات آلبومین کونژوگهشده با مهارکننده GSK3β زیستایی سللاین سرطان سینه MCF-7 را بهطور قابل ملاحظهای کاهش میدهند که میتوانند بهعنوان یک راهکار درمانی در آینده مورد آزمون قرار گیرند.
طاهره چوبینه؛ مهدی خدایی مطلق؛ حمیدرضا مومنی؛ نیلوفر دربندی
چکیده
هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثر لیتیوم کلراید و سیلیمارین بر تمامیتDNA و هسته اسپرم اپیدیدیمی قوچ نژاد فراهانی انجام شد.مواد و روشها: در این مطالعه، بیضههای قوچ نژاد فراهانی پس از ذبح در کشتارگاه اراک بهصورت روزانه به آزمایشگاه منتقل و پس از چند برش در ناحیه اپیدیدیم بیضهها، با استفاده از محیط کشت Ham,s Flo داخل لولههای ...
بیشتر
هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثر لیتیوم کلراید و سیلیمارین بر تمامیتDNA و هسته اسپرم اپیدیدیمی قوچ نژاد فراهانی انجام شد.مواد و روشها: در این مطالعه، بیضههای قوچ نژاد فراهانی پس از ذبح در کشتارگاه اراک بهصورت روزانه به آزمایشگاه منتقل و پس از چند برش در ناحیه اپیدیدیم بیضهها، با استفاده از محیط کشت Ham,s Flo داخل لولههای فالکون، اسپرم شسته و جمعآوری شد. سپس اسپرمهای جمعآوری شده به چهار گروه تقسیم شدند: 1- اسپرمهای لحظه در زمان صفر 2- اسپرمهای انکوبه شده بهمدت 180 دقیقه (کنترل) 3- اسپرمهای تیمار شده با لیتیوم کلراید بهمدت 180 دقیقه 4- اسپرم تیمار شده با کلرید لیتیم بههمراه سیلیمارین بهمدت 180 دقیقه. تمامیت DNA بهوسیله رنگآمیزی آکریدین اورنژ و تست Sperm chromatin dispersion (SCD) و ساختار مورفولوژیکی آپوپتوزیس در هسته اسپرم بهوسیله رنگآمیزی دیفکوییک مورد ارزیابی قرار گرفت. دادهها از طریق آنالیز واریانس یکطرفه بررسی و مقایسهی میانگینها با آزمون توکی انجام شد.نتایج: آپوپتوزیس در هسته اسپرم و درصد شکست DNAدر گروه تیمار شده با لیتیوم کلراید نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری را نشان داد. در گروه سیلیمارین+لیتیوم کلراید، سیلیمارین توانست این تغییرات را بهطور معنیداری نسبت به گروه لیتیوم کلراید جبران نماید.نتیجهگیری: استفاده از سلیمارین با آثار آنتی اکسیدانتی توانست سبب ممانعت از اثرات منفی لیتیوم بر شکست DNA و آپوپتوزیس هسته اسپرم شود.
بهنام یونسی؛ امیر میرزایی؛ الهه علی عسگری
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثرات سمیت سلولی داروی اگزالی پلاتین بر رده سلولی سرطان کولون (HT29) و آنالیز بیان ژنهای آپوپتوزی کاسپاز 3 و 9 میباشد.مواد و روشها: در این مطالعه، ابتدا سمیت سلولی داروی اگزالیپلاتین بر روی رده سلولی HT29 با استفاده از روش MTT در غلظتهای 100، 50، 25، 5/12، 25/6 و 125/3 میکروگرم در میلی لیتر بررسی شد و غلظت 50 درصد ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثرات سمیت سلولی داروی اگزالی پلاتین بر رده سلولی سرطان کولون (HT29) و آنالیز بیان ژنهای آپوپتوزی کاسپاز 3 و 9 میباشد.مواد و روشها: در این مطالعه، ابتدا سمیت سلولی داروی اگزالیپلاتین بر روی رده سلولی HT29 با استفاده از روش MTT در غلظتهای 100، 50، 25، 5/12، 25/6 و 125/3 میکروگرم در میلی لیتر بررسی شد و غلظت 50 درصد کشندگی (IC50) آن تعیین شد. پس از تیمار سلولها با غلظت IC50، RNA سلولها استخراج شده و به cDNA تبدیل شد و میزان بیان ژنهای آپوپتوزیسی کاسپاز 3 و 9 نسبت به ژن مرجع β-actin با استفاده از روش Real Time PCR بررسی شد.نتایج: تیمار سلولها در غلظتهای مختلف نشان داد که داروی اگزالی پلاتین در غلظت 100 میکروگرم در میلیلیتر بیشترین اثر سمیت سلولی را دارد که از لحاظ آماری معنیدار میباشد و میزان IC50 µg/ml 6 محاسبه شد. همچنین، نسبت بیان ژنهای آپوپتوزیسی کاسپاز 3 و 9 به ژن مرجع در رده سلولی HT29 تیمار شده با اگزالی پلاتین بهترتیب بهمیزان (001/0p <) 72/0±69/2 و (001/0p <) 56/0±26/3 افزایش یافت.نتیجه گیری: با توجه به سمیت سلولی و القای فرایند آپوپتوزیس در رده سلولی سرطان کولون توسط داروی اگزالی پلاتین، میتوان نتیجهگیری کرد که داروی اگزالی پلاتین گزینه مناسب جهت درمان سرطان کولون میباشد.
وجیهه زرین پور؛ زهرا حاج ابراهیمی؛ مجتبی جعفری نیا
چکیده
هدف: در مطالعه حاضر اثر بیوزنی بر میزان مرگ و میر سلولی و بیان ژن p75NTR قبل و بعد از تمایز عصبی سلولهای مزانشیمی مشتق از بافت چربی بررسی شد.مواد و روشها:در این مطالعه ابتدا سلولهای بنیادی مزانشیمی از بافت چربی جدا و کشت و تمایز داده شد. دستگاه کلینواستت تک محوره برای شبیهسازی بیوزنی بهمدت 6، 24 و 72 ساعت استفاده شد. از سلولها ...
بیشتر
هدف: در مطالعه حاضر اثر بیوزنی بر میزان مرگ و میر سلولی و بیان ژن p75NTR قبل و بعد از تمایز عصبی سلولهای مزانشیمی مشتق از بافت چربی بررسی شد.مواد و روشها:در این مطالعه ابتدا سلولهای بنیادی مزانشیمی از بافت چربی جدا و کشت و تمایز داده شد. دستگاه کلینواستت تک محوره برای شبیهسازی بیوزنی بهمدت 6، 24 و 72 ساعت استفاده شد. از سلولها استخراج RNA صورت گرفت و تغییرات بیان ژن با تکنیک Real-time PCR بررسی شد. میزان زنده بودن سلولها با روش MTT و میزان آپوپتوزیس با تست انکسین اندازهگیری شد.نتایج: نتایج ما نشان داد که بیوزنی بهطور قابل توجهی منجر به کاهش میزان بیان p75NTR در سلولهای مزانشیمی شد. بیوزنی تاثیر معنیداری بر میزان زنده بودن سلولها قبل و بعد از القای تمایز به سلولهای شبه عصبی نداشت؛ اما میزان آپوپتوزیس را در سلولهای تمایزنیافته در مقایسه با نمونههای کنترل کاهش داد.نتیجهگیری: با توجه به کاهش میزان مرگ و میر و افزایش پتانسیل تمایزی سلولها، بیوزنی میتواند بهعنوان ابزاری قدرتمند و محیط جدیدی برای کشت و تمایز سلولهای عصبی و دستیابی به درمانهاى پیوند موفقترمعرفی شود.
علیرضا شکری؛ جواد بهارار؛ الهه امینی
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثر کروسین بهعنوان یکی از مواد فعال زیستی زعفران برروی سلولهای بنیادی اسپرمساز موش است. مواد و روشها: دراین مطالعه آزمایشگاهی سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی موش نوزاد نژاد Balb/C در محیطکشت DMEM/F12 کشت داده شده با غلظتهای کروسین (40، 20، 10،5، 5/2 میکروگرم بر میلی لیتر) بهمدت 6 و 12 ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثر کروسین بهعنوان یکی از مواد فعال زیستی زعفران برروی سلولهای بنیادی اسپرمساز موش است. مواد و روشها: دراین مطالعه آزمایشگاهی سلولهای بنیادی اسپرماتوگونی موش نوزاد نژاد Balb/C در محیطکشت DMEM/F12 کشت داده شده با غلظتهای کروسین (40، 20، 10،5، 5/2 میکروگرم بر میلی لیتر) بهمدت 6 و 12 روز تیمار شدند برای شناسایی سلولهای بنیادی از آزمون آلکالین فسفاتاز، بررسی سمیت از تست MTT، تشخیص سلولهای زنده از آزمون اکریدین اورنج، DAPI و پتانسیل آنتی اکسیدانت از آزمون DCF-DA استفاده شد. آنالیز آماری توسط نرم افزار SPSS، آزمون ANOVA تست دانکن صورت گرفته و 05/0 p <معنیدار در نظر گرفته شد.نتایج: کروسین در غلظتهای زیر 20 میکروگرم بر میلیلیتر سمیت چشمگیری بر روی سلولهای بنیادی اسپرمساز اعمال نکرد. این درحالی است که زیستایی سلولهای بنیادی اسپرمساز تحت تاثیر دوزهای20 و 40 میکروگرم بر میلیلیتر کروسین در روز 6 پس از کشت بهمیزان 21 و 24 درصد و در روز 12 بهمیزان 29 و 41 درصد کاهش یافت. هچنین بررسی زنده بودن سلولها توسط میکروسکوپ فلورسانس و بررسی پتانسیل آنتیاکسیدانتی توسط فلوریمتری اثر محافظتی و آنتیاکسیدانتی کروسین را در غلظتهای (5، 10، 5/2 میکروگرم بر میلیلیتر) کروسین بعد از 6 روز نشان داد.نتیجه گیری: کروسین میتواند اثر حفاظتی برروی سلولهای بنیادی اسپرمساز موشی داشته باشد که از طریق حداقل تاثیر بر زیستایی سلولها و کاهش مرگ و میر سلولی اثر خود را ایفا میکند.
طیبه رمضانی؛ محمد نبیونی؛ جواد بهارآرا؛ کاظم پریور؛ فریده نامور
چکیده
هدف: در مطالعه حاضر اثر، نانوذرات نقره پوشش دار شده با کورکومین بر القای مرگ سلولی بر رده سلولهای سرطان تخمدان A2780 بررسی شده است.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی سنتز سبز نانو ذرات نقره با استفاده ازکورکومین انجام شد. سپس سلولهای رده A2780 با غلظتهای مختلف نانو ذرات نقره تیمار شدند. اثرات سمی نانو ذرات نقره با ...
بیشتر
هدف: در مطالعه حاضر اثر، نانوذرات نقره پوشش دار شده با کورکومین بر القای مرگ سلولی بر رده سلولهای سرطان تخمدان A2780 بررسی شده است.مواد و روشها: در این مطالعه تجربی آزمایشگاهی سنتز سبز نانو ذرات نقره با استفاده ازکورکومین انجام شد. سپس سلولهای رده A2780 با غلظتهای مختلف نانو ذرات نقره تیمار شدند. اثرات سمی نانو ذرات نقره با روش MTT و اثرات آپوپتوزیس این نانو ذرات با روشهای رنگ آمیزی DAPI و اکردین اورنج-ﭘﺮوﭘوﺪﻳﻮم یداید و اندازه گیری فعالیت کاسپاز 3 و 9 بررسی شد. تغییرات بیان ژنهای Bax وBcl-2 با روش Real Time PCR آنالیز شد.نتایج: نتایج نشان داد این نانو ذرات باعث مهار تکثیر سلولهای A2780 بهطور وابسته به غلظت شدهاند، غلظت 8 میکروگرم بر میلیلیتر منجر به مرگ پنجاه درصد سلولها در 24 ساعت شد. نتایج رنگ آمیزی DAPI و اکردین اورنج-ﭘﺮوﭘودﻳﻮم ﻳﺪاﻳﺪ نشان دهنده افزایش درصد سلولهای آپوپتوزیس در گروههای تیماری بود. مطابق نتایج حاصل از Real Time PCR بیان ژنBax در سلول تحت تیمار افزایش در حالیکه بیان ژن Bcl-2 در این سلولها کاهش نشان داد.نتیجه گیری: نانوذرات نقره پوشش دار شده با کورکومین باعث القای آپوپتوزیس در سلولهای سرطانی A2780 میشود و استفاده از این نانو ذرات میتواند بهعنوان استراتژی امیدوارکننده در درمان سرطان تخمدان مورد توجه قرار گیرد.
ملک سلیمانی مهرنجانی؛ مجید مهدیه؛ آتناسادات عظیمی؛ بیان لطفی
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اثر بیسفنول Aبر قابلیت حیات، تغییرات مورفولوژیک و القای آپوپتوزیس در سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت بالغ بود. مواد و روشها: سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان با استفاده از روش فلشینگ استخراج شدند. سلولهای پاساژ سوم به 11 گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. سلولهای گروههای آزمایشی با دوزهای ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش، بررسی اثر بیسفنول Aبر قابلیت حیات، تغییرات مورفولوژیک و القای آپوپتوزیس در سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت بالغ بود. مواد و روشها: سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان با استفاده از روش فلشینگ استخراج شدند. سلولهای پاساژ سوم به 11 گروه کنترل و آزمایشی تقسیم شدند. سلولهای گروههای آزمایشی با دوزهای مختلف بیسفنولA (1، 5، 10، 50، 100، 250، 500، 1000، 2000 و 4000 نانومولار) طی چهار دوره 5، 10، 15 و 21 روزه، در محیط استئوژنیک حاوی 10 درصد سرم جنین گاوی، جهت تعیین دوز موثر تیمار شدند. سپس قابلیت حیات، میزان آسیب DNA، تغییر در الگوی بیان ژنها و همچنین تغییرات مورفولوژیک سلولها، طی روند تمایز استئوژنیک بررسی شد. دادهها با روش آماری آنالیز واریانس یکطرفه و همچنین آنالیز t-testمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و تفاوت میانگینها در سطح 05/0p < معنیدار در نظر گرفته شد. نتایج: کاهش معنیداری در قابلیت حیات سلولها، قطر هسته و سطح بیان ژن آنتیآپوپتیک Bcl-2 در سلولهای تیمار شده با بیسفنولA نسبت به گروه کنترل مشاهده شد )05/0p <). افزایش معنیداری نیز در میزان آسیب و شکستگی DNA و سطح بیان ژن آپوپتوتیک Bax در سلولهای تیمار شده با بیسفنولA نسبت به گروه کنترل، مشاهده شد (05/0p <). نتیجهگیری: نتایج حاصل از این پژوهش پیشنهاد میکند که بیسفنولA در رفتاری وابسته به دوز، باعث کاهش قابلیت حیات و القای آپوپتوزیس در سلولهای بنیادی مزانشیم مشتق از مغز استخوان میشود.
پروا نسیمی؛ اکبر وحدتی؛ محمد رضا تابنده؛ سعید خاتم ساز
چکیده
هدف: هدف از این تحقیق بررسی آثار جانبی دوز درمانگاهی بوسولفان بر بافت بیضه و اسپرم اپیدیدیمی موش نر بالغ است. مواد و روشها: موشهای نر بالغ نژاد NMRI (25 تا 35 گرم) به دو گروه شانزده تایی تقسیم شدند. کنترل و گروه تیمار با بوسولفان که بهترتیب 100 میکرولیتر DMSO(Dimethyl Sulfoxide) و 2/3 میلیگرم بر کیلوگرم بوسولفان بهمدت چهار روز دریافت کردند. ...
بیشتر
هدف: هدف از این تحقیق بررسی آثار جانبی دوز درمانگاهی بوسولفان بر بافت بیضه و اسپرم اپیدیدیمی موش نر بالغ است. مواد و روشها: موشهای نر بالغ نژاد NMRI (25 تا 35 گرم) به دو گروه شانزده تایی تقسیم شدند. کنترل و گروه تیمار با بوسولفان که بهترتیب 100 میکرولیتر DMSO(Dimethyl Sulfoxide) و 2/3 میلیگرم بر کیلوگرم بوسولفان بهمدت چهار روز دریافت کردند. حیوانات 35 روز بعد از آغاز درمان کشته شدند. تغییرات بافتی در لوله سمی نیفر، پارامترهای کیفی اسپرم (تعداد و مورفولوژی)، قابلیت حیات و شکست کروموزومی اسپرم بهترتیب بهوسیله میکروسکوپ نوری، CASA (Computer–aided Sperm Analyzer) ، سنجش MTT (3-[4, 5-Dimethylthiazol-2-yl]-2, 5 Diphenyltetrazolium Bromide) و سنجش تانل بررسی شدند. نتایج: بوسولفان بهطور معنیداری منجر به کاهش پارامترهای اسپرم (تعداد و مورفولوژی طبیعی) و افزایش تخریب دیواره لوله سمی نیفر شد. ناهنجاریهای سر، قطعه میانی و دم در اسپرم گروه درمان در مقایسه باکنترل بهطور معنیداری کاهش یافته بود. از سوی دیگر، سطوح پایینتر MTT در گروه درمان در مقایسه با کنترل معنیدار بود. افزایش تعداد اسپرمهای تانل مثبت در گروه درمان نشان دهنده افزایش شکست کروموزومی بهدنبال درمان با بوسولفان بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که دوزهای درمانگاهی بوسولفان آثار ژنوتوکسیک، پرآپوپتوتیک و سیتوتوکسیک بر روند اسپرماتوژنز میگذارد. علاوه بر آن، بوسولفان سیتوتوکسیستی را در بافت بیضه افزایش میدهد.
محسن شرفی؛ مهدی ژندی؛ عبدالحسین شاهوردی؛ ملک شاکری؛ الهه نجاتی امیری؛ اردشیر نجاتی جورامی
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثرات زمان تنش القایی اکسیداتیو ملایم با استفاده از نیتریک اکساید پیش از انجماد بر کیفیت اسپرم گاو پس از فرآیند انجماد- ذوب بود.مواد و روشها: در این آزمایش، زمان تعادل پیش از انجماد 120 دقیقه در نظر گرفته شد. مقدار یک میکرومول نیتریک اکساید در زمان صفر (T0)، 45 دقیقه (T45)، 90 دقیقه (T90) و 120 دقیقه (T120) دوره سرد سازی ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثرات زمان تنش القایی اکسیداتیو ملایم با استفاده از نیتریک اکساید پیش از انجماد بر کیفیت اسپرم گاو پس از فرآیند انجماد- ذوب بود.مواد و روشها: در این آزمایش، زمان تعادل پیش از انجماد 120 دقیقه در نظر گرفته شد. مقدار یک میکرومول نیتریک اکساید در زمان صفر (T0)، 45 دقیقه (T45)، 90 دقیقه (T90) و 120 دقیقه (T120) دوره سرد سازی پیش از انجماد به رقیقکننده اضافه شد. فراسنجههای جنبایی، یکپارچگی غشا پلاسمایی، زندهمانی، سلامت آکروزوم، وضعیت آپوپتوزیس و فعالیت میتوکندری اندازهگیری شدند.نتایج: ایجاد تنش اکسیداتیو با نیتریک اکساید در گروههای T0 و T45 باعث بهبود معنیدار جنبایی کل (8/2± 4/88 و 8/2±7/84) و پیشرونده (5/2±4/50 و 5/2±5/49) در مقایسه با سایر گروهها شد (05/0p <). درصد یکپارچگی غشا و زندهمانی در گروههای T0 (9/2±4/74 و 3/2±6/85) و T45 (9/2±6/75و 3/2±6/84) اختلاف معنیداری با هم نداشتند (05/0<p)، در حالیکه در مقایسه با گروههای T90 (9/2±6/63 و 3/2±6/69) و T120 (5/61 و 54) بهطور معنیداری بالاتر بودند (05/0p <). درصد میتوکندری فعال در گروه T0 با میزان (1/3±5/82) بهطور معنیداری با گروههای 45، 90 و 120 (بهترتیب 1/3±7/65، 1/3±42، 1/3±43) اختلاف نشان دادند (05/0 p <). زمان تنش تاثیر معنیداری بر یکپارچگی آکروزوم و درصد خطی بودن اسپرمها نداشت (05/0< p).نتیجهگیری: بهنظر میرسد که با القای تنشهای اکسیداتیو ملایم با استفاده از غلظت یک میکرومول نیتریک اکساید در زمانهای صفر و 45 دقیقه سردسازی، باعث بهبود کیفیت اسپرم گاو پس از فرآیند انجماد-ذوب شد.
اعظم نعمت اللهی؛ مجید مهدیه؛ مجتبی یزدانی؛ محمدرضا امیرجانی
چکیده
هدف: در این پژوهش اثر سمیت کلرید آلومینیوم (AlCl3) بر القا آپوپتوزیس درسوسپانسیون سلولی دو رقم برنج (Oryza sativa) خزر و طارم مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: در این مطالعه سلولهای سوسپانسیون سلولی از دو رقم خزر و طارم به مدت 3 هفته در محیطMS Skoog) Murashig and) مایع کشت داده شدند. سپس سلولهای دو رقم با غلظتهای مختلف (0، 40، 80 و 120 میکرومولار) ...
بیشتر
هدف: در این پژوهش اثر سمیت کلرید آلومینیوم (AlCl3) بر القا آپوپتوزیس درسوسپانسیون سلولی دو رقم برنج (Oryza sativa) خزر و طارم مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: در این مطالعه سلولهای سوسپانسیون سلولی از دو رقم خزر و طارم به مدت 3 هفته در محیطMS Skoog) Murashig and) مایع کشت داده شدند. سپس سلولهای دو رقم با غلظتهای مختلف (0، 40، 80 و 120 میکرومولار) کلرید آلومینیوم به مدت 56 ساعت تیمار شدند. تغییرات بیوشیمیایی آپوپتوزیس DNA سلولها توسط الکتروفورز ژل و تست تانل و تغییرات ریخت شناسی آپوپتوزیس سلولها با رنگ آمیزی هوخست و پروپیدیوم یدید مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج: نتایج حاصل از الکتروفورز ژل و تست تانل، آسیب DNA و ایجاد قطعات 180 تا 200 جفت بازی را در دو رقم نشان دادند. همچنین نتایج حاصل از رنگ آمیزی هوخست و پروپیدیوم یدید تغییرات ریختشناسی سلولهاشامل متراکم شدن هستهها، تخریب غشا و چروکیدگی سیتوپلاسم را با افزایش غلظت بهویژه تحت غلظت 120 میکرومولار و در رقم طارم نشان دادند.نتیجه گیری: سمیت AlCl3 باعث تخریب DNA و تغییرات ریختشناسی سلولها در دو رقم برنج بهویژه رقم طارم پس از 56 ساعت تیمار و با افزایش غلظت شد.
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش ارزیابی توان زیستی و همچنین خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی آپوپتوزیس در اسپرمهای انسان تیمار شده با سدیم آرسنیت بود.مواد و روشها: نمونههای اسپرم انسان با غلظتهای 0، 1/0، 20 و 100 میکرومولار سدیم آرسنیت برای زمانهای 0، 60، 120 و 180 دقیقه تیمار شدند. ارزیابی توان زیستی اسپرم توسط سنجش MTT و تمامیت DNA توسط رنگآمیزی ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش ارزیابی توان زیستی و همچنین خصوصیات مورفولوژیکی و بیوشیمیایی آپوپتوزیس در اسپرمهای انسان تیمار شده با سدیم آرسنیت بود.مواد و روشها: نمونههای اسپرم انسان با غلظتهای 0، 1/0، 20 و 100 میکرومولار سدیم آرسنیت برای زمانهای 0، 60، 120 و 180 دقیقه تیمار شدند. ارزیابی توان زیستی اسپرم توسط سنجش MTT و تمامیت DNA توسط رنگآمیزی آکریدین اورنژ صورت گرفت. تغییرات مورفولوژیکی آپوپتوزیس در هسته اسپرم با رنگ آمیزی هوخست و دیف کوئیک و جنبه بیوشیمیایی آپوپتوزیس از طریق روش تانل مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری دادهها به روش آنالیز واریانس یکطرفه و اندازهگیری تکراری انجام شد.نتایج: سنجش MTT اثر متقابل معنیداری بین غلظت سدیم آرسنیت و زمان بر کاهش درصد توان زیستی اسپرم را نشان داد. علاوه بر آن، پس از گذشت 180 دقیقه توان زیستی اسپرمهای تیمار شده با سدیم آرسنیت بهطور معنیداری نسبت به گروه کنترل کاهش یافت. با این وجود این آلاینده تاثیری بر تمامیت DNA و همچنین جنبههای مورفولوژیکی و بیوشیمیایی آپوپتوزیس در هسته اسپرم نداشت.نتیجهگیری: سدیم آرسنیت موجب کاهش معنیدار توان زیستی اسپرم انسان میشود و این اثر احتمالا از طریق آسیب به هسته و DNA اسپرم صورت نمیگیرد.
چکیده
هدف: در این مطالعه تاثیر یکی از مشتقات خانواده کرومنها (3-BMPC) در القا تمایز و آپوپتوزیس در سلولهای لوسمی NB4 به عنوان مدل لوسمی پرومیلوسیتی حاد (Acute promyelocytic leukemia: APL) بررسی شده است. مواد و روشها: اثر سمی (cytotoxic) 3-BMPC بر روی سلولهای لوسمیک NB4 از طریق شمارش سلولی بهوسیله هموسایتومتر بررسی شد و زنده بودن سلول با استفاده از آزمون ...
بیشتر
هدف: در این مطالعه تاثیر یکی از مشتقات خانواده کرومنها (3-BMPC) در القا تمایز و آپوپتوزیس در سلولهای لوسمی NB4 به عنوان مدل لوسمی پرومیلوسیتی حاد (Acute promyelocytic leukemia: APL) بررسی شده است. مواد و روشها: اثر سمی (cytotoxic) 3-BMPC بر روی سلولهای لوسمیک NB4 از طریق شمارش سلولی بهوسیله هموسایتومتر بررسی شد و زنده بودن سلول با استفاده از آزمون دفع رنگ تریپان بلو مورد مطالعه قرار گرفت. جهت بررسی تمایز از رنگآمیزی رایت گیمسا و فعالیت فاگوسیتوز (بیگانه خواری) سلولهای تمایز یافته و برای بررسی آپوپتوزیس از رنگآمیزی سلولها با هوخست 33258 و مشاهده با میکروسکوپ فلورسنس و آزمون قطعه قطعه شدن DNA استفاده گردید. نتایج: رده سلولی لوسمی NB4 انسانی پس از کشت، تحت تاثیر دارو در غلظتهای مشخص (1تا 12 نانومولار) و فاصلههای زمانی مختلف (24 تا 72 ساعت) قرار گرفت. مطالعه حاضر نشان داد که این ترکیب سبب مهار رشد وابسته به زمان و غلظت می گردد. IC50 این ترکیب بعد از 72 ساعت 3 نانومولار محاسبه گردید. نتایج نشان داد که بعد از 48 ساعت از تیمار سلولها با غلظتهای پایین (3 نانو مولار) از 3-BMPC، سلولهای NB4 به سمت ماکروفاژ/ مونوسیت تمایز یافتند. نتایج حاصل از رنگ آمیزی سلولها با هوخست 33258 نیز نشان داد که بعد از 72 ساعت از تیمار سلولها با غلظت IC50 ترکیب، آپوپتوزیس در سلولها القا شد. نتیجه گیری: با توجه به اثر این ترکیب در القای تمایز و آپوپتوزیس، این ترکیب میتواند در کنار سایر ترکیبات دارویی به عنوان کاندیدای مناسبی برای درمان سرطان خون معرفی شود
چکیده
هدف: اخیرا محققین گزارش کردند زهر زنبورعسل دارای اثر قوی ضد التهابی، ضد توموری و ضد سرطانی است. از طرفی از اهداف مهم درمان سرطان، راه اندازی آپوپتوزیس است. هدف این پژوهش، تعیین غلظت آپوپتوزی القا شونده توسط زهر زنبور (پاییزه، از منطقه سمنان) بر سلول های HL-60 می باشد. مواد و روش ها: در این پژوهش تجربی رده سلولی HL-60 از انستیتو پاستور تهیه ...
بیشتر
هدف: اخیرا محققین گزارش کردند زهر زنبورعسل دارای اثر قوی ضد التهابی، ضد توموری و ضد سرطانی است. از طرفی از اهداف مهم درمان سرطان، راه اندازی آپوپتوزیس است. هدف این پژوهش، تعیین غلظت آپوپتوزی القا شونده توسط زهر زنبور (پاییزه، از منطقه سمنان) بر سلول های HL-60 می باشد. مواد و روش ها: در این پژوهش تجربی رده سلولی HL-60 از انستیتو پاستور تهیه و در محیط RPMI 1640 حاوی 10 درصد FBS و 1 درصد پنی سیلین- استرپتومایسین کشت شد. 2 ساعت بعد کشت، سلول ها تحت تاثیر غلظت های مختلف زهر 2.5، 5، 7.5، 12 و 15 میکروگرم بر میلی لیتر به مدت 72، 48، 24 ساعت قرار گرفتند. سپس مورفولوژی سلول ها توسط میکروسکوپ معکوس، درصد بقا توسط سنجش MTT و مرگ سلولی توسط رنگ آمیزی هوخست و فلوسیتومتری بررسی شدند. نتایج: آنالیز مورفولوژیکی و نتایج حاصل از رنگ آمیزی هوخست و داده های فلوسیتومتری آنتی بادی آنکسین 5 نشان داد مرگ القا شده توسط زهر آپوپتوزیس بوده و دوز 12 میکروگرم بر میلی لیتر موجب القا 50 درصد آپوپتوزیس می شود. نتیجه گیری: داده های این تحقیق نشان داد به کارگیری غلظت های پایین زهر زنبور طی دوره تیمار 48 ساعت اثر مهار تکثیر وابسته به دوز و زمان داشته و دوزهای بالاتر از 15 میکروگرم بر میلی لیتر باعث لیز شدن سلول ها و نکروزیس می شود. نتایج این پژوهش نشان داد که دوز 12 میکروگرم بر میلی لیتر القا کننده آپوپتوزیس بر سلول های HL-60 است.
چکیده
هدف: از آنجایی که القای آپوپتوزیس در سلولهای سرطانی یکی از روش های مناسب برای درمان سرطان بوده و یافتن ترکیبات ضدسرطان جدید به ویژه ترکیبات القاء کننده آپوپتوزیس اولویت تحقیقاتی محسوب میگردد، لذا در این مطالعه متابولیتهای محلول در اتر باکتری بومی ایران به نام Streptomyces sp. ABRIINW 111 جدا سازی و اثرات ضدسرطانی متابولیتها با استفاده ...
بیشتر
هدف: از آنجایی که القای آپوپتوزیس در سلولهای سرطانی یکی از روش های مناسب برای درمان سرطان بوده و یافتن ترکیبات ضدسرطان جدید به ویژه ترکیبات القاء کننده آپوپتوزیس اولویت تحقیقاتی محسوب میگردد، لذا در این مطالعه متابولیتهای محلول در اتر باکتری بومی ایران به نام Streptomyces sp. ABRIINW 111 جدا سازی و اثرات ضدسرطانی متابولیتها با استفاده از رده سلولی K562 لوسمی میلوییدی مزمن مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: سلولهای K562 با غلظتهای مختلف متابولیتهای محلول در اتر و برای مدت زمان 12 تا 72 ساعت تیمار شد. از آزمون دفع رنگ تریپان بلو و آزمون قطعه قطعه شدن DNA به ترتیب برای بررسی مهار رشد و وقوع آپوپتوزیس استفاده شد.نتایج: متابولیتهای محلول در اتر باعث مهار رشد وابسته به غلظت و زمان در سلولهای K562 گردید، بطوری که میزان IC50 24 و 48 ساعت به ترتیب برابر 1000 و 400 نانوگرم بر میلیلیتر بود. به علاوه، این متابولیتها باعث کاهش معنیدار (05/0P <) در زیستایی سلولهای K562 شد. نتایج حاصل از مشاهدات میکروسکوپ نوری و آزمون قطعه قطعه شدن DNA حاکی از القای آپوپتوزیس در سلولهای K562 بود.نتیجه گیری: به طور کلی، با توجه به نقایص به وجود آمده در فرآیند آپوپتوزیس در سلولهای سرطانی و نیز وجود مقاومت دارویی در این سلولها، شناسایی ترکیبات جدید القا کننده آپوپتوزیس همانند متابولیتهای محلول در اتر میتواند برای مطالعات بیشتر در زمینه درمان سرطان کمک کننده باشد.