رقیه مخبری؛ آیت ا... رضایی؛ علاءالدین کردناییج
چکیده
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر امواج فراصوت بر رشد و برخی شاخصهای فیزیولوژیکی در کشت جلبک تک سلولی Dunaliella salina بود. مواد و روشها: امواج فراصوت با فرکانس 40 کیلو هرتز و توان W/Cm35، به کشتهای سلولی در روز چهاردهم واکشت در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار اعمال شد. مدت زمان تابش امواج فراصوت به سلولها 0، 5/2، 5 و 10 دقیقه بود. شاخصهای ...
بیشتر
هدف: هدف از این مطالعه بررسی اثر امواج فراصوت بر رشد و برخی شاخصهای فیزیولوژیکی در کشت جلبک تک سلولی Dunaliella salina بود. مواد و روشها: امواج فراصوت با فرکانس 40 کیلو هرتز و توان W/Cm35، به کشتهای سلولی در روز چهاردهم واکشت در قالب طرح کاملا تصادفی با 3 تکرار اعمال شد. مدت زمان تابش امواج فراصوت به سلولها 0، 5/2، 5 و 10 دقیقه بود. شاخصهای مورد اندازهگیری عبارت بود از: رشد سلولی، پروتئین کل، رنگیزههای فتوسنتزی، پتانسیل آنتیاکسیدانتی، میزان پراکسیداسیون لیپیدهای غشایی، مقدار ترکیبات فنلی، فلاونوئیدها، آنتوسیانینها، قندهای محلول، بتا-کاروتن و گلیسرول. نتایج: نتایج نشان داد که با افزایش مدت زمان تابش امواج فراصوت رشد سلولی و مقدار رنگیزههای فتوسنتزی کاهش یافت. در مقابل مقدار پروتئین کل، پتانسیل آنتیاکسیدانتی، پراکسیداسیون لیپیدهایغشایی، ترکیبات فنلی، فلاونوئیدها، آنتوسیانینها، بتا-کاروتن و گلیسرول افزایش یافت. بیشترین میزان بتا-کاروتن و گلیسرول بهعنوان متابولیتهای مهم در حالت تیمار 10 دقیقه تابش امواج فراصوت بهدست آمد که بهترتیب 3/12 و 5/13 میلیگرم در لیتر بود. نتیجهگیری: بهنظر میرسد امواج فراصوت با تحریک سلولها و القای پاسخهای دفاعی و متابولیت ثانوی، باعث افزایش مقدار بتا-کاروتن و گلیسرول در سلولها گردید.
مریم حیدری فر؛ فاطمه دهقان نیری
چکیده
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر غلظتهای مختلف نانوذرات کبالت بر میزان بیان ژنهای کلیدی دخیل در بیوسنتز سزامین شامل CYP81Q1، CYP81Q2، CYP81Q3 و C3H در کشت سوسپانسیون سلولی کنجد بود. مواد و روشها: ابتدا بهینهسازی سوسپانسیون سلولی کنجد انجام شد. برای این منظور از ریزنمونه هیپوکوتیل رقم کرج1، ساکارز، 6/0 میلیگرم در لیتر BAP و 3 میلیگرم در لیتر ...
بیشتر
هدف: هدف از این پژوهش بررسی تاثیر غلظتهای مختلف نانوذرات کبالت بر میزان بیان ژنهای کلیدی دخیل در بیوسنتز سزامین شامل CYP81Q1، CYP81Q2، CYP81Q3 و C3H در کشت سوسپانسیون سلولی کنجد بود. مواد و روشها: ابتدا بهینهسازی سوسپانسیون سلولی کنجد انجام شد. برای این منظور از ریزنمونه هیپوکوتیل رقم کرج1، ساکارز، 6/0 میلیگرم در لیتر BAP و 3 میلیگرم در لیتر NAA استفاده شد. الیسیتور نانوکبالت با غلظتهای 25/0، 5/0 و 1 میلیگرم در لیتر در سوسپانسیون سلولی 18 روزه اعمال شد و نمونهبرداری در سه زمان 2، 8 و 24 ساعت پس از تیمار صورت گرفت. میزان بیان ژنهای کلیدی مسیر بیوسنتز سزامین با روش Real-Time qRT-PCR اندازهگیری شد. آنالیز دادهها و رسم نمودارها با استفاده از Excel انجام شد. نتایج: نتایج نشان داد که محیط MS حاوی 6/0 میلیگرم در لیتر BAP، 3 میلیگرم در لیتر NAA و 30 گرم در لیتر ساکارز، دمای ºC26، سرعت شیکر 130 دور در دقیقه و تاریکی برای تولید سوسپانسیون سلولی کنجد با غلظت بالای سلولها شرایط مناسبی هستند. افزودن نانوذرات کبالت به کشت سوسپانسیون منجر به افزایش سطح بیان ژنها در غلظت 5/0 میلیگرم در لیتر الیسیتور در زمانهای مختلف گردید. از آنجائیکه هیچ یک از سطوح مورد استفاده برای غلظت الیسیتور تاثیر منفی روی بیان ژنهای مذکور نداشتند میتوان اثر غلظتهای بالاتر را نیز روی میزان بیان این ژنها بررسی کرد. تاثیر منفی الیسیتور به معنی کاهش بیان ژنهاو کاهش میزان سزامین است. نتیجهگیری: براساس نتایج حاصل نانوکبالت باعث افزایش بیان ژنهای دخیل در سنتز سزامین میشود و بنابراین، از این الیسیتور میتوان برای القای بیان بیشتر ژنهای مذکور استفاده کرد.
اعظم نعمت اللهی؛ مجید مهدیه؛ مجتبی یزدانی؛ محمدرضا امیرجانی
چکیده
هدف: در این پژوهش اثر سمیت کلرید آلومینیوم (AlCl3) بر القا آپوپتوزیس درسوسپانسیون سلولی دو رقم برنج (Oryza sativa) خزر و طارم مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: در این مطالعه سلولهای سوسپانسیون سلولی از دو رقم خزر و طارم به مدت 3 هفته در محیطMS Skoog) Murashig and) مایع کشت داده شدند. سپس سلولهای دو رقم با غلظتهای مختلف (0، 40، 80 و 120 میکرومولار) ...
بیشتر
هدف: در این پژوهش اثر سمیت کلرید آلومینیوم (AlCl3) بر القا آپوپتوزیس درسوسپانسیون سلولی دو رقم برنج (Oryza sativa) خزر و طارم مورد بررسی قرار گرفت.مواد و روشها: در این مطالعه سلولهای سوسپانسیون سلولی از دو رقم خزر و طارم به مدت 3 هفته در محیطMS Skoog) Murashig and) مایع کشت داده شدند. سپس سلولهای دو رقم با غلظتهای مختلف (0، 40، 80 و 120 میکرومولار) کلرید آلومینیوم به مدت 56 ساعت تیمار شدند. تغییرات بیوشیمیایی آپوپتوزیس DNA سلولها توسط الکتروفورز ژل و تست تانل و تغییرات ریخت شناسی آپوپتوزیس سلولها با رنگ آمیزی هوخست و پروپیدیوم یدید مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج: نتایج حاصل از الکتروفورز ژل و تست تانل، آسیب DNA و ایجاد قطعات 180 تا 200 جفت بازی را در دو رقم نشان دادند. همچنین نتایج حاصل از رنگ آمیزی هوخست و پروپیدیوم یدید تغییرات ریختشناسی سلولهاشامل متراکم شدن هستهها، تخریب غشا و چروکیدگی سیتوپلاسم را با افزایش غلظت بهویژه تحت غلظت 120 میکرومولار و در رقم طارم نشان دادند.نتیجه گیری: سمیت AlCl3 باعث تخریب DNA و تغییرات ریختشناسی سلولها در دو رقم برنج بهویژه رقم طارم پس از 56 ساعت تیمار و با افزایش غلظت شد.
چکیده
هدف: آرتمیزینین مهمترین متابولیت جنس Artemisia می باشد. بهدلیل اهمیت آرتمیزینین در درمان مالاریا، تولید آرتمیزینین در درمنه کوهی، کشت کالوس و کشت سوسپانسیون سلولی گیاه بررسی شد. همچنین توانایی تبدیلات بیوشیمیایی در جهت تولید آرتمیزینین در کشت سوسپانسیون گیاه ارزیابی شد.مواد و روشها: با جمع آوری اندام هوایی گیاه و انتقال دانه ...
بیشتر
هدف: آرتمیزینین مهمترین متابولیت جنس Artemisia می باشد. بهدلیل اهمیت آرتمیزینین در درمان مالاریا، تولید آرتمیزینین در درمنه کوهی، کشت کالوس و کشت سوسپانسیون سلولی گیاه بررسی شد. همچنین توانایی تبدیلات بیوشیمیایی در جهت تولید آرتمیزینین در کشت سوسپانسیون گیاه ارزیابی شد.مواد و روشها: با جمع آوری اندام هوایی گیاه و انتقال دانه رستها به محیط کشت جامد موراشیگ و اسکوگ (MS) کالوس بهدست آمد. کالوس های به محیط کشت مایع منتقل و سوسپانسیون سلولی حاصل شد. بررسی وجود آرتمیزینین در عصاره دی کلرومتانی اندام هوایی گیاه، کالوس و سوسپانسیون سلولی گیاه با روش TLC و GC انجام گرفت. کلسترول، بیزابولول و آرتمیزیاکتون بهعنوان پیشساز آرتمیزینین به سوسپانسیون افزوده و تولید آرتمیزینین با GC بررسی شد.نتایج: محیط حاوی )Kinetin5/0( D,-4-2( 5/0)، NAA( 1) و محیط حاوی BA( 25/0) و NAA( 05/0) برای رشد کالوس مناسب بود. نور تاثیر مثبت بر رشد کالوس داشت. بر اساس نتایج TLCو GC تولید آرتیمیزنین در گیاه اثبات نشد ولی کالوس و سوسپانسیون سلولی، گیاه آرتمیزینین تولید کردند اما افزودن کلسترول، بیزابولول و آرتمیزیاکتون به سوسپانسیون سلولی درمنه کوهی بر تولید بیشتر آرتمیزینین تاثیر نداشت. بهنظر میرسد این ترکیبات پیشساز مناسبی برای تولید آرتمیزینین در گیاه درمنه کوهی نیست.نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که میتوان با بهکارگیری روشهای نوین ترکیب ارزشمند آرتیمیزنین را در درمنه کوهی علیرغم عدم تولید آن در گیاه تهیه نمود.